نحوه رفتارکردن با دوست قلابی

۶ نشانه دوست قلابی و روش برخورد با او


دوست واقعی یکی از ارزشمندترین دارایی‌های انسان‌ است. مطابق پژوهش‌ها، داشتن دوستان واقعی و صمیمی برای سلامت روان ما سودمند است و استرس و اضطرابمان را افت می‌دهد. یقیناً برخی دوستان هم دوستان قلابی‌اند. در این مقاله، نشانه‌های دوستان قلابی و نحوه برخورد با آنها را می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه‌های دوست قلابی

۱. رابطه یک‌طرفه است

طبق معمول رابطه با دوست قلابی نوعی رابطه یک‌طرفه است. دوست قلابی فقط وقتی کنار شما است که به نفعش باشد و به شما نیاز داشته باشد، نه وقتی که شما به بودنش نیاز دارید. او گفت‌وگوهای شما هم فقط درمورد او، زندگی و احوالاتش است و علاقه بسیاری به شنیدن درمورد شما ندارد.

۲. غیرقابل‌مطمعن است

دوست قلابی طبق معمول به قول‌ها و قولهایی که می‌دهد، وفا نمی‌کند و قطعا نمی‌توانید روی او حساب کنید. امکان پذیر این فرد کلامی گفتن کند که کنار شما است، اما موقع عمل‌کردن که برسد، بی‌هوا غیبش می‌زند.

۳. احترام شما را نگه نمی‌دارد

دوست قلابی امکان پذیر پیش رویتان یک‌ جور حرکت کند و پشت‌سرتان از شما بدگویی کند. حتی امکان پذیر سخن‌ها و رازهای شما را پیش دیگران برملا و شایعاتی درمورد شما پخش کند. دوست قلابی شما فردی است که حرمت نگه نمی‌دارد و در وجود دیگران به شما توهین یا شما را تحقیر می‌کند.

۴. حسود است

حسادت یکی دیگر از نشانه‌های دوستان قلابی است. دوستان واقعی از دیدن پیروزی‌های شما خوشحال خواهد شد، اما دوستان قلابی این‌طور نیستند. این افراد از پیروزی‌ها و دستاوردهای شما حس خطر می‌کنند و به‌جای شادشدن و جشن‌گرفتن دستاوردهایتان، امکان پذیر تلاش کنند آنها را کم‌اهمیت نمود دهند.

۵. دوستی شما مشروط است

دوست قلابی تا وقتی کنار شما است که از بودن کنارتان منفعتی عایدش بشود. فرقی نمی‌کند این منفعت چه موقعیت اجتماعی باشد و چه مالی، این فرد به‌محض رسیدن به مقصد نهایی‌اش کم‌کم ارتباطش را با شما قطع می‌کند. دوست قلابی امکان پذیر برای رسیدن به هدفش از بودن کنار شما، هر کاری اعم از دادن حس گناه به شما یا باج‌گیری عاطفی انجام دهد.

۶. حدومرزها را مراعات نمی‌کند

هر فردی برای خودش حریم خصوصی و حدومرزهایی دارد. دوست قلابی حدومرزهای شما را به رسمیت نمی‌شناسد و زیاد زمان‌ها از آنها فراتر می‌رود یا به‌کل آنها را نادیده می‌گیرد. احترام به حریم خصوصی شما برای دوست قلابی‌تان اهمیتی ندارد.

چه عواملی علتخواهد شد افراد دوست قلابی باشند؟

۱. خودمحوری

فرد خودمحور فقط به نیازها و خواسته‌های خودش دقت می‌کند. این فرد دیگران را نردبانی می‌کنند برای رسیدن به اهداف خود بدون این که کمترین توجهی به نیازها و خواسته‌های فرد روبه رو داشته باشند. نوع پرورش این افراد به‌طوری بوده است که همیشه به خودشان بیشتر از هرکس فرد دیگر بها خواهند داد.

۲. ناامنی

مطابق پژوهش‌های محققان، افرادی که عزت‌نفس پایین دارند یا حس بی‌کفایتی می‌کنند، از دوستی قلابی به‌گفتن روشی برای افزایش قیمت خود منفعت گیری می‌کنند. این افراد برای این که حس بهتری داشته باشند، مدام به‌جستوجو دقت و قبول دیگران‌اند.

۳. خودشیفتگی

افراد خودشیفته زیاد تر از دیگران به تشکیل دوستی‌های قلابی علاقه‌مندند. این افراد می‌خواهند با برقراری رابطه‌های قلابی به دیگران فخرفروشی و خودنمایی کنند. برای افراد خودشیفته نیازها و خواسته‌های فرد روبه رو اهمیتی ندارد و زیاد تر به فکر از بین بردن‌کردن نیازها و رسیدن به اهداف خودشان‌اند.

۴. روان‌پریشی

به‌حرف های کارشناسان، افرادی که تمایلات روان‌پریشانه دارند، زیاد تر از دیگران مایل به برقراری روابط قلابی‌اند. روان‌پریشی این افراد با رفتارهایی همانند فقدان همدلی و بی‌توجهی به حقوق و احساسات دیگران اشکار می‌بشود.

۵. صدمه‌های دوران کودکی

ازمایش ها ناگوار و صدمه‌های دوران کودکی بر همه تکه‌های زندگی بزرگ‌سالی تأثیر دارند، حتی بر برقراری ربط دوستانه!

انواع دوست قلابی

  • رفیق نیمه‌راه: افرادی که فقط در اوقات خوشی کنارتان‌اند و با سخت‌شدن شرایط تنهایتان می‌گذارند.
  • زمان‌طلب: افراد زمان‌طلب همیشه به‌جستوجو چیزی می باشند که منفعتی برایشان داشته باشد. هنگامی منفعتشان در دوستی با شما باشد، کنارتان خواهند ماند و وقتی که شما به آنها نیاز داشته باشید، ناپدید خواهند شد.
  • چاپلوس: افراد چاپلوس مدام با توصیف‌های اغراق‌آمیز در حال تحسین‌کردن شما می باشند، اما نیت آنها واقعی نیست. آنها از این طریق می‌خواهند شما را وادار به انجام کارهای مدنظرشان کنند.
  • رقیب: دستاوردهای شما برای رقبایتان تهدید محسوب خواهد شد. آنها با دوستی‌های قلابی می‌خواهند دستاوردهای شما را کم‌اهمیت نمود دهند، کوششهایتان را تضعیف و به نحوی حس برتری کنند.
  • شایعه‌پراکن: این افراد در دنیای شایعه ها زندگی می‌کنند. آنها امکان پذیر با افترا و شایعه‌پراکنی درمورد شما به اعتبار و روابطتان صدمه بزنند.
  • مصرف‌کننده: این افراد از سخاوت و مهربانی شما سوءاستفاده می‌کنند و از منبع های مالی و غیرمالی شما بدون سپاس منفعت می‌برند.
  • جویای اعتبار: جویندگان اعتبار برای تحکیم عزت‌نفس خود به دقت، قبول و تمجید شما نیاز دارند.

دوستی قلابی چه آسیبی به ما می‌زند؟

احساساتی که امکان پذیر درنتیجه داشتن یک دوست قلابی دچارشان شوید، عبارت‌اند از:

  • ناامیدی: طبق معمول وقتی که دوست قلابی‌تان به شما اهمیت ندهد، دچار ناامیدی و ناراحتی خواهید شد.
  • خیانت: هنگامی فهمید شوید دوست‌تان پشت‌سر شما سخن می‌زند، اطلاعات شخصی شما را با دیگران به اشتراک می‌گذارد یا درمورد شما شایعاتی پخش می‌کند، حس ناراحتی و قربانی خیانت‌ شدن خواهید کرد.
  • خشمگینی و رنجش: امکان پذیر از نظرات و اعمال دوستان قلابی‌تان عصبانی یا غمگین شوید.
  • شک به خود: دوستان قلابی امکان پذیر با بی‌اعتبارکردن شما علتشوند به خودتان شک کنید.
  • افت عزت‌نفس: دوستی‌های ساختگی علتخواهد شد حس بی‌ارزشی کنید و بر عزت‌نفس شما تاثییر منفی می‌گذارند.
  • بدبینی: توانایی دوستی قلابی می‌تواند شما را به دیگر روابط بدبین کند. امکان پذیر بیش‌ از حد محتاط شوید و از هراس این که مجدد صدمه ببینید، به‌راحتی به دیگران مطمعن نکنید.

با دوست قلابی چطور حرکت کنیم؟

شناخت دوست قلابی راحت نیست، بااین‌حال دقت به این نکات در ربط با دوست قلابی سودمند است:

  • به غریزه خود مطمعن کنید: به ندای قلبتان گوش کنید. اگر حس می‌کنید مشکلی در رابطه با دوست‌تان وجود دارد، شهود خود را نادیده نگیرید.
  • دوست‌تان را در جریان نیازهایتان قرار دهید: نیازها و خواسته‌هایتان از این رابطه را به‌وضوح برای دوست‌تان بگویید و به او فرصتی بدهید تا ببینید چه مقدار به خواسته‌هایتان بها می‌دهد.
  • درمورد چیزهایی که آزارتان خواهند داد، با دوست‌تان سخن بگویید کنید: اگر مشکلی در رابطه با این فرد دارید و چیزی آزارتان می‌دهد، درمورد‌اش با او سخن بگویید کنید و عکس العمل او را برسی کنید.
  • حدومرز تعیین کنید: حدومرزهایتان را به دوست‌تان تذکر بدهید و بخواهید به آنها پایبند باشد.
  • ربط با او را محدود کنید: اگر دوست قلابی با بی‌احترامی یا توهین به شما ازردهتان کرده است، ارتباطتان را محدود و کم‌کم قطع کنید. نشاط و رفاه خودتان را در برتری قرار دهید.
  • احساسات‌تان را با دوستی واقعی در بین بگذارید: درمورد احساسات‌تان با دوستان قابل‌مطمعن یا اعضای خانواده سخن بگویید کنید. سخن بگویید‌کردن درمورد دغدغه‌های ذهنی و احساسات مقداری از بار سنگین آنها می‌کاهد.
  • خودمراقبتی را تمرین کنید: کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می‌برید. روی چیزهایی تمرکز کنید که به شما حس خوبی به خودتان و زندگی‌تان خواهند داد.
  • روابط با دوستان واقعی را تحکیم کنید: زمان‌تان را با دوستانی بگذرانید که واقعا به شما اهمیت خواهند داد.

چطور دوست واقعی اشکار کنیم؟

عمل های سودمند برای پیداکردن دوست‌ واقعی عبارت‌اند از:

  • خودتان باشید: دوستی‌های واقعی و اصیل مبتنی بر ارتباطات واقعی‌اند. با خودتان صادق باشید و بگذارید دیگران شما را همان‌طوری که هستید، بشناسند.
    به جستوجو افرادی با قیمت‌های شبیه باشید: با افرادی ربط برقرار کنید که قیمت‌ها و باورهایشان شبیه خودتان است.
  • به رابطه‌تان زمان بدهید: اجازه دهید دوستی به‌آرامی شکل بگیرد و روال طبیعی خودش را طی کند. الگوهای رفتاری طبق معمول در طول زمان ظاهر خواهد شد.
  • یقین شوید رابطه‌تان دوطرفه است: دوستی‌های واقعی رابطه‌های دوطرفه‌اند و هر دو طرف به یک اندازه در آن شریک‌اند.
  • کیفیت را بر کمیت برتری دهید: به‌جای تلاش برای داشتن دوستان زیاد، دوستی‌های پایدار و واقعی تشکیل کنید.
  • مواظب زنگ‌های خطر باشید: مواظب زنگ‌های خطری همانند چاپلوسی بیش‌ از حد، پخش شایعه ها و سوءاستفاده مداوم از مهربانی خود باشید.

شما بگویید

به‌نظر شما، دوست قلابی چه نشانه‌های فرد دیگر دارد؟ تابه‌حال در دام این‌گونه دوستی‌ها دچار شده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.



منبع

عذرخواهی کردن برای آرام کردن فرد خشمگین

چگونه فردی عصبانی را آرام کنیم + تکنیک‌هایی برای حفظ آرامش


همه ما گاهی در خانه یا محل کار با افراد عصبانی روبه‌رو می‌شویم. در چنین شرایطی گاهی می‌توان با گفتن جملاتی یا پرت‌کردن حواس فرد او را آرام کنیم. البته همه موقعیت‌ها یکسان نیستند، بنابراین موفقیت هیچ روشی تضمین‌شده نیست. بااین‌حال در صورت هماهنگ‌شدن با شرایط و برقراری ارتباطی درست با فرد می‌توانید او را آرام کنید. در ادامه، نکات و روش‌های مفید برای آرام‌کردن فرد عصبانی را شرح می‌دهیم.

حفظ آرامش

۱. توجه به وضعیت و حال خود

مشاهده عصبانیت و پریشانی فرد دیگر شاید موجب شود که شما نیز احساس او را پیدا کنید. در این شرایط، خودتان باید آرام باشید تا بتوانید فرد عصبانی را آرام کنید. تمام بدن خود را بررسی کنید؛ مثلا توجه کنید که شانه‌های‌تان رها باشند یا نفس عمیق بکشید.

۲. پرهیز از درگیری

وقتی طرف مقابل به‌شدت عصبانی است، عصبانی‌شدن شما فقط اوضاع را بدتر می‌کند. آرامش خود را حفظ کنید تا کار به مشاجره و نزاع ختم نشود. منظور این نیست که کاملا بی‌احساس باشید، ولی اجازه ندهید که احساسات شما نیز مانند فرد عصبانی فوران کند.

یکی از راه‌های پرهیز از درگیری این است که خودپسندی را کنار بگذارید و مسائل را شخصی نکنید. طبیعی است که در برابر فردی خشمگین از خودتان یا اعتبارتان دفاع کنید، ولی باید به یاد داشته باشید که نمی‌توان با افراد بسیار عصبانی (تا زمانی که آرام نشده‌اند) منطقی صحبت کرد.

۳. نداشتن حالت تدافعی

وقتی کسی به‌اندازه‌ای عصبانی است که به‌سختی می‌تواند با لحنی آرام و ملایم حرف بزند، معمولا لحن او به‌راحتی بر شما هم اثر می‌گذارد و حالت تدافعی می‌گیرید. ولی باید بدانید که احتمالا عصبانیت او مربوط به شما نیست. احساسات فرد را از احساسات خود جدا کنید تا بتوانید به او کمک کنید.

۴. ماندن در زمان حال

افراد عصبانی معمولا رویدادها یا صحبت‌هایی از گذشته را مطرح می‌کنند، به‌ویژه اگر بخواهند که شما را نیز عصبانی کنند. با نگه‌داشتن تمرکز آنها روی زمان حال و ارائه راه‌حلی برای مشکل فعلی این تلاش آنها را خنثی کنید. سعی کنید بابت اتفاقات گذشته عصبانی نشوید.

اگر مکالمه شما به‌سمت رویدادهای گذشته منحرف می‌شود، می‌توانید چیزی مانند این را بگویید: «می‌توانیم درباره آن مسئله بعدا صحبت کنیم. به‌نظر من الان باید روی چیزی تمرکز کنیم که تو را ناراحت کرده و برای این مشکل راه‌حلی پیدا کنیم. بهتر است که هربار روی یک موضوع تمرکز کنیم.»

۵. آرام و ساکت بودن

اگر طرف مقابل فریاد می‌کشد یا خشم خود را سر شما خالی می‌کند، بهترین کار این است که آرام بمانید و چیزی نگویید. او مانند دونده‌ای است که با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت می‌دود و برای کاهش سرعت خود به زمان نیاز دارد. یعنی باید بتواند خشم خود را خالی کند و این یعنی نباید حرف‌هایش را قطع کنید. فقط گوش دهید، نه فقط به کلماتی که می‌گوید، بلکه به احساساتی که در پس کلماتش وجود دارد. او می‌خواهد حرف‌هایش را بگوید و این تمام چیزی است که می‌خواهد. اگر صحبت می‌کنید، با صدایی آرام و ملایم حرف بزنید و اگر سکوت می‌کنید حالت چهره خنثی و زبان بدن باز داشته باشید. اگر به خشم فرد عصبانی واکنش نشان ندهید، تسلط بیشتری روی خود خواهید داشت.

البته میان اجازه‌دادن به فرد برای خالی‌کردن خشم و عصبانیت خود و قربانی آزار کلامی بودن تفاوت وجود دارد. اگر طرف مقابل شما را به‌شدت سرزنش می‌کند، با نام‌هایی بد شما را صدا می‌زند یا به‌دلیل چیزی که به شما ربطی ندارد، خشم خود را سر شما خالی می‌کند، می‌توانید جمله‌ای شبیه این جمله را بگویید: «می‌فهمم که ناراحتی و می‌خواهم کمکت کنم، ولی خواهش می‌کنم خشمت را سر من خالی نکن.»

کاهش خشم فرد عصبانی

۱. عذرخواهی‌کردن

اگر کاری انجام داده‌اید که موجب عصبانیت فرد شده است، شاید چیزی که او نیاز دارد عذرخواهی شما باشد. عذرخواهی نشانه ضعف نیست، بلکه نشان می‌دهد به احساسات طرف مقابل اهمیت می‌دهید. خوب فکر کنید؛ آیا کار اشتباهی انجام داده‌اید؟ اگر چنین است، عذرخواهی کنید. گاهی فقط با عذرخواهی شما فرد عصبانی درباره اتفاقی که رخ داده احساس بهتری پیدا می‌کند. ولی اگر کار اشتباهی انجام نداده‌اید، فقط برای آرام‌کردن فرد عصبانی عذرخواهی نکنید.

۲. پرهیز از گفتن «آرام باش»

کسی که بسیار عصبانی است، تحت‌سلطه احساسات خود قرار دارد و به بخش عقلانی مغزش دسترسی ندارد. تلاش برای استدلال‌کردن یا گفتن «آرام باش» یا «منطقی باش» معمولا آتش خشم او را شعله‌ورتر می‌کند و موجب می‌شود که احساس ناتوانی کند.

او نمی‌خواهد این جمله را بشنود، چون نمی‌تواند آرام باشد. سیستم لیمبیک (limbic system) او اختیار مغزش را در دست گرفته است و وقتی کسی در واکنش جنگ یا گریز قرار دارد، فقط روی تهدید موجود تمرکز دارد. گفتن جمله «آرام باش» او را عصبانی‌تر می‌کند، چون پیام ضمنی آن این است: «خشم تو نابجاست و نمی‌توانی آن را مهار کنی.» این به‌معنای تأییدنکردن احساسات اوست.

۳. استفاده از تکنیک‌های خوبِ گوش‌دادن

وقتی افراد احساساتی می‌شوند، دوست دارند که دیگران آنها را درک کنند. به حرف‌هایش گوش دهید، به چشم‌هایش نگاه کنید، درصورت نیاز سر تکان دهید و برای درک بهتر مسئله از او سؤالاتی بپرسید. وقتی فرد صحبت کند و احساس کند که حرف‌هایش شنیده می‌شوند، آرام می‌شود.

البته گاهی افراد عصبانی دوست ندارند که از آنها سؤالی بپرسیم و ممکن است به‌اندازه‌ای عصبانی باشند که باور نکنند کسی واقعا آنها را درک می‌کند. در این شرایط تمام سعی خود را بکنید، ولی اگر فرد در حال‌وهوای صحبت و گفت‌وگوی صمیمانه نیست، او را مجبور نکنید.

۴. تأییدکردن احساسات فرد

گاهی در پس عصبانیت، احساس دیگری مانند آزردگی، خجالت یا غم پنهان شده است. عصبانیت فرد هر دلیلی هم که داشته باشد به حرف‌هایش گوش دهید و احساسات او را تأیید کنید (بدون اینکه لزوما با او موافق باشید). از قضاوت‌کردن فرد عصبانی نیز پرهیز کنید، زیرا ممکن است که قضاوت‌کردن شما در کلمات یا زبان بدنتان به‌صورت تأییدنکردن او نمایان شود.

برای تأیید احساسات طرف مقابل می‌توانید بگویید: «حتما خیلی سخت است» یا «می‌فهمم که چقدر ناراحت شدی». ولی گفتن جملاتی مانند «فراموشش کن» یا «من هم تجربه مشابهی داشتم و از پسش برآمدم» کمکی نمی‌کند.

۵. همدلی

همدلی ممکن است به‌شکل درک دیدگاه یا احساسات دیگران یا احساس ناراحتی به‌دلیل گرفتاری و وضعیت بد آنها باشد. برای ابراز همدلی با فردی که عصبانی است، می‌توانید به او نشان دهید که به حرف‌هایش گوش می‌دهید و می‌فهمید که چه می‌گوید.

برای همدلی با کسی که عصبانی است سعی کنید دلیل عصبانیت او را برایش تکرار کنید، مثلا بگویید: «پس عصبانی هستی چون فکر می‌کنی که باید تمام مسئولیت‌های خانه را به‌تنهایی بر عهده بگیری.» ولی گاهی گفتن جمله «احساس تو را درک می‌کنم» طرف مقابل را عصبانی‌تر می‌کند، زیرا عقیده دارد که هیچ‌کس واقعا نمی‌تواند بفهمد که او چه احساسی دارد.

از کلمات «من» یا «تو» پرهیز کنید، زیرا کانون توجه را متوجه شخص می‌کنند یا موجب خجالت یا پریشانی طرف مقابل می‌شوند. کلی صحبت‌کردن و استفاده از ضمیر سوم‌شخص موجب می‌شود که احساسات خود را در میان بگذارید و با فرد همدردی کنید بدون اینکه در گلایه‌ها و انتقادهای شدید فرد از دیگران با او هم‌صدا شوید.

۶. سبک‌کردن جو با طنز و شوخی

برای فهمیدن اینکه آیا این روش مؤثر است یا نه، باید موقعیت را خوب بشناسید یا شناخت نسبتا خوبی از فرد عصبانی داشته باشید. شوخ‌طبعی می‌تواند با خشم مبارزه کند، زیرا فرایندهای شیمیایی بدن را تغییر می‌دهد. شوخی‌کردن یا اشاره‌کردن به چیزی خنده‌دار در موقعیت و خندیدن هر دوی شما می‌تواند شرایط را تغییر دهد و فرد را آرام کند.

۷. پرسیدن سؤالات نامربوط

پرسیدن سؤالات نامربوط موجب می‌شود که فرد بپرسد: «چی؟» مثلا می‌توانید بپرسید:‌ «برنامه‌ات برای تعطیلات چیست؟» یا «حال مادرت چطور است؟» پرسیدن این سؤالات مکثی جزئی را ایجاد می‌کند، زیرا موجب می‌شود که به پاسخ سؤال شما فکر کند. اگر احساس می‌کنید که او واکنش بدی نشان نخواهد داد، حتی می‌توانید بپرسید: «می‌خواهی یک ساندویچ بخریم؟» وقتی از شدت خشم او می‌کاهید (حتی به‌مدت چند ثانیه) بازگشت به همان نقطه برایش دشوار خواهد بود، زیرا عصبانیت به انرژی نیاز دارد.

۸. پیشنهاد انجام کاری

می‌توانید به فرد عصبانی پیشنهاد بدهید که با هم قدم بزنید یا قهوه‌ بنوشید. شما صحنه را ترک می‌کنید و کار دیگری انجام می‌دهید. گزینه‌های کمی را پیشنهاد دهید (مثلا دو گزینه) تا تصمیم‌گیری برای فرد سخت نباشد و بتواند یکی را انتخاب کند.

مغز همیشه نمی‌تواند چند کار را با هم انجام دهد، ولی وقتی که فعالیتی برای ما آشناست و به تفکر کمی نیاز دارد، مغز ما عملکرد خوبی دارد. البته هر کاری که انجام می‌دهید، فقط راهی برای دورشدن از صحنه است نه راه‌حل نهایی. این کاری است که با انجام آن فرد را از حال‌وهوای خود خارج می‌کنید.

۹. زمان‌دادن به فرد

بعضی از افراد خوش‌صحبت‌اند، ولی بعضی ترجیح می‌دهند که با احساسات خود تنها باشند. اگر صحبت‌کردن موجب عصبانیت بیشتر فرد می‌شود، به‌جای حرف‌زدن به او کمی زمان بدهید. عصبانیت بیشتر افراد پس از دست‌کم ۲۰ دقیقه فروکش می‌کند، ولی بعضی به زمان بیشتری نیاز دارند.

تلاش برای یافتن راه‌حل

۱. کمک به فرد برای بهترکردن اوضاع

اگر دلیل عصبانیت مشکلی حل‌شدنی است، شاید بتوانید به فرد کمک کنید. اگر او به‌اندازه‌ای آرام است که به دلایل و استدلال شما گوش می‌دهد، راه‌حل‌هایی را پیشنهاد دهید و برای طرح‌ریزی برنامه‌ای که شرایط را بهتر می‌کند، به او کمک کنید.

گاهی با فرد عصبانی نمی‌توان منطقی صحبت کرد. موقعیت را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که آیا باید صبر کنید فرد به‌اندازه کافی آرام شود تا به استدلال‌های شما گوش دهد یا نه. از او بخواهید که توضیح دهد چرا عصبانی است. این‌طوری به او کمک می‌کنید که احساسات خود را بهتر درک کند.

۲. تمرکز روی آینده

هنگام درک احساس خشم، مهم است که روی زمان حال تمرکز کنید، ولی برای یافتن راه‌حل باید روی آینده تمرکز داشته باشید. تمرکز روی آینده به فرد کمک می‌کند که منطقی‌تر فکر کند و روی نتایج بهترِ ناشی از راه‌حل تمرکز کند به‌جای اینکه همچنان در خشم گذشته یا حال خود بماند.

۳. کمک به پذیرش اینکه راه‌حلی وجود ندارد

همه مشکلات یا شرایطی که موجب عصبانیت افراد می‌شوند، راه‌حل ندارند. در چنین شرایطی باید فرد را متقاعد کنید که بر احساسات خود غلبه کند.

تشخیص زمان مناسب تنها‌گذاشتن فرد

۱. رهاکردن فرد در صورتی‌ که نمی‌توانید آرام بمانید

اگر فرد شما را ناراحت می‌کند یا تحریکتان می‌کند که عصبانی شوید، در صورت امکان باید محل را ترک کنید. عصبانی‌شدن خود شما شرایط را بدتر می‌کند، بنابراین ترک‌کردن محل زمانی که عصبانی شده‌اید از بدترشدن شرایط یا درگیری جلوگیری می‌کند.

۲. تشخیص بدرفتاری

خشم و بدرفتاری یکسان نیستند. خشم از احساسات طبیعی انسان است که باید مهار شود، ولی بدرفتاری راهی ناسالم و بالقوه‌خطرناک برای تعامل با دیگران است. با استفاده از استراتژی‌های زیر می‌توانید متوجه شوید که با بدرفتاری روبه‌رو هستید نه با خشم:

  • ارعاب فیزیکی (چه منجر به خشونت واقعی شود و چه نشود)؛
  • ایجاد احساس گناه در شما؛
  • اسم‌گذاشتن روی شما یا تحقیرکردن شما؛
  • کنترل یا اجبار جنسی (sexual coercion).

۳. رفتن به جایی امن در صورت به خشونت کشیده‌شدن وضعیت

اگر رفتار فرد عصبانی تهدیدآمیز است محل را ترک کنید

اگر با فردی مواجهید که مشکل مدیریت خشم دارد و نگران امنیت خودید، فورا محل را ترک کنید و به مکانی امن بروید. خشونت خانگی چرخه‌ای مداوم است و اگر این خشونت یک بار رخ دهد، احتمالا باز هم تکرار خواهد شد. اگر فرد حالتی خشن و غیرقابل‌پیش‌بینی دارد یا شما را تهدید می‌کند، بهتر است که از او دور شوید.

جمع‌بندی

آرام‌کردن فردی عصبانی به صبر و شکیبایی زیادی نیاز دارد. وقتی کسی به‌شدت عصبانی است، شنیدن جملاتی مانند «آرام باش» فقط اوضاع را بدتر می‌کند. شنونده‌ای خوب بودن و پرت‌کردن حواس شخص عصبانی می‌تواند مفید باشد، ولی وقتی عصبانیت فرد انفجاری یا غیرقابل‌پیش‌بینی شده است، به‌جای تلاش برای استدلال‌کردن، از او فاصله بگیرید. اگر فرد عصبانی عذرخواهی شما را نمی‌پذیرد، بهتر است که کمی به او فرصت بدهید و مدتی او را تنها بگذارید.

به‌نظر شما کدام‌یک از روش‌های گفته‌شده مؤثرند؟ آیا تابه‌حال این روش‌ها را امتحان کرده‌اید؟ چه روش‌های دیگری را برای آرام‌کردن افراد عصبانی پیشنهاد می‌دهید؟



منبع

زنی ناراحت از اینکه همسرش قدرش را نمی‌داند

فکر می‌کنید کسی قدرتان را نمی‌داند؟ این ۹ توصیه کمکتان می‌کند


وقتی سعی می‌کنید به هر نحوی به دیگران کمک کنید یا کنارشان باشید و می‌بینید که اصلا قدر زحمات‌تان را نمی‌دانند، احتمالا سرخورده و ناراحت می‌شوید و احساس می‌کنید که تلاش‌هایتان نادیده گرفته شده‌اند و کسی برایتان ارزش قائل نیست. آیا می‌دانید در این وضعیت باید چه کنید؟ در این مقاله، به این سؤال جواب می‌دهیم. با ما همراه باشید.

۱. به تفاوت روش‌های ابراز قدردانی توجه کنید

اینکه کسی کلامی از شما قدردانی نمی‌کند به این معنی نیست که قدرتان را نمی‌داند. قدردانی کلامی فقط یکی از انواع روش‌های قدردانی‌کردن است. برخی از افراد به‌جای اینکه کلامی تشکر کنند، با رفتار و کارهایشان نشان می‌دهند که قدرتان را می‌دانند. اگر همسرتان به شما نمی‌گوید که قدرتان را می‌داند و برایتان ارزش قائل است، ممکن است عادت نداشته باشد قدردانی‌اش را شفاهی ابراز کند. رفتارهایی مانند اینکه همسرتان در کارهایتان به شما کمک می‌کند یا دوست‌تان برای ناهار دعوت‌تان می‌کند، ممکن است روش‌هایی برای نشان‌دادن قدردانی آنها باشند.

بنابراین قبل از اینکه با فکر «کسی قدرم را نمی‌داند» خودتان را آزار بدهید، چند دقیقه فکر کنید و ببینید رفتار این افراد چطور است؛ آیا تلاش می‌کنند که به طریقی شما را خوشحال کنند؟ ممکن است این افراد به روش‌های متفاوتی قدردانی‌شان را ابراز کنند.

۲. بیشتر نه بگویید

معمولا هرچه بیشتر برای افرادی که قدرتان را نمی‌دانند کاری انجام بدهید، انتظارشان از شما بیشتر می‌شود. حتی ممکن است فراموش کنند بابت کارهایی که برایشان انجام داده‌اید، از شما قدردانی کنند. بنابراین شاید گاهی نه‌گفتن مفید باشد. نه‌گفتن شما ممکن است نوعی یادآوری برای افراد باشد که بفهمند وظیفه شما نیست که همیشه و هر لحظه آماده انجام کارهایشان باشید.

وقتی مدام در دسترس افراد باشید و هر کاری برایشان انجام بدهید، ممکن است خودتان هم به این کار عادت کنید و انجام آن را وظیفه خودتان بدانید. نه‌گفتن هم به شما و هم دیگران یادآوری می‌کند که مجبور نیستید کاری را انجام بدهید که مطابق میلتان نیست.

۳. کمی مهربانی کنید

ابراز مهربانی باعث می‌شود خودتان هم شاد شوید و انرژی بگیرید. با خودتان فکر کنید و ببینید موقع کمک به دیگران چه احساسی دارید. آیا کمک‌کردن به دیگران باعث می‌شود احساس خوبی به خودتان داشته باشید؟ حقیقت این است که کمک به دیگران اغلب حس خوبی به ما می‌دهد، حتی اگر دیگران به اندازه‌ای که می‌خواهیم قدردانمان نباشند. کمک به دیگران گاهی فرصتی برای یادگیری مهارت‌های جدید یا تقویت مهارت‌هایی مانند صبوری‌کردن است.

۴. از دیگران قدردانی کنید

فکرکردن زیاد به اینکه «دیگران قدرم را نمی‌دانند» ممکن است باعث شود خودتان هم قدردانی از دیگران را فراموش کنید. قدردانی از دیگران چه با کلام و چه رفتار ممکن است به دیگران هم یادآوری کند که آنها هم قدردان شما باشند و این قدردانی را ابراز کنند. از دوستان و خانواده‌تان بابت کارهایی که برایتان انجام می‌دهند، تشکر کنید. می‌توانید قدردانی خود را با گفتن «متشکرم» نشان دهید یا پیامی برایشان بفرستید و به آنها نشان دهید که چقدر قدردانشان هستید.

۵. به افکار منفی زیاد بها ندهید

مراقب افکار منفی اغراق‌آمیز باشید. فکرکردن به چیزهایی مانند «هیچ‌کس قدر من رو نمی‌دونه و هیچ کار خوبی برام انجام نمی‌ده» فقط باعث می‌شود احساس بدتری داشته باشید.

وقتی این افکار به ذهنتان هجوم می‌آورند، زمان‌هایی را به خودتان یادآوری کنید که دیگران هم به هر شکلی از شما قدردانی کرده‌اند. پاسخ‌دادن به افکار منفی با افکار واقع‌بینانه باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشید. گاهی با گفتن جملاتی مانند «خانواده‌ام قدر تمام کارهایی را که برایشان انجام می‌دهم می‌دانند، حتی اگر آن را به زبان نیاورند» به خودتان یادآوری کنید که دیگران هم دوست‌تان دارند و قدرتان را می‌دانند.

۶. از احساستان با دیگران حرف بزنید

گاهی اوقات لازم است احساستان را به زبان بیاورید. مثلا می‌توانید با همسر، دوست یا فرزندتان درباره احساستان صحبت کنید و بگویید: «گاهی احساس می‌کنم اصلا برای کاری که انجام می‌دم ارزش قائل نیستی. اگه واقعا این‌طور نیست و قدر زحماتم رو می‌دونی، به زبون بیار و بهم نشون بده که قدرم رو می‌دونی.»

از گفتن احساستان نترسید. گاهی واقعا لازم است از احساساتمان صحبت کنیم تا دیگران بدانند باید چه رفتاری داشته باشند. البته ممکن است بعد از گفتن احساستان دیگران اصرار کنند که قدرتان را می‌دانند و بارها به هر روشی از شما قدردانی کرده‌اند. جملاتی که هنگام به‌اشتراک‌گذاشتن احساسات‌تان می‌گویید بسیار مهم‌اند. این جملات نباید توهین‌آمیز باشند یا مدام انگشت اتهام را به طرف مقابل بگیرند. چند نمونه از این جملات عبارت‌اند از:

  • «من احساس می‌کنم که تلاش‌هام برات هیچ ارزشی ندارن.»
  • «وقتی می‌بینم به‌خاطر کارهایی که انجام می‌دم ازم قدردانی نمی‌کنی، ناراحت می‌شم.»

۷. قدردان خودتان باشید

وقتی برای خودتان ارزش قائل باشید، قدر خودتان را می‌دانید و اعتمادبه‌نفس شما بیشتر می‌شود. می‌توانید با تمرین پذیرش خود احساس ارزشمندی را در وجودتان تقویت کنید. با تأیید مفیدبودن کارهایی که انجام می‌دهید، از خودتان قدردانی کنید. بدون درنظرگرفتن رفتارهای دیگران برای خودتان ارزش قائل شوید.

نقاط قوت خود را فهرست کنید و به این فکر کنید که این نقاط قوت چه تأثیر مثبتی بر زندگی خودتان و دیگران دارند. این تکنیک باعث می‌شود زمانی که احساس می‌کنید دیگران قدرتان را نمی‌دانند، همچنان اعتمادبه‌نفس داشته باشید و خودتان را سرزنش نکنید.

۸. خودمراقبتی را تمرین کنید

معمولا وقتی دیگران کاری برایمان انجام می‌دهند یا از ما مراقبت می‌کنند، از آنها قدردانی می‌کنیم. اگر احساس می‌کنید دیگران قدرتان را نمی‌دانند، با خودمراقبتی احساسات بد را از خودتان دور کنید و با این کار به خودتان اثبات کنید که ارزشمندید. این خودمراقبتی ممکن است هر چیزی باشد، از ذهن‌آگاهی گرفته تا یادداشت‌نویسی روزانه، کتاب‌خواندن یا تکنیک‌های مراقبت از سلامت خود.

۹. با درمانگر صحبت کنید

اگر مدام احساس می‌کنید هیچ‌کس قدرتان را نمی‌داند و با این افکار خودتان را آزار می‌دهید، ممکن است به رابطه‌تان هم لطمه بزنید. بهتر است در این شرایط با مشاور یا درمانگر صحبت کنید. درمانگر فردی بی‌طرف است که تمام حرف‌های شما را می‌شنود و هر روشی که برای بهبود حالتان نیاز باشد به کار می‌گیرد. مثلا ممکن است خانواده‌درمانی، رفتاردرمانی شناختی یا خدمات دیگری را برای بهترکردن حالتان به شما توصیه کند.

شما بگویید

وقتی احساس می‌کنید دیگران قدرتان را نمی‌دانند، چه می‌کنید؟ چه راهکار مفیدی برای کنارآمدن با این احساس به راهکارهای این مقاله اضافه می‌کنید؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر



منبع