تمرین ارتباط چشمی زن و شوهر

زوج‌ها بخوانند؛ ۱۱ تمرین سودمند برای برقراری ربط مؤثر_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

احترام، مطمعن، عشق و ربط مؤثر مبنا رابطه سالم محسوب خواهد شد. برای فهمیدن بهتر همسرتان در موقعیت‌های گوناگون باید توانایی‌های ربط مؤثر را تمرین و تحکیم کنید. در این مقاله، ۱۱ تمرین سودمند برای تحکیم ربط زناشویی را به شما معارفه می‌کنیم. با ما همراه باشید.

چرا تمرین ربط مؤثر برای زوج‌ها مهم است؟

یکی از رایج‌ترین باورهای زوج‌ها این است که «ما با هم زیاد سخن بگویید می‌کنیم و واقعا خوبیم». در حالی‌ که ربط واقعی چیزی فراتر از سخن بگویید‌کردن با یکدیگر است. طبق معمول هنگامی همسرتان به خانه می‌آید با هم درمورد اتفاقات روزتان سخن بگویید می‌کنید، اما تکلیف احساسات، نیازها و موضوعات فرد دیگر که به‌ندرت درمورد‌اش سخن بگویید می‌کنید، چه می‌بشود؟

ما باید احساسات و نیازهایمان را با شریک زندگی‌مان در بین بگذاریم و متقابلا پذیرای احساسات و نیازهای او هم باشیم. یقیناً همیشه شرایط طوری پیش نمی‌رود که بتوانیم با همسرمان ربط خوبی برقرار کنیم، اما تمرین ربط مؤثر علتمی‌بشود در این اوقات هم کارکرد بهتری داشته باشیم. تلاش برای بهبود رابطه علتمی‌بشود از نیازهای یکدیگر مطلع باشید، ضعف‌های هم را بشناسید و مشکلات رابطه را به‌خوبی حل کنید.

مقصد از این تمرین‌های ارتباطی نحوه گفتن افکار و احساسات به روشای درست است. بر پایه پژوهش‌های متعدد، زوج‌هایی که می‌دانند چطور با هم ربط برقرار کنند، در قیاس با زوج‌هایی که ربط ضعیفی با هم دارند، روابط شادتر و بادوام‌تری دارند.

بهترین تمرین‌های ربط مؤثر برای زوج‌ها

۱. او گفت‌وگوی اسایش‌قسمت در مکانی صمیمی

خودتان و همسرتان را در حال سخن بگویید‌کردن در کنار شومینه یا هر مکان امن و صمیمی دیگر فکر کنید، لذت‌قسمت است، نه؟ تلاش کنید از هر خلوت امنی برای سخن بگویید‌کردن صمیمانه با همسرتان منفعت گیری کنید. در این او مباحثه سخن بگویید درمورد تفاوت‌های شخصیتی و رفتاری را کنار بگذارید و از سرزنش همسرتان دست بردارید. اگر بخواهید رفتارهای منفی همانند سرزنش‌کردن همسر را داخل او مباحثه کنید، قطعا نتیجه خوبی نخواهید گرفت. درمورد سرگرمی‌ها، دوران کودکی، آرزوها و اهداف و مسائل موردعلاقه هر دویتان سخن بگویید کنید.

۲. به‌اشتراک‌گذاری احساسات

یکی از تمرین‌های ارتباطی زیاد مهم برای زوج‌ها یادگیری نحوه درست به‌اشتراک‌گذاشتن احساساتشان است. احتمالا شما با خودتان بگویید این که کاری ندارد! اما برای برخی از زوج‌ها سخن بگویید‌کردن درمورد احساسات سخت‌ترین کار امکان پذیر. اگر این کار برایتان سخت است، تلاش کنید کم‌کم پیش بروید.

وقتی را برای سخن بگویید‌کردن انتخاب کنید که هر دو آرام باشید و تنشی نداشته باشید. غمگین، مضطرب یا کلافه‌اید؟ یا برعکس شوق دارید و ذوق‌زده‌اید؟ فرقی نمی‌کند در این لحظه چه احساسی دارید، مهم این است که آن را به روشای درست با همسرتان در بین بگذارید. با سخن بگویید‌کردن درمورد احساسی که دارید، حس می‌کنید باری از روی دوشتان برداشته شده است و مقداری سبک‌تر می‌شوید.

۳. سخن بگویید‌کردن نوبتی

یکی از بهترین تمرین‌های ربط مؤثر نوبتی سخن بگویید‌کردن است. یقیناً برای انجام این تمرین باید هر دو سرحال و باحوصله باشید. یکی از با اهمیت ترین چیزهایی که در او گفت و گو ربط مؤثر یاد می‌گیریم این است که همه‌چیز مشترک است و باید همان گونه که به خودمان اهمیت می‌دهیم، به همسرمان هم دقت کنیم.

در تمرین نوبتی سخن بگویید‌کردن زمان‌زمان کوتاهی را تعیین کنید برای مثال ۳ تا ۵ دقیقه، سپس با فعال‌کردن تایمر نوبتی سخن بگویید کنید. در این زمان فقط فردی سخن بگویید می‌کند که نوبتش باشد و فرد روبه رو می‌تواند فقط با نشانه‌های غیرکلامی تصدیق، فهمیدن یا همدلی خود را نشان دهد. این تمرین به‌ظاهر ساده احترام به همسر و گوش‌کردن فعالانه را به زوج‌ها آموزش می‌دهد.

۴. پرسیدن سؤالات باز

سؤالات باز سوالاتی‌اند که پاسخشان بیشتر از یک کلمه «بله» یا «خیر» است. برای مثال به‌جای این که از همسرتان سوال کنید «روز خوبی داشتی؟» سوال کنید «امروز چطور گذشت؟». پرسیدن این سوال علاوه‌بر این که ربط شما را تحکیم می‌کند، به همسرتان می‌فهماند خوب یا بدبودن روزی که گذرانده برای شما مهم است. امکان پذیر فکر کنید این سؤالات بی نتیجه است، اما نقش شگفت‌انگیزی در برگشت صمیمیت به رابطه عاطفی شما دارد.

۵. فهرست‌کردن نقاط قوت و ضعف یکدیگر

در این تمرین شما و همسرتان باید ۳ ویژگی مثبت و ۳ نقطه ضعف یکدیگر را یادداشت کنید و سپس درمورد آنها سخن بگویید کنید. زمان سخن بگویید‌کردن درمورد نقاط قوت و ضعف همسرتان، ابتدا او را به‌خاطر خوبی‌هایش تحسین کنید و سپس نقاط ضعفش را با لحنی آرام و انتقادی سازنده گفتن کنید. مواظب باشید که همسرتان را به‌خاطر ویژگی‌های منفی سرزنش نکنید. این روش یکی از مؤثرترین تمرین‌ها برای تحکیم ربط زوج‌ها است.

۶. اغاز‌کردن جملات با «من» به‌جای «تو»

اغاز‌کردن جملات خطاب به همسر با کلمه «تو» علتمی‌بشود حس خطر کند و حالتی تدافعی به خود بگیرد. حتی اگر واقعا منظوری نداشته باشید، نحوه اغاز جمله و لحن شما علتمی‌بشود او گفت و گو کش‌دارتر بشود و همسرتان اصلا به سخن‌هایی که می‌زنید، گوش ندهد. برای مثال به‌جای این که بگویید «تو همیشه دیر می‌رسی.» بگویید «من واقعا ناراحتم از این که به‌موقع نیومدی.»

۷. نگاه‌کردن به چشم‌های یکدیگر

نگاه‌کردن به چشم‌های یکدیگر یکی از تمرین‌هایی است که طبق معمول در زوج‌درمانی می‌بینیم، اما شما می‌توانید آن را در خانه هم به‌راحتی انجام دهید. دو صندلی روبه‌روی هم بگذارید، روی صندلی‌ها بنشینید و به‌زمان ۵ دقیقه هیچ حرفی نزنید و بدون هیچ شوخی و خنده‌ای فقط به هم نگاه کنید. روی افکارتان تمرکز کنید. در این لحظه چه حسی دارید؟ بعد از گذشت ۵ دقیقه درمورد احساسات و افکارتان با هم سخن بگویید کنید. تمرین ربط چشمی امکان پذیر در ظاهر بی‌اهمیت به نظر برسد، اما احساسات و افکاری را آشکار می‌کند که برای فهمیدن بهتر زوج‌ها زیاد مهم‌اند.

۸. فکرکردن به سخن‌ها قبل از سخن بگویید‌کردن

بعضی اوقات کلمات بُرنده‌تر از شمشیرند! زیاد تر زن و شوهرها کلمات توهین‌آمیز، ازردهکننده و تمسخرآمیزی را که از همسرشان شنیده‌اند، همیشه به یاد دارند؛ حتی اگر چندین سال از گفتن آن سخن‌ها قبل باشد.

برای انجام این تمرین کنار هم بنشینید و چند مورد از ازردهکننده‌ترین سخن‌هایی را که از یکدیگر شنیده‌اید، یادداشت کنید. سپس درمورد تاثییر مخربی که آن سخن در قبل و اکنون بر شما گذاشته، سخن بگویید کنید. به همسرتان هم اجازه بدهید سخن بگویید کند و خوب به سخن‌هایش گوش کنید. می‌بینید بعضی اوقات بدون این که حتی فهمید باشید، چه بی‌رحمانه یکدیگر را غمگین کرده‌اید؟ به هم قول بدهید که از این به‌سپس قبل از سخن‌زدن فکر کنید و واقعا به این قول پایبند بمانید.

۹. بازی مطمعن و گوش‌کردن

در این تمرین قرار است شما و همسرتان یک بازی دونفره دلنشین را اغاز کنید. یکی از شما دو نفر باید در مسیری اشکار چند مانع قرار دهید و فرد دیگر چشم‌هایش را با چشم‌بند یا پارچه ببندد. اکنون فردی که چشم‌هایش را بسته، در ابتدای مسیر قرار می‌گیرد و با گوش‌دادن به نشانه‌های کلامی همسر اغاز به حرکت می‌کند. اگر در این مسیر خوب به سخن‌ها و نشانه‌ها گوش کنید، هیچ زمان به مانع ها برخورد نخواهید کرد و با پیروزی به خط آخر خواهید رسید. مقصد از این تمرین سرگرم‌کننده تحکیم توانایی گوش‌کردن فعالانه است.

۱۰. سخن بگویید‌کردن درمورد اهداف و آینده

این تمرین دیگر شامل بازی و سرگرمی نیست، بلکه نوعی فعالیت اسایش‌قسمت است. در رختخواب دراز بکشید و در این فضای اسایش‌قسمت فقط درمورد اهدافتان سخن بگویید کنید. سخن بگویید از دلخوری‌ها را کنار بگذارید، در این موقعیت فقط درمورد اهداف انگیزشی مشترکتان سخن بگویید کنید. این اهداف و برنامه‌ها هرچه باشند، مهم این است که ربط مؤثر بین شما دو نفر را تحکیم کنند. با این کار علاوه‌بر نقل‌کردن برنامه‌هایتان، از اهداف و آرزوهای عزیزترین شخص زندگی‌تان هم مطلع خواهید شد.

۱۱. برنامه‌ریزی برای مسافرت

یکی از بهترین راه حلهای تحکیم ربط مؤثر زوج‌ها سفررفتن است. زیاد زمان‌ها یکنواختی زندگی علتفاصله‌گرفتن زن و شوهر می‌بشود. در این شرایط انجام فعالیت‌های شوق‌انگیزی همانند سفررفتن علتمی‌بشود از دغدغه‌های روزمره دور شوید و قدر با هم‌ بودنتان را زیاد تر بدانید.

سخن پایانی

هر رابطه‌ای در ابتدا شیرین و دلچسب است و کم‌کم دستخوش روزمرگی‌ها می‌بشود و رنگ‌وبوی اسبق را از دست می‌دهد. از همسرتان فاصله گرفته‌اید و فکر می‌کنید مشکلات بینتان روزبه‌روز زیاد تر خواهد شد؟ لحظه‌ای به این فکر کنید که این انسان همان فردی است که روزی با نهایت خوشحالی انتخابش کردید. تلاش کنید برای بهبود رابطه و برگرداندن صمیمیت به رابطه‌تان تلاش کنید.

شما چه پیشنهاد یا تمرینی برای اضافه‌کردن به فهرست ما دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

زن و شوهر در حال صحبت‌کردن

چطور با همسرمان درمورد سکس سخن بگویید کنیم؟


به‌رغم نقش پررنگ رابطه جنسی سالم در زندگی زناشویی موفق و صمیمی، سخن بگویید درمورد سکس کماکان برای تعداد بسیاری از زوج‌ها سخت و خجالت‌آور است. اگر سخن‌زدن درمورد میل جنسی، نیازهای جنسی، پوزیشن‌های موردعلاقه و هر قضیه دیگر مرتبط با سکس با همسرتان برایتان دشوار است، حتما این مقاله را بخوانید و تا آخرین خط همراه ما باشید تا بگوییم چطور درمورد این مسائل با شریک زندگی‌تان سخن بگویید کنید.

بهترین زمان برای سخن بگویید درمورد سکس

اکثر آدم‌ها برای سخن‌زدن درمورد سکس به‌جستوجو بهترین زمان و موقعیت‌اند. روزها، ماه‌ها و حتی سال‌ها صبر می‌کنند تا فرصتی برای گفتن نیاز خود اشکار کنند و بعضی اوقات این دست‌دست‌کردن آن‌قدر ادامه‌دار می‌بشود که سپس از مدتی دیگر انگیزه‌ای برای سخن بگویید درمورد رابطه جنسی و نیازهای بی‌جواب خود برای فرد نمی‌ماند. یقیناً هیچ‌زمان برای سخن بگویید درمورد مسائل جنسی دیر نیست، حتی اگر سال‌ها از زندگی مشترکتان می‌گذرد! اگر این ناگفته‌ها ذره‌ای آزارتان می‌دهد، زمان بگذارید و در اسایش درمورد علایق، نیازها و انتظارات خود سخن بزنید.

چرا با همسرمان درمورد سکس سخن بگویید کنیم؟

برخی افراد زمان سخن‌زدن درمورد زندگی خصوصی و جنسی خود حس خجالت، ناامنی و ناراحتی می‌کنند. حتی این سخن بگویید‌ها برای عده‌ای دیگر با هراس از طردشدن، قضاوت و اضطراب همراه است، اما آسودگی خیال زن و مرد در زندگی زناشویی و صمیمیت عاطفی آنها مستقیما تحت‌تأثیر همین سخن بگویید‌ها است.

۱. خیال هر دو طرف را آسوده می‌کند

سخن‌های نزده‌ که روی قلب و ذهن شما تلنبار خواهد شد، بر سلامت جسم و سلامت روان هر دوی شما تاثییر منفی می‌گذارند. به این علت زیاد آشکار درمورد مسائل مربوط به رابطه جنسی سخن بزنید تا ناگفته‌ای گوشه ذهنتان باقی نماند. حتی می‌توانید درمورد بیماری‌های مقاربتی، سابقه روابط جنسی و موارد این‌چنینی با هم سخن بگویید کنید. هرچه این مسائل شفاف‌تر شوند، امنیت و آسودگی خاطرتان زیاد تر خواهد می بود.

۲. جهت تحکیم صمیمیت عاطفی می‌بشود

او گفت‌و‌گو درمورد رابطه جنسی شما را به فهمیدن عمیق‌تر و راحتی زیاد تر با همسرتان سوق می‌دهد. هرچه صمیمیت عاطفی بین زن و مرد زیاد تر باشد، مطمعن متقابل نیز بین آنها افزایش می‌یابد.

۳. فرصتی برای گفتن خواسته‌ها تشکیل می‌کند

او گفت‌وگوی جنسی بین زوج‌ها فرصتی برای گفتن خواسته‌ها، انتظارات و نیازهای جنسی آنهاست. این یعنی حتی اگر فکر اشتباهی درمورد علایق و انتظارات همسرتان در رختخواب دارید، سپس از او گفت‌و‌گو شبهه‌ای باقی نمی‌ماند.

۴. مرزبندی می‌کند

زن و مرد با سخن بگویید‌کردن درمورد رابطه جنسی می‌توانند مرزهای عاطفی و فیزیکی رابطه زناشویی را مطابق انتظارات خود شکل دهند. این‌طوری بعدها به‌خاطر فهمیدن نادرست از نیازهای جنسی یکدیگر صدمه نمی‌بینند و صدمه نمی‌زنند.

درمورد چه مسائلی سخن بگویید کنیم؟

برای سخن بگویید درمورد سکس چشم به راه اتفاق شگفت‌غریبی نباشید. حتی کوچک‌ترین قضیه‌ای که ذهنتان را دچار می‌کند نیز قیمت گفتن‌کردن را دارد همانند تغییرات بزرگ و کوچک در میل جنسی، فانتزی‌های جنسی تازه و نیاز به صمیمیت زیاد تر.

۱. تغییرات میل جنسی

میل جنسی آدم‌ها ثابت نیست؛ کم و زیاد می‌بشود و تحول می‌کند. به این علت اگر می‌بینید این کشش در شما یا همسرتان کم‌رنگ‌تر از قبل شده، مهم است درمورد‌اش سخن بگویید کنید. بیماری‌های گوناگون، ناامنی‌های ذهنی، استرس و اختلالات جنسی همه انها از عوامل اثرگذار بر میل جنسی می باشند و تاثییر چشمگیری بر کیفیت رابطه زناشویی می‌گذارند.

۲. میل به تحول یا امتحان‌کردن ایده‌های تازه

یکی از شوق‌انگیزترین قسمت‌های رابطه جنسی کشف علاقه‌مندی‌ها است. از گفتن فکرهای شگفت‌غریبتان نترسید. زیاد زمان‌ها اجرای برخی از همین ایده‌های شگفت دستی به روی روابط جنسی کسل‌کننده و مرده‌ می‌کشد و جان مجدد به صمیمیت رابطه می‌بخشد. مشتاقانه درمورد فانتزی‌های جنسی همسرتان سوال کنید و آنها را با حوصله اجرا کنید. یقیناً او مباحثه درمورد فانتزی‌های جنسی به این معنی نیست که باید بی‌چون‌و‌چرا خواسته‌های شریک زندگی خود را برآورده کنید، حتی اگر جهت ناراحتی شما خواهد شد! بااین‌حال درمیان‌گذاشتن عمیق‌ترین افکارتان با شریک زندگی، بدون قضاوت و شرمندگی، ربط زناشویی را در داخل و خارج از اتاق‌خواب عمیق‌تر می‌کند.

۳. نبوده است صمیمیت جنسی

سخن بگویید درمورد نبوده است صمیمیت جنسی نباید انتقادگونه و با ناراحتی باشد. این‌طور به آن نگاه کنید که بقای رابطه‌تان به او گفت‌و‌گو درمورد آن بستگی دارد، به گفتن و شنیدن درمورد مقدار صمیمیت زن و مرد، دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن و رنگ‌و‌بوی محبت در رابطه جنسی. بی‌مهری در سکس و نادیده‌گرفتن آن امکان پذیر به‌شدت عرصه مشکلات بزرگ‌تر را فراهم کند.

۴. امنیت رابطه جنسی

زن و مرد حق دارند برای رابطه جنسی خود حدومرز بگذارند و درمورد مرزهای خود آزادانه سخن بزنند. کوچک‌ترین نگرانی بابت امن‌نبودن سکس نباید ناگفته بماند. به نگرانی‌های یکدیگر اهمیت بدهید و اگر می‌بینید همسرتان توان گفتن نگرانی‌هایش را ندارد، سوال سوال کنید تا از نگرانی‌هایش سر دربیاورید.

۵. زمان‌های نامناسب برای سکس

شریک زندگی شما مجاز است که بعضی اوقات به رابطه جنسی بی‌میل باشد یا دست‌کم شوقی به انجامش نداشته باشد. می‌توانید با او گفت‌و‌گو درمورد این اوقات با هم به توافق برسید، برای مثال سپس از مشاجره‌ یا هنگامی سرما خورده است و احوال خوشی ندارد. یقین باشید با سخن‌زدن و گفتن این بی‌میلی به رابطه جنسی لطف بزرگی به خودتان و همسرتان می‌کنید.

نکات مهم سخن بگویید درمورد سکس با همسر

از آنجا که سکس موضوعی حساس است و سخن‌زدن درمورد آن، شامل مطرح نیازها و انتقادها، برای تعداد بسیاری از افراد پذیرفتنی نیست، مهم است بدانید چطور و با چه تکنیک‌هایی زبان به گفتن انتظارات خود باز کنید. در این قسمت چند راهکار خوب پیش رویتان گذاشته‌ایم.

۱. با زبان سپاس انتقاد کنید

حس سپاس برای همه آدم‌ها خوشایند است. از این حقیقت منفعت گیری کنید و انتقاد خود را با زبان سپاس انتقال دهید. برای مثال به‌جای آنکه رک بگویید فلان کار را زیاد تر انجام بده، بگویید «نمی‌دانی چه مقدار از انجام فلان کار لذت می‌برم و حس سپاس می‌کنم». این انتقاد به زبان سپاس حتما به مذاق همسرتان خوش‌تر می‌آید و مؤثرتر است.

۲. انتقادهایتان را بنویسید

راه دیگر برای برقراری ربط مؤثر و گفتن نیازهای خود این است که آنها را یادداشت کنید. اگر قوت گفتن خوبی برای مکالمه ندارید و در عوض خوب می‌نویسید، یک کاغذ و خودکار بردارید و انتظارات خود را آشکار و شفاف روی آن بنویسید. از آنجا که لحن گفتن در نوشته اشکار نیست، تا آنجا که می‌توانید انتقاد یا خواست خود را آشکار بنویسید.

۳. از نه گفتن خجالت نکشید

بی‌رودربایستی به خواسته‌های جنسی غیرمنطقی همسرتان نه بگویید و به لذت و رضایت خود در رابطه اهمیت بدهید. رابطه جنسی زن و شوهر باید عاری از سختی، حس گناه و اجبار باشد تا هر دو از آن لذت ببرند. آشکار و مستقیم خواسته خود را گفتن کنید و اگر به‌خاطر خستگی یا هر عامل فرد دیگر آمادگی سکس ندارید، از نه گفتن خجالت نکشید.

۴. همدل و همدرد باشید

حتی اگر شما و همسرتان خصوصیات و علایق جنسی متغیری دارید، باید بتوانید درمورد این تفاوت‌ها همدلانه سخن بگویید کنید. با اهمیت ترین مسئله بازبودن ذهن هریک از شما به افکار و نیازهای یکدیگر است. با یکدیگر ربط برقرار کنید، نگرانی‌ها و خواسته‌های یکدیگر را فهمیدن کنید و با مهربانی به آنها جواب دهید. از یاد نبرید که شما در مسیر زندگی همراه و هم‌سفر یکدیگرید.

۵. بهترین زمان را انتخاب کنید

سخن بگویید‌کردن درمورد رابطه جنسی را به وقتی موکول کنید که هر دو حس‌و‌حال خوبی دارید و برای سخن‌زدن بی‌حوصله نیستید. این مکالمه اگر مقداری بوی او گفت و گو بگیرد، عرصه ناامنی را در رابطه زناشویی فراهم می‌کند. در عوض اگر وقتی انجام بشود که دو طرف از نظر روحی و جسمی به هم حس نزدیکی دارند، گمان آنکه به نتایج مطلوب ختم بشود، زیاد تر است.

۶. موقعیت مکانی خوبی انتخاب کنید

او مباحثه درمورد مسائل جنسی را بیرون از چهاردیواری اتاق‌خواب انجام دهید. برای سخن بگویید درمورد مسائل حساس، انتخاب یک مکان خنثی همانند اتاق‌خواب مهمان به نگه داری اسایش دو طرف پشتیبانی می‌کند. این مکان ترجیحا شلوغ و پرسروصدا نباشد تا راحت‌تر بتوانید روی سخن‌های همسرتان تمرکز کنید.

۷. به این او گفت‌و‌گو عادت کنید

سخن‌زدن درمورد سکس مکالمه‌ای یک‌باره نیست. این او گفت و گو باید بخشی همیشگی از روابط زناشویی باشد، چراکه نیازها و خواسته‌های هر دو طرف به‌مرور زمان تحول می‌کند.

بازکردن سر سخن بگویید درمورد سکس

۱. آرام اغاز کنید

لحنی که مکالمه را با آن اغاز می‌کنید، جهت مکالمه را تعیین می‌کند. شروعی نرم و آرام داشته باشید. انتقاد تند نه‌تنها کار امد نیست، بلکه فرد روبه رو را داخل حالت تدافعی می‌کند. از سرزنش بپرهیزید و روی گفتن سخن‌هایی تمرکز کنید که گفتنشان رضایت از زندگی جنسی را افزایش بدهد.

۲. صمیمی بمانید

محبت و صمیمیت به‌اندازه جنبه جنسی مقاربت اهمیت دارند. تک‌تک جملاتی که در طول مکالمه گفتن می‌کنید باید در راستای نگه داری صمیمیت و محبت رابطه باشند.

۳. به حاشیه نروید

رک‌و‌پوست‌کنده درمورد انتظارات، هراس‌ها، خواسته‌ها و نگرانی‌های خود سخن بزنید و درونی‌ترین افکار و احساسات خود را بی‌واهمه گفتن کنید، اما متمرکز بمانید و مکالمه را به حاشیه نبرید.

کلام آخر

سخن‌زدن درمورد رابطه جنسی هرچقدر هم سخت و دلواپس‌کننده و اضطراب‌آور، برای نگه داری سلامت زندگی زناشویی الزامی است. آدم‌ها انتظارات، تمایلات و تخیلات جنسی متغیری دارند و مجازند که درمورد آنها آزادانه با همسر خود سخن بگویید کنند. نتایج این او گفت‌و‌گو صمیمیت زیاد تر، ربط نیرومندتر و زندگی جنسی سالم‌تر برای آنهاست.

سخن‌زدن درمورد مسائل جنسی چه مقدار به رابطه جنسی شما پشتیبانی کرده است؟ درمورد چه چیزهایی زیاد تر سخن بگویید می‌کنید؟ مشتاق شنیدن نظرات‌تان هستیم.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

پنهان‌کاری یکی از نشانه‌های فریب در رابطه

۸ نشانه فریب در رابطه و روش برخورد با آن


منظور از فریب در رابطه کارهایی همانند افترا‌گفتن، تحریف حقایق، نهان‌کردن حقیقت یا گمراه‌کردن شریک عاطفی است. فریب‌دادن از هر نوعی که باشد، به رابطه صدمه می‌زند و علتبی‌اعتمادی در رابطه می‌بشود. در این مقاله منظور از فریب در روابط عاطفی را توضیح می‌دهیم و نشانه‌ها، صدمه‌ها و پیامدهای آن را گفتن می‌کنیم. با ما همراه باشید.

منظور از فریب در رابطه عاطفی چیست؟

فریب در رابطه شکل‌های متغیری دارد و بی‌خطرترین نوع آن افترا مصلحتی یا افترا سفید است. منظور از افترا سفید دروغی است که به فردی صدمه نمی‌رساند، همانند این که به همسرمان بگوییم مدل موی جدیدش زیاد به او می‌آید یا این که وانمود کنیم شوخی همسرمان زیاد خنده‌دار می بود. همه ما بعضی اوقات این کار را انجام می‌دهیم. گرچه افترا سفید طبق معمول ضرری ندارد، امکان پذیر الگوی افترا‌گفتن را در وجود فرد نهادینه کند و علتبشود فرد کم‌کم افترا‌های بزرگ‌تر و صدمه‌زایی بگویید.

ما شریک عاطفی‌مان را فریب می‌دهیم چون می‌خواهیم از او گفت و گو و دعوا پیشگیری کنیم، ناامنی‌های خودمان را نهان کنیم یا از شریکمان در برابر چیزی محافظت کنیم. بااین‌حال این کار درستی نیست حتی اگر نیت خیرخواهانه‌ای پشتش باشد، چون علتبی‌اعتمادی فرد روبه رو می‌بشود. اتفاقات متناقض، رفتارهای غیرمعمول و عکس العمل‌های تدافعی نشانه‌های فردی‌اند که تلاش می‌کند شریک عاطفی‌اش را فریب بدهد.

مثالهایی از فریب در رابطه

۱. گفتن افترا‌های مصلحتی

گفتیم که افترا مصلحتی یکی از انواع بی‌خطر فریب‌دادن است. یقیناً نباید در گفتن این‌گونه افترا‌ها زیاده‌روی کنیم. برای مثال شرایطی را فکر کنید که قرار است با همسرتان بیرون از خانه شام بخورید. امکان پذیر در این شرایط به‌جای این که بگویید تا این مدت در حال حاضرشدنید، بگویید در ترافیک مانده‌اید. یا برای مثال اگر خسته‌اید و حوصله معاشرت با دوستی را ندارید، با گفتن دروغی مصلحتی خودتان را راحت کنید. زیاد تر وقتی این افترا‌های به‌ظاهر مصلحتی را می‌گوییم که می‌خواهیم از او گفت و گو‌کردن با فرد روبه رو اجتناب کنیم.

۲. افترا‌گفتن

بعضی اوقات امکان پذیر افترا‌هایی که می‌گوییم از حد بی‌خطر فراتر بروند و واقعا به تصمیم فریب شریک عاطفی حرف های شوند. برای مثال امکان پذیر به‌جای این که به همسرتان بگویید در حال بازی‌کردن هستید، بگویید «تا این مدت سرکارم!». گرچه این افترا‌های واقعی هم به‌تصمیم پیشگیری از تعارض و او گفت و گو حرف های خواهد شد، پیامدهای زیاد صدمه‌زایی دارند.

۳. نهان‌کردن امور مالی

سخن بگویید‌کردن درمورد درآمد، بدهی‌ها یا عادت‌های پول خرج‌کردن برای تعداد بسیاری از افراد سخت است. برخی از افراد به‌خاطر کم‌بودن درآمد و برخی به‌خاطر گمان سوءاستفاده فرد روبه رو، درمورد امور مالی با شریک عاطفی‌شان صادق نیستند. به گمان زیاد برایتان پیش آمده که قیمت واقعی چیزی را که خریده‌اید، به همسرتان نگفته‌ باشید. بر پایه نظرسنجی‌ها، فریب مالی در بین زوج‌ها زیاد رایج است.

۴. نهان‌کردن خود واقعی

برخی از افراد به‌خاطر محبوبیت یا تأثیرگذاری زیاد تر ترجیح خواهند داد خود واقعی‌شان را نهان کنند و طور فرد دیگر حرکت کنند. نهان‌کردن خود واقعی در رابطه زیاد صدمه‌زاست و علاوه‌بر شریک عاطفی به خود فرد هم سختی بسیاری داخل می‌بشود، اما برخی از افراد ترجیح خواهند داد با اراعه نسخه مطلوب‌تری از خود نظر شریک عاطفی‌شان را جلب کنند.

۵. داستان‌های ساختگی

این نمونه از فریب در رابطه نیز زیاد رایج است. برخی اوقات برای جلب دقت شریک عاطفی‌مان چندین داستان سر هم و فضایی احساسی درست می‌کنیم. یقیناً این داستان‌های ساختگی همیشه غم‌انگیز و برای جلب همدردی فرد روبه رو نیستند و بعضی اوقات دستاوردهایی‌اند که برای بهبود موقعیتمان به خودمان نسبت می‌دهیم.

۶. نهان‌کردن افترا‌ها

متأسفانه بعضی اوقات حالت طوری است که به شریک عاطفی‌مان دروغی حرف های‌ایم و او را گمراه کرده‌ایم و سپس همه تلاش خود را کرده‌ایم تا تاثییر این افترا‌ها را بپوشانیم. همانند هنگامی که در حال گشتن اتاق او بوده‌ایم و در این بین چیزی را شکسته یا خراب کرده‌ایم و با مخفی‌کردن آن تلاش می‌کنیم از افشای این اتفاق جلوگیری کنیم.

۷. خیانت

یکی از بدترین و صدمه‌زاترین فریب‌های رابطه عاطفی خیانت‌کردن است. به این صورت که فرد داخل رابطه عاطفی فرد دیگر می‌بشود و با نهان‌کاری مواظب است همسرش چیزی نفهمد و رسوا نشود.

۸. اتفاق چراغ گاز (Gaslighting)

امکان پذیر بعضی اوقات با گفتن حرفی یا وانمودکردن به چیزی همسرتان را تقصیر کار نشان دهید، در حالی که واقعا تقصیر کار نیست. این روش فریب‌کاری شما که اتفاق چراغ گاز نام دارد، علتمی‌بشود همسرتان به خودش شک کند. برای مثال شرایطی را فکر کنید که همسرتان از شما انتقاد یا شما را به چیزی متهم می‌کند و شما به‌جای این که مسئولیت اشتباهات‌تان را بپذیرید، آن را تکذیب می‌کنید و ادعا می‌کنید که این‌طور نیست.

آیا نگفتن برخی اطلاعات و اتفاقات نوعی فریب است؟

بله. گرچه بعضی اوقات از نگفتن برخی از اتفاقات به همسرتان نیت بدی ندارید، این کار نیز نوعی فریب محسوب می‌بشود. برای مثال امکان پذیر به مهمانی بروید و در آنجا شریک عاطفی سابقتان را ببینید. به گمان زیاد موقع تعریف‌کردن ماجرای مهمانی برای همسرتان، به‌تصمیم پیشگیری از ازردهشدن یا حساس‌شدن او، تکه دیدن شریک عاطفی اسبق را حذف می‌کنید. بااین‌حال اگر بعدا از فرد فرد دیگر چیزی در این عرصه بشنود، قطعا از دست‌تان غمگین خواهد شد.

یا امکان پذیر دچار استرس مالی باشید، اما ترجیح دهید همسر یا شریک عاطفی‌تان بویی از این قضیه نبرد، فقط به این علت که نمی‌خواهید او را غمگین کنید. گرچه نگرانی شما قابل‌فهمیدن است، ملزوم است همسرتان در جریان مشکلات مالی شما قرار بگیرد. امکان پذیر با هم‌فکری یکدیگر راه‌حل‌های خوبی برای حل مشکل اشکار کنید.

نشانه‌های فریب در رابطه عاطفی

نشانه‌های بارز فریب در رابطه عبارت‌اند از:

  • تحول بی‌علت حرکت: یکی از با اهمیت ترین نشانه‌های فریب‌دادن تحول ناگهانی حرکت یا ابراز عادتی تازه است، همانند این که همسرتان هرشب دیر به خانه می‌آید.
  • داستان‌های متناقض: سخن‌های جدیدش با حرف های‌های قبلی‌اش فرق دارد و متناقض است.
  • عکس العمل‌های تدافعی: در جواب به سؤالات شما عکس العمل تدافعی مشخص می کند.
  • دستپاچگی: در ربط با شما دستپاچه به نظر می‌آید، مستقیم به چشم‌هایتان نگاه نمی‌کند و بی‌قرار است.
  • جواب‌دادن با تردید: قبل از جواب‌دادن به سؤالات شما مکث می‌کند تا کلمات مناسبی اشکار کند.
  • حریم خصوصی محافظت‌شده: مدام حواسش به تلفن همراه یا لپ‌تاپش هست و حتی رمز عبور آنها را تحول داده است.
  • در دسترس‌ نبودن: بعضی اوقات اوقات یک دفعه ناپدید می‌بشود و نمی‌توانید از طریق تلفن یا مطلب به او دسترسی اشکار کنید.
  • بی‌ثباتی عاطفی: امکان پذیر بعضی اوقات محبت بیشتری به شما کند و بعضی اوقات کاملا از نظر فیزیکی و عاطفی از شما دوری کند.

علل فریب در رابطه عاطفی

رایج‌ترین علل فریب در روابط عبارت‌اند از:

  • پیشگیری از درگیری: علت زیاد تر افترا‌گویی‌ها و نهان‌کاری‌های افراد در رابطه پیشگیری از تعارض است.
  • دقت‌طلبی: بعضی اوقات امکان پذیر برای جلب رضایت شریکمان مقداری حقایق را تحریف کنیم.
  • نهان‌کردن ناامنی: امکان پذیر حس ناامنی داشته باشیم و فکر کنیم اگر شریک عاطفی‌مان نقطه‌ضعف‌ها یا حساسیت‌هایمان را بداند، ما را ترک می‌کند.
  • محافظت از شریک عاطفی: بعضی اوقات امکان پذیر مقصد فرد از گفتن داستان‌ها و سخن‌های ساختگی به همسرش محافظت از او در برابر چیزهای منفی و ناخوشایند باشد.
  • هراس از عواقب: بعضی اوقات امکان پذیر با فریب شریک عاطفی تلاش کنیم عادت‌های نامطلوبمان را نهان کنیم، چون از قضاوت‌شدن یا روبه رو با عواقب آن می‌ترسیم.
  • نگه داری استقلال: بعضی اوقات افراد به‌علت نگه داری حریم خصوصی و استقلال خود ترجیح خواهند داد همه‌چیز را با شریک عاطفی‌شان به اشتراک نگذارند.

فریب‌کاری چه اثری بر رابطه عاطفی می‌گذارد؟

مطمعن و صداقت با اهمیت ترین اصل‌های رابطه سالم محسوب خواهد شد. فریب‌دادن شریک عاطفی علتمی‌بشود این اصول زیر پا گذاشته شوند و شریک عاطفی فریب‌خورده هیچ‌زمان نتواند کامل به طرف مقابلش مطمعن کند، حتی اگر سپس از مطلع‌شدن از فریب رابطه ادامه یابد. اگر در رابطه عاطفی هستید، هیچ زمان برای نهان‌کردن ضعف‌ها و صدمه‌پذیری خود شریک عاطفی‌تان را فریب ندهید. باور کنید این حرکت نامطلوب هیچ زمان در درازمدت کار امد نخواهد می بود و بالأخره روزی شریک عاطفی شما به حقیقت پی می‌برد.

نحوه برخورد با فریب در رابطه

گرچه مطلع‌شدن از فریب نزدیک‌ترین فرد زندگی زیاد ازردهکننده است، ملزوم است در این شرایط عکس العمل مناسبی نشان دهید.

۱. به احساسات‌تان فکر کنید

طبیعی است که در این موقعیت عصبانی شوید یا حس صدمه‌دیدگی کنید. لحظه‌ای به احساسات خود فکر کنید تا بفهمید چه احساسی دارید و چرا. شناخت احساسات و فکرکردن به آنها یکی از با اهمیت ترین عمل های در این حالت است.

۲. احساسات خود را به اشتراک بگذارید

با شریک عاطفی‌تان درمورد تأثیر اعمالش سخن بگویید کنید. بدیهی است که اولین واکنشی که به ذهنتان می‌رسد این است که او را متهم کنید و دعوا راه بیندازید، اما صبر کنید و به‌جای متهم‌کردن او، از احساسات خودتان سخن بگویید کنید. اجازه بدهید که بداند با این کار او چه احساسی در شما به وجود اورده است.

۳. تلاش کنید شرایط را از دید او ببینید

به‌جای سرزنش‌کردن همسرتان، بدون پرخاشگری علت فریب‌خوردنتان را از او سوال کنید. تلاش کنید خودتان را جای او بگذارید و حالت را از دید او ببینید. گرچه این کار ناخوشایندبودن حرکت او را توجیه نمی‌کند، علتمی‌بشود با دید باز و اشراف کامل به حالت تصمیم بگیرید.

۴. رابطه را برسی کنید

ادامه‌دادن یا ندادن رابطه به شدت و نوع فریب بستگی دارد. اگر همسرتان برای پیشگیری از ازردهشدن شما دروغی حرف های که قابل‌چشم‌پوشی است، او را ببخشید و اگر مرتکب خطایی نابخشودنی شده، با هم سخن بگویید کنید و درمورد ادامه‌دادن یا ندادن رابطه تصمیم بگیرید. هم‌سوبودن یا نبودن قیمت‌های هر دو نفرتان را بازدید کنید و ببینید امیدی به نجات رابطه هست یا خیر.

۵. حدومرز تعیین کنید

اگر حس می‌کنید قیمت‌هایتان مجدد همسو خواهد شد و تصمیم دارید با هم بمانید و مشکلات را حل‌وفصل کنید، ملزوم است حدومرز هم تعیین کنید. درمورد توقعاتی که از او دارید سخن بگویید کنید و پیامدهای نادیده‌گرفتن حدومرزهایتان را برایش توضیح دهید.

۶. خودمراقبتی را تمرین کنید

زمان گذر از این موقعیت، خودمراقبتی را در برتری قرار دهید. فعالیت‌های موردعلاقه‌تان را انجام دهید، با عزیزانتان زمان بگذرانید و اگر ملزوم است برای مراقبت از سلامت روان خود با درمانگر سخن بگویید کنید.

بازسازی مطمعن ازدست‌رفته در رابطه

اگر قرار است رابطه را ادامه بدهید و مجدد مطمعن کنید، این راهکارها را در گوشه ذهنتان داشته باشید:

  • ربط باز و صادقانه را در برتری قرار دهید: احساسات خود را گفتن کنید و به دیدگاه شریک عاطفی‌تان هم گوش دهید. بدون سرزنش‌کردن با هم درمورد بهبود حالت حاضر سخن بگویید کنید.
  • به شریک عاطفی‌تان زمان بدهید: به او زمان عذرخواهی و جبران اشتباهاتش را بدهید و بگذارید مجدد اعتمادتان را جلب کند.
  • صبور باشید: بازسازی مطمعن ازدست‌رفته زمان می‌برد و صبوربودن در این مسیر زیاد مهم است. بدانید که بهبود حالت حاضر فرایندی تدریجی است و هر دوی شما برای بازسازی اعتمادبه‌نفس خود به زمان نیاز دارید.
  • پیوند عاطفی را بازسازی کنید: با هم به‌خوبی زمان بگذرانید و فعالیت‌هایی را انجام دهید که شما را به هم نزدیک‌تر می‌کنند.
  • او را ببخشید: بخشش با اهمیت ترین اصل اغاز مجدد است. اگر شریک عاطفی‌تان را نبخشید، مدام در ذهنتان اشتباهاتش را مرور می‌کنید. تلاش کنید او را ببخشید و زمان جبران اشتباهش را به او بدهید.

شما بگویید

هرآنچه ملزوم می بود درمورد فریب در رابطه بدانید، در این مقاله گفتیم. شما چه نظری در این باره دارید؟ تابه‌حال در رابطه فریب خورده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

دو نفر نشسته روی مبل در حالت ناراحت

رابطه موقعیتی چیست؟ نشانه‌ها و پیامدهای رابطه بدون ضمانت


رابطه موقعیتی (situationship) نوعی رابطه عاطفی بدون ضمانت است. گرچه تعداد بسیاری از افراد با بودن در رابطه بی‌ضمانت دچار اضطراب و سردرگمی خواهد شد، برخی خواهان برقراری این نوع رابطه‌اند. در این مقاله، درمورد نشانه‌ها و پیامدهای رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت می‌گوییم. با ما همراه باشید.

رابطه موقعیتی چیست؟

رابطه بدون ضمانت یا موقعیتی تعریف مشخصی ندارد و امکان پذیر افراد گوناگون برداشت‌ها و اهداف متغیری از واردشدن به این رابطه داشته باشند. گرچه امکان پذیر افراد در هر سنی خواهان برقراری رابطه بدون ضمانت باشند، زیاد تر جوانانی خواهان آن‌اند که بلوغ عاطفی و ذهنی ملزوم برای گذر از پیچیدگی‌های رابطه عاطفی را ندارند. طبق معمول افرادی که در رابطه موقعیتی می باشند، شناختی از خواسته‌های یکدیگر ندارد و خود را ملزم به پایبندی به قواعد خاصی نمی‌دانند.

امکان پذیر فکر کنید رابطه موقعیتی همان رابطه‌ای است که افراد فقط برای رابطه جنسی در کنار هم‌اند و بقیه اوقات خبری از هم ندارند، اما این دو با هم متفاوت‌اند. در رابطه‌ای که فقط برای ارضای میل جنسی شکل می‌گیرد، سکس با اهمیت ترین و تعیین‌کننده‌ترین معیار است اما رابطه موقعیتی این‌طور نیست.

مثالهایی از رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی امکان پذیر شکل‌های مختلفی داشته باشد. امکان پذیر ۲ نفر با هم زمان بگذرانند اما به اصول رابطه عاطفی مقید نباشند. حتی امکان پذیر صمیمیت فیزیکی و رابطه جنسی هم داشته باشند، ولی خود را متعهد به حدومرزهای رابطه ندانند. این افراد اعتقاد دارند از مسئولیت متعهدبودن و اغاز رابطه عاطفی برنمی‌آیند و زیاد تر افرادی خواهان این نوع رابطه‌اند که در حال گذر از دوره‌ای استرس‌زا همانند طلاق یا آخر رابطه عاطفی می باشند و نمی‌خواهند مجدد زیر بار رابطه متعهدانه بروند.

نشانه‌های رابطه بدون ضمانت

روابط موقعیتی هیچ حدومرز مشخصی ندارند. ۲ شریک این رابطه طبق معمول به‌جستوجو صمیمیت عاطفی و فیزیکی و زمان‌گذراندن با هم‌اند، اما این ربط را نوعی رابطه جدی و حدومرزدار نمی‌دانند. در این تکه از مقاله نشانه‌های رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت را با هم مرور می‌کنیم.

۱. هیچ برچسب خاصی به رابطه نمی‌زنند

طبق معمول افرادی که نمی توانند در رابطه متعهد بمانند و از وابستگی و حدومرزهای معمول رابطه عاطفی فراری‌اند، ترجیح خواهند داد رابطه‌شان را در حد معمولی نگه دارند. رابطه بین این ۲ نفر هیچ تعریف مشخصی ندارد و از هم انتظارات خاصی ندارند.

۲. برنامه‌های بلندمدتی ندارند

شرکای روابط موقعیتی هیچ‌زمان نمی توانند برای چند ماه آینده برنامه‌ریزی کنند، چون به‌نظرشان هر آن امکان پذیر رابطه همه بشود. در روابط موقعیتی هیچ‌زمان روال معمول روابط عاطفی طی نمی‌بشود و طبق معمول مانع ها ریز و درشت مانع از پیشرفت رابطه و دوامش خواهد شد.

۳. هم‌زمان با افراد دیگر ملاقات می‌کنند

ملاقات با افراد دیگر نشانه بی‌قیدوبندی رابطه موقعیتی است. در رابطه متعهدانه شرکای عاطفی به هم وفادارند و خبری از نفرات دیگر نیست، اما در رابطه بدون ضمانت این بی‌قیدی عادی و رایج است. این شرایط امکان پذیر تبدیل سردرگمی در خصوص ماهیت و آینده رابطه بشود.

۴. دوستان یا خانواده یکدیگر را نمی‌شناسند

آشنایی با دوستان نزدیک و خانواده‌ها یکی از با اهمیت ترین مرحله های روابط عاطفی متعهدانه است، اما در رابطه بدون ضمانت خبری از این مرحله مهم نیست. آشنایی با اطرافیان اختصاصی وقتی است که ۲ طرف به هم علاقه‌مند و خواهان رابطه طویل و بادوام‌اند، در حالی که در رابطه موقعیتی این طور نیست. در روابط بدون ضمانت افراد تمایل دارند حریم خصوصی‌شان را نگه داری کنند و فرد روبه رو را در جریان خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌شان قرار ندهند.

۵. ناسازگارند

ناسازگاری ویژگی بارز روابط بدون ضمانت است. بی‌ثباتی رایج‌ترین اتفاق این‌گونه روابط است؛ یعنی امکان پذیر یکی از ۲ شریک عاطفی چند روز گرم و صمیمی باشد و سپس یک دفعه گوشه‌گیر و بی‌دقت بشود. در رابطه بدون ضمانت خبری از ارامش عاطفی نیست، می‌دانید چرا؟ چون ارامش نشانه ضمانت و صمیمیت است، هنگامی رابطه فاقد ضمانت و صمیمیت است، بدیهی است که ارامش و سازگاری هم نداشته باشد.

۶. احساساتشان ناپایدار است

ناپایداری احساسی در رابطه بدون ضمانت زیاد رایج و طبیعی است. ۲ طرف این رابطه هیچ‌زمان نمی توانند از احساسات فرد روبه رو یقین باشند و نمی‌دانند حس فرد روبه رو را واقعی برداشت کنند یا آن را پای رابطه جنسی و صمیمیت فیزیکی بگذارند.

۷. دقت و مراقبت همیشگی نیست

انتظار دقت یکی از با اهمیت ترین خواسته‌های افراد از روابط عاطفی متعهدانه محسوب می‌بشود. در رابطه موقعیتی طبق معمول شرکای عاطفی آن‌قدر که باید به هم دقت نمی‌کنند؛ به عبارت بهتر برتری یکدیگر نیستند. امکان پذیر این افراد از باهم‌بودن زیاد لذت ببرند، اما نمی توانند به دوام این لحظات امیدی داشته باشند.

مزایا و معایب رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی هم همانند همه روابط مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مناسب‌بودن یا نبودن این نوع رابطه به زندگی شخصی، ویژگی‌های اخلاقی و اهداف هر فرد بستگی دارد. در حالی که امکان پذیر رابطه موقعیتی برای فردی صدمه‌زا و اضطراب‌آور باشد، احتمالا برای فردی در شرایط متفاوت بهترین تصمیم باشد.

مزایای رابطه بدون ضمانت

امکان پذیر از دیدن این گفتن شگفتی کرده باشید، اما این رابطه همیشه هم بد و صدمه‌زننده نیست. بعضی اوقات امکان پذیر فرد آمادگی یا علاقه اغاز رابطه متعهدانه و طویل‌زمان را نداشته باشد و با اغاز این رابطه بدون نیاز به نگه داری قیدوبندهای گوناگون، صمیمیت عاطفی و فیزیکی دلخواهش را دریافت می‌کند. این رابطه امکان پذیر برای افرادی که مشاغل سخت و سبک زندگی پرمشغله‌ای دارند، ایدئال باشد.

معایب رابطه بدون ضمانت

بی‌ثباتی عاطفی و ابهام ناشی از رابطه موقعیتی زیاد استرس‌زاست و امکان پذیر اضطراب فرد را افزایش دهد، به‌خصوص اگر فرد از حس فرد روبه رو یقین نباشد. فقدان مرزهای اشکار نیز امکان پذیر تشکیل مطمعن و برقراری ربط عاطفی قوی را چالش‌برانگیز کند. در موقعیتی که یکی از شرکای عاطفی زیاد تر از فرد دیگر به رابطه بدون ضمانت اهمیت بدهد، امکان پذیر زیاد سریع از این ناپایداری شرایط خسته بشود و حس تنهایی، ناامنی و طردشدن تاثییر مخربی بر سلامت روانش بگذارد.

اثرات رابطه بدون ضمانت بر سلامت روان

بی‌ثباتی و بی‌قیدی رابطه موقعیتی عامل ابراز مشکلاتی همانند افسردگی و اضطراب است. در این رابطه فرد امکان پذیر مدام به‌جستوجو پیداکردن و رفع‌کردن نقص‌هایش باشد و اعتمادبه‌نفسش را از دست بدهد و حس ارزشمندی او به‌کل نابود بشود. این فرد امکان پذیر مدام حس کند لایق هیچ رابطه یا عشقی نیست و همه اینها تبدیل افت عزت‌نفس او بشود. به این علت است که بعضی اوقات از رابطه بدوت ضمانت به‌گفتن «رابطه سمی» یاد می‌بشود.

آیا امکان پذیر رابطه موقعیتی به رابطه عاطفی ایدئال تبدیل بشود؟

اگر دو طرف مایل به جدی‌کردن رابطه باشد، بله قطعا این رابطه به رابطه‌ای متعهدانه تبدیل خواهد شد. بعضی اوقات در رابطه موقعیتی شرایطی تشکیل می‌بشود که یکی از شرکای عاطفی حس می‌کند برای ربط عاطفی عمیق‌تر آماده است یا امکان پذیر بخواهد رابطه‌ای پایدار و طویل‌زمان با فرد روبه رو برقرار کند. در این شرایط باید احساسش را با فرد روبه رو در بین بگذارد و اگر هر ۲ موافق باشند، برای تحول ماهیت رابطه و بهترکردن شرایط تلاش کنند. با اهمیت ترین مسئله این است که ۲ طرف انتظارات مشخصی داشته باشند؛ داشتن انتظارات شفاف از ابراز سوءتفاهم و جریحه‌دارشدن احساسات پیشگیری می‌کند.

نکات مهم درمورد رابطه بدون ضمانت

اگر در رابطه بدون تعهدید، این نکات را مراعات کنید:

  • انتظارات‌تان را صریح گفتن کنید: اشکار‌کردن انتظارات دوطرفه گمان صدمه روحی ناشی از سردرگمی را افت و به هر دو شریک اجازه می‌دهد تا نیازهای خود را برآورده کنند. خبر از انتظارات طرفین علترضایت‌قسمت‌ترشدن رابطه می‌بشود.
  • منفعل نباشید: باید حس کنید که کنترل رابطه را در دست دارید و برای بهترکردن شرایط تلاش کنید.
  • حدومرز تعیین کنید: گرچه حدومرز و ضمانت جایی در این نوع رابطه ندارد، تعیین قوانین برای ملاقات با افراد دیگر، مشاجره‌ها را افت می‌دهد و احترام ۲ طرف را نگه داری می‌کند.
  • تعارضات را مدیریت کنید: نحوه برخورد با اختلافات و تعارضات رابطه را اشکار کنید، چون مسائل حل‌نشده امکان پذیر همانند بمب منفجر شوند و همه چیز را نابود کنند.

چه وقتی باید رابطه بدون ضمانت را همه کنیم؟

گرچه آخر‌دادن به هر رابطه‌ای سخت است، در این شرایط بهتر است رابطه موقعیتی همه بشود:

  • سردرگمی و استرس رابطه زیاد تر از خوشی‌ها و لحظات خوب باشد؛
  • یکی از طرفین خواهان رابطه طویل‌زمان است و فرد دیگر موافق نیست؛
  • یکی از طرفین از رابطه راضی است اما فرد روبه رو خواسته‌های بیشتری دارد؛
  • یکی از شرکای عاطفی یا هر دو آنها خواسته‌های متغیری از رابطه‌شان دارند.

کلام پایانی

فرقی نمی‌کند در رابطه طویل مدت هستید یا موقعیتی؛ در هر نوع رابطه، سلامت روان و رفاه خود را در برتری قرار دهید. صادق‌بودن با خود و شریک عاطفی‌تان درمورد انتظارات و نیازهایتان ضمانت‌کننده سلامت و دوام رابطه است. اگر فهمید شدید که به‌خاطر بودن در رابطه جاری دچار اضطراب، افسردگی یا دیگر چالش‌های عاطفی مرتبط با رابطه شدیده‌اید، بهتر است با روان‌شناس سخن بگویید کنید و هرچه سریع تر رابطه را همه کنید.

شما بگویید

تابه‌حال در رابطه بدون ضمانت بوده‌اید؟ چه توانایی یا نظری درمورد این‌طور رابطه‌ها دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

سازش در ازدواج - بهبود روابط بین فردی

سازش در ازدواج؛ کجا و چطور باید کوتاه بیاییم؟


احتمالا شما هم بارها شنیده‌اید که می‌گویند اصل اساسی در ازدواج موفق تفاهم یا سازش است؛ چیزی‌ که باعث می‌شود زوجین تفاوت‌های یکدیگر را درک کنند. این حرف تا حدی درست است، زیرا هیچ دو نفری پیدا نمی‌شوند که در همه جوانب زندگی هم‌فکر باشند و هیچ اختلاف‌نظری بین آنها پیش نیاید. بنابراین سازش حل اختلافات را برای زوجین راحت‌تر می‌کند. حال سؤال این است که برای اجتناب از بروز اختلاف قرار است همیشه و تحت هر شرایطی کوتاه بیاییم؟ آیا سازش همیشه و در همه‌ حال راه‌حل مناسبی است؟ در این مقاله ابتدا درباره معنای سازش، اهمیت آن در ازدواج و چگونگی دستیابی به آن صحبت می‌کنیم و سپس خواهیم دید کجا و چطور باید کوتاه بیاییم و چه زمان‌هایی نباید حتی به سازش فکر کنیم.

معنای واقعی سازش در ازدواج

همه ما انسان‌ها با هم متفاوتیم. هرگز نمی‌توانیم کسی را پیدا کنیم که ارزش‌ها، ترجیحات و عاداتش کاملا مشابه خودمان باشد و هیچ نقطه کوچکی وجود نداشته باشد که درباره آن اختلاف پیدا کنیم. مثلا ممکن است بارها سر تماشای برنامه تلویزیون، محل گذراندن تعطیلات، رنگ دیوار آشپزخانه و مواردی از این دست با هم بحث کنیم. شاید بگویید اگر این‌طور است، پس هیچ ازدواجی کامل و بی‌نقص نیست. مسئله این است که اصلا چرا باید ازدواج کامل باشد؟ این تفاوت‌ها زندگی زناشویی را از یکنواختی خارج می‌کنند. کافی است گاهی با هم سازش کنیم و یکی از طرفین کوتاه بیاید تا این تفاوت‌های کوچک به درگیری ختم نشوند.

سازش به‌معنای تأیید احساسات، نیازها، خواسته‌ها و تمایلات شریک‌زندگی‌مان است. نشانه احترام‌قائل‌شدن برای اوست. با این کار به او می‌گوییم: «نیازهایت برای من مهم است و دیدگاهت ارزشمند، حتی اگر با دیدگاه من متفاوت باشد.»

۵ دلیل اهمیت سازش در ازدواج

سازش در رابطه عاطفی اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر قرار باشد هریک از ما همیشه راه خودش را برود و حرف خودش را به کرسی بنشاند، اصلا چرا ازدواج کنیم؟ ازدواج به‌معنای «ما» شدن ضمنِ حفظ هویت فردی است. بنابراین سازش در ازدواج به ما اطمینان می‌دهد هر دو نظرات یکدیگر را می‌شنویم و راه‌حلی سودمند پیدا می‌کنیم تا به‌قول معروف، نه سیخ بسوزد و نه کباب!

۱. راحت‌تر پیداکردن حد وسط

سازش در ازدواج به‌معنای یافتن حد وسط در یک مسئله است. در کارهایی که شیوه انجام آنها برای ما و همسرمان متفاوت است، سازش برای پیداکردن راهی که هر دوی ما را راضی نگه دارد، مفید خواهد بود.

۲. داشتن ذهنی باز و منعطف

سازش در ازدواج تأثیر مثبتی بر روابط بین فردی دارد. با سازش می‌توانیم ذهن باز و انعطاف‌پذیری داشته باشیم و یاد بگیریم چطور دیدگاه‌های طرف مقابل را هم در نظر بگیریم. با این کار بینشی عمیق به خواسته‌های یکدیگر پیدا می‌کنیم.

۳. ایجاد تغییرات مثبت در زندگی

به‌کمک سازش در ازدواج، می‌توانیم به مسائل از زاویه دیگری نگاه کنیم. وقتی خودمان را ملزم می‌کنیم که نظرات متفاوت دیگری را بپذیریم، این کار کم‌کم به‌ نوعی عادت تبدیل می‌شود و در سایر جوانب زندگی‌مان هم تغییرات مثبتی ایجاد می‌کند.

۴. بهبود روابط بین‌فردی

سازش باعث می‌شود روابط صمیمانه‌تری داشته باشید.

ارتباط رکن بسیار مهمی از ازدواج است. سازش در ازدواج به بهبود روابط بین ما و همسرمان کمک می‌کند. مثلا وقتی به چیزی که او دوست دارد انجام دهد تمایل نشان می‌دهیم و در عین‌ حال مرزهای سالمی برای خودمان ترسیم می‌کنیم، ناخودآگاه به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شویم.

۵. رهاکردن کنترلگری

کنترلگری بیش‌ازحد بلای جان ازدواج است. رابطه بسیاری از زوجین به‌دلیل شخصیت کنترلگر شریک عاطفی تیره‌وتار می‌شود. هنگامی‌ که سازش می‌کنیم، ازدواجمان را در اولویت قرار می‌دهیم و کنترل‌کردن همه‌چیز را رها می‌کنیم. البته مدیریت و سازمان‌دهی بعضی مسائل در ازدواج ضروری است، اما کنترل بیش‌ازحد همه‌چیز اصلا ضرورت ندارد.

سازش؛ نشانه روابط سالم

سازش ابزار مهمی در روابط است، زیرا به حل تعارضات کمک می‌کند. اگر قادر به سازش نباشیم و اصرار داشته باشیم که همه کارها را فقط به‌روش خودمان انجام دهیم، احتمالا دیر یا زود درگیری‌های مکرر صمیمیت ما را از بین خواهد برد.

نشانه رابطه سالم این نیست که درباره همه‌چیز با شریک‌ زندگی‌مان از قبل توافق داشته باشیم؛ رابطه‌ای سالم است که اگر هم جایی اختلاف پیش می‌آید، بتوانیم به توافق برسیم و اختلافات خود را با احترام متقابل حل کنیم. در واقع تمرین سازش به ما می‌آموزد که دیدگاه یا خواسته ما فقط یک‌ طرف معادله ازدواج است و در طرف دیگر، دیدگاه و خواسته شریک‌زندگی‌مان قرار دارد.

نحوه سازش‌کردن در ازدواج

حال به این پرسش می‌رسیم که اصلا سازش‌کردن چگونه است؟ چطور باید شروع کنیم و چه چیزهایی باید بگوییم؟ برای سازش در ازدواج، کارهایی را انجام دهید که در ادامه گفته‌ایم.

۱. محترمانه گفت‌وگو کنید

اولین گام برای سازش گفت‌وگوی محترمانه است. هریک از شما باید احساسات و دیدگاه خود را بیان کنید و سپس به دیگری فرصت دهید او هم همین‌ کار را انجام دهد. نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید.

از واژه «من» برای برقراری ارتباط کامل با همسرتان استفاده کنید و به او بگویید که در رابطه خود چه می‌خواهید و چه نیازهایی دارید. مثال‌های زیر را ببینید:

  • من می‌خواهم در این شهر زندگی کنم، زیرا به محل کار من نزدیک‌تر است.
  • من می‌خواهم بچه‌دار شوم، زیرا آماده‌ام و از نظر مالی به ثبات رسیده‌ایم.
  • من می‌خواهم بچه داشته باشم، زیرا سن بیولوژیکی بدنم دارد بالا می‌رود.

آنچه بسیار مهم است این است که فقط خواسته‌هایتان را مطرح کنید و درباره خواسته‌ها و نیازهای همسرتان هیچ فرضیه‌ای نسازید. بعدا او هم صحبت خواهد کرد.

۲. احساسات یکدیگر را تأیید کنید

گفتیم نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید، اما باید چیزی را که از همسرتان می‌شنوید تصدیق کنید. حتی اگر با او درباره چیزی موافق نیستید، ولی آن چیز برای او اهمیت دارد، تأیید کنید که دارید به حرف‌هایش گوش می‌دهید.

سعی کنید چیزی را که همسرتان می‌گوید با جملات کوتاه تکرار کنید که یعنی درک می‌کنید. هنگام تأیید احساسات این کار را بدون نیش‌وکنایه‌زدن انجام دهید. لحنتان باید ثابت و آرامش‌بخش باشد. شما و همسرتان در حال گفت‌وگو هستید نه دعوا.

۳. مایل به بده‌بستان باشید

انعطاف‌پذیری و تمایل به بده‌بستان در سازش بسیار مهم است. خود را جای همسرتان بگذارید. سعی کنید واقعا همسرتان را درک کنید، هرچند بسیار سخت باشد. به‌ویژه زمانی‌که نیازها و خواسته‌های شما باعث می‌شود یک‌طرفه قضاوت کنید، مدتی از کالبد خود خارج شوید و احساسات و نظرات همسرتان را در نظر بگیرید.

اگر همه‌چیز فقط به دلخواه شما باشد، رابطه سالم و شادی بین شما و همسرتان ایجاد نمی‌شود.

۴. با هم دنبال راه‌‌حل باشید

سعی کنید با هم راه‌حلی پیدا کنید. شما مجرد نیستید، بنابراین همه گزینه‌ها را با هم بررسی کنید نه فردی. درباره نقاط مثبت و منفی مشکلی که دارید صحبت کنید و گزینه‌ای را انتخاب کنید که برای هر دوی شما بهتر باشد. ممکن است برخی کارها به روش شما بهتر انجام شوند و برخی کارها به روش او. حتی ممکن است روش سومی را پیدا کنید که از روش هر دوی شما بهتر است.

۵. سازش را با محبت ادغام کنید

به یاد داشته باشید سازش حرکتی محبت‌آمیز است و قرار نیست کسی این وسط تحقیر یا قربانی شود. بنابراین آن را با محبت انجام دهید نه با غیظ و غرض. اگر بگویید: «باشه بابا، هر غلطی می‌خوای بکن»، این رفتار حتی ذره‌ای به سازش شباهت ندارد. این به‌معنای آن است که «من به‌رغم میل باطنی‌ام کوتاه آمدم و ته‌ دلم ناراضی‌ام و به‌موقع تلافی خواهم کرد». این کار شما را از هم دور می‌کند.

۶. زمان‌هایی که همسرتان کوتاه می‌آید، از او قدردانی کنید

هر بار یکی از شما سازش می‌کند، طرف مقابل می‌تواند با قدردانی و سپاسگزاری راه را برای سازش‌های بیشتر و عمیق‌تر باز نگه دارد.

۷. قبل از هر واکنشی مکث کنید

سازش در ازدواج - قبل از واکنش مکث کنید
اگر عصبانی هستید، مکث کنید و واکنش نشان ندهید. بعد از آرام‌شدن به توافق برسید.

اگر چیزی مطابق میل شما پیش نمی‌رود و عصبانی یا ناراحتید، احتمالا به توافق نخواهید رسید. در این وضعیت، هر واکنشی ممکن است اوضاع را وخیم‌تر کند. بنابراین مدت کوتاهی مکث کنید و واکنش نشان ندهید. کمی بعد که آرام‌تر شدید، می‌توانید دوباره صحبت کنید و این بار سازش راحت‌تر خواهد بود.

۸. از زوج‌درمانگر کمک بگیرید

اگر در زمان تعارض به‌هیچ‌وجه نمی‌توانید با یکدیگر سازش کنید، از زوج‌درمانگر کمک بگیرید. او می‌تواند تکنیک‌هایی را به شما آموزش دهد که به‌کمک آنها راه‌های سازش با یکدیگر را پیدا کنید.

۹. منصف باشید

اگر همیشه همسرتان کوتاه می‌آید، انصاف داشته باشید. بالاخره زمانی خواهد رسید که از کوتاه‌آمدن یک‌طرفه خسته شود. برای اینکه به آنجا نرسید، گاهی هم شما سازش کنید. هر تصمیمی که می‌گیرید، از خود بپرسید آیا عادلانه است که شریک‌ زندگی‌تان را وادار به انجام آن کنید یا نه.

۱۰. حد وسط را پیدا کنید

گفتیم سازش به‌معنای یافتن حد وسط است. در هر موقعیتی، ابتدا ببینید چه چیزهایی برای شما غیرقابل‌مذاکره‌اند و از شریک‌ زندگی خود نیز بخواهید همین کار را انجام دهد. حتی می‌توانید آنها را بنویسید. سپس درباره چیزهایی که می‌توانید درباره آنها سازش کنید هم بنویسید. خواهید دید که حد وسط بین آنها پیدا می‌شود.

اگر چیزی وجود دارد که نه شما درباره آن کوتاه می‌آیید و نه او، درباره آن صحبت کنید. شاید بهتر باشد این‌طور حلش کنید: «یک‌ بار به روش من انجامش می‌دهیم، دفعه بعد به روش تو».

۱۱. گاهی اوقات روش یکدیگر را امتحان کنید

گاهی اوقات چون نمی‌توانیم دیدگاه همسرمان را به‌وضوح درک کنیم، از دیدگاه خودمان کوتاه نمی‌آییم. در چنین شرایطی، روش یکدیگر را امتحان کنید حتی اگر به‌مدت یک‌ روز یا یک‌ هفته باشد. مثلا ممکن است با همسرتان سر رفتن به محیط تفریحی موردعلاقه او موافق نباشید. می‌توانید یک‌ بار آنجا را امتحان کنید شاید از آنجا خوشتان بیاید. اگر این‌طور نبود، راه‌حل دیگری پیدا می‌کنید.

۱۲. به تخصص یکدیگر اعتماد کنید

گاهی درباره چیزی‌ که یکی از طرفین درباره آن تخصص دارد به او اعتماد کنید. مثلا شما آشپز خوبی هستید، پس همسرتان می‌تواند درباره غذا به شما اعتماد کند. از سوی دیگر، اگر همسرتان به مشکلات خودرو واقف است، اگر جایی اختلاف پیش آمد، کار را به او بسپارید.

چه زمانی باید و چه زمانی نباید کوتاه بیاییم؟

سازش در ازدواج کمی بحث‌برانگیز و مبهم است. برخی افراد با آن مخالف‌اند و استدلال می‌کنند که سازش در ازدواج باعث می‌شود هرچه شریک زندگی‌مان می‌گوید، بگوییم چشم. این نادرست است، زیرا قرار نیست سازش یک‌طرفه باشد. از سوی دیگر، سازش اصلا به‌معنای آن نیست که همیشه و در هر شرایطی باید کوتاه بیاییم. در این بخش، درباره مواردی که باید سازش کنیم و مواردی که سازش در آنها معنایی ندارد صحبت می‌کنیم. ازآنجاکه گاهی اوقات تشخیص این موارد دشوار است، با مثال آنها را روشن خواهیم کرد.

چه مواقعی باید سازش کنیم؟

مواردی‌ که سازش به‌راحتی از ایجاد تعارض جلوگیری می‌کند و باعث رضایت ما و همسرمان می‌شود، آنهایی هستند که با هویت فردی و ارزش‌های ما کاری ندارند. در ادامه، چند نمونه از این موقعیت‌ها را مطرح کرده‌ایم.

۱. برنامه‌ریزی برای بیرون‌رفتن

سازش در ازدواج - مواقع بیرون رفتن
+ عزیزم، من که گفتم اینجا غذای گیاهی نداره. تو بخوری من نگاهت کنم؟
ـ این دفعه رو کوتاه بیا، دفعه بعد می‌ریم هرجا تو خواستی!

وقتی با هم برای بیرون‌رفتن برنامه‌ریزی می‌کنید، باید ترجیحات هر دو طرف را ملاک قرار دهید. در این موارد، سازش عادلانه است. مثلا اگر به تعطیلات ساحلی علاقه دارید اما همسرتان کوهستان را ترجیح می‌دهد، می‌توانید مکانی را انتخاب کنید که هر دو را داشته باشد.

اگر همسرتان گیاه‌خوار است و رستوران موردعلاقه شما غذاهای گیاه‌خواران را سرو نمی‌کند، باید سازش کنید و به رستورانی بروید که غذاهای موردعلاقه او را هم ارائه دهد. در غیر این صورت، باید تنها غذا بخورید و او بنشیند و نگاهتان کند. بعید است حاضر به چنین کاری باشید.

۲. ابراز عشق با زبان متفاوت

گاهی اوقات زوج‌ها زبان عشق متفاوتی دارند. یادگیری صحبت‌کردن به زبان عشق طرف مقابل باعث می‌شود علاقه و محبت ما را احساس کند، حتی اگر این روش ترجیحی ما نباشد. مثلا فرض کنیم شما ترجیح می‌دهید عشقتان را کلامی ابراز کنید و همسرتان تمایل دارد آن را فیزیکی ابراز کند. اگر گاهی کوتاه بیایید و فیزیکی به او محبت کنید، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. در این صورت او هم گاهی به ابراز عشق زبانی بسنده خواهد کرد تا شما را خوشحال کند. در چنین شرایطی، هریک از ما متوجه می‌شویم که طرف مقابل حاضر است به‌خاطر او از تمایلات خود بگذرد (این تمایلات ارتباطی با هویت فردی ندارند و می‌شود گاهی تغییر کنند).

۳. تقسیم کارهای خانه

این چیزی است که اغلب اوقات زوج‌ها با آن مشکل دارند. برای نحوه تقسیم کارهای خانه باید با هم مذاکره کنید. مثلا بیرون‌گذاشتن زباله را بر عهده همسرتان بگذارید و ظرف‌ها را شما بشویید. این کار را به‌جای اینکه به حالت وظیفه به او تحمیل کنید، به‌زبان سازش بگویید: «وقتی بعد از شام من در حال شستن ظرف‌ها هستم، تو زباله‌ها را بیرون بگذار».

۴. وقت‌گذراندن با هم

گاهی اوقات ممکن است ترجیح ما برای تعطیلات آخر هفته با هم متفاوت باشد. مثلا ممکن است ترجیح بدهید تعطیلات آخر هفته خود را به انجام فعالیت‌های خارج از منزل بگذرانید و همسرتان تمایل داشته باشد در این روزها با دوستان و خانواده وقت بگذراند. تعطیلات ۲ روز است؛ می‌توانید مثلا پنج‌شنبه را به دویدن یا پیاده‌روی اختصاص بدهید و جمعه به دیدار خانواده بروید.

حال چطور در یک‌ روز به هر دو خانواده برسیم؟ این دیگر بستگی به مذاکره دارد. می‌توانید جمعه این هفته به خانواده خودتان سر بزنید و جمعه هفته بعد به خانواده او؛ یا مثلا ناهار پیش خانواده خودتان باشید و شام را با خانواده او بخورید. در هر صورت باید به توافق برسید.

به همین روش می‌توانیم تقریبا در هر جنبه از زندگی، از جمله مدیریت امور مالی، تربیت فرزندان، شرکت در فعالیت‌های مشترک، حمایت از مشاغل و اهداف یکدیگر و هرچیزی که به باورها یا ارزش‌های اصلی یکی از طرفین خدشه وارد نمی‌کند، سازش کنیم.

چه زمانی نباید سازش کنیم؟

موارد مهمی هم وجود دارند که سازش درباره آنها معنا ندارد. در چنین شرایطی باید به راه‌حل‌های دیگری متوسل شوید و اختلاف را حل کنید.

۱. به‌خطرافتادن ارزش‌ها و باورهای فردی

اگر قرار است سازش ارزش‌ها و باورهای اصلی شما را از بین ببرد، فایده‌ای ندارد. مثلا اگر اختلافتان سر تماشاکردن فیلم است، سازش‌کردن خیلی راحت این مشکل را حل می‌کند. درباره مسائل مهم‌تر چطور؟ فرض کنیم برخی از رفتارها در آمیزش جنسی برای شما خوشایند نیست و با باورهای شما منافات دارد. آیا باید سازش کنید؟ مسلما خیر. فراموش نکنید این موارد مهم قبل از ازدواج باید مطرح می‌شدند.

۲. نقض‌کردن مرزهای یکدیگر

سازش در ازدواج - هنگام نقض مرزهایتان کوتاه نیایید
اگر مرزهای شما را زیر پا می‌گذارد، سازش نکنید.

یادتان باشد هر کسی حدومرزهایی دارد و هیچ‌کس، حتی همسر، نباید از آنها عبور کند. سازش هرگز در جایی که مرزها نقض شوند، معنا ندارد. مثلا اگر چیزی که می‌خواهد شما را تحت‌فشار قرار می‌دهد یا به شما آسیب می‌زند، سازش نکنید. امنیت ذهنی، جسمی و عاطفی شما حرف اول را می‌زند و نباید درباره آن کوتاه بیایید.

۳. یک‌طرفه‌شدن سازش

رابطه‌ای که در آن همیشه یک‌ نفر سازش می‌کند، ناسالم است. قرار نیست فقط شما کوتاه بیایید. اگر متوجه شدید در هر موقعیتی، حتی در موارد کوچکی که گفتیم سازش درباره آنها ضروری است، فقط شما هستید که سازش می‌کنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که دیگر کوتاه نیایید.

۴. ازدست‌رفتن هویت فردی

سازش هرگز نباید به‌قیمت ازدست‌رفتن هویت فردی شما صورت گیرد. هویت فردی شما بخشی از وجود شماست و همان چیزی است که باعث شد همسرتان در وهله اول عاشق شما شود. بنابراین اگر بعد از ازدواج می‌خواهد این هویت را از شما بگیرد، سازش نکنید.

۵. موارد مربوط به خانواده شما

احتمالا ضرب‌المثل «اعضای خانواده حتی اگر همدیگر را بکشند، استخوان هم را دور نمی‌اندازند» را شنیده‌اید. جز در موارد استثنا، خانواده همیشه در سخت‌ترین روزهای زندگی کنار ما می‌ایستد. بنابراین حتی اگر با خانواده‌تان مشکل داشته باشید، بعید است حاضر باشید خاری به پای آنها برود. در مواردی‌که پای خانواده شما وسط می‌آید، سازش معنا ندارد. البته این زمانی است که همسرتان درباره خانواده شما چیزی ناعادلانه از شما بخواهد. مثلا ممکن است بگوید حق ندارید دیگر پدرتان را ببینید. در چنین مواردی کوتاه نیایید، اما اگر در موردی خانواده شما مقصرند و همسرتان حق دارد، دلیلی برای جانب‌داری از خانواده وجود ندارد.

۶. موارد مربوط به شغل شما

شغل شما یکی دیگر از مواردی است که نباید درباره آن سازش کنید. مثلا اگر همسرتان از شما می‌خواهد شغلتان را به‌خاطر او رها کنید و شما عاشق کارتان هستید، کوتاه نیایید. او قبل از ازدواج می‌دانست شما چه شغلی دارید و باز هم شما را انتخاب کرد. بااین‌حال در این مورد خاص، فراموش نکنید رابطه زناشویی شما به‌اندازه شغلتان مهم است و باید بین آنها تعادل کاملی وجود داشته باشد. اگر همسرتان به این دلیل با شغل شما مشکل پیدا کرده است که تعادل کار و زندگی شما برقرار نیست، باید آن را اصلاح کنید اما اگر غیرمنطقی رفتار می‌کند، سازش نکنید.

۷. موارد مربوط به دوستان شما

گاهی‌ اوقات در عالم دوستی در سال‌های مجردی، ممکن است با دوستانی ارتباط داشته باشیم که سبک زندگی آنها مناسب زندگی خانوادگی نیست. اگر مشکل همسرتان این است، می‌توانید بررسی کنید که آیا خودتان این مسئله را قبول دارید یا نه. در چنین شرایطی سازش ایرادی ندارد؛ می‌توانید فاصله‌تان را با آن دوستان حفظ کنید. در غیر این صورت، اگر دوستانی صمیمی دارید که افراد سالمی هستند، قرار نیست بعد از ازدواج از شما جدا شوند. مگر اینکه مانند مورد شغل، باز هم تعادل بین دوستی و زندگی را فراموش کرده باشید.

اگر موضوع چیزی دیگری است و همسرتان درباره دوستان شما چیزی غیرمنطقی از شما می‌خواهد، نباید کوتاه بیایید. ارتباط دوستانه یکی از نیازهای اصلی تقریبا همه ماست؛ دوستانی که گاهی به حمایت و همدلی آنها نیاز مبرم داریم.

۸. سرگرمی‌ها و علایق شما

سازش در ازدواج - درباره سرگرمی‌های خود کوتاه نیایید
اگر بین سرگرمی و ازدواجتان تعادل برقرار کرده‌اید، همسرتان حق ندارد اعتراض کند

یکی از چیزهای مهمی که اغلب قربانی ازدواج می‌شود، سرگرمی‌ها و علایق شخصی افراد است؛ جدا از کارهایی که با شریک زندگی خود انجام می‌دهند.

شغل، کارهای خانه، وقت‌گذراندن با همسر، خانواده و دوستان و همه امور رایج در ازدواج هرگز نباید باعث شوند سرگرمی‌هایی را که از آنها لذت می‌بریم فراموش کنیم.

مثلا اگر مطالعه سرگرمی موردعلاقه شماست و همسرتان دوست ندارد سرتان در کتاب باشد، به او گوشزد کنید که این سرگرمی شماست و حق ندارد آن را از شما بگیرد. در چنین شرایطی کوتاه نیایید؛ البته مانند موارد قبل، فراموش نکنید که باید تعادل برقرار باشد و سرگرمی‌های شما تمام فعالیت‌های دیگر شما را تحت‌تأثیر قرار نداده باشند.

مثلا اگر همسرتان بعد از روزی پرمشغله به منزل رسیده است و شما حتی سرتان را از روی کتاب بلند نمی‌کنید که به او نگاه کنید، حق دارد اعتراض کند. یا مثلا اگر در حال بازی رایانه‌ای هستید و همسرتان چند بار برای ناهار صدایتان می‌کند و اهمیتی نمی‌دهید، حق دارد ناراحت شود.

بنابراین زمانی سازش بی‌معناست که او به‌دلایل غیرمنطقی یا فقط به این دلیل که سرگرمی‌های شما موردعلاقه او نیستند، وادارتان کند از آنها دست بکشید.

سخن پایانی

در این مقاله درباره سازش در ازدواج و اینکه چه زمانی باید کوتاه بیاییم و چه زمانی نباید سازش کنیم صحبت کردیم. همان‌ طور که دیدیم، در اختلافات معمولی و مشکلات کوچک، ارزش‌قائل‌شدن برای همسرمان و سازش با او به صمیمی‌ترشدن ارتباط بین‌فردی ما می‌انجامد. درحالی‌که مسائل ریشه‌ای و مواردی که به هویت فردی ما و ارزش‌ها و باورهای اصیل ما مربوط می‌شوند، چیزی نیستند که سازش درباره آنها درست باشد. با درنظرگرفتن این موارد می‌توان ازدواج را به رابطه‌ای شیرین و آرامش‌بخش تبدیل کرد.

نظر شما درباره سازش در ازدواج چیست؟ چقدر این موضوع را رعایت می‌کنید و چطور در اختلاف با همسرتان به توافق می‌رسید؟ لطفا دیدگاه‌هایتان را با ما در میان بگذارید.

اگر می‌خواهید دلیل بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه متوجه شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

نشانه‌های زیاده‌روی در وقت گذرانی با همسر

اهمیت وقت‌گذرانی با همسر؛ ۹ پیشنهاد جذاب و ۳ نشانه زیاده‌روی


شاید شما هم شنیده باشید که زوج‌ها را با عبارت «جدانشدنی» توصیف می‌کنند. این عبارت احساسی گرچه بیانگر پیوند مادام‌العمر زناشویی است، در واقعیت محقق نمی‌شود چون ۲ نفر گرچه زن و شوهر یکدیگرند، نمی‌توانند تمام ساعات و زمان‌ها با هم باشند. طرفین باید به نقش‌ها و وظایف اجتماعی خود نیز عمل کنند، درنتیجه باید برای وقت‌گذرانی با هم برنامه‌ریزی کنند. در این مقاله درباره ضرورت وقت‌گذرانی با همسر می‌گوییم، پیشنهادهایی برای این کار ارائه می‌دهیم و نشانه‌های زیادی‌روی در آن را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

ضرورت وقت‌گذرانی با همسر

در شروع رابطه و اوایل ازدواج زوج‌ها زمان زیادی را با هم سپری می‌کنند، اما با گذر زمان و به‌دلیل مشغله‌های زندگی این زمان کمتر می‌شود. به همین دلیل زوج‌ها باید آگاهانه زمانی را برای وقت‌گذرانی با یکدیگر اختصاص دهند. در ادامه، دلایل ضرورت وقت‌گذرانی با همسر را بیان کرده‌ایم.

۱. افزایش صمیمیت

وقت‌گذرانی با همسر به هر دو شما این امکان را می‌دهد که یکدیگر را بهتر بشناسید و به جزئیات شخصیت هم پی ببرید. وقتی مسئله‌ای ناخوشایند پیش بیاید، این شناخت متقابل سبب می‌شود آن را بهتر حل‌وفصل کنید.

۲. تقویت ارتباط

صحبت‌کردن درباره ایده‌ها، افکار و احساسات خود در زمانی که هر دو آزادید، باعث تقویت ارتباط و پیوند عاطفی شما می‌شود.

۳. ایجاد خاطرات زیبا

خاطره زیبا و به‌یادماندنی با همسر یکی از عواملی است که باعث تقویت پیوند شما می‌شود. طبق تحقیقات، زوج‌هایی که خاطرات مثبت خلق می‌‌کنند زندگی زناشویی موفق‌تری دارند. وقت‌گذرانی با همسر و برنامه‌ریزی برای آن یکی از بهترین روش‌ها برای رقم‌زدن خاطرات فراموش‌نشدنی است. با یادآوری این خاطرات در زمان‌های سختی و ناراحتی، می‌توان از آنها به‌عنوان طنابی برای حفظ پیوند استفاده کرد.

۴. افزایش اعتماد متقابل

اگر برای وقت‌گذرانی با همسرتان زمان کافی نگذارید، ممکن است او به این فکر کند که شما حواستان به زندگی مشترک نیست. شاید حتی تصور کند که پای فرد دیگری در میان است. وقت‌گذرانی روشی برای تقویت اعتماد متقابل و نمایش تعهد شما به رابطه است.

۵. کاهش استرس

روزمرگی‌ها و کار به شما استرس می‌دهند. چه چیزی بهتر از وقت‌گذرانی با همسر استرس هر دوی شما را کاهش می‌دهد؟ بر اساس تحقیقات، وقت‌گذرانی با شریک زندگی باعث کاهش هورمون‌های استرس و افزایش هورمون‌های شادی می‌شود.

چقدر باید با همسر وقت گذراند؟

نمی‌توان به این پرسش پاسخ دقیقی داد. اینکه چقدر با یکدیگر وقت می‌گذرانید، بستگی به عواملی مانند زمان کار شما دارد. برخی زوج‌ها باید از والدین مسن خود نیز مراقبت کنند. بنابراین شرایط کار و زندگی هر شخص تعیین‌کننده مدت‌زمان وقت‌گذرانی است. بااین‌حال باید آماده باشید تا گاهی اوقات از کار و زندگی شخصی خود برای وقت‌گذرانی با همسر بزنید. نمی‌توانید همیشه مسائل دیگر را بر این مسئله اولویت دهید.

پیشنهاد‌هایی برای وقت‌گذرانی با همسر

۱. در گردهمایی‌ها شرکت کنید

نیازی نیست در تمام گردهمایی‌ها شرکت کنید. همه‌روزه در شهرها گردهمایی‌ها و نشست‌های عمومی با موضوعات مختلف برگزار می‌شوند. شما می‌توانید با کمک یکدیگر برنامه‌‌‌ای جالب و مفرح را انتخاب و در آن شرکت کنید.

۲. با هم وزش کنید

همه ما باید دست‌کم ۳ روز در هفته را به ورزش‌کردن اختصاص دهیم. همین زمان را می‌توان فرصتی برای وقت‌گذرانی با همسر در نظر گرفت. با هم پیاده‌روی یا در خانه ورزش کنید. وقتی با هم ورزش می‌کنید، انگیزه شما برای ادامه ورزش نیز بیشتر می‌شود.

۳. قرارهای عاشقانه بگذارید

اولین قرارهای عاشقانه را به یاد دارید؟ باز هم می‌توانید به قراری عاشقانه بروید. با هم‌فکری یکدیگر شبی را برای رفتن به رستوران یا مجموعه‌ای تفریحی برگزینید.

۴. با هم به رخت‌خواب بروید

گرچه این کار برای برخی از زوج‌ها که ساعت کاری متغیر دارند دشوار است، اگر می‌توانید ساعت کاری را طوری تنظیم کنید تا برخی شب‌ها هم‌زمان بخوابید. کنار یکدیگر بودن پیش از خوابیدن، دلبستگی و صمیمیت شما به هم را بیشتر می‌کند.

۵. بین کار زمان‌هایی کوتاه برای باهم‌بودن در نظر بگیرید

حتی اگر مشغله شما زیاد باشد، شاید بتوانید زمان‌هایی کوتاه را با هم بگذرانید. مثلا می‌توانید ساعت ناهار را با هم بگذرانید. فقط مطمئن شوید که از قبل همه کارها را انجام داده باشید تا مجبور نشوید هم‌زمان که دنبال همسرتان می‌روید، وظایف کاری را نیز انجام دهید.

۶. با هم فیلم تماشا کنید یا به سینما بروید

تماشای فیلم در خانه یا سینمارفتن یکی دیگر از کارهایی است که می‌توانید با هم انجام دهید. با مشورت هم فیلم‌هایی را که دوست دارید انتخاب کنید. وقتی درباره فیلم‌ با هم بحث کنید، شاید از دانش و نگرش عمیق همسرتان تعجب کنید.

۷. برای رابطه جنسی برنامه‌ریزی کنید

رابطه جنسی بخشی مهم از زندگی زناشویی است. برای رابطه جنسی رضایت‌بخش باید برنامه‌ریزی کنید. خود رابطه جنسی نوعی وقت‌گذرانی با همسرتان است.

۸. با هم فعالیت‌های جدید را امتحان کنید

شاید در فهرست کارها و علایق همسرتان چیزهایی باشند که هنوز فرصت نکرده باشد آنها را امتحان کند. بنابراین فرصت مناسبی است تا شما او را در این تجربه جدید همراهی کنید.

۹. با هم آشپزی کنید

آشپزی با هم یکی از بهترین روش‌ها برای وقت‌گذرانی با همسر است. تقویت همکاری و همدلی و ثبت خاطره‌ای خوشمزه کمترین فایده این کار است.

نشانه‌های وقت‌گذرانی بیش‌ازحد با همسر

زیاده‌روی در وقت‌گذرانی با همسر نیز مانند هر افراط دیگری ممکن است پیامدهایی برای سلامت روان و فردیت شما داشته باشد. این تصور که وقتی ما ازدواج کردیم باید همیشه و در همه حال با شریک زندگی خود کاری را انجام دهیم، غلط است. شما و همسرتان هر دو فردیت و زندگی شخصی خود را نیز دارید. بنابراین نباید در وقت‌گذرانی با یکدیگر به حدی زیاده‌روی کنید که یکی از طرفین دچار مشکل شود.

در ادامه، ۳ نشانه‌ زیادی وقت‌گذراندن با همسر را نوشته‌ایم.

۱. احساس نیاز به تنهابودن

اگر دنبال بهانه‌‌ای برای تنهاشدن می‌گردید، یعنی نیاز دارید که تنها باشید. شاید دلیل چنین احساسی لزوما به طرف مقابلتان مربوط نباشد. به‌هرحال باید به این نیاز توجه کنید و از همسرتان بخواهید که به نیازتان احترام بگذارد.

۲. تحریک‌پذیری

اگر احساس درماندگی، اضطراب و ناخشنودی دارید، شاید وقت آن رسیده است که کمی تنها باشید. تغییرات هورمونی، مشکلات کاری و مسائل مختلف شاید بیش‌ازحد به شما فشار آورده‌اند و دلتان می‌خواهد که مدت کوتاهی به حال خودتان رها شوید. مراقبه، عبادت و سایر فعالیت‌هایی که در تنهایی انجام می‌دهید، باعث می‌شوند این احساسات ناخوشایند را راحت‌تر پشت‌سر بگذارید.

۳. گشتن دنبال فعالیت‌های مجردی

همه ما علاوه‌بر رابطه با همسر، به ارتباط با سایر افراد و گسترش شبکه ارتباطی خود نیاز داریم. ما نمی‌توانیم تمام نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی خود را تنها در ارتباط با یک نفر تأمین کنیم. اگر مدتی است که بیش‌ازحد با همسرمان وقت‌ می‌گذرانیم و خبر از سایر دوستان و آشنایان نداریم، وقت آن رسیده است که مدتی را هم به وقت‌گذرانی با آنها اختصاص دهیم.

چطور بفهمیم نیاز به تنهابودن به معنای مشکلی در رابطه با همسر نیست؟

اینکه بخواهید مدت کوتاهی تنها باشید، لزوما به معنای وجود مشکل در رابطه نیست. در رابطه سالم، دو طرف به فردیت و استقلال هم احترام می‌گذارند و اجازه فعالیت‌های فردی به هم می‌دهند. در عین حال هر دو به رابطه نیز توجه دارند و با یکدیگر نیز وقت می‌گذرانند.

اما اگر نیاز به تنهایی به پرهیز از یکدیگر تبدیل شده باشد، یعنی یک یا هر دو نفر سعی می‌کنند از وقت‌گذرانی با هم فرار کنند و از مسئولیت‌های خود به‌عنوان همسر شانه خالی کنند، این به معنای وجود مشکلی در رابطه است.

تجربه شما چیست؟

شما چگونه با همسرتان وقت‌ می‌گذرانید؟ آیا به غیر از پیشنهادهای ارائه‌شده در مقاله، روش‌های دیگری سراغ دارید؟ به‌نظر شما چطور باید بین وقت‌گذراندن با همسر و زندگی شخصی یا کاری تعادل ایجاد کرد؟



منبع