تعیین مرز دوستی در محیط کار

دوستی در محیط کار؛ مزایا، صدمه‌ها + ۷ پیشنهاد برای مدیریت آن_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

دوستی در محیط کار همانند شمشیر دولبه است و امکان پذیر مزایا و مزایای بسیاری داشته باشد یا صدمه‌های جدی به فرد یا سازمان بزند. به همین علت ملزوم است به این سوال جواب دهیم که چطور رابطه دوستانه در محیط کار تشکیل کنیم و از مزایای آن منفعت ببریم بی‌آنکه دچار صدمه‌هایش شویم. در این مقاله بعد از بازدید مزایا و صدمه‌های دوستی در محیط کار، چند پیشنهاد کاربردی برای مدیریت دوستی در محیط کار را گفتن می‌کنیم.

مزایای دوستی در محیط کار

مزایا دوستی در محیط کار زیادند. دوستی در محیط کار امکان پذیر عرصه‌ساز تشکیل محیطی حمایتی برای ما بشود، محیطی که حس کنیم به آن تعلق داریم. سال ۲۰۰۸، مؤسسه نظرسنجی گالوپ تحقیقی در این باره انجام داد که بر پایه آن، دوستی کارکنان در محیط کار امکان پذیر نتایجی مثبت برای کسب‌وکارها داشته باشد. ترقی مطمعن بین همکاران، همکاری متقابل و افت استرس برخی از این مزایا بودند.

همه اینها خلاقیت و نوآوری در محیط کار را زیاد تر می‌کنند. هنگامی به همکاران خود که همانند دوستان ما می باشند مطمعن داشته باشیم، راحت‌تر می‌توانیم ایده‌های تازه را نقل کنیم و بیازماییم. از نظر دیگر با همه‌گیری کرونا و شرایط سختی که در محیط کار تعداد بسیاری از مشاغل تشکیل کرد، وجود دوستانی در آنجا به نگه داری روحیه کارکنان در آن شرایط سخت پشتیبانی کرد.

مطابق نتایج تازه ترین تحقیقات گالوپ، کارکنانی که دوستی در محیط کار دارند در دوران سخت کاری بیشتر از سایرین تمایل به ماندن دارند. تحقیقی دیگر در سال ۲۰۱۹ بیانگر این می بود که دوستی‌ در محیط کار امکان پذیر ضمانت عاطفی کارکنان و اشتراک دانش و توانایی بین آنها را تحکیم کند.

از نظر دیگر، دوستی در محیط کار برای خود ما نیز سودمند است. بخشی از هویت ما در محیط کار رقم می‌خورد، به این علت داشتن دوست یا دوستانی در آن محیط جهت غنای هویت و شادکامی کلی ما می‌بشود.

معایب دوستی در محیط کار

این نوع دوستی علاوه‌بر مزایا، امکان پذیر صدمه‌ها و چالش‌هایی نیز برای خود فرد و کل سازمان تشکیل کند. شایعه‌پراکنی، آزارهای جنسی و پارتی‌بازی، سوگیری به‌سود دوست زمان قضاوت کارکرد او از با اهمیت ترین صدمه‌های دوستی در محیط کار به شمار می‌روال. محققان مختلفی در پژوهش‌های خود قسمت‌هایی از این صدمه‌ها را شناسایی کرده‌اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

۱. شایعه‌پراکنی و غیبت

شایعه پراکنی و غیبت امکان پذیر علتایجاد دودستگی و ازبین‌رفتن مطمعن بین همکاران بشود.

۲. شوخی‌های نابجا

شوخی‌ها بسته به این که چطور انجام شوند، امکان پذیر به رابطه همکاران صدمه بزنند. برای مثال اگر شوخی‌های جنسیتی در محیطی ترویج داشته باشند، برخی از همکاران امکان پذیر بین دو گزینه همراهی با این شوخی‌ها یا کنار گذاشته شدن از سوی گروه همکاران همسو دچار مشکل شوند. درنتیجه دودستگی بین همکاران تشکیل می‌بشود. این دودستگی امکان پذیر تا جایی پیش برود که بر تعامل های محیط کار و ترقی فرد در محیط کار تاثییر بگذارد.

۳. آزارهای جنسی

آزارهای جنسی نیز امکان پذیر ابتدا با دوستی اغاز شوند، اما به‌مرور زمان به معضلی برای فرد آزاردیده و سازمان تبدیل شوند.

۴. پارتی‌بازی

پارتی‌بازی و سوگیری در قضاوت به‌سود دوستان در محیط کار نیز یک مشکل مهم است. برای مثال فکر کنید مشتری از محصول یا خدمات اراعه‌شده به‌حق رضایت نداشته باشد. حال اگر مسئول برسی این موقعیت با همکار مسئول مشتری دوست باشد، آیا می‌تواند بین رابطه کاری و دوستی خود تکفیک قائل بشود و درست قضاوت کند؟

۵. به‌خطرافتادن نظام با لیاقت‌سالاری

یکی از با اهمیت ترین عوامل بقای هر سازمان دقت به با لیاقت‌سالاری است. یعنی هر فرد بر پایه توانمندی‌ها، توانایی و کارکرد خود در جایگاه مناسب سازمان قرار گیرد. دوستی در محیط کاری امکان پذیر نظام با لیاقت‌سالاری را با مشکل روبه رو کند. احتمالا این مثال معروف را شنیده باشید که شرکت مشهور نفتی انرون به‌علت همین روابط دوستانه و باندبازی دچار فساد سازمانی شد. دوستی و زد‌وبندهای پشت پرده بین دوستان در محیط کار می‌تواند دیگران را هم نومید کند. برای مثال اگر شما ببینید که به‌رغم کوششها و توانمندیها فقط افراد متصل به رئیس یا مدیر ارتقا می‌یابند، حس تعلق خاطر و انگیزه خود برای کارکردن را از دست می‌دهید. به‌مرور زمان این قضیه فرهنگ سازمانی سالم را مختل می‌کند و به فساد ساختاریافته و افت کارکرد کلی سازمان منجر می‌بشود.

چطور مرز ربط حرفه‌ای و دوستی در محیط کار را مراعات کنیم؟

چطور با دوستان خود در محیط کار تعامل کنیم بی‌آنکه دچار صدمه‌های احتمالی ناشی از آن شویم؟ پژوهشگران برای مرزگذاری بین رابطه دوستانه و حرفه‌ای در محیط کاری ۴ اصل را گفتن می‌کنند:

  • پرهیز از تعامل های دوستانه در محیط کار به‌معنی پرهیز عامدانه از تعامل دوستانه با دوستان؛
  • تمرکز مجدد غیرمستقیم بر رابطه حرفه‌‌ای به‌معنی برگشت دادن تعامل از حالت دوستانه به حالت حرفه‌‌‌‌ای؛
  • تمرکز مجدد مستقیم بر رابطه حرفه‌ای به‌معنی خواست از دوستان برای حرفه‌ای رفتارکردن؛
  • نگه داری مرزهای شخصی و شفافیت به‌معنی او مباحثه درمورد مرزهای رابطه حرفه‌ای و دوستانه و لزوم تشکیل و نگه داری فاصله این دو.

بر مبنای این ۴ اصل، در ادامه ۷ پیشنهاد کاربردی را نقل کرده‌ایم.

۱. درمورد مرز دوستی خود با همکار خودتان او مباحثه کنید

دوستی‌ها وقتی پایدار می‌همانند که طرفین فهمیدن درستی از شکل و نوع دوستی خود داشته باشند. تنها راه رسیدن به این چنین درکی، او گفت‌وگوی شفاف و متقابل است. هنگامی هر دو طرف یکدیگر را بفهمند، کمتر دست به کاری می‌زنند که علتبه‌هم‌خوردن رابطه‌شان بشود.

۲. به جستوجو تشکیل فضایی امن برای شراکت همه اعضا باشید

اگر تعدادی دوست قدیمی در محیط کار دارد، بهتر است هوای تازه‌واردها را نیز داشته باشید. آنها را به دورهمی‌های خودتان دعوت و فضایی تشکیل کنید تا آنها نیز به شما و دیگر همکاران قدیمی مطمعن کنند.

۳. به چیزهایی که دوستی شما را پایدار نگه می‌دارد، دقت کنید

هر شکلی از دوستی بر مبنای مطمعن متقابل بنا شده است. در محیط کار نیز مطمعن بین کارکنان یا بین کارکنان و مدیران عاملی مهم در پیشبرد کارهاست. به این علت به عواملی فکر کنید که دوستی بین شما و همکار خودتان را محکم می‌کند. مواظب باشید تا‌ آنها را نقض نکنید. در غیر این صورت مطمعن بین شما از بین خواهد رفت.

۴. اصالت و یکپارچگی شخصیت خود را نگه داری کنید

گفتنش راحت‌تر از انجام‌دادنش است، اما شما نباید هویت و شخصیت خود را قربانی دوستی‌های ساختگی در محیط کار کنید. به قیمت‌ها، هنجارها و آنچه هستید احترام بگذارید.

۵. نیازی نیست با همه در محیط کار دوست شوید

واقعا نیازی نیست با همه همکاران در محیط کار دوست شوید. با فردی در محیط کار دوست شوید که زیاد تر به او از لحاظ فکری و شخصیتی نزدیکید. با سایرین می‌توانید رابطه‌ای حرفه‌ای و مناسب بر پایه منافع مشترک و اهداف سازمانی برقرار کنید.

۶. از شایعه‌پراکنی پرهیز کنید

به‌هیچ‌وجه داخل غیبت و شایعه‌پراکنی نشوید. فراموش نکنید احتمالا شما با افرادی در محیط کار دوست شوید که آنها با یکدیگر دوست نباشند. بعد از سخن‌چینی بپرهیزید.

۷. مواظب فاصله بین رئیس‌ و کارمند باشید

اگر رهبر یا رئیس یک مجموعه‌اید، حتما مواظب نگه داری فاصله خود با کارمندان خود باشید. برای مثال اگر قرار است دورهمی کاری راه اندازی بشود، از همه دعوت کنید که در مراسم شرکت کنند. استثنایی قائل نشوید در غیر این صورت ریسک افت مطمعن و شایعه پراکنی را به جان می‌خرید.

از توانایی خود بگویید

شما چه توانایی‌ تلح و شیرینی از دوستی در محیط کار دارید؟ آیا موافق دوستی در این محیط هستید؟ نظرات و ازمایش ها خود را با ما در بین بگذارید.

نکاتی که کارمندان معمولی از آن بی‌خبرند.
آداب معاشرت صحیح در محیط کار چطور است؟
چطور از صدمه‌های پشت‌میزنشینی نجات اشکار کنیم؟

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

دو همکار در حال کارکردن روی پروژه

۵ نشانه این که همکارانتان از شما سوءاستفاده می‌کنند_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

برخی اتفاقات در محیط کار اجتناب‌ناپذیرند و امکان پذیر برای هر فردی رخ دهند. برای مثال امکان پذیر در برخی موقعیت‌های کاری حس کنید همکارانتان به‌جستوجو سوءاستفاده از شما می باشند. گرچه این قضیه ازردهکننده است، شناختن علائم سوءاستفاده همکاران و یادگرفتن نحوه برخورد با این حرکت علتمی‌بشود بهتر بتوانید از این موقعیت گذر کنید. در این مقاله علائم سوءاستفاده همکاران و روش درست برخورد با این موقعیت را می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه‌های سوءاستفاده همکاران

۱. قدردان لطف و پشتیبانی‌های شما نیستند

پشتیبانی‌خواستن همکار خودتان از شما برای انجام کارها اتفاقی رایج است که علتمی‌بشود علاوه‌بر تحکیم ربط با همکاران و انجام به‌موقع ماموریت های اعضای تیم، توانایی‌هایتان را هم گسترش بدهید. بعضی اوقات هم امکان پذیر برای یکی از همکارانتان اتفاقی پیش بیاید و از شما بخواهد در زمان مرخصی او انجام وظایفش را بر مسئولیت بگیرید. این‌گونه خواست‌ها از طرف همکارانتان تا وقتی قابل‌قبول است که آنها هم در شرایط اضطراری شبیه به شما پشتیبانی کنند و باری از روی دوشتان بردارند. اگر همکارانتان مرتب برای انجام وظایفشان از شما پشتیبانی می‌خواهند اما به‌ندرت به شما پشتیبانی می‌کنند، به گمان زیاد در حال سوءاستفاده‌کردن از شما می باشند. درمورد ناعادلانه‌بودن این حالت با همکار خودتان آشکار و صریح سخن بگویید کنید و بگویید که این رفتارهایش چه حس ناخوشایندی به شما می‌دهد.

۲. بدون بازدید شرایطتان از شما پشتیبانی می‌خواهند

افرادی که در محل کار از دیگران سوءاستفاده می‌کنند، هیچ زمان به حالت فرد روبه رو دقت نمی‌کنند و برایشان مهم نیست که سر شما خلوت است یا شلوغ و قبل از گفتن درخواستشان درمورد حالت‌تان سؤالی نمی‌پرسند. بعضی اوقات علت جویانشدن حالت شما استرسی است که به‌خاطر عقب‌افتادن کارها دارند، اما اگر این حرکت مدام تکرار می‌بشود و همکارانتان توقع دارند همیشه آماده پشتیبانی‌کردن به آنها باشید، ملزوم است آنها را به حالت آگاه کنید و بگویید «زمان انجام کارهای اضافه‌تر از وظایفم را ندارم».

۳. به اوقات فراغت شما احترام نمی‌گذارند

بعضی اوقات سختی کاری به‌قدری زیاد می‌بشود که سپس از پایان پروژه یا روزهای کاری پرفشار ترجیح می‌دهید با استراحتی چندروزه خستگی‌تان را از بین بردن کنید. مرخصی‌گرفتن یعنی می‌خواهید چند روزی را به دور از فضای کار و ماموریت های گوناگون استراحت کنید و با خانواده‌تان خوش بگذرانید. هنگامی همکار یا مدیرتان در روزهای مرخصی با شما تماس می‌گیرد و می‌خواهد که از راه دور کاری را انجام دهید، یعنی در حال سوءاستفاده از شما می باشند. اگر در روزهای مرخصی هم دچار همکاران سوءاستفاده‌گرید، صریح و مؤدبانه بگویید «من مرخصی گرفته‌ام و می‌خواهم این چند روز را کار نکنم. ممنونم که فهمیدن می‌کنید».

۴. مدیرتان از شما می‌خواهد کارهایی ورای ماموریت‌تان انجام دهید

احتمالا بعضی اوقات مدیرتان از شما بخواهد کارهایی را انجام دهید که جزو وظایفتان نیستند. به گمان زیاد در این شرایط استرس می‌گیرید و مضطرب می‌شوید. در برخی موارد، امکان پذیر حتی صلاحیت انجام برخی وظایفی را که مدیرتان به شما محول می‌کند، نداشته باشید. اگر توانایی یا علاقه‌ به انجام کارهای اضافه بر سازمان ندارید، این نوشته را با مدیرتان در بین بگذارید و از او سوال کنید چرا انجام این‌گونه کارها را به شما محول می‌کند. بعضی اوقات علت سپردن کارهای ورای وظایفتان به شما این است که شرکت در حال استخدام نیروی تازه است و موقتا به پشتیبانی شما نیاز دارند. اگر این حالت موقتی باشد، به‌معنی سوءاستفاده نیست ولی اگر مدام از شما خواسته می‌بشود کارهای اضافه را از بین بردن و رجوع کنید، باید حتما با مدیر سخن بگویید کنید.

۵. پاداش یا ترفیعی برای انجام کارهای اضافه‌تر دریافت نمی‌کنید

هنگامی گروهی پروژه‌ای را پیش می‌برد، این مسئولیت رهبر تیم است که یقین بشود به جبران زحمات اعضای تیم همه پاداش یا ترفیع یکسانی دریافت می‌کنند. اگر در گروه شما حرکت همکارانتان طوری است که انگار فقط خودشان زحمت کشیده‌اند و زحمات شما را نادیده می‌گیرند، یعنی از شما سوءاستفاده می‌کنند. حتما این نوشته را با مدیرتان نقل و نارضایتی‌هایتان را گفتن کنید.

نکاتی برای مقابله با سوءاستفاده همکاران

۱. حدومرز تعیین کنید

حدومرزداشتن در محل کار علتمی‌بشود اعتدال بین کار و زندگی‌تان را نگه داری کنید. اولین قدم برای تشکیل حدومرز در محل کار این است که به همکارانتان بگویید خارج از محل کار تماس کاری را جواب نمی‌دهید. یقیناً بعضی اوقات حالت طوری می‌بشود که احتمالا نیاز به تماس سریع با شما باشد، به این علت می‌توانید برای شرایط حساس روش ارتباطی مدنظرتان را به آنها اظهار کنید.

۲. به خودتان احترام بگذارید

هنگامی برای خودتان قیمت قائل باشید، همکارانتان هم به شما احترام می‌گذارند. اگر مدام همکاران یا مدیرتان از شما توقع دارند کارهایی زیاد تر از وظایفتان را انجام بدهید، می‌توانید به ۲ شکل عکس العمل نشان دهید:

  • اگر علاقه‌ای به انجام کارهای فراتر از مسئولیت خودتان ندارید، این نوشته را صریح و مؤدبانه با آنها نقل کنید.
  • اگر مایلید با ماندن زیاد تر در محل کار ماموریت های محول‌شده را انجام‌دهید، با سرپرست تیم درمورد مقدار اضافه‌کاری دریافتی به توافق برسید.

۳. ارتباطات خود را بهبود بخشید

خجالت و رودربایستی را کنار بگذارید و با همکارانتان ارتباطی حرفه‌ای برقرار کنید. اگر از شما خواست پشتیبانی دارند، بدون خجالت به آنها بگویید در صورتی برای انجام وظایفشان کمکشان می‌کنید که آنها هم در موقعیت شبیه به شما پشتیبانی کنند. توانایی‌های ارتباطی را تحکیم کنید و تلاش کنید علت سوءاستفاده گهگاه همکارانتان را شناسایی کنید.

۴. نه‌گفتن را یاد بگیرید

بعد از تعیین حدومرز و تحکیم اعتمادبه‌نفس، نوبت به تمرین نه‌گفتن می‌رسد. شما ساعات بسیاری از روزتان را در محل کار می‌گذرانید و اگر قرار باشد به هر خواسته‌ای جواب مثبت بدهید و چندوظیفه‌ای باشید، زیاد سریع خسته می‌شوید. هیچ زمان برای کاری که در قبالش از شما سپاس نمی‌بشود یا پاداشی دریافت نمی‌کنید، زمان‌تان را هدر ندهید. ماموریت های خودتان را به‌نحو احسن انجام دهید و برای پیشرفت زیاد تر تلاش کنید، اما در روبه رو سوءاستفاده مدیر و همکارانتان بایستید و به خواست آنها نه بگویید.

۵. از تکنیک رویارویی منفعت گیری کنید

رویارویی نوعی تکنیک ارتباطی مدیریت تعارض است که به شما امکان می‌دهد مشکل را از طریق او مباحثه تجزیه‌وتحلیل کنید. هر زمان فهمید شدید یکی از همکارانتان می‌خواهد از شما سوءاستفاده کند، با لحنی آرام و محترمانه علت درخواستش را از او سوال کنید. اگر انجام این‌گونه ماموریت های برایش سخت است، با هم کار مورد نظر را انجام دهید تا مشکلش را بشناسد و برای حل آن تلاش کند. با این کار هم به همکار خودتان پشتیبانی کرده‌اید و هم خودتان را از انجام کارهای اضافه بر سازمان نجات داده‌اید.

سخن پایانی

متأسفانه سوءاستفاده همکاران یکی از رایج‌ترین اتفاقات محل کار است. برخی افراد بدون این که حالت و حجم کاری همکارشان را در نظر بگیرند، از او انتظار انجام ماموریت های اضافه‌تر دارند. اگر شما هم جزو افرادی هستید که زیاد با این مشکل روبه رو می‌شوید، بهتر است از نکاتی که در این مقاله گفتیم منفعت گیری کنید و به این خواست ناعادلانه جواب درستی بدهید.

تابه‌حال فهمید سوءاستفاده همکار خودتان شده‌اید؟ چه کاری برای پیشگیری از تکرار این حرکت انجام داده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

نکاتی که کارمندان معمولی از آن بی‌خبرند.
آداب معاشرت صحیح در محیط کار چطور است؟
چطور از صدمه‌های پشت‌میزنشینی نجات اشکار کنیم؟

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

صحبت‌کردن قاطعانه و مودبانه با دوست سمی

۹ نشانه دوست سمی و روش برخورد با او_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

رابطه دوستانه باید منبع نشاط و حمایتباشد. دوست خوب شما را از قعر ناامیدی بالا می‌کشد، برای رسیدن به اهدافتان تشویقتان می‌کند و علتپیشرفت‌تان می‌بشود. بر پایه پژوهش‌ها، تشکیل «محیط دوستی سالم» برای نگه داری سلامت روانی خوب زیاد مهم است. این در حالی است که دوست سمی (یا تاکسیک) صدمه عمیقی بر عزت‌نفس و سلامت روان شما داخل کنند. با این تفاسیر، شناسایی دوستی سمی و آخر‌دادن به روابط دوستانه این‌چنینی عمل های مهمی برای مراقبت زیاد تر از خود محسوب خواهد شد. در این مقاله درمورد نشانه‌های دوست تاکسیک و راه حلهای برخورد با او می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه‌های دوست سمی

۱. منفی‌نگری دائم

  • بدبینی؛
  • رفتارهای نمایشی؛
  • شکایت‌های بی‌آخر.

۲. ضعف پشتیبانی

  • بی‌میلی به جشن‌گرفتن پیروزی‌های شما؛
  • همراه‌نبودن در موقعیت‌های چالش‌برانگیز؛
  • کم‌اهمیت نمود‌دادن دستاوردها یا نادیده‌گرفتن اهدافتان.

۳. حسادت

  • اظهارنظرهای ناپسند درمورد دستاوردهایتان؛
  • نمایش خشم یا حسادت در روبه رو با پیروزی‌ها و نشاط‌هایتان.

۴. کنترلگری

  • تلاش برای کنترل تصمیمات شما؛
  • تحت سختی قراردادن یا ترغیب شما به انجام کارهای خلاف میلتان.

۵. انتقاد بیجا

۶. استانداردهای دوگانه

  • تشویق شما به انتظارات غیرممکن؛
  • بهانه‌آوردن برای حرکت بد خودش و قضاوت‌کردن حرکت شما.

۷. بدقولی و غیرقابل‌اعتمادبودن

  • لغو برنامه‌ها در آخرین لحظه؛
  • بی‌توجهی به زمان و برنامه‌های شما؛
  • فراموش‌کردن وقایع مهم مربوط به شما.

۸. خیانت

  • ازبین‌بردن مطمعن شما؛
  • شایعه‌سازی و سخن‌زدن پشت سرتان؛
  • به‌اشتراک‌گذاشتن اطلاعات شخصی شما با دیگران.

۹. رابطه یک‌طرفه

  • دردسترس‌نبودن در اوقات نیاز؛
  • انتظار حمایتبی‌وقفه از جانب شما.

ریشه‌ رفتارهای دوست سمی

گرچه نباید رفتارهای سمی را در درازمدت تحمل کنید و باید هرچه سریعتر این رابطه دوستانه مسموم را همه کنید، فکرکردن به عوامل اثرگذار بر رفتارهای دوست سمی امکان پذیر زیاد سودمند باشد.

اگر رفتارهای سمی و نادرست دوست‌تان به‌تازگی ظاهر شده‌اند و قبلا این‌طور نبوده، حالت او را بازدید کنید، امکان پذیر در حال پشت‌سرگذاشتن دوره سختی در زندگی‌اش باشد. عوامل استرس‌زا همانند غم و اندوه، ازدست‌دادن شغل یا مشکلات سلامت روان امکان پذیر تأثیر منفی موقتی بر روابط داشته باشند.

علاوه‌بر این، ابتلا به اختلالات خاصی همانند اختلال ADHD یا تروما نیز امکان پذیر بر تنظیم اضطراب و تکانشگری او تاثییر بگذارند. گرچه بازدید علل ریشه‌ای رفتارهای نادرست دوست سمی صدمه واردشده را توجیه نمی‌کند، امکان پذیر عرصه‌ای را برای برسی بهتر شرایط و اعمال تغییرات مثبت فراهم کند.

اهمیت اشکار‌کردن مسیر در ربط با دوست سمی

با اهمیت ترین چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که شما نمی‌توانید دوست سمی‌تان را تحول بدهید. حتی رفتارهای مثبت همانند دقت، مراقبت و همدلی هم برای اصلاح رفتارهای سمی این فرد بی‌تأثیرند. صدمات عاطفی نگه داری دوستی و اثرات زیان اور آن بر سلامتی خودتان را بازدید کنید و برای اسایش خاطر خودتان به فکر تحول باشید. در این شرایط دو گزینه پیش روی شما است:

  • برقراری ربط و اعمال حدومرزها برای به‌حداقل‌رساندن ربط با این فرد. برای حل مشکلاتی که علتاین پویایی ناسالم خواهد شد، قدم‌های مؤثر بردارید. امکان پذیر فهمید شوید که بهتر است این ربط را محدودتر کنید و با این فرد کمتر در تعامل باشید.
  • آخر‌دادن به رابطه دوستانه. اگر به این نتیجه رسیده‌اید که دوستی شما بیشتر از آنکه سودمند باشد صدمه‌زاست، بهتر است هرچه سریعتر آن را همه کنید.

با دوست سمی چطور حرکت کنیم؟

اگر تصمیم گرفته‌اید رابطه‌تان با دوست سمی را اصلاح یا ترمیم کنید، باید نحوه برقراری ربط و اعمال حدومرزها در شرایط گوناگون را یاد بگیرید.

۱. نحوه برقراری ربط مؤثر با دوست سمی

ربط مؤثر با دوست سمی امکان پذیر تبدیل تغییرات مثبت بشود و رابطه دوستانه شما را نجات دهد. برای ربط مؤثر با این فرد باید نیازها و انتظارات خود را با لحن مثبت، آشکار، مستقیم و سازنده گفتن کنید. با برجسته‌کردن رفتارهای خاصی اغاز کنید که علتناراحتی شما خواهد شد. برای مثال اگر منفی‌گرایی دائمی این فرد برایتان آزاردهنده است، به‌آرامی درمورد تمایلتان به او گفت‌وگوهای مثبت و نشاط‌آور سخن بگویید کنید.

بدون متهم‌کردن او و گفتن جملات سرزنش‌آمیز، احساسات و نگرانی‌هایتان را با منفعت گیری از جملاتی که با «من» اغاز خواهد شد گفتن کنید. برای مثال به‌جای جمله «تو علتمی‌شی حس بدی به این رابطه دوستانه داشته باشم»، بگویید «من به دوستی نیاز دارم که پشتیبانی‌کننده باشه».

۲. نحوه تعیین حدومرزهای اشکار در رابطه با دوست سمی

خط قرمزها و حدومرزهایتان را صریح گفتن کنید. گفتن صریح حدومرزهای شخصی و انتظارات علتمی‌بشود حس ارزشمندی بیشتری داشته باشد و از رابطه دوستانه امن و محبت‌آمیزی منفعت‌مند شوید. ویژگی‌ها و رفتارهایی را که از دوست نزدیکتان انتظار دارید، گفتن کنید. برای مثال اگر دوست‌تان مدام از شما انتقاد می‌کند، به او گوشزد کنید که نمی‌توانید این چنین رفتاری را تحمل کنید. بدون سرزنش‌کردن او از جملات اغاز‌شده با «من» برای ابراز احساسات خود منفعت گیری کنید.

آشکار سخن بگویید کنید؛ برای مثال به‌جای گفتن جمله مبهم «لطفا بهتر حرکت کن»، بگویید «من از مکالمات تخریب‌کننده فراری‌ام؛ لطفا موقع سخن بگویید‌کردن با من از جملات تحقیرکننده منفعت گیری نکن».

عواقب نقض حدومرزهایتان را به او گوشزد کنید؛ برای مثال اگر دوست‌تان همیشه دیرتر از موعد مقرر سر قرار می‌آید، به او بگویید «اگه مجدد دیر کنی و من رو این‌قدر چشم به راه بذاری، دیگه باهات بیرون نمی‌آم».

۳. نحوه محدودکردن ربط با دوست سمی و فاصله‌گرفتن از او

اگر تحمل رفتارهای آزاردهنده دوست سمی‌ برایتان سخت شده، بهترین راهکار فاصله‌گرفتن از اوست. مرحله های فاصله‌گرفتن از دوست سمی عبارت‌اند از:

  • به‌مرور زمان ربط از طریق تماس، پیامک و ملاقات‌های حضوری با این فرد را افت دهید؛
  • علت فاصله‌گرفتن و نیازتان به فضای خصوصی را برایش توضیح دهید؛
  • خودمراقبتی را در برتری قرار دهید و با انجام عمل های مؤثر سلامت روان خود را بهبود دهید.

هیچ زمان به‌خاطر فاصله‌گرفتن از دوست سمی خودتان را سرزنش نکنید. این کار رهاکردن دوست‌تان نیست، بلکه برتری‌بندی و نگه داری سلامت روان خودتان است.

چطور رابطه با دوست سمی را همه کنیم؟

اگر تعیین حدومرز جواب نداد و هم چنان از رفتارهای دوست سمی اذیت می‌شوید، آخر‌دادن به این رابطه دوستی بهترین انتخاب است. بعضی اوقات باید بپذیریم که همه دوستی‌ها قرار نیست ماندگار شوند و به‌سود خودتان است که هرچه سریعتر از رابطه دوستانه سمی بیرون بیایید. تصمیم خود را محترمانه گفتن کنید. می‌توانید چیزی همانند این بگویید: «دوستی ما زیاد تر از این که خوشحالم کنه به من صدمه می‌زنه، به همین خاطر بهتره تمومش کنیم». نیاز نیست هیچ توضیح اضافه‌ای بدهید.

اهمیت مراقبت از خود بعد از آخر‌دادن به دوستی سمی

طبیعی است که بعد از آخر دوستی تاکسیک غمگین باشید، حتی اگر بدانید که این تصمیم بهترین انتخابتان بوده است. اکنون زمان آن است که خودتان را در برتری قرار دهید و نیازهایتان را از بین بردن کنید. برتری‌دادن به سلامت ذهنی، عاطفی و جسمی شامل برنامه‌ریزی برای انجام فعالیت‌هایی است که به شما حس خوبی خواهند داد. یک برنامه خودمراقبتی برای خودتان طراحی کنید تا انرژی تحلیل‌رفته‌تان را بازیابید.

تست سنجش سلامت دوستی

در کمال صداقت و بر پایه حس درونی‌تان به سؤالات زیر جواب دهید.

۱. سپس از زمان‌گذراندن با دوست‌تان چه احساسی دارید؟

  • الف. پرانرژی و شادم؛
  • ب. معمولی و خنثی؛
  • ج. خسته و کلافه؛
  • د. مضطرب و پراسترس.

۲. دوست‌تان چه مقدار شما را قضاوت یا به شما انتقاد می‌کند؟

  • الف. هیچ زمان؛
  • ب. بعضی اوقات اوقات، اما طبق معمول با نیت خوب؛
  • ج. زیاد تر اوقات؛
  • د. مدام در حدی که به خودم شک می‌کنم.

۳. آیا دوست شما به حدومرزهایتان احترام می‌گذارد؟

  • الف. کاملا؛
  • ب. بعضی اوقات اوقات حدومرزهای من را نادیده می‌گیرد اما سپس عذرخواهی می‌کند؛
  • ج. زیاد کم؛
  • د. بدون عذاب وجدان دائما مرزهای من را نادیده می‌گیرد.

۴. آیا دوست‌تان شما را ناچار به انجام کارهای خلاف میلتان می‌کند؟

  • الف. هیچ زمان، او محدودیت‌های من را فهمیدن می‌کند و به انتخاب‌های من احترام می‌گذارد؛
  • ب. به‌‌ندرت؛
  • ج بعضی اوقات‌اوقات؛
  • د. زیاد تر اوقات.

۵. به دوست‌تان مطمعن دارید؟

  • الف. بله کاملا؛
  • ب. تا حدودی؛
  • ج. زیاد کم؛
  • د. خیر.

۶. آیا دوست شما اسرارتان را پیش دیگران نقل می‌کند؟

  • الف. به‌هیچ‌وجه؛
  • ب. احتمالا یکی‌دو بار کرده باشد، اما عذرخواهی کرده و قول داده است که تکرار نکند؛
  • ج. بعضی اوقات اوقات و این علتمی‌بشود که موقع سخن بگویید‌کردن با او مضطرب شوم؛
  • د. زیاد تر اوقات و دیگر هیچ اعتمادی به او ندارم.

۷. آیا دوست‌تان حمایتکننده شما است؟

  • الف. بله. دوست من بزرگ‌ترین حمایتکننده من است؛
  • ب. زیاد تر اوقات؛
  • ج. حمایتاو مشروط است؛
  • د. به‌ندرت حمایتواقعی از او دریافت می‌کنم.

۸. آیا دوستی شما متقابل است؟

  • آ. بله کاملا؛
  • ب. زیاد تر اوقات؛
  • ج. حس می‌کنم زیاد تر من برای بقای رابطه‌مان تلاش می‌کنم؛
  • د. دوستم از من سوء‌منفعت گیری می‌کند و به‌ندرت حمایتمتقابل او را حس می‌کنم.

۹. آیا دوست‌تان از دیدن پیروزی‌ها و دستاوردهای شما خوشحال می‌بشود؟

  • الف. بله! او یکی از بزرگ‌ترین مشوق‌های من است؛
  • ب. از پیروزی‌هایم خوشحال می‌بشود، اما بعضی اوقات با افکار منفی مرددم می‌کند؛
  • ج. امکان پذیر پیروزی من را تصدیق کند، اما طبق معمول آن را کم‌اهمیت نمود می‌دهد؛
  • د. به نظر می‌رسد به دستاوردهای من حسادت می‌کند، چون زیاد تر زمان‌ها دستاوردهای من را مسخره می‌کند.

نتایج

  • اگر جواب شما به همه سؤالات گزینه الف است، یعنی دوستی خوب و حمایتگر دارید. رابطه با او را ادامه بدهید و از این تعامل مثبت لذت ببرید.
  • اگر زیاد تر جواب‌ها الف و برخی ب و ج است، یعنی مشکلاتی جزئی در رابطه‌تان وجود دارد که با تعیین حدومرز می‌توانید آنها را حل کنید.
  • اگر زیاد تر جواب‌ها ج و د می باشند، باید مواظب علائم هشداردهنده باشید! تأثیر ربط با این دوست را بر سلامتی خود برسی کنید و برای راهنمایی درمورد ادامه‌دادن یا ندادن این رابطه با دوستی قابل‌مطمعن یا درمانگر سخن بگویید کنید.
  • اگر پاسختان به همه سؤالات گزینه آخر است، یعنی دچار دوستی سمی هستید و باید هرچه سریعتر از او فاصله بگیرید.

کلام پایانی

اگر دلواپس رابطه دوستانه خودید، بهترین کار این است که با فردی قابل‌مطمعن سخن بگویید کنید یا به‌جستوجو پشتیبانی حرفه‌ای باشید. شما با لیاقت این هستید که در روابط سالم و پشتیبانی‌کننده باشید.

تابه‌حال دوست سمی داشته‌اید؟ چه رفتاری با او داشتید و نتیجه رابطه‌تان با او چه شد؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

چگونه بفهمیم دختری از ما خوشش میاد - سوال پرسیدن یکی از نشانه‌های علاقه‌

۱۵ نشانه این که فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید!_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

چطور بفهمیم دختری از ما خوشش میاد؟ چطور بفهمیم پسری به ما علاقه داره؟ در روابط امروزی، اعتمادکردن به افراد و احساساتشان مقداری چالش‌برانگیز شده است و این قضیه جهت می‌بشود دائما این سوال‌ها را از خود بپرسیم. علاوه‌بر این، برای اغاز رابطه‌ای تازه و پیش‌قدم‌شدن بهتر است بدانیم حس شخص مورد نظر متقابل است یا خیر. در این مقاله قرار است نشانه‌هایی را ذکر کنیم که امکان پذیر به‌ این معنی باشند که فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید.

۱. به سخن بگویید‌کردن با شما علاقه مشخص می کند

اگر حالت برعکس این نشانه را بازدید کنیم، بهتر فهمید قضیه می‌شویم؛ اگر فردی از شما خوشش نیاید، به گمان زیاد زیاد با شما سخن نمی‌زند. اگر فردی مدام در تلاش باشد سر سخن بگویید را با شما باز کند، امکان پذیر نشانه‌ای از علاقه او به شما باشد. این قضیه در فضای مجازی نیز صادق است. اگر شخصی تلاش دارد سخن بگویید را پیش ببرد، نمی‌خواهد او گفت و گو همه بشود و دائم برای شما محتوای گوناگون می‌فرستد، یعنی به گمان زیاد مجذوب شما شده است.

۲. حرکات‌تان را پیروی می‌کند

محققان دانشگاه آلبرتا اثبات کرده‌اند که زیاد تر ما ناخودآگاه حرکات افرادی را که دوست داریم، پیروی می‌کنیم. به این علت اگر فهمید شدید فرد روبه رو حرکات شما را پیروی می‌کند، به این معناست که به گمان زیاد از شما خوشش می‌آید. یقیناً پیروی حرکات فرد روبه رو معنی فرد دیگر نیز دارد و امکان پذیر به این علت باشد که با شما حس راحتی می‌کند. امکان پذیر برایتان سوال پیش بیاید که از طریق پیروی حرکات چطور بفهمیم فردی از ما خوشش میاد؟ به این منظور، به نشانه‌های زیر دقت کنید:

  • آیا نحوه ایستادن یا نشستن شما را پیروی می‌کند؟
  • آیا با لحن و تُن صدای شما سخن بگویید می‌کند؟
  • آیا عکس العمل‌های چهره‌اش هماهنگ با شما تحول می‌کنند؟

۳. زیاد به شما نزدیک می‌بشود

طبق معمول افراد زمان سخن بگویید‌کردن با شخص موردعلاقه‌شان بدن خود را به‌سمت او متمایل می‌کنند و تلاش دارند رودَرروی فرد روبه رو قرار بگیرند. به این علت اگر میانه مکالمه فهمید شدید فرد روبه رو به‌سمت‌تان خم می‌بشود و دائم به‌سمت شما برمی‌گردد، امکان پذیر نشانه‌ای مثبت حاکی از علاقه‌اش به شما باشد.

۴. هنگامی که همراه شما است زیاد لبخند می‌زند

دقت کرده‌اید هنگامی که همراه دوستانتان هستید، زیاد می‌خندید و لبخند می‌زنید؟ این قضیه به گمان زیاد به‌خاطر علاقه شما به آنهاست. زیاد تر ما هنگامی که نزدیک افراد موردعلاقه‌مان هستیم، زیاد تر لبخند می‌زنیم چون زمان خوبی را با آنها سپری می‌کنیم. در‌ صورتی‌ که فرد روبه رو زمان زمان‌گذراندن با شما دائم لبخند به لب دارد، گمان می‌رود از شما خوشش می‌آید.

۵. به شوخی‌هایتان می‌خندد

امکان پذیر از افراد بانمکی باشید که با شوخی‌هایشان می‌توانند همه را بخندانند. با وجود این، اگر فردی با شوخی‌هایتان (به‌خصوص اگر چندان بامزه نباشند!) بخندد، امکان پذیر از شما خوشش بیاید.

۶. زمان سخن بگویید‌ با شما سرخ می‌بشود

زیاد‌ها هنگامی که موجی از آدرنالین و شوق را حس می‌کنند، سرخ خواهد شد. بعد اگر شخصی زمان سخن بگویید با شما قرمز شد، امکان پذیر به این معنی باشد که از شما خوشش می‌آید و شوق‌زده شده است. یقیناً اگر برایتان سوال پیش آمده که چطور بفهمیم دختری از ما خوشش میاد، این نشانه احتمالا غلط‌انداز باشد. چراکه برخی‌ها به‌خاطر اضطراب اجتماعی، خشمگینی یا خجالت سرخ خواهد شد.

۷. زیاد سوال می‌پرسد و تلاش دارد شما را بشناسد

آیا وقتی که همراه فرد مورد نظر هستید، دائم تلاش دارد از شما سوال‌های جدی بپرسد و شما را زیاد تر بشناسد؟ اگر جواب شما مثبت است، به گمان زیاد فرد روبه رو مجذوب شما شده است. در غیر این صورت اگر مکالمات را سطحی و خسته‌کننده پیش می‌برد، احتمالا باید آن را نشانه‌ای منفی در نظر بگیرید.

۸. ربط چشمی برقرار می‌کند

به گمان زیاد شما هم عبارت «چشم‌ها افترا نمی‌گویند» را زیاد شنیده‌اید. در واقع چشم‌ها بیانگر احساسات واقعی می باشند و باید دقت بیشتری به آنها بکنید. به این دقت کنید آیا فرد روبه رو با شما بیشتر از دیگران ربط چشمی برقرار می‌کند یا خیر. اگر شخص مذکور ربط چشمی طویل با شما برقرار می‌کند یا حالت چشم‌هایش زمان نگاه‌کردن به شما متفاوت و گرم است، امکان پذیر به این معنی باشد که به شما علاقه دارد. این علاقه امکان پذیر عاطفی باشد یا از سمت دوست، همکار و دیگر افراد باشد و بار عاطفی نداشته باشد.

۹. حواسش به شما است

ابتدا به این چند سوال درمورد شخص مدنظرتان جواب دهید:

  • آیا هنگامی هوا سرد است، لباس خودش را به شما نظر می‌دهد؟
  • آیا زمان مکالمه با شما، غرق در سخن بگویید می‌بشود یا به‌سادگی حواسش با تلفن همراهش پرت می‌بشود؟
  • آیا سوال‌های عمقی از شما می‌پرسد و بادقت به سخن‌هایتان گوش می‌دهد؟
  • آیا حرکت او با زبان عشق مورد نظر شما تطابق دارد؟

اگر می‌توانید پاسخی مثبت برای این سوال‌ها اشکار کنید، به گمان زیاد فرد روبه رو به شما علاقه‌مند است.

۱۰. به ظاهر خود می‌رسد

مطابق تحقیقات، افرادی که تصمیم اغاز ربط عاطفی دارند بیشتر از افرادی که زمان‌ها است در رابطه‌اند، به ظاهر خود می‌رسند. با وجود این، در نظر داشته باشید که رسیدگی به ظاهر تنها اختصاصی روابط عاطفی نیست، بلکه هر شخصی برای تحت‌تأثیر قرار‌دادن دیگران امکان پذیر به خودش برسد. چند نشانه کوچک که فرد روبه رو به ظاهر خود اهمیت می‌دهد، عبارت‌اند از:

  • کنارزدن مو از روی صورت؛
  • مرتب‌کردن کراوات یا آستین‌ها؛
  • بازدید ظاهر خود در آینه؛
  • تمدید آرایش و رژ لب؛
  • مرتب‌کردن یقه؛
  • برداشتن پرز از روی لباس.

۱۱. سریع به پیامتان جواب می‌دهد

اگر فردی واقعا به شما علاقه داشته باشد، مدام می‌کوشد با شما سخن بگویید کند و زمان را از دست نمی‌دهد. این شخص شما را چشم به راه نمی‌گذارد و سریع به پیامتان جواب می‌دهد. حتی اگر سرش شلوغ باشد و نتواند پاسختان را بدهد، شما را مطلع می‌کند. بعد هربار که برایتان سوال پیش آمد از کجا بفهمیم یکی از ما خوشش میاد، این نشانه را برای بیاورید.

۱۲. از شما تعریف می‌کند

اگر فردی بخواهد علاقه‌اش را به شما نشان دهد، با شما مهربان است و از شما تعریف می‌کند و کاری می‌کند که حس امنیت کنید. لزومی ندارد تعریف‌های او از ظاهر شما باشند. اتفاقا تعریفی که از اخلاق و حرکت باشد، نشانه‌ بهتری است که فرد روبه رو به شما علاقه دارد.

۱۳. به انتخاب شما درمورد راه ارتباطی‌تان احترام می‌گذارد

امروزه راه‌های بسیاری برای ربط در فضای مجازی وجود دارد. مطلب متنی، تماس تصویری و شبکه‌های اجتماعی چند نمونه از راه حلهایی می باشند که می‌توانید برای ربط با یکدیگر منفعت گیری کنید. فردی که از شما خوشش می‌آید، نظر خود را تحمیل نمی‌کند و به راه ارتباطی‌ای که شما انتخاب کرده‌اید، احترام می‌گذارد. برای مثال اگر در اینستاگرام با یکدیگر در ربط هستید، شما را تحت سختی نمی‌گذارد که شماره خود را با او به اشتراک بگذارید.

۱۴. زیاد به شما مطلب می‌دهد

اگر شخصی در هر فرصتی، حتی هنگامی سرش زیاد شلوغ است، به شما مطلب می‌دهد، نشانه‌ای خوب است که خبر از علاقه او به شما می‌دهد. به‌خصوص در روابط مجازی، مطلب‌دادن نقشی حیاتی ایفا می‌کند. در نظر داشته باشید که اگر شخصی بیش‌ از اندازه به شما مطلب می‌دهد، در حدی که حس می‌کنید زیاده‌روی می‌کند، این قضیه امکان پذیر از نشانه‌های بمباران عشق باشد. در این صورت باید زیاد تر حواستان را جمع کنید. اگر مطلب‌دادن شخص مورد نظر به‌طوری است که حس می‌کنید برای شما اهمیت قائل می‌بشود و اولویتی اختصاصی برایش دارید، نشانه‌ای مثبت است.

۱۵. در مطلب‌ از ایموجی منفعت گیری می‌کند

امکان پذیر از خود سوال کنید در فضای مجازی از کجا بفهمیم پسری از ما خوشش اومده؟ در واقع تشخیص احساسات افراد از طریق ربط مجازی، به‌خصوص مطلب‌های متنی، کار آسانی نیست. ربط از طریق مطلب‌ متنی احساسات را به‌خوبی منتقل نمی‌کند. منفعت گیری از ایموجی‌ یا همان شکلک در مطلب‌های متنی، آنها را دلنشین‌تر و احساسات شخص را بهتر منتقل می‌کند. در واقع امکان پذیر بتوانید از طریق نوع منفعت گیری فرد روبه رو از ایموجی فهمید احساسات او شوید. یقیناً در نظر داشته باشید که فقط با دقت به منفعت گیری از ایموجی نمی‌توان احساسات افراد را تشخیص داد. این چنین اگر فردی زمان مطلب‌دادن به شما از ایموجی منفعت گیری نمی‌کند، به این معنی نیست که از شما خوشش نمی‌آید.

شما بگویید

برخی از افراد زیاد آشکار احساسات خود را ابراز خواهند داد و برای فهمیدن حس زیاد‌ها باید دقت بیشتری به خرج داد. فرقی نمی‌کند بخواهید به فردی ابراز علاقه کنید یا فقط از حس او باخبر شوید، در هر صورت اکنون می‌توانید با این ۱۵ نشانه‌ تا حدی تشخیص دهید فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید یا خیر.

آیا فهمید این نشانه‌ها در طرف مقابلتان شده بودید؟ با دقت به این نشانه‌ها گمان شما درمورد حس فرد روبه رو درست بوده است؟

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

نکات طلایی برای قرار اول ـ زنی و مردی خندان در قرار عاشقانه

۲۰ سؤالی که نباید در قرار اول بپرسید_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

اولین قرار عاشقانه امکان پذیر شوق‌انگیز اما استرس‌زا باشد. سوال‌هایی که در این قرار می‌سوال کرد، نقشی حیاتی در شکل‌گیری رابطه شما با طرف مقابلتان ایفا می‌کنند. به یاد داشته باشید تصویری که از شما در قرار اول در ذهن فرد روبه رو ثبت می‌بشود، بر ادامه این ربط عاطفی تأثیر مستقیم دارد. همان‌قدر که پرسیدن سوال‌های مناسب جو قرار را خوب نگه می‌دارد، پرسیدن سوال‌های نادرست جهت خراب‌شدن ذهنیت فرد روبه رو می‌بشود. فراموش نکنید که مقصد از قرار اول شناختن یکدیگر و تشکیل مقدمه‌ای برای ربط آینده است. بعد مهم است که با انتخاب سوال‌ مناسب و پرهیز از موضوعات حساس و شخصی ادامه ربط خود با فرد روبه رو را ضمانت کنید. در این مقاله می‌گوییم چه سوال‌هایی برای قرار اول نامناسب‌اند، سپس سوال‌های مناسب برای قرار اول و نکات مهم را نقل می‌کنیم.

در قرار اول این سوال‌ها را نپرسید

پرسیدن برخی سؤالات در قرار اول امکان پذیر حس ناخوشایندی به طرف مقابلتان القا کند. شما سر قرار می‌روید تا با یکدیگر آشنا شوید و زمان خوشی را با هم سپری کنید. به این علت نباید کاری کنید که جو آزاردهنده بشود و فرد روبه رو حس کند در حال بازجویی از او هستید. سوال‌هایی که نباید در قرار اول سوال کنید عبارت‌اند از:

  1. چرا توی این سن تا این مدت مجردی؟
  2. رابطه قبلی‌ات چطور تموم شد؟
  3. چه احساسی به شریک عاطفی سابقت داری؟
  4. تا اکنون با چند نفر قرار گذاشتی؟
  5. حقوقت چقدره؟ چه مقدار پول درمی‌آری؟
  6. خونه و ماشین داری؟
  7. بدهکاری داری؟
  8. وضع مالی‌ات چطوره؟
  9. چرا ترفیع شغلی نگرفتی؟
  10. چرا دانشگاه نرفتی؟
  11. چرا رابطه نزدیکی با خونواده‌ات نداری؟
  12. واقعا بگو چند سالته؟
  13. وزنت چقدره؟
  14. واقعا موهای خودته؟
  15. چرا زیاد تر ورزش نمی‌کنی؟
  16. همیشه این‌قدر زیاد غذا می‌خوری؟
  17. بیماری خاصی داری؟
  18. مشکل روحی روانی داری؟
  19. در حال درمان بیماری خاصی هستی؟
  20. چه مقدار سیگار می‌کشی؟

در قرار اول چه سؤالاتی بپرسیم؟

در قرار اول باید کاری کنید که هم به شما و هم به طرف مقابلتان خوش بگذرد و در عین حال همدیگر را زیاد تر بشناسید. سوال‌های دلنشین بسیاری وجود دارند که معذب‌کننده نیستند و در عین حال علتخواهد شد سخن بگویید‌تان ادامه‌دار بشود. سوال‌های مناسب برای قرار اول که می‌توانند سرگرم‌کننده هم باشند، عبارت‌اند از:

  1. چه سرگرمی‌هایی داری؟
  2. آخر هفته‌ها رو چطور می‌گذرونی؟
  3. سپس از روزی سخت و طویل، ترجیح می‌دی چطور استراحت کنی؟
  4. تازگی‌ها مسافرت رفتی؟
  5. به‌نظرت تعطیلات رؤیایی چطوره؟
  6. دوست داری چه کارهایی رو از فهرست آرزوهایت خط بزنی؟
  7. رستوران موردعلاقه‌ات کجاست؟
  8. چه غذایی حالت رو خوب می‌کنه؟
  9. فیلم موردعلاقه‌ات چیه؟
  10. کدوم سبک موسیقی رو دوست داری؟
  11. اخیرا کتاب خوبی خوندی؟
  12. سرگرمی موردعلاقه‌ات برای بیرون از خونه چیه؟
  13. کدوم فصل رو دوست داری؟
  14. دلنشین‌ترین کاری که امسال انجام دادی، چی بوده؟
  15. هنگامی بچه بودی، دوست داشتی در آینده چه شغلی داشته باشی؟
  16. خاطره موردعلاقه‌ات از بچگی‌ات چیه؟
  17. چه چیزی بهت حس خونه رو می‌ده؟
  18. اگر می‌تونستی به هر جایی از کره زمین بری، کجا رو برای زندگی انتخاب می‌کردی؟
  19. اگر می‌تونستی قوت ماورایی داشته باشی، چه توانمندیای رو انتخاب می‌کردی؟
  20. اگر می‌تونستی با آدم مشهوری قرار شام داشته باشی، کی رو انتخاب می‌کردی؟

نکات طلایی برای قرار اول

نیازی نیست به خود سخت بگیرید و سؤالاتی را که در قسمت قبل آوردیم، دیکته‌وار در قرار اول خود تکرار کنید. با مراعات چند مسئله ساده، می‌توانید از قرار اول لذت ببرید و این چنین عکس خوبی را از خود در ذهن فرد روبه رو بر جای بگذارید. برای داشتن قرار اول موفق به نکات زیر دقت کنید.

۱. سوال بله یا خیر نپرسید

سؤالاتی سوال کنید که جواب آنها به بله یا خیر ختم نشود. در عوض سؤالی سوال کنید که علتبشود فرد روبه رو زیاد تر درمورد خود سخن بزند.

۲. به جزئیات دقت کنید

به‌جای پرسیدن سوال‌های حساس و شخصی، تلاش کنید به جزئیات حرکت فرد روبه رو دقت کنید تا بهتر بتوانید او را بشناسید. تلاش کنید از نحوه سخن بگویید‌کردن او درمورد موضوعات گوناگون به اهداف، علاقه‌مندی‌ها و قیمت‌های او در زندگی پی ببرید. برای مثال دقت کنید که او گفت و گو را به چه سمتی می‌برد و به چه مباحثی علاقه مشخص می کند.

۳. خود واقعی‌تان باشید

با فرد روبه رو صادق باشید و خود واقعی‌تان را نشان دهید. با این کار او را نیز تشویق می‌کنید با شما صادق باشد و به شما مطمعن کند.

۴. خاطرات‌تان را تعریف کنید

بدون این که زیاده‌روی کنید، خاطراتی را تعریف کنید که فرد روبه رو بتواند زیاد تر با شخصیت شما آشنا بشود.

۵. به فرد روبه رو زمان دهید

امکان پذیر توانایی‌های منفی شما در قبل علتشوند دائما جستوجو خصوصیات منفی در فرد روبه رو باشید یا سوال‌هایی نامناسب سوال کنید. تلاش کنید بر افکار منفی خود مسلط شوید و به فرد روبه رو شانسی برای معارفه درست خودش بدهید.

۶. شوخ‌طبعی را فراموش نکنید

تلاش کنید با شوخ‌طبعی به‌اندازه در قرار اول جو خوب و مثبتی برقرار کنید.

۷. جستوجو وجه اشتراک باشید

به جستوجو تفاهم و وجه اشتراک بین خود و فرد روبه رو باشید تا بتوانید درمورد آن با یکدیگر سخن بگویید و پیوند نزدیک‌تری تشکیل کنید. این وجه اشتراک امکان پذیر فیلم موردعلاقه یا حتی غذای موردعلاقه‌تان باشد.

۸. با دقت به سخن بگویید‌های فرد روبه رو گوش دهید

زمان سخن بگویید‌کردن فرد روبه رو، گوشی همراهتان را کنار بگذارید و حواستان را کاملا به او بدهید. با تکان‌دادن سر، برقراری ربط چشمی و پرسیدن سوال‌های مرتبط به فرد روبه رو نشان بدهید که به سخن بگویید‌هایش دقت دارید.

۹. صادقانه از فرد روبه رو تعریف کنید

اگر چیزی درمورد طرف مقابلتان نظرتان را جلب کرده، صادقانه آن را گفتن کنید. دقت داشته باشید که تعاریف توخالی امکان پذیر نتیجه عکس بدهند، بعد زمان تعریف‌کردن از طرف مقابلتان، صداقت به خرج دهید.

۱۰. برای قرار اول درست برنامه‌ریزی کنید

آیا نگرانید سخن‌هایتان ته بکشند و چیزی برای گفتن نداشته باشید؟ در این صورت می‌توانید برنامه قرار اول را در قالب فعالیت و سرگرمی بچینید. برای مثال می‌توانید برای قرار اول از موزه بازدید کنید.

شما بگویید

راز پیروزی در قرار اول تشکیل جوی مثبت است که به هر دو طرف خوش بگذرد و حس راحتی کنند. به این منظور باید از پرسیدن سوال‌های حساس درمورد روابط قبل، شرایط مالی و مسائلی از این قبیل اجتناب کنید. به‌جای این سوال‌ها، تلاش کنید او گفت و گو‌هایی راه بیندازید که بدون این که طرف مقابلتان معذب بشود، او را بهتر بشناسید.

تابه‌حال شده طرف مقابلتان در قرار اول سؤالی بپرسد که جهت معذب‌شدن شما بشود؟‌ چه پیشنهاد‌ای برای این اوضاع دارید؟

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

فردی نقاب به چهره - درمان دروغگویی

درمان دروغگویی؛ چطور عادت افترا گفتن را ترک کنیم؟


مطابق تحقیقات، بزرگ‌سالان ۱ تا ۵ بار در روز افترا می‌گویند! تقریبا هیچ‌کس در دنیا وجود ندارد که در طول زندگی افترا نگفته باشد، اما این به‌ این معنی نیست که دروغگویی کار درستی است و نباید آن را ترک کرد. افترا‌گفتن انرژی منفی را افزایش می‌دهد و به سلامت روان شما صدمه می‌زند؛ به همین علت باید راه حلهای درمان دروغگویی را بدانید و این عادت مخرب را سریع تر ترک کنید. در این مقاله یاد می‌گیریم چطور افترا نگوییم.

انواع افترا

افترا‌ انواع مختلفی دارد و به دلایل مختلفی حرف های می‌بشود. بعضی اوقات افترا‌ها کوچک‌اند برای مثال امکان پذیر شما لباس تازه دوست‌تان را دوست نداشته باشید، اما برای خوشحال‌کردن او از لباسش تعریف کنید. این دسته از افترا‌ها افترا سفید یا افترا مصلحتی نامیده خواهد شد. افترا‌های سفید به‌خاطر نگه داری روابط اجتماعی، پیشگیری از جریحه‌دارشدن احساسات دیگران یا از سر محبت حرف های خواهد شد و تا حدی قابل‌بخشش می باشند.

افترا‌های خاکستری برای نهان‌کردن حقیقت در اوقات الزامی حرف های خواهد شد. این افترا‌ها در دنیای تجارت و کسب‌وکار زیاد متداول‌اند. برای مثال امکان پذیر قیمت محصولی را که خریده‌اید زیاد تر از قیمت واقعی آن اظهار کنید یا محصولی را که در انبار حاضر دارید، ناموجود اظهار کنید. این دسته از افترا‌ها کاملا با حقیقت مغایرت دارند.

نهان‌کاری و نگفتن حقیقت هم نوع فرد دیگر از افترا است و توجیهی ندارد.

چرا افترا می‌گوییم؟

دروغگویی دلایل مختلفی دارد که برخی از آنها قابل‌بخشش و برخی غیرقابل‌بخشش‌اند. بیایید بازدید کنیم چرا افترا می‌گوییم و تعدادی از دلایل افترا‌گفتن را فهرست کنیم.

  • محافظت از احساسات فرد روبه رو.
  • دروغگویی ناشی از احساساتی همانند خشم، حسادت، ناراحتی یا استرس و اضطراب.
  • باقی‌ماندن در منطقه امن و دورشدن از ریسک‌های احتمالی.
  • به‌دست‌آوردن منفعت شخصی حتی اگر به قیمت زیان فرد دیگر همه بشود.
  • بهتر نمود‌دادن خود.
  • کنترل‌کردن دیگران.
  • سرپوش‌گذاشتن روی اشتباهات و پیشگیری از تنبیه‌شدن.
  • نهان‌کردن احساسات واقعی درمورد وقایع.

اگر دروغگویی شما مدتی طویل ادامه اشکار کند، به الگویی تکراری و عادت تبدیل می‌بشود. این نوع دروغگویی اجباری و بیمارگونه به درمان نیاز دارد. گمان ابتلا به دروغگویی بیمارگونه در افرادی که اطرافیانشان هم صداقت ندارند و کارهایشان را با فریب پیش می‌برند، زیاد تر است.

آیا من دروغگو هستم؟

افترا‌گفتن بر روابط و سلامت روان شما تاثییر منفی می‌گذارد و قبل از این که به دیگران صدمه رساند، زندگی روزمره خودتان را دچار مشکل می‌کند. هنگامی خودتان زیاد افترا می‌گویید، مطمعن کردن به دیگران برایتان سخت می‌بشود. این چنین هنگامی فرد دیگر فهمید افترا‌های شما می‌بشود، رابطه‌تان سردتر می‌بشود و درنهایت افرادی را که دوستشان دارید از دست می‌دهید.

اگر نشانه‌های زیر را دارید، یعنی به افترا عادت کرده‌اید و باید برای درمان دروغگویی کاری جدی کنید.

  • بدون علت موجه و در اوقات غیرضروری هم افترا می‌گویید.
  • همیشه افترا‌هایتان را توجیه می‌کنید و نمی‌پذیرید افترا‌گفتن کار اشتباهی است. برای مثال بر این باورید که برای محافظت از افرادی که دوستشان دارید، باید حقیقت را از آنها نهان کنید.
  • داستان‌هایی درمورد افراد و اتفاقات سر هم می‌کنید تا آنچه را واقعا رخ داده است، نهان کنید.
  • افترا‌هایتان چندین دفعه آشکار شده است و دیگران صریح به شما حرف های‌اند که افترا می‌گویید.
  • اطرافیانتان دیگر سخن‌هایتان را باور نمی‌کنند.
  • حس می‌کنید هیچ‌کس خود واقعی شما را نمی‌شناسد.
  • به‌خاطر افترا‌گویی زمان‌های مهمی همانند روابط یا شغل خود را از دست داده‌اید.
اگر به دروغگویی بیمارگونه عادت کرده‌اید، به‌جای سرزنش‌کردن خودتان، برای درمان دروغگویی عمل کنید.

چرا نباید افترا بگوییم؟

مطابق تحقیقات، دروغگوها کمتر خوشحال‌اند! این چنین با بازدید عده‌ای از دانشجویان اشکار شد که بین دروغگویی روزمره و کارکرد تحصیلی ضعیف، افتعزت نفس و کم‌بودن کیفیت زندگی رابطه مستقیم وجود دارد. یقیناً دلایل فرد دیگر هم داریم تا شما را توجیه کنیم چرا نباید به خودتان و دیگران افترا بگویید:

  • گفتن حقیقت ساده‌تر است. هنگامی افترا می‌گویید، باید افترا‌هایتان را به‌خاطر بسپارید تا بعدها افترا‌هایتان افشا نشود، اما حقیقت بدون هیچ تلاشی در ذهنتان می‌ماند. هنگامی افترا می‌گویید، ناچار می‌شوید ردپای خود را با افترا‌های بعدی بپوشانید و اوضاع را مدام بدتر می‌کنید!
  • هنگامی افترا‌هایتان آشکار خواهد شد، همه‌چیز را خراب می‌کنند. آشکار‌شدن افترا به شما و عزیزانتان و اعتمادی که در رابطه وجود دارد، صدمه می‌رساند. برای جبران این صدمه‌ها باید زمان‌ها تلاش کنید و بعضی اوقات این صدمه‌ها جبران‌ناپذیرند.
  • احتمالا حقیقت آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید، ترسناک نباشد! اگر از هراس حقیقت افترا می‌گویید، یک‌ بار هم صداقت را امتحان کنید. احتمالا شنونده‌ها نه‌تنها عکس العمل منفی نشان ندهند، بلکه از شما بابت صداقت‌تان سپاس کنند.

۸ روش برای درمان دروغگویی

اگر به افترا عادت کرده‌اید، نمی‌توانید فردا صبح از خواب بیدار شوید و دیگر افترا نگویید! درمان دروغگویی کار ساده‌ای نیست و باید با صبر و تمرین آن را یاد بگیرید. ملزوم است عادت مخرب دروغگویی را با عادت‌های سالم‌تر جانشین کنید. در ادامه راه حلهایی برای درمان دروغگویی در بزرگسالان را نقل می‌کنیم که به‌کمکشان می‌توانید این عادت مخرب را مهار کنید.

۱. مسئولیت افترا‌هایتان را بپذیرید

پیش از هرکس فرد دیگر، باید با خودتان صادق باشید. هروقت افترا گفتید، فارغ از این که دیگران فهمید افترا شما شده‌اند یا نه، با خودتان صادق باشید. بازدید کنید چرا افترا گفتید و اگر حقیقت را می‌گفتید،‌ چه اتفاقی می‌افتاد. احساساتی همانند پشیمانی و حس گناه را فهمیدن کنید. حتی می‌توانید برای پذیرفتن مسئولیت افترا‌هایتان از دوستی قابل‌مطمعن پشتیبانی بگیرید. از او بخواهید هروقت فهمید دروغگویی شما می‌بشود، خصوصی به شما یادآوری کند.

۲. کوچک اغاز کنید

به‌جای این که تصمیم بگیرید از فردا دیگر هیچ دروغی نگویید، کارتان را با یک افترا کمتر در روز اغاز کنید؛ تصمیم بگیرید یک‌ بار هنگامی فهمید شدید در حال افترا‌گفتن هستید، جلوی خودتان را بگیرید و حقیقت را بگویید. کوچک اغاز کنید و کم‌کم اهداف بزرگ‌تری برای صداقت زیاد تر تعیین کنید.

۳. استرس خود را مهار کنید

بعضی اوقات اوقات شما فقط به‌خاطر اضطراب افترا می‌گویید و حتی خودتان هم فهمید نمی‌شوید. افترا‌گفتن سختی ناشی از اضطراب را از دوش شما برمی‌دارد، اما صدمه‌های فرد دیگر به همراه دارد. بعد با تکنیک‌های مدیریت استرس همانند قانون۳۳۳ برای کنترل اضطراب، اضطرابتان را مهار کنید. هنگامی مضطرب نباشید، کنترل ذهنتان را به‌ دست می‌گیرید و راحت‌تر می‌توانید از افترا پیشگیری کنید.

اگر چشم‌انداز طویل مدت‌تری داشته باشید، فهمید می‌شوید افترا در لحظه مشکل شما را حل می‌کند، اما در طویل مدت حتی استرستان را نیز افزایش می‌دهد.

۴. به اثرات مختصر‌زمان و طویل مدت افترا‌ها فکر کنید

هر دروغی امکان پذیر در لحظه دستاورد مثبتی برای شما داشته باشد. برای مثال هنگامی خواب می‌مانید و دیر به محل کارتان می‌رسید، به گمان زیاد اگر صداقت داشته باشید، رئیس شما را توبیخ می‌کند، اما اگر بگویید فرزندتان بیمار بوده، به شما حق می‌دهد و می‌توانید بدون توبیخ به کارتان برسید؛ اما اگر روزی فرزندتان واقعا بیمار بشود، آیا باز هم رئیس سخن شما را باور می‌کند؟ افترا به اعتبار شما خدشه داخل می‌کند و علتسلب مطمعن دیگران می‌بشود. بعد دقت داشته باشید که برای چه‌ چیزی بهای به این گرانی می‌پردازید!

۵. قیمت‌هایتان را برتری‌بندی کنید

چه‌ زیاد رابطه‌های عمیق و صمیمانه‌ای که به‌خاطر یک افترا از بین رفته‌اند! دروغگوها حتی به عزیزترین افراد زندگی‌شان هم افترا می‌گویند. اگر شما هم به این کار عادت دارید، دفعه بعدی که خواستید به عزیزتان افترا بگویید، به این فکر کنید که کدام‌یک مهم‌تر است: دستاورد لحظه‌ای افترا یا عمق رابطه و مطمعن فردی که دوستش دارید؟

۶. حقیقت را بنویسید

بعضی اوقات اوقات نگاه‌کردن در چشم دیگران و گفتن حقیقت کار ساده‌ای نیست. در این چنین مواقعی می‌توانید آنچه را باید بنویسید و از این طریق به فرد روبه رو حقیقت را بگویید. نوشته خود را با یک نامه، ایمیل یا مطلب متنی برای فرد روبه رو ارسال کنید و به او بگویید که این کار از سخن بگویید رودررو برایتان ساده‌تر است.

۷. به احساسات دیگران دقت کنید

قبل از این که افترا بگویید، به این فکر کنید که اگر فرد روبه رو فهمید افترا شما بشود، چه احساسی اشکار می‌کند. فکر حس بد فرد روبه رو روشی برای درمان دروغگویی است. هنگامی هنگامی خودتان را جای فرد روبه رو می‌گذارید، حتی افترا سفید هم نخواهید او گفت! به‌جای آن اگر نظر مخالفی دارید، تلاش می‌کنید نظرتان را با ملایمت و نرنجاندن فرد روبه رو ابراز کنید.

۸. نیازی نیست درمورد همه‌چیز سخن بگویید کنید

منظور از این روش درمان دروغگویی، نهان‌کاری نیست؛ منظور این است که درمورد آنچه شما را غمگین می‌کند، سخن بگویید نکنید. برای مثال هنگامی فردی درمورد مسائل خصوصی شما سوال می‌کند، به‌جای افترا‌گفتن می‌توانید با صراحت اظهار کنید که دوست ندارید راجع به این قضیه خصوصی حرفی بزنید. با این کار نه افترا می‌گویید و نه معذب می‌شوید. حتی می‌توانید به‌جای سخن بگویید‌کردن درمورد چیزی که شما را معذب می‌کند، نوشته او گفت و گو را تحول دهید تا نخواهید افترا بگویید.

یادگیری نه گفتن و رودربایستی نداشتن، در تعداد بسیاری از اوقات روشی مؤثر برای پیشگیری از دروغگویی است.

اگر راه حلهای درمان دروغگویی کار امد نبودند، چطور افترا نگوییم؟

درمان دروغگویی در بزرگسالان

در تکه‌ قبلی راهکارهایی برای درمان دروغگویی در بزرگسالان معارفه کردیم، اما اگر این راه حلها برای شما کار امد نبودند، باید سراغ درمان ریشه‌ای دروغگویی بروید و از درمانگران حرفه‌ای پشتیبانی بگیرید. درمانگر حرفه‌ای علت مشکل شما را ریشه‌ای بازدید می‌کند و با برسی قبل شما فهمید می‌بشود که دروغگویی را از چه وقتی و به چه دلیلی اغاز کرده‌اید. سپس عمل های ملزوم برای خشکاندن ریشه دروغگویی شما را انجام می‌دهد.

برای مثال افتعزت‌نفس امکان پذیر یکی از دلایل دروغگویی باشد. فردی که از کودکی افتعزت‌نفس دارد، تلاش می‌کند با افترا خودش را شخصی دلنشین و دوست‌داشتنی نمود دهد. او کم‌کم به افترا‌گفتن برای خوب‌ نمود‌دادن خودش عادت می‌کند و در سنین بالاتر هم به این حرکت ادامه می‌دهد.

سخن پایانی؛ صداقت انتخابی است

درمان دروغگویی نه آسان است و نه غیرممکن. برخی از افراد به خودشان می‌گویند دیگر به افترا عادت کرده‌اند و نمی توانند دروغگو نباشند؛ حتی این فکر هم دروغی است که به خودشان می‌گویند! امکان پذیر چندین دفعه و چندین دفعه در مسیر درمان دروغگویی ناکامی بخورید، اما نومید نشوید و مجدد از ابتدا اغاز کنید. به‌مرور زمان فهمید می‌شوید که با صداقت چه مقدار آرام‌ترید و چه مقدار توانسته‌اید روابط عمیق‌تری را توانایی کنید. توانایی این حس‌های قشنگ به شما پشتیبانی می‌کند روزبه‌روز کمتر افترا بگویید و درنهایت این عادت را برای همیشه ترک کنید.

اگر شما هم توانایی‌ای درمورد ترک افترا دارید یا پرسشی در این عرصه برایتان پیش آمده است، در قسمت دیدگاه‌ها برایمان مطلب بگذارید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی غلبه بر خجالت و کمرویی


راهکارهای مقابله با اضطراب اجتماعی و کمرویی را در این مجموعه صوتی یاد بگیرید؛


تا بتوانید شبکه ارتباطات اجتماعی خود را تحکیم کنید.




هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر



منبع

نشانه‌ های همدلی سمی

همدلی سمی؛ نشانه‌ها و روش درمان آن


همدلی یکی از اساسی‌ترین پایه‌های رابطه انسان با دیگران است. انسان بدون همدلی نمی‌تواند احساسات دیگران را فهمیدن کند. بدون فهمیدن احساسات دیگران نیز امکان برقراری ربط با دیگران غیرممکن یا لااقل زیاد دشوار می‌بشود، اما آیا هر مقدار همدلی نیز سودمند و مؤثر است؟ آیا امکان پذیر همدلی به عاملی زیان اور تبدیل بشود؟ در این مقاله می‌خواهیم درمورد همدلی سمی، نشانه‌هایش و راه حلهای مقابله با آن سخن بزنیم.

همدلی چیست؟

قبل از این که سراغ نشانه‌های همدلی سمی برویم، بیایید تعریف همدلی را با هم مرور کنیم. همدلی یعنی توانایی فهمیدن احساسات و هیجانات دیگران. اگر ببینید که فردی در حال دردکشیدن است، آیا شما نیز دچار احساسی ناخوشایند و حتی درد می‌شوید؟ اگر جوابتان مثبت است، شما در حال همدلی با آن فردید. دقت کنید که همدلی خیالی نیست؛ مطابق تحقیقات عصب‌شناسان، زمان روبه رو با زجرکشیدن دیگران، قسمت‌های مرتبط با درد و ناراحتی در مغز اکثر انسان‌ها فعال خواهد شد. به همین علت است که بعضی اوقات چنان درد فرد دیگر را می‌فهمیم که ما نیز می‌توانیم با او گریه کنیم.

همدلی چه وقتی سمی می‌بشود؟

همدلی ما با دیگران وقتی سمی می‌بشود که نتوانیم خود را از احساسات ناخوشایندی که دچارشان شده‌ایم، رها کنیم. به گفتن دیگر، چنان در همدلی با فرد دیگر غرق می‌شویم که خود و احساساتمان را فراموش می‌کنیم.

همدلی سمی که به آن سندرم همدلی بیشتر از اندازه نیز می‌گویند، نوعی اختلال روانی است. به‌جهت این سندرم، فرد نمی‌تواند از شر شوق‌ها و احساساتی که زمان همدلی با فرد دیگر اشکار کرده است رها بشود. درنتیجه زندگی عادی او مختل می‌بشود. این اختلال در تضاد با شکل فرد دیگر از اختلال است که فرد اصلا توانایی همدلی با دیگران را ندارد.

گرچه همدلی یکی از توانمندیهای اساسی هوش اضطراب ماست، بیشتر از اندازه بودن آن احتمالا ما را دچار افسردگی، اضطراب و دیگر ناراحتی‌های روحی کند.

۱۰ نشانه همدلی سمی

۱. تا سرحد درماندگی با دیگران همدلی می‌کنیم

فرد دچار همدلی سمی آن‌قدر دچار احساسات فرد دیگر می‌بشود که درمانده می‌بشود. آیا همیشه سنگینی احساسات دیگران را بر شانه‌های خود حس می‌کنید؟ آیا همیشه نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم می‌دارید؟ اگر جواب به این سوال‌ها مثبت است، دچار همدلی سمی هستید.

۲. در مرزبندی ناتوانیم

تعیین حدوحدود بخشی از هر رابطه سالم است. مرزبندی سدی در برابر صدمه‌های روانی است. اگر دچار همدلی سمی باشیم، نمی‌توانیم به‌درستی مرزبندی کنیم. درنتیجه امکان پذیر نتوانیم از سلامت روان خود در رابطه با دیگران مراقبت کنیم.

۳. حرکت نادرست را توجیه می‌کنیم

توانایی همدلی به ما پشتیبانی می‌کند تا زمان ابراز رفتارهای نادرست گهگاهی، دیگران را فهمیدن کنیم. برای مثال اگر رئیس ما بعضی اوقات عصبانی می‌بشود، می‌توانیم این حالت او را به فشارهای کاری نسبت دهیم. اما اگر او مدام با ما با پرخاشگری حرکت کند، یعنی مشکلی وجود دارد. حال اگر ما هم چنان حرکت نادرست دیگران را توجیه کنیم، دچار همدلی سمی شده‌ایم. بعضی اوقات اوقات امکان پذیر همدل سمی بابت سوءاستفاده دیگران دچار حس قربانی‌بودن بشود.

۴. در ابراز احساسات خود ناتوان می‌شویم

هنگامی مرتب دچار احساسات دیگران و همدلی‌کردن با آنها هستیم، به‌مرور زمان احساسات خود را فراموش می‌کنیم. به همین علت اگر از ما بخواهند ابراز احساسات کنیم، در این کار ناتوان خواهیم می بود. ما چنان در رنج دیگران دچار شده‌ایم که نیازها و مشکلات خود را فراموش می‌کنیم.

۵. مدام دلواپس فکر و حرکت دیگرانیم

همدل سمی مدام گفتار و حرکت دیگران را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. او جستوجو سرنخ‌هایی می‌گردد که بتواند احساسات دیگران را بفهمد. گرچه هوشیاربودن به کنش‌های دیگران بخشی از رابطه سالم است، درگیرشدن وسواسی با آن نشانه همدلی سمی است. ما باید بعضی اوقات بی‌خیال سخن و حرکت دیگران شویم.

۶. نه گفتن برای ما سخت می‌بشود

یکی دیگر از نشانه‌های همدلی سمی ناتوانی در نه گفتن است، چون می‌ترسیم با این کار دیگران را غمگین کنیم و از خود برانیم. گرچه پشتیبانی‌کردن به دیگران امری پسندیده است، نمی‌توانیم نیازها و خواست‌های دیگران را همیشه اجابت کنیم.

۷. مدام جستوجو تأییدشدن هستیم

همدل سمی وقتی حس مفیدبودن می‌کند که فرد دیگر رفتارش را قبول کند. برای همین افرادی که دچار همدلی سمی می باشند، بیشتر از سایرین در معرض سوءاستفاده‌ها قرار می‌گیرند. قبول دیگران هرچند خوشایند است، نباید به مقصد ما در ربط با دیگران تبدیل بشود.

۸. از تقابل با دیگران هراس داریم

یکی از نشانه‌های همدلی سمی ناتوانی ما در تقابل و او گفت و گو با دیگران است. ما می‌‌ترسیم با گفتن نظر خود فرد دیگر را غمگین کنیم. به همین علت مدام خود را سانسور و از گفتن خود واقعی‌مان پرهیز می‌کنیم. این پرهیز امکان پذیر تأثیری منفی بر سلامت روان و شخصیت ما داشته باشد.

۹. دچار نشانه‌های جسمی همدلی سمی می‌شویم

همدلی بیشتر از اندازه تاثییر خود را بر جسم ما نیز می‌گذارد. برای مثال اگر با دیدن استرس فرد دیگر ما نیز دچار استرس شویم، دچار پیامدهای جسمی استرس همانند افزایش سختی خون و التهاب بدن نیز می‌شویم. همدلی سمی این چنین امکان پذیر تبدیل التهاب بدن بشود و مقدار هورمون‌هایی همانند کورتیزول را در بدن زیاد کند.

۱۰. از انجام کارهای روزمره ناتوان می‌شویم

حجم همدلی بیشتر از حدی که بر سرمان آوار می‌بشود، اجازه نمی‌دهد به کارهای روزمره برسیم. همدلی سمی با ما کاری می‌کند که نمی‌توانیم بر کارهای روزمره تمرکز کنیم و کارکرد کاری ما افت اشکار می‌کند. این چنین فراموش می‌کنیم که از خودمان مراقبت کنیم.

چطور خود را از همدلی سمی رها کنیم؟

روش های درمان همدلی سمی

اگر نشانه‌های حرف های‌شده را در خود مشاهده می‌کنید، پیش از آنکه همدلی سمی صدمه بیشتری به شما بزند، راهکارهای زیر را اجرا کنید. حتی اگر دچار همدلی سمی نیستید هم بهتر است راه حلهای زیر را بخوانید و گوشه ذهن داشته باشید.

۱. جستوجو روابط سالم باشید

همدلی یکی از ستون‌های رابطه سالم است به شرطی که دوطرفه باشد. اگر فهمید شدید شریک زندگی یا دوست شما توجهی به نیازها و خواسته‌های شما ندارد، بهتر است در رابطه با او تجدیدنظر کنید.

در رابطه سالم، حدومرزهای مشخصی وجود دارند و هر فرد تلاش می‌کند به مرزهای فرد دیگر احترام بگذارد. بخشی از این مرزبندی توانایی نه‌گفتن به خواسته‌های بیشتر از حد فرد دیگر بدون درگیرشدن با حس گناه است. اگر فکر می‌کنید در برخی از روابط خود این توانایی را ندارید،‌ باید مرزهای سخت‌گیرانه‌تری اعمال کنید تا دچار همدلی سمی نشوید.

۲. احساسات را نام‌گذاری کنید

بعضی اوقات اوقات همدلی علتدرهم‌ریختن احساسات ما می‌بشود و نشانه‌های آن را حس می‌کنیم، اما نمی‌توانیم سر دربیاوریم که چه اتفاقی افتاده است. نام‌گذاری احساساتی که دارید، کسب خودآگاهی را برای شما راحت‌تر می‌کند. با خودآگاهی می‌توانید احساسات خود را بهتر مهار کنید.

۳. از تصویرسازی احساسات پشتیبانی بگیرید

خود را در محاصره دیواری از شیشه فکر کنید. این دیوار از شما در برابر احساسات ناخوشایند دیگران حفاظت می‌کند. شما آنها را می‌بینید، اما آن احساسات در شما نفوذ نمی‌کنند. تصویرسازی به شما در روبه رو با شایعه ها نیز پشتیبانی می‌کند. این چنین از این روش برای رهاکردن احساساتی که زمان‌ها است با خود دارید منفعت گیری کنید. فکر کنید این احساسات همچون برگی می باشند که با وزش نسیم به درون جریان آب می‌افتند و از شما دور خواهد شد.

۴. برای روز خود برنامه‌ریزی کنید

برنامه‌ای روزانه برای گذران زمان خود داشته باشید. هنگامی ندانید با زمان خود چه‌کار کنید، سرگردان خواهید شد. در این حالت، به‌گمان زیاد مشغول وب‌گردی یا گشت‌وگذار بی‌مقصد در فضای مجازی می‌شوید و با جستوجو‌کردن اخبار ناگوار و موارد منفی زیاد سریع انرژی خود را از دست می‌دهید.

اگر مجبورید با نوشته یا رویدادی ازردهکننده و انرژی‌بر سروکله بزنید، حتما بین یا بعد از آن، وقتی برای استراحت و خود مراقبتی در نظر بگیرید.

۵. ذهن‌آگاهی را تمرین کنید

منفعت‌گیری از تکنیک‌های ذهن‌آگاهی روشی برای مقابله با همدلی سمی است. یکی از این تکنیک‌ها دقت به تنفس است. به تنفس خود دقت کنید و به‌مرور زمان آن را عمیق کنید. تنفس عمیق و شمرده سیستم عصبی را آرام می‌کند و به افکار نظم می‌‌دهد.

۶. وقتی را تنهایی سپری کنید

بعضی اوقات اوقات ملزوم است تا از قیل‌وقال دنیا و آدم‌هایش دور شوید. فعالیت‌هایی را که دوست دارید به‌تنهایی انجام دهید، شناسایی کنید و وقتی در هفته را به آنها تعلق دهید. برای مثال اگر حیوان خانگی دارید، می‌توانید با آنها بازی کنید. پیاده‌روی، رسیدگی به گل‌های باغچه و درست‌کردن کاردستی از جمله کارهایی‌اند که انرژی شما را احیا می‌کنند.

۷. با فردی مورداعتماد و همدل سخن بگویید کنید

اگر شهره به همدلی باشید، زیاد‌ها بابت مشکلاتشان به سراغ شما می‌آیند. در اکثر این موارد، شما شنونده‌اید و دچار احساسات بسیاری می‌شوید. خودتان را فراموش نکنید. شما نیز نیاز دارید که با فردی درددل کنید. به این علت در زندگی حتما فردی را اشکار کنید که بعضی اوقات بتوانید به او تکیه کنید و احساسات خود را با او در بین بگذارید.

اگر هم فردی اطرافتان نیست، نوشتن احساستان احتمالا التیام‌قسمت باشد.

۸. همدلی آگاهانه را در خود پرورش دهید

دلسوزی به‌معنی همدلی همراه با میل به عمل به کاری مثبت است. اگر در بیابان سگی تشنه را ببینید، حس ناراحتی می‌کنید و این همدلی است. اما هنگامی به جستوجو آب بگردید تا او را نجات دهید، دلسوزی شما تبدیل کاری مثبت شده است.

برای این که این چنین روحیه‌‌ای اشکار کنید، همدلی کورکورانه را باید به همدلی آگاهانه تبدیل کنید. هنگامی که آگاهانه همدلی می‌کنید، از بیرون به نوشته می‌نگرید و تلاش می‌کنید راه حلهای مؤثر و منطقی حل قضیه را به کار بگیرید. تعداد بسیاری از جنبش‌های بشردوستانه ریشه در همدلی آگاهانه دارند.

توانایی شما

آیا تا بحال همدلی سمی را توانایی کرده‌اید؟ چه پیامدهایی برای شما و روابطتان تشکیل کرد؟ چطور توانستید آن را کنار بگذارید؟ برایمان از ازمایش ها خود بنویسید.



منبع

روش‌های معرفی خود ـ فردی در حال معرفی خود به جمع سه‌نفره

چطور خودمان را معارفه کنیم که در یاد بمانیم؛ ۱۴ پیشنهاد خلاقانه


احتمالا برای شما هم پیش آمده باشد که زمان معارفه خود ندانید چه باید بگویید یا مسئله‌ای مهم را از قلم انداخته باشید. احتمالا دچار استرس شوید، صدایتان بگیرد و حتی نتوانید خود را به‌درستی معارفه کنید. برخورد اول همیشه مهم است و معارفه درست خود به دیگران اولین قدم برای تشکیل ارتباطی پایدار است. بعد با ما همراه شوید تا چهارچوبی برای معارفه خود به دیگران به شما اراعه کنیم و چند ترفند برای بازکردن سر سخن بگویید با دیگران به شما نظر بدهیم.

چهارچوبی برای معارفه خود

این چهارچوب را می‌توان در هر موقعیتی منفعت گیری کرد، هرچند زیاد تر در جلسات رسمی حضوری یا مجازی کاربرد دارد.

۱. اطلاعات مربوط به زمان حال

ابتدا باید نام و نام خانوادگی و سپس شغل جاری خود را گفتن کنید. بسته به موقعیت، می‌توانید درمورد کلیات کاری که اکنون می‌کنید و فعالیتی که به آن مشغولید، در حد یکی‌دو جمله توضیح دهید. به مثال زیر دقت کنید:

«سلام. من جاوید فرجام‌نیا هستم. در کنار تدریس فیزیک، با تیم چطور به‌گفتن مترجم و نویسنده محتوا همکاری می‌کنم.»

۲. اطلاعات مربوط به زمان قبل

در صورتی که زمان بیشتری داشتید، می‌توانید یکی‌دو جمله هم درمورد ازمایش ها مهم و تحصیلات و قبل خود بگویید، برای مثال:

«پیش از پیوستن به تیم چطور، در حوزه ترویج علم فعالیت می‌کردم.»

۳. اطلاعات مربوط به زمان آینده

قسمت آخر معارفه شما باید شوقتان به آینده را نشان دهد. برای مثال اگر در مصاحبه‌ای شغلی هستید، می‌توانید به انگیزه خود برای همکاری در آینده اشاره کنید یا اگر در یک نشست کاری هستید، می‌توانید به اهداف جلسه اشاره کنید. برای مثال:

«امیدوارم بتوانیم در این نشست از ازمایش ها و دانش یکدیگر منفعت‌مند شویم.»

۱۴ روش خلاقانه برای معارفه خود

در کنار چهارچوب حرف های‌شده، راه حلهایی هم می باشند که می‌توانید برای معارفه خود (چه در این چهارچوب و چه خارج از آن) به کار بگیرید تا در برخورد اول تأثیر بیشتری بگذارید و در یادها بمانید. در ادامه، این راه حلها را توضیح داده‌ایم.

۱. از کارت‌ شناسایی منفعت گیری کنید

منظور از کارت شناسایی مدرکی همانند کارت ملی نیست! در کنفرانس‌ها و رویدادهای گوناگون که افراد یکدیگر را نمی‌شناسند، برگزارکنندگان نام شرکت‌کنندگان را روی کارتی ثبت و به هر فرد اراعه می‌کنند. شما می‌توانید به‌جای گفتن نام خود، آن را به فردی که به شما نزدیک می‌بشود و نام شما را می‌پرسد نشان دهید. بعضی اوقات اوقات در رویدادهای غیررسمی‌تر، امکان ویرایش و نوشتن عبارت‌های اضافی یا خلاقانه روی کارت شناسایی وجود دارد. در این موارد می‌توانید شوخ‌طبعی به خرج دهید و برای مثال بنویسید: «سلام! من آدم کم‌سخن و درون‌گرایی هستم. لطفا به من سلام کنید تا با هم آشنا شویم.»

۲. درمورد یک ویژگی خاص خود به دیگران بگویید

زمان معارفه خود به دیگران، اگر ویژگی خاصی دارید می‌توانید آن را گفتن کنید. برای مثال احتمالا شما تنها فردی باشید که اهل جایی باشد که دیگران با آن آشنا نیستند یا آنجا را دلنشین می‌دانند یا می‌توانید به کارها یا دستاوردهای خاص خود اشاره کنید، برای مثال احتمالا شما مخترع چیزی مهم یا مبتکر روش جدیدی باشید. به این طریق دیگران شما را زیاد تر برای می‌سپارند و احتمالا بخواهند او مباحثه را ادامه دهند.

۳. لباسی مناسب و معرف شخصیت خود بپوشید

گرچه نحوه پوشیدن لباس در هر مجلس و رویدادی عرف خاص خود را دارد، می‌توانید با لباستان خود را معارفه کنید. برای مثال اگر فردی سرزنده و شوخ‌طبعید، احتمالا بخواهید لباسی با رنگ شاد‌تر بپوشید.

۴. کارت ویزیت تهیه کنید

روشی دلنشین برای معارفه خود به دیگران منفعت گیری از کارت‌ ویزیت است. این کارت‌ علاوه‌بر نام شما، طبق معمول شامل اطلاعات الزامی همانند شغل و راه حلهای تماس با شما است. زمان معارفه خود به دیگران یا زمان خداحافظی از آنها می‌توانید این کارت را به آنها اراعه کنید. با وجود این چنین کارتی آنها زیاد تر شما را برای خواهند‌ آورد. این چنین امکان ربط زیاد تر در آینده نیز مقدور خواهد شد.

۵. به محیط اطراف خود دقت کنید

خب شما سلام و احوالپرسی کردید. حال می‌خواهید او مباحثه را ادامه دهید. به محیط اطراف نگاه کنید. به رویدادهایی که در جریان است دقت و به یکی از آنها اشاره کنید. برای مثال اگر در یک کنفرانس تصمیم بازکردن سر سخن بگویید با فردی را دارید، می‌توانید به سخنرانی‌های اراعه‌شده، پوستر‌ها یا هر قضیه مرتبط فرد دیگر اشاره کنید. احتمالا این‌طوری سر سخن بگویید باز بشود.

۶. به شباهت‌ها اشاره کنید

تعداد بسیاری از دوستی‌ها با گفتن شباهت‌ها اغاز خواهد شد. اگر تصمیم دارید با فردی اغاز به سخن بگویید کنید اما او را نمی‌شناسید، می‌توانید جستوجو شباهت‌ها بگردید. برای مثال اگر فردی به شما او گفت که به فلان نوشته علاقه دارد و شما نیز این چنین هستید، حتما به این مسئله اشاره کنید. سپس می‌توانید زیاد تر درمورد آن سخن بگویید کنید.

۷. دوستان یا همراهان مشترک را اشکار کنید

هنگامی دو نفر که با هم آشنا نیستند، دوستی مشترک دارند، بلافاصله موضوعی برای سخن بگویید‌کردن اشکار می‌کنند. به راه حلهای گوناگون می‌توان این دوستان یا همکاران مشترک را یافت. برای مثال احتمالا جفت شما توانایی کارکردن با فردی مشترک را داشته باشید. کافی است نام او را بیاورید تا عرصه برای او گفت‌وگوی زیاد تر درمورد این توانایی مشترک فراهم بشود.

۸. به دیگران نظر پشتیبانی کنید

پشتیبانی‌کردن به دیگران روشی کارآمد برای آشناشدن است. برای مثال هنگامی می‌بینید که فردی دچار بلندکردن جسمی سنگین است، با پشتیبانی‌کردن به او می‌توانید عرصه آشنایی را تشکیل کنید.

۹. لبخند بزنید

طبق معمول لبخندزدن به دیگران شما را فردی بامحبت مشخص می کند. بااین‌حال بهتر است لبخندزدن با دیگر ژست‌های زبان بدن همانند حرکت محترمانه دست و سلام‌کردن همراه بشود. به‌اندازه و ملایم لبخند بزنید.

۱۰. اغاز به سخن بگویید‌کردن کنید

روش دیگر اغاز او مباحثه سخن بگویید‌کردن درمورد خودتان یا روزی که گذرانده‌اید است. برای این کار نیازی به مقدمه‌چینی یا سوالِ فرد روبه رو نیست. اگر او مایل به سخن‌زدن با شما باشد، بعد از توضیح‌ مختصر شما، سوال‌هایی تکمیلی می‌پرسد.

۱۱. سوال کنید

در تضاد با روش قبل، به‌جای آنکه شما اغاز به سخن بگویید کنید، سوال کنید. بسته به موقعیت، می‌توانید هر پرسشی را که به‌نظرتان مناسب است نقل کنید. تلاش کنید سؤالاتی سوال کنید که نیاز به توضیح داشته باشند. از پرسیدن سؤالاتی که جواب آنها بله و خیر است پرهیز کنید.

۱۲. شوخی کنید

شوخ‌طبع باشید. خنداندن دیگران همیشه روشی مناسب برای جلب‌دقت افراد است. می‌توانید در ابتدای او گفت و گو به حادثه یا اتفاقی خنده‌دار که برایتان رخ داده است اشاره کنید. اگر فرد دیگر این چنین کاری کرد، از او سؤالاتی درمورد توانایی‌اش سوال کنید تا بفهمد که شما به سخن‌هایش اهمیت می‌دهید و او مباحثه ادامه اشکار کند.

۱۳. ربط چشمی برقرار کنید

ربط چشمی به‌اندازه و مؤدبانه زمان سخن‌زدن با دیگران همیشه الزامی است. در ابتدای آشنایی با یک نفر، زمان معارفه خود حتما به چشمان او نگاه کنید و لبخند بزنید. تماس چشمی حس مطمعن را زیاد تر می‌کند. از نظر دیگر ربط چشمی به شما این امکان را می‌دهد که منظور فرد روبه رو از حرف های‌هایش را بهتر فهمید شوید.

۱۴. به کارهای که فرد دیگر می‌کند دقت کنید

اگر تصمیم بازکردن سر سخن بگویید با فردی را دارید، می‌توانید به کاری که او می‌کند دقت کنید. اگر موقعیت و زمان مناسب می بود، درمورد آن اظهارنظری مختصر کنید. زیاد تر افراد از این روش برای آشناشدن با فرد دیگر منفعت گیری می‌کنند. اگر فردی درمورد عمل شما نظری داد، بدانید که احتمالا می‌خواهد با شما سخن بزند. لزومی ندارد که آن کار خاص یا مهم باشد و حتی چیزهای کوچک و از روی عادت نیز احتمالا بهانه‌ای برای اظهارنظر یا پرسیدن شوند.

پیشنهاد پایانی

در کنار همه راه حلهای پیشنهادی، با اهمیت ترین مسئله این است که خودتان باشید. صداقت و پرهیز از خودنمایی یا فریبکاری نه‌تنها مهم اخلاقی بلکه راهبردی مهم برای آشنایی و ربط با دیگران است.



منبع

کودک با دلبستگی آشفته از والدین و دیگران دوری می‌کند

دلبستگی آشفته؛ علائم، علت و تأثیر آن بر روابط اجتماعی و عاطفی ما


فکر کنید با یک قطب‌نما می‌خواهید جهت شمال را اشکار کنید، ولی عقربه قطب‌نما دائم می‌چرخد و جهتی را نشان نمی‌دهد. افرادی که دلبستگی آشفته دارند هم در روابطشان دچار این چنین حالتی خواهد شد. آنها همیشه دلواپس‌اند و برای محافظت از خود از متعهدشدن سر باز می‌زنند. دلبستگی آشفته امکان پذیر چالشی بزرگ در زندگی اجتماعی افراد باشد. با ما در این مقاله همراه باشید تا این سبک دلبستگی را معارفه و راه حلهای روبه رو با آن را مرور کنیم.

دلبستگی آشفته چیست؟

انسان موجودی اجتماعی است و با دیگران روابط مختلفی برقرار می‌کند. به شیوه خاص هر فرد برای ربط با دیگران سبک دلبستگی می‌گویند. سبک دلبستگی هر شخص در اغاز دوران کودکی در جواب به برخورد والدین شکل می‌گیرد. کارشناسان ۴ سبک دلبستگی را برای بزرگ‌سالان شناسایی کرده‌اند:

دلبستگی آشفته شدیدترین نوع دلبستگی ناامن و ترکیبی از سبک دلبستگی مضطرب و اجتنابی است. روان‌شناسان این نوع دلبستگی را با مشاهده هراس فرد از روابط نزدیک شناسایی می‌کنند. فردی که دلبستگی آشفته دارد، زیاد تر در روابط عاطفی خود دچار تعارض می‌بشود و از راهبردهای اضطرابی (بیش‌فعال‌سازی عاطفی) و اجتنابی (غیرفعال‌سازی عاطفی) برای تسکین هراس خود منفعت گیری می‌کند.

افراد با دلبستگی آشفته تمایل شدیدی به برقراری روابط صمیمی دارند، اما دیوارهایی دور خودشان می‌کشند تا از ذهنشان محافظت کنند و صدمه نبینند. این سبک دلبستگی با هراس و بی‌اعتمادی و تعارض درونی همراه است. محققان می‌گویند این افراد در روابطشان غیرقابل‌پیش‌بینی‌اند و این حرکت متناقض و ناپایدار بر روابطشان تاثییر منفی می‌گذارد.

علائم دلبستگی آشفته در کودکان

بر پایه تحقیقات، حرکت خردسالانی که دلبستگی آشفته دارند با حرکت دیگر هم‌سالانشان متفاوت است. آنها با والد خود حرکت اجتنابی دارند؛ برای مثال هنگامی از مادرشان جدا خواهد شد گریه می‌کنند، اما به محض برگشت مادر به‌سمت او نمی‌روال و اجازه نمی‌دهند مادر آنها را در بغل بگیرد و آرام کند.

علاوه‌بر این، در حرکت این کودکان می‌توان علائم هراس را مشاهده کرد؛ یعنی هنگامی والدینشان به آنها نزدیک خواهد شد، زبان بدنشان نشانه‌های اضطراب و هراس را ابراز می‌دهد و حتی امکان پذیر این نوشته را به زبان بیاورند. این کودکان رفتارهای متناقض دارند چون به والد خود نیاز دارند، اما هم‌زمان می‌ترسند به او نزدیک شوند. خردسالان با دلبستگی آشفته به استرس حساس‌ترند. آنها در روبه رو با تنش‌ها به‌راحتی آرام نمی‌شوند و مدتی طویل در حالت پریشانی باقی می‌همانند.

با رشد کودک و نزدیک‌شدن او به دوران نوجوانی، نشانه‌های جدیدی در رفتارش ابراز می‌کنند از جمله:

  • پرخاشگری و خشونت با والدین؛
  • به مسئولیت‌گرفتن نقش والدین؛
  • کناره‌گیری و دوری از والدین؛
  • خودآزاری؛
  • ترجیح‌دادن غریبه‌ها به والدین.

دقت به این مسئله مهم است که همه کودکان هنگامی بیشتر از حد خسته یا مریض‌اند، درجاتی از رفتارهای متناقض و آشفته را ابراز خواهند داد. به این علت مشاهده حرکت آشفته لزوما به‌معنی سبک دلبستگی آشفته نیست.

علائم دلبستگی آشفته در بزرگ‌سالان

بزرگ‌سالانی که دلبستگی آشفته دارند، مدام در روابطشان دچار احساسات متناقضی خواهد شد. آنها نیاز به محبت دارند، ولی از رهاشدن و صمیمت می‌ترسند و به همین علت رفتارشان ناپایدار و آشفته است. آنها برای ارضای نیاز خود بیشتر از حد به دیگران نزدیک خواهد شد، اما هنگامی فرد روبه رو به آنها نزدیک بشود، داخل حالت تدافعی خواهد شد و از رابطه فرار می‌کنند. کارشناسان می‌گویند علت رفتارهای متناقض این افراد هراس هم‌زمان از صمیت و طردشدن است. با اهمیت ترین نشانه‌های دلبستگی آشفته در بزرگ‌سالان عبارت‌اند از:

  • الگوهای رفتاری متناقض و آشفته و پیش‌بینی‌ناپذیر؛
  • هراس شدید از طردشدن همراه با بی‌اعتمادی به دیگران؛
  • داشتن دیدگاه متناقض در روابط؛
  • داشتن اهداف متناقض در روابط (تمایل به ضمانت و هم‌زمان کم‌اهمیت نمود‌دادن آن)؛
  • حس خشم و پرخاشگری با والدین یا شریک عاطفی؛
  • حس هراس و بدگمانی به والدین یا شریک عاطفی؛
  • حس احتیاط و بدگمانی به دیگران؛
  • مطمعن‌نداشتن به مقصد رابطه؛
  • مبارزه با افسردگی و اضطراب و انزواطلبی؛
  • شرم ریشه‌دار؛
  • حس دوست‌داشتنی‌نبودن و بی‌کفایتی؛
  • بدرفتاری؛
  • حرکت تکانشی.

علل تشکیل دلبستگی آشفته

دلبستگی آشفته نتیجه ترومای شدید دوران کودکی است. تروما شکل‌های مختلفی دارد. دلبستگی آشفته وقتی تشکیل می‌بشود که والدین و نزدیکان کودک به‌جای آنکه منبع امنی باشند به تهدیدی برای کودک تبدیل می‌بشود. این سبک دلبستگی نتیجه ترکیب عرصه‌های ژنتیکی با محیط ناامن کودکی است.

نوزادان نیاز ذاتی دارند که در موقعیت هراس و اضطراب به والد و مراقبان خود نزدیک شوند تا اسایش بگیرند. اگر والدین و اطرافیان نوزاد منبع هراس باشند، نوزاد ناخودآگاه از دلبستگی اجتناب می‌کند. این موقعیت برای نوزاد شگفت است، چراکه باید به منبع هراس نزدیک بشود تا ترسش را افت دهد. محققان به این موقعیت «هراس بدون راه‌حل» می‌گویند.

کودکانی که در محیط‌های نامطلوب بزرگ خواهد شد، زیاد تر در معرض خطر دلبستگی آشفته می باشند. کودکی که تنهایی، سوءاستفاده فیزیکی یا عاطفی، سوءمصرف مواد مخدر والدین، خشونت خانگی یا ناملایمات فرد دیگر را توانایی کرده است، به‌گمان زیاد سبک دلبستگی آشفته دارد.

دلبستگی آشفته همیشه نتیجه سوءاستفاده یا بدرفتاری در دوران کودکی نیست. بعضی اوقات حرکت یک والد بدون توهین و شدت است، اما صدمه‌ها و فقدان‌های درونی والد حالت روحی او را پریشان کرده است که به کودک منتقل می‌بشود. بر پایه پژوهشی در سال ۲۰۰۱، نوزادانی که مادرشان توانایی سقط جنین داشته است، زیاد تر گمان دارد دچار دلبستگی آشفته شوند. این مادران با نوزاد خود بدرفتاری نمی‌کنند، اما صدمه و غم طویل آنها از قبل بر مراقبت از فرزندان بعدی تاثییر می‌گذارد.

محرک‌های دلبستگی آشفته

محرک‌های ذهنی افرادی که دلبستگی آشفته دارند با ورود به هر رابطه احساسی فعال خواهد شد، چون آنها در خصوص آنچه می‌خواهند دچار تضادند. آنها می‌خواهند فردی را دوست داشته باشند و دوست داشته شوند، اما به دیگران مطمعن ندارند. این افراد در ناخودآگاهشان فکر می‌کنند که قرار است به‌زودی صدمه ببینند و نومید و طرد شوند؛ به همین علت حساس خواهد شد و رفتارهایشان فرد روبه رو را گیج و آزرده می‌کند.

هر نشانه‌ای از طردشدن و دوری این افراد را آزار می‌دهد؛ برای مثال اگر مطلب‌ها و تماس‌های تلفنی‌شان را جواب ندهید یا زمان بسیاری بیرون از خانه باشید و به‌موقع برنگردید، محرک‌های مغزی‌شان فعال خواهد شد. رفتارهای اجتنابی همانند قهرکردن و پرهیز از او مباحثه نیز آنها را به‌شدت اذیت می‌کند. از سمت دیگر رفتارهای صمیمانه نیز برای آنها زنگ خطر است. برنامه‌ریزی برای ضمانت در آینده، حرکات عاشقانه، وابستگی و تماس فیزیکی بیشتر از حد این افراد را دلواپس می‌کند و به گمان زیاد حرکت اجتنابی از خودشان نشان خواهند داد.

راهکارهای روبه رو با دلبستگی آشفته

زیاد تر افرادی که دلبستگی آشفته دارند، در مقطعی از زندگی خود رویدادی صدمه‌زا را از سر گذرانده‌اند. این ازمایش ها زیاد تر تبدیل سردرگمی هویتی، مشکل در تنظیم احساسات، عزت نفس کم، سوءمصرف مواد مخدر و مشکلات سلامت روان خواهد شد. به همین علت یادگیری نحوه مهار احساسات در روابط برای این افراد زیاد مهم است. در ادامه چند پیشنهاد برای تنظیم محرک‌های آشفتگی نقل کرده‌ایم.

۱. دریافت پشتیبانی حرفه‌ای

به جستوجو پشتیبانی حرفه‌ای باشید. درمانگر به شما پشتیبانی می‌کند تا رابطه‌ای امن و یقین داشته باشید. او به شما یاد می‌دهد که افکار و رفتارهای ناسالم خود را شناسایی و آنها را رفع کنید. روان‌درمانی توانایی‌های ارتباطی شما را گسترش می‌دهد تا با تعیین مرزهای اشکار در روابط عاشقانه خود حس امنیت کنید. دلبستگی آشفته خطر ابتلا به افسردگی، اختلال اضطراب و هراس‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد. برنامه درمانی منظم این مشکلات را نیز حل می‌کند.

۲. تمرین پذیرفتن و دلسوزی

دلبستگی آشفته شما به دلایلی تشکیل شده است که روی آنها تسلطی نداشته‌اید، به این علت با خودتان مهربان باشید. دقت کنید که چه وقتی از خود انتقاد می‌کنید و با خود خشن هستید. به‌جای آن، مهربانی با خودتان را تمرین کنید. در روبه رو با خودتان ملایم و صبور باشید. همان گونه که با دوستانتان مهربانید و حمایتشان می‌کنید با خود حرکت کنید. شرایط جاری خود را بپذیرید و روی راهکارهایی تمرکز کنید که علتبهبودی و پیشرفت‌تان خواهد شد.

۳. افزایش خودآگاهی

بدون شناخت و فهمیدن محرک‌ها نمی‌توانید آنها را تحول دهید، به این علت خودآگاهی اهمیت بسیاری دارد. درمورد نظریه دلبستگی و سبک‌های گوناگون آن مطالعه کنید. این‌طوری خودتان را بهتر خواهید شناخت. وقتی را برای مشاهده افکار، احساسات و رفتارهای خود صرف کنید. خودتان را قضاوت نکنید و بی‌طرفانه نظاره‌گر باشید تا ریشه رفتارهایتان را اشکار کنید. تمرینات ذهن‌آگاهی، نوشتن الگوهای رفتاری و پردازش احساسات به شما در این مسیر پشتیبانی می‌کنند.

۴. تمرین تکنیک‌های تمرکزی

هنگامی یک محرک احساسی را توانایی می‌کنید، زنگ خطرهایی در مغز شما به صدا در می‌آیند و عکس العمل اجتنابی شما را فعال می‌کنند. در این حالت مغز منطقی شما خاموش شده است و ناخودآگاه عکس العمل نشان می‌دهید و تسلط مقداری بر رفتارتان دارید.

در این شرایط تکنیک‌های تمرکزی را تمرین کنید تا بتوانید با مهار احساسات، رفتارهای منطقی‌تری داشته باشید. این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

  • تمرینات تنفسی؛
  • آرمیدگی پیش‌رونده عضلانی؛
  • مدیتیشن؛
  • یوگا؛
  • ربط آگاهانه با طبیعت؛
  • تجارب حسی گرم و سرد (همانند نوشیدن چای داغ یا لمس یک تکه یخ).

۵. حمایتاز کودک درون

یک راهکار مؤثر برای التیام زخم‌های قبل مرور دوران کودکی با دلسوزی و مهربانی است. شما در کودکی تجارب تلخی داشته‌اید و به‌قدر کافی قبول و مراقبت نشده‌اید. کودک درون خود را با حس قبول و پذیرفتن آرام کنید. خاطرات‌تان را از منظری دلسوزانه و حمایتگر مرور کنید و به کودک درونتان بگویید که تقصیر او نبوده است. یکی از دلایل تأثیر قبل بر روان ما ناآرامی کودک درون است. او را آرام کنید تا بتوانید با اعتمادبه‌نفس و اسایش بیشتری دوران بزرگ‌سالی خود را سپری کنید.

۶. تحکیم عزت نفس

شما با یک تضاد درونی سروکار دارید که احساسات شما را بی‌ارامش کرده است و تشخیص این که چه می‌خواهید را دشوار می‌کند. این تعارض درونی سخت و خسته‌کننده است. شما باید بدانید که تمایلتان به اغاز رابطه سالم و منطقی است. علت اضطراب و اجتنابی که دارید، هراس‌های کودکی است. تحکیم عزت نفس نیازمند زمان و صبوری است. این روال را با اسایش طی کنید، چراکه نیازهای شما قیمت دارند و شما با لیاقت عشق و آرامشید.

۷. تعیین حدومرزها

باید قیمت‌هایتان را اشکار کنید و حدومرزهای راحتی برای روابط خود تعیین کنید. نظرات و خواست دیگران را کنار بگذارید و ببینید خودتان از یک رابطه چه می‌خواهید. روابط قبل خود را بازدید کنید و جنبه‌های ناسالم آنها را بشناسید. از خودتان سوال کنید رابطه سالم و جدا گانه به چه معناست و بر پایه آن مرزهایی برای روابط تازه خود اشکار کنید. محدودیت‌ها و فضای شخصی خود را بشناسید و آن را با شریک عاطفی‌تان در بین بگذارید تا روابطی سالم و بر مبنای مطمعن بسازید.

تأثیر دلبستگی آشفته بر رابطه

مطابق نظریه دلبستگی، ازمایش ها دوران کودکی ما بر رشد اجتماعی و عاطفی‌مان تأثیرگذارند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، طبق معمول ناسازگار و پیش‌بینی‌ناپذیرند و رابطه با آنها دشوار است. در ادامه، چالش‌های رابطه با فرد دچار دلبستگی آشفته را گفتن کرده‌ایم. شناخت این چالش‌ها علتمی‌بشود راهکارهای تعاملی مفیدی برای بهبود رابطه با شریک عاطفی‌تان اشکار کنید.

۱. مشکل مطمعن

بزرگ‌شدن در محیط ناامن گمان تشکیل مشکل مطمعن را افزایش می‌دهد، درنتیجه افراد آشفته همیشه به نیت شریک عاطفی خود شک دارند و فعالانه جستوجو شواهدی می‌گردند که اعتمادشان را از بین ببرد. این حرکت ناشی از هراس رهاشدن است و رابطه را برای هر دو نفر سخت می‌کند. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، به دوستان و نزدیکان شما حسادت می‌کنند و از شرکت‌کردن شما در فعالیت‌های اجتماعی مضطرب خواهد شد.

۲. مشکل ربط و حرکت متناقض

یکی از ویژگی‌های مهم دلبستگی آشفته هراس هم‌زمان از رهاشدن و صمیمت است. به همین علت افراد با این سبک دلبستگی بین حرکت وابسته و اجتنابی در نوسان‌اند. آنها در شناخت احساساتشان مشکل دارند و زیاد تر نمی‌دانند چه می‌خواهند، به این علت رفتارشان متناقض و پیش‌بینی‌نشده است. اگر فردی که دلبستگی آشفته دارد با فردی داخل رابطه بشود که دلبستگی اجتنابی یا دلبستگی مضطرب دارد، مدیریت رابطه زیاد دشوار می‌بشود.

۳. نوسانات خلقی

دلبستگی آشفته با نوسانات خلقی شدید و مشکل مهار احساسات همراه است. این افراد یک لحظه خوشحال و مهربان‌اند و لحظه سپس متنفر و غمگین خواهد شد. این سبک دلبستگی با خشم همراه است و امکان پذیر این خشم به افراد دیگر منتقل بشود. افرادی که دلبستگی آشفته دارند، راه حلهای سالمی برای مهار احساسات خود نیاموخته‌اند و گمان دارد در روبه رو با محرک‌هایی که نگرانشان می‌کنند، خشمگین شوند و از رابطه فرار کنند.

۴. حرکت اضطرابی‌اجتنابی

افرادی که دلبستگی آشفته دارند هنگامی حس می‌کنند امکان پذیر رها شوند، مضطرب خواهد شد. آنها به مطمعن و مطمعن خاطر بسیاری نیاز دارند و اگر شریک عاطفی‌شان این فضای امن را تشکیل نکند، مشوش و پریشان خواهد شد. این افراد بعد از حس اضطراب، عکس العمل‌های غیرمنطقی نشان خواهند داد که بعد از چند دقیقه بابت آنها حس گناه می‌کنند و شرمگین خواهد شد. در روبه رو با این شرم نیز حرکت اجتنابی نشان خواهند داد. حرکت اجتنابی یعنی تلاش می‌کنند هنگامی همه‌چیز خوب پیش می‌رود، روی جنبه‌های منفی متمرکز شوند و رابطه را خراب کنند.

روبه رو با دلبستگی آشفته در روابط

مراجعه به درمانگر برای مقابله با دلبستگی آشفته

رابطه با افرادی که دلبستگی آشفته دارند چالش‌برانگیز و گیج‌کننده است. بااین‌حال همانند هر شخص فرد دیگر آنها نیز ویژگی‌های مثبت، دلنشین و ارزشمندی دارند. در این قسمت پیشنهاد‌هایی برای حل مشکلات در رابطه با این افراد را گردآوری کرده‌ایم. اگر هر دو طرف رابطه برای از بین بردن ناامنی‌ها و رفتارهای نامناسب خود تلاش کنند، رابطه‌ای سازنده و مستحکم خواهند داشت.

۱. او گفت‌وگوی مؤثر

او مباحثه مبنا پیشرفت هر رابطه‌ای است و به این معناست که نیازها و مشکلات را گفتن کنیم و فعالانه و بدون قضاوت به سخن‌های فرد روبه رو گوش دهیم. شما باید بدون قطع‌کردن سخن و جواب سخن بگویید‌های طرف مقابلتان را بشنوید و با پرسیدن سؤالات خود و برقراری تماس چشمی به او نشان دهید به این مکالمه علاقه دارید. مقصد او مباحثه شناسایی تقصیر کار نیست. باید روی راه‌حل مشکلات تمرکز کنید و جستوجو علت تشکیل آنها نباشید.

۲. تعیین مرزهای شخصی

یکی از راه حلهای مراقبت از سلامت روان و رابطه تعیین حدومرزهای اشکار است. افراد با دلبستگی آشفته زیاد تر مرز محکمی ندارند و همیشه در نوسان‌اند. برای پیشبرد یک رابطه سالم باید هر دو طرف مرزهای خود را گفتن کنند و درمورد عواقب شکستن مرزها سخن بزنند؛ برای مثال قراری بین خودتان بگذارید که اگر فرد روبه رو با خشونت فریاد زد، شما آنجا را ترک خواهید کرد تا وقتی که حرکت خشونت‌آمیز او همه بشود.

۳. صبوری

افرادی که دلبستگی آشفته دارند، بدخواه و بدجنس نیستند. آنها فقط یاد نگرفته‌اند چطور احساسات خود را مهار کنند و در رابطه سالم بمانند. آنها تلاش می‌کنند حرکت و نیازهایشان را توضیح دهند و شما باید در این مسیر با صبوری همراهشان بمانید. هنگامی اوضاع خوب است، روی نکات مثبت آنها تمرکز کنید و به شریک عاطفی خود بگویید از کدام ویژگی‌ها و رفتارشان خوشتان می‌آید. این کار حس اضطرابشان را تسکین می‌دهد و به پیشبرد رابطه پشتیبانی می‌کند.

۴. روان‌درمانی

اگر رابطه‌ای که دارید برایتان مورد قیمت است، باید برای نگه داری آن تلاش کنید. یکی از بهترین راه حلها پشتیبانی‌گرفتن از زوج‌درمانگر است. این متخصصان می‌توانند الگوهای ناسالم را شناسایی کنند و به شما و شریک عاطفی‌تان پشتیبانی کنند نیازها و مشکلات خود را منطقی گفتن کنید. اگر هر دو طرف رابطه به روان‌درمانی متعهد باشند، به‌گمان زیاد می‌توانند رابطه‌ای پایدار و سالم بسازند.

سخن آخر

دلبستگی آشفته یکی از انواع دلبستگی ناامن است و ریشه در کودکی ما دارد. افرادی که این نوع دلبستگی را دارند، رفتارشان آشفته و متناقض است. این آشفتگی هم به خود فرد و هم به شریک عاطفی او صدمه می‌زند. بهترین روش روبه رو با این چالش‌ها شناخت انواع دلبستگی و بازدید الگوهای رفتاری ناسالم و اصلاح آنهاست.

اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و حرکت شما به‌وجود می‌آورد. اگر حس افسردگی دارید، حتما با پشتیبانی یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ربط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به پشتیبانی زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید






منبع

نحوه رفتارکردن با دوست قلابی

۶ نشانه دوست قلابی و روش برخورد با او


دوست واقعی یکی از ارزشمندترین دارایی‌های انسان‌ است. مطابق پژوهش‌ها، داشتن دوستان واقعی و صمیمی برای سلامت روان ما سودمند است و استرس و اضطرابمان را افت می‌دهد. یقیناً برخی دوستان هم دوستان قلابی‌اند. در این مقاله، نشانه‌های دوستان قلابی و نحوه برخورد با آنها را می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه‌های دوست قلابی

۱. رابطه یک‌طرفه است

طبق معمول رابطه با دوست قلابی نوعی رابطه یک‌طرفه است. دوست قلابی فقط وقتی کنار شما است که به نفعش باشد و به شما نیاز داشته باشد، نه وقتی که شما به بودنش نیاز دارید. او گفت‌وگوهای شما هم فقط درمورد او، زندگی و احوالاتش است و علاقه بسیاری به شنیدن درمورد شما ندارد.

۲. غیرقابل‌مطمعن است

دوست قلابی طبق معمول به قول‌ها و قولهایی که می‌دهد، وفا نمی‌کند و قطعا نمی‌توانید روی او حساب کنید. امکان پذیر این فرد کلامی گفتن کند که کنار شما است، اما موقع عمل‌کردن که برسد، بی‌هوا غیبش می‌زند.

۳. احترام شما را نگه نمی‌دارد

دوست قلابی امکان پذیر پیش رویتان یک‌ جور حرکت کند و پشت‌سرتان از شما بدگویی کند. حتی امکان پذیر سخن‌ها و رازهای شما را پیش دیگران برملا و شایعاتی درمورد شما پخش کند. دوست قلابی شما فردی است که حرمت نگه نمی‌دارد و در وجود دیگران به شما توهین یا شما را تحقیر می‌کند.

۴. حسود است

حسادت یکی دیگر از نشانه‌های دوستان قلابی است. دوستان واقعی از دیدن پیروزی‌های شما خوشحال خواهد شد، اما دوستان قلابی این‌طور نیستند. این افراد از پیروزی‌ها و دستاوردهای شما حس خطر می‌کنند و به‌جای شادشدن و جشن‌گرفتن دستاوردهایتان، امکان پذیر تلاش کنند آنها را کم‌اهمیت نمود دهند.

۵. دوستی شما مشروط است

دوست قلابی تا وقتی کنار شما است که از بودن کنارتان منفعتی عایدش بشود. فرقی نمی‌کند این منفعت چه موقعیت اجتماعی باشد و چه مالی، این فرد به‌محض رسیدن به مقصد نهایی‌اش کم‌کم ارتباطش را با شما قطع می‌کند. دوست قلابی امکان پذیر برای رسیدن به هدفش از بودن کنار شما، هر کاری اعم از دادن حس گناه به شما یا باج‌گیری عاطفی انجام دهد.

۶. حدومرزها را مراعات نمی‌کند

هر فردی برای خودش حریم خصوصی و حدومرزهایی دارد. دوست قلابی حدومرزهای شما را به رسمیت نمی‌شناسد و زیاد زمان‌ها از آنها فراتر می‌رود یا به‌کل آنها را نادیده می‌گیرد. احترام به حریم خصوصی شما برای دوست قلابی‌تان اهمیتی ندارد.

چه عواملی علتخواهد شد افراد دوست قلابی باشند؟

۱. خودمحوری

فرد خودمحور فقط به نیازها و خواسته‌های خودش دقت می‌کند. این فرد دیگران را نردبانی می‌کنند برای رسیدن به اهداف خود بدون این که کمترین توجهی به نیازها و خواسته‌های فرد روبه رو داشته باشند. نوع پرورش این افراد به‌طوری بوده است که همیشه به خودشان بیشتر از هرکس فرد دیگر بها خواهند داد.

۲. ناامنی

مطابق پژوهش‌های محققان، افرادی که عزت‌نفس پایین دارند یا حس بی‌کفایتی می‌کنند، از دوستی قلابی به‌گفتن روشی برای افزایش قیمت خود منفعت گیری می‌کنند. این افراد برای این که حس بهتری داشته باشند، مدام به‌جستوجو دقت و قبول دیگران‌اند.

۳. خودشیفتگی

افراد خودشیفته زیاد تر از دیگران به تشکیل دوستی‌های قلابی علاقه‌مندند. این افراد می‌خواهند با برقراری رابطه‌های قلابی به دیگران فخرفروشی و خودنمایی کنند. برای افراد خودشیفته نیازها و خواسته‌های فرد روبه رو اهمیتی ندارد و زیاد تر به فکر از بین بردن‌کردن نیازها و رسیدن به اهداف خودشان‌اند.

۴. روان‌پریشی

به‌حرف های کارشناسان، افرادی که تمایلات روان‌پریشانه دارند، زیاد تر از دیگران مایل به برقراری روابط قلابی‌اند. روان‌پریشی این افراد با رفتارهایی همانند فقدان همدلی و بی‌توجهی به حقوق و احساسات دیگران اشکار می‌بشود.

۵. صدمه‌های دوران کودکی

ازمایش ها ناگوار و صدمه‌های دوران کودکی بر همه تکه‌های زندگی بزرگ‌سالی تأثیر دارند، حتی بر برقراری ربط دوستانه!

انواع دوست قلابی

  • رفیق نیمه‌راه: افرادی که فقط در اوقات خوشی کنارتان‌اند و با سخت‌شدن شرایط تنهایتان می‌گذارند.
  • زمان‌طلب: افراد زمان‌طلب همیشه به‌جستوجو چیزی می باشند که منفعتی برایشان داشته باشد. هنگامی منفعتشان در دوستی با شما باشد، کنارتان خواهند ماند و وقتی که شما به آنها نیاز داشته باشید، ناپدید خواهند شد.
  • چاپلوس: افراد چاپلوس مدام با توصیف‌های اغراق‌آمیز در حال تحسین‌کردن شما می باشند، اما نیت آنها واقعی نیست. آنها از این طریق می‌خواهند شما را وادار به انجام کارهای مدنظرشان کنند.
  • رقیب: دستاوردهای شما برای رقبایتان تهدید محسوب خواهد شد. آنها با دوستی‌های قلابی می‌خواهند دستاوردهای شما را کم‌اهمیت نمود دهند، کوششهایتان را تضعیف و به نحوی حس برتری کنند.
  • شایعه‌پراکن: این افراد در دنیای شایعه ها زندگی می‌کنند. آنها امکان پذیر با افترا و شایعه‌پراکنی درمورد شما به اعتبار و روابطتان صدمه بزنند.
  • مصرف‌کننده: این افراد از سخاوت و مهربانی شما سوءاستفاده می‌کنند و از منبع های مالی و غیرمالی شما بدون سپاس منفعت می‌برند.
  • جویای اعتبار: جویندگان اعتبار برای تحکیم عزت‌نفس خود به دقت، قبول و تمجید شما نیاز دارند.

دوستی قلابی چه آسیبی به ما می‌زند؟

احساساتی که امکان پذیر درنتیجه داشتن یک دوست قلابی دچارشان شوید، عبارت‌اند از:

  • ناامیدی: طبق معمول وقتی که دوست قلابی‌تان به شما اهمیت ندهد، دچار ناامیدی و ناراحتی خواهید شد.
  • خیانت: هنگامی فهمید شوید دوست‌تان پشت‌سر شما سخن می‌زند، اطلاعات شخصی شما را با دیگران به اشتراک می‌گذارد یا درمورد شما شایعاتی پخش می‌کند، حس ناراحتی و قربانی خیانت‌ شدن خواهید کرد.
  • خشمگینی و رنجش: امکان پذیر از نظرات و اعمال دوستان قلابی‌تان عصبانی یا غمگین شوید.
  • شک به خود: دوستان قلابی امکان پذیر با بی‌اعتبارکردن شما علتشوند به خودتان شک کنید.
  • افت عزت‌نفس: دوستی‌های ساختگی علتخواهد شد حس بی‌ارزشی کنید و بر عزت‌نفس شما تاثییر منفی می‌گذارند.
  • بدبینی: توانایی دوستی قلابی می‌تواند شما را به دیگر روابط بدبین کند. امکان پذیر بیش‌ از حد محتاط شوید و از هراس این که مجدد صدمه ببینید، به‌راحتی به دیگران مطمعن نکنید.

با دوست قلابی چطور حرکت کنیم؟

شناخت دوست قلابی راحت نیست، بااین‌حال دقت به این نکات در ربط با دوست قلابی سودمند است:

  • به غریزه خود مطمعن کنید: به ندای قلبتان گوش کنید. اگر حس می‌کنید مشکلی در رابطه با دوست‌تان وجود دارد، شهود خود را نادیده نگیرید.
  • دوست‌تان را در جریان نیازهایتان قرار دهید: نیازها و خواسته‌هایتان از این رابطه را به‌وضوح برای دوست‌تان بگویید و به او فرصتی بدهید تا ببینید چه مقدار به خواسته‌هایتان بها می‌دهد.
  • درمورد چیزهایی که آزارتان خواهند داد، با دوست‌تان سخن بگویید کنید: اگر مشکلی در رابطه با این فرد دارید و چیزی آزارتان می‌دهد، درمورد‌اش با او سخن بگویید کنید و عکس العمل او را برسی کنید.
  • حدومرز تعیین کنید: حدومرزهایتان را به دوست‌تان تذکر بدهید و بخواهید به آنها پایبند باشد.
  • ربط با او را محدود کنید: اگر دوست قلابی با بی‌احترامی یا توهین به شما ازردهتان کرده است، ارتباطتان را محدود و کم‌کم قطع کنید. نشاط و رفاه خودتان را در برتری قرار دهید.
  • احساسات‌تان را با دوستی واقعی در بین بگذارید: درمورد احساسات‌تان با دوستان قابل‌مطمعن یا اعضای خانواده سخن بگویید کنید. سخن بگویید‌کردن درمورد دغدغه‌های ذهنی و احساسات مقداری از بار سنگین آنها می‌کاهد.
  • خودمراقبتی را تمرین کنید: کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می‌برید. روی چیزهایی تمرکز کنید که به شما حس خوبی به خودتان و زندگی‌تان خواهند داد.
  • روابط با دوستان واقعی را تحکیم کنید: زمان‌تان را با دوستانی بگذرانید که واقعا به شما اهمیت خواهند داد.

چطور دوست واقعی اشکار کنیم؟

عمل های سودمند برای پیداکردن دوست‌ واقعی عبارت‌اند از:

  • خودتان باشید: دوستی‌های واقعی و اصیل مبتنی بر ارتباطات واقعی‌اند. با خودتان صادق باشید و بگذارید دیگران شما را همان‌طوری که هستید، بشناسند.
    به جستوجو افرادی با قیمت‌های شبیه باشید: با افرادی ربط برقرار کنید که قیمت‌ها و باورهایشان شبیه خودتان است.
  • به رابطه‌تان زمان بدهید: اجازه دهید دوستی به‌آرامی شکل بگیرد و روال طبیعی خودش را طی کند. الگوهای رفتاری طبق معمول در طول زمان ظاهر خواهد شد.
  • یقین شوید رابطه‌تان دوطرفه است: دوستی‌های واقعی رابطه‌های دوطرفه‌اند و هر دو طرف به یک اندازه در آن شریک‌اند.
  • کیفیت را بر کمیت برتری دهید: به‌جای تلاش برای داشتن دوستان زیاد، دوستی‌های پایدار و واقعی تشکیل کنید.
  • مواظب زنگ‌های خطر باشید: مواظب زنگ‌های خطری همانند چاپلوسی بیش‌ از حد، پخش شایعه ها و سوءاستفاده مداوم از مهربانی خود باشید.

شما بگویید

به‌نظر شما، دوست قلابی چه نشانه‌های فرد دیگر دارد؟ تابه‌حال در دام این‌گونه دوستی‌ها دچار شده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.



منبع