مقاومت در برابر وسوسه شکستن قانون عدم تماس

مزایا عدم تماس بعد از جدایی + اصولی که باید مراعات کنید_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

کنارآمدن با جدایی و پذیرفتن آن آسان نیست. احساسات پیچیده غم، آسودگی، خشمگینی و پشیمانی در ذهن آشفته ما می‌چرخند و هرچقدر هم که تصمیم جدایی درست باشد، امکان پذیر باز هم برای او به‌شدت دل‌تنگ شوید. گرچه نداشتن تماس با فردی که زمان بسیاری را با او سپری کرده‌اید دشوار است، تعداد بسیاری از متخصصان نظر دارند که این یکی از بهترین راه‌ها برای التیام قلب خود، راحت‌تر سپری‌کردن این دوران و حرکت به جلوست. در ادامه توضیح می‌دهیم که قانون عدم تماس چیست، چه فوایدی دارد و چطور می‌توانید در برابر وسوسه برای تماس با شریک زندگی اسبق خود مقاومت کنید.

قانون عدم تماس چیست؟

قانون عدم تماس (No Contact) یعنی قطع همه ارتباطات با شریک زندگی اسبق خود بعد از جدایی. عدم تماس به‌معنی اجتناب از تماس تلفنی، متنی، مطلب مستقیم، لایک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی و ملاقات‌های حضوری است. حتی برخی نظر دارند که تماشای پست‌های یکدیگر در شبکه‌های اجتماعی نیز مجاز نیست. عدم تماس باید دست‌کم ۶۰ روز ادامه یابد.

علاوه‌بر نداشتن تماس مستقیم با شریک زندگی اسبق خود، نباید برای جمع‌آوری هرگونه اطلاعات درمورد زندگی او با دوستان مشترکتان ربط داشته باشید. گرچه هرازگاهی فکرکردن درمورد همسر اسبق اجتناب‌ناپذیر است، تماس‌نداشتن و اجتناب از کنجکاوی و بازدید‌های ناخواسته برای افت فکرکردن درمورد او و رابطه‌ای که داشته‌اید ملزوم است. این کار به جلوگیری از تشکیل احساسات نادرست و سوءتفاهم در هر دو طرف نیز پشتیبانی می‌کند.

مزایا عدم تماس

جدایی زیاد دردناک و دشوار است و با احساسات گیج‌کننده بسیاری همراه است. بعد از جدایی حس ناراحتی، غم، اضطراب، ناامیدی، درماندگی و سردرگمی طبیعی است. این چنین امکان پذیر که خاطرات زندگی قبل و جدایی‌تان را مرور کنید.

عدم تماس به شما زمان بیشتری برای فهمیدن شرایط تازه می‌دهد. به شما پشتیبانی می‌کند تا قلبتان را ترمیم کنید، حقیقت را بپذیرید و بعد از یافتن آمادگی ملزوم رابطه جدیدی را اغاز کنید. این چنین از لغزیدن مجدد به رابطه قبلی (که جهت سردرگمی می‌بشود و می‌تواند درد و اندوه‌ شما را طویل‌تر کند) جلوگیری می‌کند.

دیگر مزایا قطع کامل تماس بعد از جدایی را در ادامه گفتن کرده‌ایم.

۱. کسب توانایی‌های عاطفی مورد قیمت

طبق معمول آخر یک رابطه جهت می‌بشود که زمان آزاد بیشتری داشته باشید. از این زمان برای تحکیم هوش اضطراب خود منفعت گیری کنید تا برای پیروزی در ادامه مسیر شانس بیشتری داشته باشید. زیاد تر مشکلات ناشی از اشکار‌نبودن حدومرزهاست. «نه» کلمه کوتاهی است که به‌قدر کافی منفعت گیری نمی‌بشود.

قطع تماس زمان خوبی برای تشکیل مرزهای بهتر، افزایش عزت نفس و کنارگذاشتن رفتارهای ناکارآمدی است که در کودکی آموخته‌ایم. هنگامی بفهمید که کجا مرتکب نادرست شده‌اید و رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنید، گمان پیروزی در رابطه آینده‌تان زیاد زیاد تر خواهد می بود.

۲. کشف مجدد منبع های فراموش‌شده نشاط

زیاد تر افراد مجرد زندگی پرجنب‌وجوشی دارند؛ در کلاس‌های ورزشی شرکت می‌کنند، شعر می‌گویند و با دوستانشان به مسافرت می‌روال. در زیاد تر روابط، دو طرف بعد از مدتی ابراز عشق را کنار می‌گذارند و اغاز به دعوا می‌کنند. آنها دوستان قدیمی خود و قسمت مهمی از خودشان را رها می‌کنند.

عدم تماس به شما زمان و انرژی ملزوم برای جستوجو‌کردن اهداف کوچک و بزرگتان را می‌دهد. برای مثال می‌توانید مدرک MBA بگیرید، برای سفری دلخواه برنامه‌ریزی کنید یا در هنر یا رشته ورزشی موردعلاقه‌تان پیشرفت کنید. زندگی بدون همسر متفاوت، ولی به همان اندازه شیرین است. هنگامی مجدد لبخندزدن و نشاط را از سر بگیرید، ارتعاشاتی مثبت را از خود ساطع می‌کنید. بعد از مدتی مختصر نیز خواستگارانی تازه خواهید داشت، چون جهان زیاد بزرگ است.

۳. توانایی اشکار‌کردن قیمت‌های غیرقابل‌مذاکره

زیاد تر افراد برای یافتن شریک زندگی خود راه اشتباهی را در پیش می‌گیرند و به‌ جستوجو جذابیت، پول یا هیکل خوب‌اند. اگر عشقی پایدار می‌خواهید که با گذشت زمان زیاد تر بشود، باید نحوه فکر خود را عوض کنید. قیمت‌های شما چه می باشند؟ به‌نظر شما چه مواردی الزامی و مهم‌اند؟

برای مثال می‌توانید بگویید جستوجو فردی هستید که:

  • عذرخواهی می‌کند و اشتباهات خود را می‌پذیرد.
  • به رابطه‌ای دوطرفه باور دارد که در آن دو طرف باید چیزهایی را بدهند و به دست بیاورند.
  • به ضمانت و تعامل باور دارد.

به این فکر کنید که شما و شریک زندگی سابقتان چه قیمت‌هایی را نداشتید. در رابطه بعدی شما این قیمت‌ها باید قطعی و غیرقابل‌مذاکره باشند.

۴. برگشت به حقیقت

رابطه جنسی بدن را با اکسی توسین و دوپامین (هورمون‌های «حس خوب» در بدن) پر می‌کند. طبق معمول سرخوشی شما را در فانتزی و خیال غرق می‌کند. قانون عدم تماس همانند سم‌زدایی است که بعد از آخر رابطه شما را به حقیقت بازمی‌گرداند و همسر سابقتان را نه آن‌طور که آرزو دارید باشد، بلکه طوری که واقعا هست می‌بینید. آیا او خودخواه، ترسو یا افترا‌گوست؟ احتمالا هم یک خودشیفته نابالغ عاطفی است؟

هنگامی چشم‌هایتان را روی حقیقت باز می‌کنید، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا شریک زندگی‌تان واقعا فردی مناسب برای مدتی طویل است یا نه. ضمانت طویل مدت شوخی نیست. شما شریکی سالم و وفادار برای ادامه مسیر می‌خواهید.

نکات مهم در قانون عدم تماس

۱. قانون عدم تماس به شما پشتیبانی نمی‌کند که شریک زندگی اسبق خود را بازگردانید

برخی از افراد از قانون عدم تماس برای تحول حرکت فرد روبه رو منفعت گیری می‌کنند، یعنی به‌گفتن راهی برای دل‌تنگ‌کردن همسر سابقشان و برگرداندن او به زندگی مشترک. ولی قانون عدم تماس برای برگشت دادن همسر اسبق مناسب نیست. اگر شریک زندگی برخی‌ها بعد از یک دوره عدم تماس مجدد برگشته است، به این معنی نیست که این چنین اتفاقی برای همه می‌افتد.

این استراتژی برای شما زیان اور است، چون شما را از نظر روانی به رابطه‌ای در قبل وابسته و روال بهبودی‌تان را کُندتر می‌کند. قانون عدم تماس ابزاری برای خودتوانمندسازی است که به شما پشتیبانی می‌کند بعد از جدایی به زندگی خود ادامه دهید.

۲. جدایی زیاد دشوار است

برای زیاد تر مردم عشق همانند ماده مخدر است. آنها از منبعی بیرونی، یعنی وجود و تأیید شخص دیگر، نعشه خواهد شد. ازدست‌دادن این حس امکان پذیر ترسناک باشد. بی‌شک بعد از آخر رابطه غمگین خواهید شد، ولی با منفعت گیری از قانون عدم تماس قوت، عزت‌نفس، اعتمادبه‌نفس و توانمندی خود را مجدد به دست خواهید آورد. این چنین بین «خواستن» یک فرد و «نیازداشتن» به او اختلاف قائل می‌شوید.

بعد از جدایی، خودمراقبتی کنید و حتی از دیدن همسر سابقتان در شبکه‌های اجتماعی نیز اجتناب کنید، چون روال بهبودی را سخت‌تر می‌کند. (بلاک‌کردن کامل همسر اسبق در شبکه‌های اجتماعی روش خوبی برای اجرای مؤثر قانون عدم تماس است.) شرایط خود را با فردی که شما را فهمیدن می‌کند در بین بگذارید. این فرد لزوما نباید بهترین دوست شما باشد و احتمالا فقط فردی باشد که به شما اهمیت می‌دهد.

۳. صدای سکوت زیاد بلندتر از هر حرفی است

آخر‌دادن به رابطه‌ای طویل‌زمان بدترین اتفاق است، به‌اختصاصی اگر شریک زندگی‌تان با پیامک یا راه حلهای آزاردهنده فرد دیگر از شما جدا بشود. در این چنین مواردی او به گمان زیاد می‌داند که حرکت بدی داشته است. حتی احتمالا چشم به راه باشد که شما فریاد بزنید یا التماس کنید یا فروپاشی خود را در شبکه‌های اجتماعی نشان دهید تا بتواند به شما برچسب «شلوغ‌کار» بزند. اگر این چنین رفتاری داشته باشید، تأیید کرده‌اید که تصمیم او درست بوده است.

عدم تماس بازی را تحول می‌دهد. بدون این که به همسر سابقتان بگویید که نادرست می‌کند، کاری کنید که او حس ناراحتی داشته باشد و تأسف بخورد. با سکوت خود نشان می‌دهید که فردی باشخصیت هستید و او نیز می‌فهمد که همسری عالی را از دست داده است.

استثناها

همیشه قطع کامل ربط بعد از آخر‌دادن به یک رابطه مقدور نیست. برای مثال اگر فرزندی دارید، در یک شرکت کار می‌کنید یا دوستان مشترکی دارید، ناچارید که به‌طریقی با یکدیگر در تماس باشید. در این شرایط باید حداقلِ تماس را نگه داری کنید. این چنین انواعی از او گفت‌وگوها را داشته باشید که با آنها مشکلی ندارید و درمورد زمان و چگونگی زمان‌گذراندن با یکدیگر مرزهایی را تعیین کنید.

مقاومت در برابر وسوسه شکستن قانون عدم تماس

امکان پذیر بعد از جدایی حس کنید که تکه گمشده‌ای در زندگی‌تان وجود دارد و وسوسه شوید که برای تسلط بر این غم مجدد با همسر اسبق خود ربط برقرار کنید. اگر هم چنان با او در تماس باشید، امکان پذیر که این احساسات با شدت بسیاری ادامه اشکار کنند. به همین علت باید در برابر وسوسه تماس‌گرفتن، مطلب‌فرستادن یا حتی کنجکاوی‌کردن در زندگی او مقاومت کنید. برای مقاومت در برابر این وسوسه می‌توانید از راه حلهای زیر منفعت گیری کنید:

  • هنگامی حس می‌کنید که می‌خواهید با همسر اسبق خود تماس بگیرید، به‌جای این کار افکار و احساسات خود را در دفتر خاطرات بنویسید تا بهتر بتوانید آنها را تحلیل و فهمیدن کنید.
  • از دوستان صمیمی و عزیزانتان بخواهید که وقتی را به شما تعلق دهند تا در زمان‌هایی که وسوسه می‌شوید که با همسر سابقتان تماس بگیرید، بتوانید با آنها درمورد احساسات خود سخن بگویید کنید. به‌حرف های انجمن روان‌شناسی آمریکا (APA)، برقراری ربط اجتماعی روش زیاد خوبی برای مدیریت استرس و رسیدن به نشاط است، به‌اختصاصی زمان روبه رو با مشکلات زندگی.
  • اکنون زمان زیاد خوبی برای رسیدگی و دقت به خودتان است. دقت کنید که چه چیزی را دوست دارید، علایق و اشتیاق‌های تازه خود را اشکار کنید و خود را غرق در عادات سالمی کنید که جهت افزایش اعتمادبه‌نفس و نشاط خواهد شد.
  • گوشی تلفن را دور از دسترس خود نگه دارید. طبق معمول هنگامی حوصله‌مان سر می‌رود سراغ گوشی تلفن می‌رویم و این عرصه را برای تماس‌گرفتن با همسر اسبق یا نگاه‌کردن به پست‌های شبکه‌های اجتماعی او فراهم می‌کند.
  • علت این وسوسه را اشکار کنید. از خودتان سوال کنید که این میل شدید از کجا می‌آید و انتظار دارید که با برقراری مجدد تماس چه چیزی به دست بیاورید. احتمالا فهمید شوید که علت خوبی ندارید.

برقراری تماس مجدد در آینده

وقتی که باید سپری بشود تا بتوانید مجدد با همسر سابقتان تماس داشته باشید اشکار نیست. حتی امکان پذیر فهمید شوید که اصلا دلیلی وجود ندارد که بخواهید مجدد با او ربط و تماسی داشته باشید. ولی اگر می‌خواهید چهارچوب وقتی مشخصی داشته باشید، وقتی نزدیک به ۳ تا ۶ ماه را در نظر بگیرید. در تحقیقی در سال ۲۰۰۷ که در مجله روان‌شناسی «مثبت» (Positive Psychology) انتشار شد نیز ۱۵۵ شرکت‌کننده در پژوهش در نزدیک به همین زمان سه‌ماهه به‌مرور زمان حس بهتری اشکار کردند.

از خودتان سوال کنید که «آیا تا این مدت هم به او احساسی دارم؟» اگر جواب این سؤال مثبت است، احتمالا برای تماس با او زیاد سریع باشد. در این موارد امکان پذیر که بخواهیم با فرد روبه رو تماس برقرار کنیم تا مجدد بتوانیم با هم باشیم یا به او نشان دهیم که بدون او نیز زیاد خوشحال و خوشبخت هستیم.

اگر دیگر به او احساسی ندارید، از خودتان سوال کنید «اگر از نظر عاطفی حس و علاقه‌ای به او ندارم، چرا باید مجدد با او ربط برقرار کنم؟» اگر می‌خواهید شرایط ناخوشایند در گروه دوستان یا محل کار را افت دهید یا تلاش کنید که رابطه‌ای دوستانه داشته باشید، این کار را به‌آرامی و بعد از تعیین مرزهایی اشکار انجام دهید.

اگر رابطه‌تان ناخوشایند و سمی بوده و قانون عدم تماس را برای ایمنی زیاد تر مراعات کرده‌اید، هیچ زمان با همسر اسبق خود مجدد ربط برقرار نکنید. ربط مجدد با این شخص امکان پذیر جهت ازسرگرفتن روابط ناخوشایند و سوءاستفاده بشود.

سخن پایانی

جدایی زیاد دشوار است، ولی قانون عدم تماس می‌تواند در کنارآمدن با احساسات سخت و ناخوشایند به شما پشتیبانی کند. در برابر وسوسه برای تماس مجدد مقاومت کنید، چون می‌تواند جهت سردرگمی عاطفی و طویل‌شدن درد و رنج برای هر دوی شما بشود. اکنون وقتی است که می‌توانید مجدد به خودتان رسیدگی و دقت کنید و در مسیر پیشرفت و حرکت روبه‌جلو قرار بگیرید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت

چگونه بفهمیم دختری از ما خوشش میاد - سوال پرسیدن یکی از نشانه‌های علاقه‌

۱۵ نشانه این که فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید!_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

چطور بفهمیم دختری از ما خوشش میاد؟ چطور بفهمیم پسری به ما علاقه داره؟ در روابط امروزی، اعتمادکردن به افراد و احساساتشان مقداری چالش‌برانگیز شده است و این قضیه جهت می‌بشود دائما این سوال‌ها را از خود بپرسیم. علاوه‌بر این، برای اغاز رابطه‌ای تازه و پیش‌قدم‌شدن بهتر است بدانیم حس شخص مورد نظر متقابل است یا خیر. در این مقاله قرار است نشانه‌هایی را ذکر کنیم که امکان پذیر به‌ این معنی باشند که فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید.

۱. به سخن بگویید‌کردن با شما علاقه مشخص می کند

اگر حالت برعکس این نشانه را بازدید کنیم، بهتر فهمید قضیه می‌شویم؛ اگر فردی از شما خوشش نیاید، به گمان زیاد زیاد با شما سخن نمی‌زند. اگر فردی مدام در تلاش باشد سر سخن بگویید را با شما باز کند، امکان پذیر نشانه‌ای از علاقه او به شما باشد. این قضیه در فضای مجازی نیز صادق است. اگر شخصی تلاش دارد سخن بگویید را پیش ببرد، نمی‌خواهد او گفت و گو همه بشود و دائم برای شما محتوای گوناگون می‌فرستد، یعنی به گمان زیاد مجذوب شما شده است.

۲. حرکات‌تان را پیروی می‌کند

محققان دانشگاه آلبرتا اثبات کرده‌اند که زیاد تر ما ناخودآگاه حرکات افرادی را که دوست داریم، پیروی می‌کنیم. به این علت اگر فهمید شدید فرد روبه رو حرکات شما را پیروی می‌کند، به این معناست که به گمان زیاد از شما خوشش می‌آید. یقیناً پیروی حرکات فرد روبه رو معنی فرد دیگر نیز دارد و امکان پذیر به این علت باشد که با شما حس راحتی می‌کند. امکان پذیر برایتان سوال پیش بیاید که از طریق پیروی حرکات چطور بفهمیم فردی از ما خوشش میاد؟ به این منظور، به نشانه‌های زیر دقت کنید:

  • آیا نحوه ایستادن یا نشستن شما را پیروی می‌کند؟
  • آیا با لحن و تُن صدای شما سخن بگویید می‌کند؟
  • آیا عکس العمل‌های چهره‌اش هماهنگ با شما تحول می‌کنند؟

۳. زیاد به شما نزدیک می‌بشود

طبق معمول افراد زمان سخن بگویید‌کردن با شخص موردعلاقه‌شان بدن خود را به‌سمت او متمایل می‌کنند و تلاش دارند رودَرروی فرد روبه رو قرار بگیرند. به این علت اگر میانه مکالمه فهمید شدید فرد روبه رو به‌سمت‌تان خم می‌بشود و دائم به‌سمت شما برمی‌گردد، امکان پذیر نشانه‌ای مثبت حاکی از علاقه‌اش به شما باشد.

۴. هنگامی که همراه شما است زیاد لبخند می‌زند

دقت کرده‌اید هنگامی که همراه دوستانتان هستید، زیاد می‌خندید و لبخند می‌زنید؟ این قضیه به گمان زیاد به‌خاطر علاقه شما به آنهاست. زیاد تر ما هنگامی که نزدیک افراد موردعلاقه‌مان هستیم، زیاد تر لبخند می‌زنیم چون زمان خوبی را با آنها سپری می‌کنیم. در‌ صورتی‌ که فرد روبه رو زمان زمان‌گذراندن با شما دائم لبخند به لب دارد، گمان می‌رود از شما خوشش می‌آید.

۵. به شوخی‌هایتان می‌خندد

امکان پذیر از افراد بانمکی باشید که با شوخی‌هایشان می‌توانند همه را بخندانند. با وجود این، اگر فردی با شوخی‌هایتان (به‌خصوص اگر چندان بامزه نباشند!) بخندد، امکان پذیر از شما خوشش بیاید.

۶. زمان سخن بگویید‌ با شما سرخ می‌بشود

زیاد‌ها هنگامی که موجی از آدرنالین و شوق را حس می‌کنند، سرخ خواهد شد. بعد اگر شخصی زمان سخن بگویید با شما قرمز شد، امکان پذیر به این معنی باشد که از شما خوشش می‌آید و شوق‌زده شده است. یقیناً اگر برایتان سوال پیش آمده که چطور بفهمیم دختری از ما خوشش میاد، این نشانه احتمالا غلط‌انداز باشد. چراکه برخی‌ها به‌خاطر اضطراب اجتماعی، خشمگینی یا خجالت سرخ خواهد شد.

۷. زیاد سوال می‌پرسد و تلاش دارد شما را بشناسد

آیا وقتی که همراه فرد مورد نظر هستید، دائم تلاش دارد از شما سوال‌های جدی بپرسد و شما را زیاد تر بشناسد؟ اگر جواب شما مثبت است، به گمان زیاد فرد روبه رو مجذوب شما شده است. در غیر این صورت اگر مکالمات را سطحی و خسته‌کننده پیش می‌برد، احتمالا باید آن را نشانه‌ای منفی در نظر بگیرید.

۸. ربط چشمی برقرار می‌کند

به گمان زیاد شما هم عبارت «چشم‌ها افترا نمی‌گویند» را زیاد شنیده‌اید. در واقع چشم‌ها بیانگر احساسات واقعی می باشند و باید دقت بیشتری به آنها بکنید. به این دقت کنید آیا فرد روبه رو با شما بیشتر از دیگران ربط چشمی برقرار می‌کند یا خیر. اگر شخص مذکور ربط چشمی طویل با شما برقرار می‌کند یا حالت چشم‌هایش زمان نگاه‌کردن به شما متفاوت و گرم است، امکان پذیر به این معنی باشد که به شما علاقه دارد. این علاقه امکان پذیر عاطفی باشد یا از سمت دوست، همکار و دیگر افراد باشد و بار عاطفی نداشته باشد.

۹. حواسش به شما است

ابتدا به این چند سوال درمورد شخص مدنظرتان جواب دهید:

  • آیا هنگامی هوا سرد است، لباس خودش را به شما نظر می‌دهد؟
  • آیا زمان مکالمه با شما، غرق در سخن بگویید می‌بشود یا به‌سادگی حواسش با تلفن همراهش پرت می‌بشود؟
  • آیا سوال‌های عمقی از شما می‌پرسد و بادقت به سخن‌هایتان گوش می‌دهد؟
  • آیا حرکت او با زبان عشق مورد نظر شما تطابق دارد؟

اگر می‌توانید پاسخی مثبت برای این سوال‌ها اشکار کنید، به گمان زیاد فرد روبه رو به شما علاقه‌مند است.

۱۰. به ظاهر خود می‌رسد

مطابق تحقیقات، افرادی که تصمیم اغاز ربط عاطفی دارند بیشتر از افرادی که زمان‌ها است در رابطه‌اند، به ظاهر خود می‌رسند. با وجود این، در نظر داشته باشید که رسیدگی به ظاهر تنها اختصاصی روابط عاطفی نیست، بلکه هر شخصی برای تحت‌تأثیر قرار‌دادن دیگران امکان پذیر به خودش برسد. چند نشانه کوچک که فرد روبه رو به ظاهر خود اهمیت می‌دهد، عبارت‌اند از:

  • کنارزدن مو از روی صورت؛
  • مرتب‌کردن کراوات یا آستین‌ها؛
  • بازدید ظاهر خود در آینه؛
  • تمدید آرایش و رژ لب؛
  • مرتب‌کردن یقه؛
  • برداشتن پرز از روی لباس.

۱۱. سریع به پیامتان جواب می‌دهد

اگر فردی واقعا به شما علاقه داشته باشد، مدام می‌کوشد با شما سخن بگویید کند و زمان را از دست نمی‌دهد. این شخص شما را چشم به راه نمی‌گذارد و سریع به پیامتان جواب می‌دهد. حتی اگر سرش شلوغ باشد و نتواند پاسختان را بدهد، شما را مطلع می‌کند. بعد هربار که برایتان سوال پیش آمد از کجا بفهمیم یکی از ما خوشش میاد، این نشانه را برای بیاورید.

۱۲. از شما تعریف می‌کند

اگر فردی بخواهد علاقه‌اش را به شما نشان دهد، با شما مهربان است و از شما تعریف می‌کند و کاری می‌کند که حس امنیت کنید. لزومی ندارد تعریف‌های او از ظاهر شما باشند. اتفاقا تعریفی که از اخلاق و حرکت باشد، نشانه‌ بهتری است که فرد روبه رو به شما علاقه دارد.

۱۳. به انتخاب شما درمورد راه ارتباطی‌تان احترام می‌گذارد

امروزه راه‌های بسیاری برای ربط در فضای مجازی وجود دارد. مطلب متنی، تماس تصویری و شبکه‌های اجتماعی چند نمونه از راه حلهایی می باشند که می‌توانید برای ربط با یکدیگر منفعت گیری کنید. فردی که از شما خوشش می‌آید، نظر خود را تحمیل نمی‌کند و به راه ارتباطی‌ای که شما انتخاب کرده‌اید، احترام می‌گذارد. برای مثال اگر در اینستاگرام با یکدیگر در ربط هستید، شما را تحت سختی نمی‌گذارد که شماره خود را با او به اشتراک بگذارید.

۱۴. زیاد به شما مطلب می‌دهد

اگر شخصی در هر فرصتی، حتی هنگامی سرش زیاد شلوغ است، به شما مطلب می‌دهد، نشانه‌ای خوب است که خبر از علاقه او به شما می‌دهد. به‌خصوص در روابط مجازی، مطلب‌دادن نقشی حیاتی ایفا می‌کند. در نظر داشته باشید که اگر شخصی بیش‌ از اندازه به شما مطلب می‌دهد، در حدی که حس می‌کنید زیاده‌روی می‌کند، این قضیه امکان پذیر از نشانه‌های بمباران عشق باشد. در این صورت باید زیاد تر حواستان را جمع کنید. اگر مطلب‌دادن شخص مورد نظر به‌طوری است که حس می‌کنید برای شما اهمیت قائل می‌بشود و اولویتی اختصاصی برایش دارید، نشانه‌ای مثبت است.

۱۵. در مطلب‌ از ایموجی منفعت گیری می‌کند

امکان پذیر از خود سوال کنید در فضای مجازی از کجا بفهمیم پسری از ما خوشش اومده؟ در واقع تشخیص احساسات افراد از طریق ربط مجازی، به‌خصوص مطلب‌های متنی، کار آسانی نیست. ربط از طریق مطلب‌ متنی احساسات را به‌خوبی منتقل نمی‌کند. منفعت گیری از ایموجی‌ یا همان شکلک در مطلب‌های متنی، آنها را دلنشین‌تر و احساسات شخص را بهتر منتقل می‌کند. در واقع امکان پذیر بتوانید از طریق نوع منفعت گیری فرد روبه رو از ایموجی فهمید احساسات او شوید. یقیناً در نظر داشته باشید که فقط با دقت به منفعت گیری از ایموجی نمی‌توان احساسات افراد را تشخیص داد. این چنین اگر فردی زمان مطلب‌دادن به شما از ایموجی منفعت گیری نمی‌کند، به این معنی نیست که از شما خوشش نمی‌آید.

شما بگویید

برخی از افراد زیاد آشکار احساسات خود را ابراز خواهند داد و برای فهمیدن حس زیاد‌ها باید دقت بیشتری به خرج داد. فرقی نمی‌کند بخواهید به فردی ابراز علاقه کنید یا فقط از حس او باخبر شوید، در هر صورت اکنون می‌توانید با این ۱۵ نشانه‌ تا حدی تشخیص دهید فرد روبه رو از شما خوشش می‌آید یا خیر.

آیا فهمید این نشانه‌ها در طرف مقابلتان شده بودید؟ با دقت به این نشانه‌ها گمان شما درمورد حس فرد روبه رو درست بوده است؟

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

پنهان‌کاری یکی از نشانه‌های فریب در رابطه

۸ نشانه فریب در رابطه و روش برخورد با آن


منظور از فریب در رابطه کارهایی همانند افترا‌گفتن، تحریف حقایق، نهان‌کردن حقیقت یا گمراه‌کردن شریک عاطفی است. فریب‌دادن از هر نوعی که باشد، به رابطه صدمه می‌زند و علتبی‌اعتمادی در رابطه می‌بشود. در این مقاله منظور از فریب در روابط عاطفی را توضیح می‌دهیم و نشانه‌ها، صدمه‌ها و پیامدهای آن را گفتن می‌کنیم. با ما همراه باشید.

منظور از فریب در رابطه عاطفی چیست؟

فریب در رابطه شکل‌های متغیری دارد و بی‌خطرترین نوع آن افترا مصلحتی یا افترا سفید است. منظور از افترا سفید دروغی است که به فردی صدمه نمی‌رساند، همانند این که به همسرمان بگوییم مدل موی جدیدش زیاد به او می‌آید یا این که وانمود کنیم شوخی همسرمان زیاد خنده‌دار می بود. همه ما بعضی اوقات این کار را انجام می‌دهیم. گرچه افترا سفید طبق معمول ضرری ندارد، امکان پذیر الگوی افترا‌گفتن را در وجود فرد نهادینه کند و علتبشود فرد کم‌کم افترا‌های بزرگ‌تر و صدمه‌زایی بگویید.

ما شریک عاطفی‌مان را فریب می‌دهیم چون می‌خواهیم از او گفت و گو و دعوا پیشگیری کنیم، ناامنی‌های خودمان را نهان کنیم یا از شریکمان در برابر چیزی محافظت کنیم. بااین‌حال این کار درستی نیست حتی اگر نیت خیرخواهانه‌ای پشتش باشد، چون علتبی‌اعتمادی فرد روبه رو می‌بشود. اتفاقات متناقض، رفتارهای غیرمعمول و عکس العمل‌های تدافعی نشانه‌های فردی‌اند که تلاش می‌کند شریک عاطفی‌اش را فریب بدهد.

مثالهایی از فریب در رابطه

۱. گفتن افترا‌های مصلحتی

گفتیم که افترا مصلحتی یکی از انواع بی‌خطر فریب‌دادن است. یقیناً نباید در گفتن این‌گونه افترا‌ها زیاده‌روی کنیم. برای مثال شرایطی را فکر کنید که قرار است با همسرتان بیرون از خانه شام بخورید. امکان پذیر در این شرایط به‌جای این که بگویید تا این مدت در حال حاضرشدنید، بگویید در ترافیک مانده‌اید. یا برای مثال اگر خسته‌اید و حوصله معاشرت با دوستی را ندارید، با گفتن دروغی مصلحتی خودتان را راحت کنید. زیاد تر وقتی این افترا‌های به‌ظاهر مصلحتی را می‌گوییم که می‌خواهیم از او گفت و گو‌کردن با فرد روبه رو اجتناب کنیم.

۲. افترا‌گفتن

بعضی اوقات امکان پذیر افترا‌هایی که می‌گوییم از حد بی‌خطر فراتر بروند و واقعا به تصمیم فریب شریک عاطفی حرف های شوند. برای مثال امکان پذیر به‌جای این که به همسرتان بگویید در حال بازی‌کردن هستید، بگویید «تا این مدت سرکارم!». گرچه این افترا‌های واقعی هم به‌تصمیم پیشگیری از تعارض و او گفت و گو حرف های خواهد شد، پیامدهای زیاد صدمه‌زایی دارند.

۳. نهان‌کردن امور مالی

سخن بگویید‌کردن درمورد درآمد، بدهی‌ها یا عادت‌های پول خرج‌کردن برای تعداد بسیاری از افراد سخت است. برخی از افراد به‌خاطر کم‌بودن درآمد و برخی به‌خاطر گمان سوءاستفاده فرد روبه رو، درمورد امور مالی با شریک عاطفی‌شان صادق نیستند. به گمان زیاد برایتان پیش آمده که قیمت واقعی چیزی را که خریده‌اید، به همسرتان نگفته‌ باشید. بر پایه نظرسنجی‌ها، فریب مالی در بین زوج‌ها زیاد رایج است.

۴. نهان‌کردن خود واقعی

برخی از افراد به‌خاطر محبوبیت یا تأثیرگذاری زیاد تر ترجیح خواهند داد خود واقعی‌شان را نهان کنند و طور فرد دیگر حرکت کنند. نهان‌کردن خود واقعی در رابطه زیاد صدمه‌زاست و علاوه‌بر شریک عاطفی به خود فرد هم سختی بسیاری داخل می‌بشود، اما برخی از افراد ترجیح خواهند داد با اراعه نسخه مطلوب‌تری از خود نظر شریک عاطفی‌شان را جلب کنند.

۵. داستان‌های ساختگی

این نمونه از فریب در رابطه نیز زیاد رایج است. برخی اوقات برای جلب دقت شریک عاطفی‌مان چندین داستان سر هم و فضایی احساسی درست می‌کنیم. یقیناً این داستان‌های ساختگی همیشه غم‌انگیز و برای جلب همدردی فرد روبه رو نیستند و بعضی اوقات دستاوردهایی‌اند که برای بهبود موقعیتمان به خودمان نسبت می‌دهیم.

۶. نهان‌کردن افترا‌ها

متأسفانه بعضی اوقات حالت طوری است که به شریک عاطفی‌مان دروغی حرف های‌ایم و او را گمراه کرده‌ایم و سپس همه تلاش خود را کرده‌ایم تا تاثییر این افترا‌ها را بپوشانیم. همانند هنگامی که در حال گشتن اتاق او بوده‌ایم و در این بین چیزی را شکسته یا خراب کرده‌ایم و با مخفی‌کردن آن تلاش می‌کنیم از افشای این اتفاق جلوگیری کنیم.

۷. خیانت

یکی از بدترین و صدمه‌زاترین فریب‌های رابطه عاطفی خیانت‌کردن است. به این صورت که فرد داخل رابطه عاطفی فرد دیگر می‌بشود و با نهان‌کاری مواظب است همسرش چیزی نفهمد و رسوا نشود.

۸. اتفاق چراغ گاز (Gaslighting)

امکان پذیر بعضی اوقات با گفتن حرفی یا وانمودکردن به چیزی همسرتان را تقصیر کار نشان دهید، در حالی که واقعا تقصیر کار نیست. این روش فریب‌کاری شما که اتفاق چراغ گاز نام دارد، علتمی‌بشود همسرتان به خودش شک کند. برای مثال شرایطی را فکر کنید که همسرتان از شما انتقاد یا شما را به چیزی متهم می‌کند و شما به‌جای این که مسئولیت اشتباهات‌تان را بپذیرید، آن را تکذیب می‌کنید و ادعا می‌کنید که این‌طور نیست.

آیا نگفتن برخی اطلاعات و اتفاقات نوعی فریب است؟

بله. گرچه بعضی اوقات از نگفتن برخی از اتفاقات به همسرتان نیت بدی ندارید، این کار نیز نوعی فریب محسوب می‌بشود. برای مثال امکان پذیر به مهمانی بروید و در آنجا شریک عاطفی سابقتان را ببینید. به گمان زیاد موقع تعریف‌کردن ماجرای مهمانی برای همسرتان، به‌تصمیم پیشگیری از ازردهشدن یا حساس‌شدن او، تکه دیدن شریک عاطفی اسبق را حذف می‌کنید. بااین‌حال اگر بعدا از فرد فرد دیگر چیزی در این عرصه بشنود، قطعا از دست‌تان غمگین خواهد شد.

یا امکان پذیر دچار استرس مالی باشید، اما ترجیح دهید همسر یا شریک عاطفی‌تان بویی از این قضیه نبرد، فقط به این علت که نمی‌خواهید او را غمگین کنید. گرچه نگرانی شما قابل‌فهمیدن است، ملزوم است همسرتان در جریان مشکلات مالی شما قرار بگیرد. امکان پذیر با هم‌فکری یکدیگر راه‌حل‌های خوبی برای حل مشکل اشکار کنید.

نشانه‌های فریب در رابطه عاطفی

نشانه‌های بارز فریب در رابطه عبارت‌اند از:

  • تحول بی‌علت حرکت: یکی از با اهمیت ترین نشانه‌های فریب‌دادن تحول ناگهانی حرکت یا ابراز عادتی تازه است، همانند این که همسرتان هرشب دیر به خانه می‌آید.
  • داستان‌های متناقض: سخن‌های جدیدش با حرف های‌های قبلی‌اش فرق دارد و متناقض است.
  • عکس العمل‌های تدافعی: در جواب به سؤالات شما عکس العمل تدافعی مشخص می کند.
  • دستپاچگی: در ربط با شما دستپاچه به نظر می‌آید، مستقیم به چشم‌هایتان نگاه نمی‌کند و بی‌قرار است.
  • جواب‌دادن با تردید: قبل از جواب‌دادن به سؤالات شما مکث می‌کند تا کلمات مناسبی اشکار کند.
  • حریم خصوصی محافظت‌شده: مدام حواسش به تلفن همراه یا لپ‌تاپش هست و حتی رمز عبور آنها را تحول داده است.
  • در دسترس‌ نبودن: بعضی اوقات اوقات یک دفعه ناپدید می‌بشود و نمی‌توانید از طریق تلفن یا مطلب به او دسترسی اشکار کنید.
  • بی‌ثباتی عاطفی: امکان پذیر بعضی اوقات محبت بیشتری به شما کند و بعضی اوقات کاملا از نظر فیزیکی و عاطفی از شما دوری کند.

علل فریب در رابطه عاطفی

رایج‌ترین علل فریب در روابط عبارت‌اند از:

  • پیشگیری از درگیری: علت زیاد تر افترا‌گویی‌ها و نهان‌کاری‌های افراد در رابطه پیشگیری از تعارض است.
  • دقت‌طلبی: بعضی اوقات امکان پذیر برای جلب رضایت شریکمان مقداری حقایق را تحریف کنیم.
  • نهان‌کردن ناامنی: امکان پذیر حس ناامنی داشته باشیم و فکر کنیم اگر شریک عاطفی‌مان نقطه‌ضعف‌ها یا حساسیت‌هایمان را بداند، ما را ترک می‌کند.
  • محافظت از شریک عاطفی: بعضی اوقات امکان پذیر مقصد فرد از گفتن داستان‌ها و سخن‌های ساختگی به همسرش محافظت از او در برابر چیزهای منفی و ناخوشایند باشد.
  • هراس از عواقب: بعضی اوقات امکان پذیر با فریب شریک عاطفی تلاش کنیم عادت‌های نامطلوبمان را نهان کنیم، چون از قضاوت‌شدن یا روبه رو با عواقب آن می‌ترسیم.
  • نگه داری استقلال: بعضی اوقات افراد به‌علت نگه داری حریم خصوصی و استقلال خود ترجیح خواهند داد همه‌چیز را با شریک عاطفی‌شان به اشتراک نگذارند.

فریب‌کاری چه اثری بر رابطه عاطفی می‌گذارد؟

مطمعن و صداقت با اهمیت ترین اصل‌های رابطه سالم محسوب خواهد شد. فریب‌دادن شریک عاطفی علتمی‌بشود این اصول زیر پا گذاشته شوند و شریک عاطفی فریب‌خورده هیچ‌زمان نتواند کامل به طرف مقابلش مطمعن کند، حتی اگر سپس از مطلع‌شدن از فریب رابطه ادامه یابد. اگر در رابطه عاطفی هستید، هیچ زمان برای نهان‌کردن ضعف‌ها و صدمه‌پذیری خود شریک عاطفی‌تان را فریب ندهید. باور کنید این حرکت نامطلوب هیچ زمان در درازمدت کار امد نخواهد می بود و بالأخره روزی شریک عاطفی شما به حقیقت پی می‌برد.

نحوه برخورد با فریب در رابطه

گرچه مطلع‌شدن از فریب نزدیک‌ترین فرد زندگی زیاد ازردهکننده است، ملزوم است در این شرایط عکس العمل مناسبی نشان دهید.

۱. به احساسات‌تان فکر کنید

طبیعی است که در این موقعیت عصبانی شوید یا حس صدمه‌دیدگی کنید. لحظه‌ای به احساسات خود فکر کنید تا بفهمید چه احساسی دارید و چرا. شناخت احساسات و فکرکردن به آنها یکی از با اهمیت ترین عمل های در این حالت است.

۲. احساسات خود را به اشتراک بگذارید

با شریک عاطفی‌تان درمورد تأثیر اعمالش سخن بگویید کنید. بدیهی است که اولین واکنشی که به ذهنتان می‌رسد این است که او را متهم کنید و دعوا راه بیندازید، اما صبر کنید و به‌جای متهم‌کردن او، از احساسات خودتان سخن بگویید کنید. اجازه بدهید که بداند با این کار او چه احساسی در شما به وجود اورده است.

۳. تلاش کنید شرایط را از دید او ببینید

به‌جای سرزنش‌کردن همسرتان، بدون پرخاشگری علت فریب‌خوردنتان را از او سوال کنید. تلاش کنید خودتان را جای او بگذارید و حالت را از دید او ببینید. گرچه این کار ناخوشایندبودن حرکت او را توجیه نمی‌کند، علتمی‌بشود با دید باز و اشراف کامل به حالت تصمیم بگیرید.

۴. رابطه را برسی کنید

ادامه‌دادن یا ندادن رابطه به شدت و نوع فریب بستگی دارد. اگر همسرتان برای پیشگیری از ازردهشدن شما دروغی حرف های که قابل‌چشم‌پوشی است، او را ببخشید و اگر مرتکب خطایی نابخشودنی شده، با هم سخن بگویید کنید و درمورد ادامه‌دادن یا ندادن رابطه تصمیم بگیرید. هم‌سوبودن یا نبودن قیمت‌های هر دو نفرتان را بازدید کنید و ببینید امیدی به نجات رابطه هست یا خیر.

۵. حدومرز تعیین کنید

اگر حس می‌کنید قیمت‌هایتان مجدد همسو خواهد شد و تصمیم دارید با هم بمانید و مشکلات را حل‌وفصل کنید، ملزوم است حدومرز هم تعیین کنید. درمورد توقعاتی که از او دارید سخن بگویید کنید و پیامدهای نادیده‌گرفتن حدومرزهایتان را برایش توضیح دهید.

۶. خودمراقبتی را تمرین کنید

زمان گذر از این موقعیت، خودمراقبتی را در برتری قرار دهید. فعالیت‌های موردعلاقه‌تان را انجام دهید، با عزیزانتان زمان بگذرانید و اگر ملزوم است برای مراقبت از سلامت روان خود با درمانگر سخن بگویید کنید.

بازسازی مطمعن ازدست‌رفته در رابطه

اگر قرار است رابطه را ادامه بدهید و مجدد مطمعن کنید، این راهکارها را در گوشه ذهنتان داشته باشید:

  • ربط باز و صادقانه را در برتری قرار دهید: احساسات خود را گفتن کنید و به دیدگاه شریک عاطفی‌تان هم گوش دهید. بدون سرزنش‌کردن با هم درمورد بهبود حالت حاضر سخن بگویید کنید.
  • به شریک عاطفی‌تان زمان بدهید: به او زمان عذرخواهی و جبران اشتباهاتش را بدهید و بگذارید مجدد اعتمادتان را جلب کند.
  • صبور باشید: بازسازی مطمعن ازدست‌رفته زمان می‌برد و صبوربودن در این مسیر زیاد مهم است. بدانید که بهبود حالت حاضر فرایندی تدریجی است و هر دوی شما برای بازسازی اعتمادبه‌نفس خود به زمان نیاز دارید.
  • پیوند عاطفی را بازسازی کنید: با هم به‌خوبی زمان بگذرانید و فعالیت‌هایی را انجام دهید که شما را به هم نزدیک‌تر می‌کنند.
  • او را ببخشید: بخشش با اهمیت ترین اصل اغاز مجدد است. اگر شریک عاطفی‌تان را نبخشید، مدام در ذهنتان اشتباهاتش را مرور می‌کنید. تلاش کنید او را ببخشید و زمان جبران اشتباهش را به او بدهید.

شما بگویید

هرآنچه ملزوم می بود درمورد فریب در رابطه بدانید، در این مقاله گفتیم. شما چه نظری در این باره دارید؟ تابه‌حال در رابطه فریب خورده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

دو نفر نشسته روی مبل در حالت ناراحت

رابطه موقعیتی چیست؟ نشانه‌ها و پیامدهای رابطه بدون ضمانت


رابطه موقعیتی (situationship) نوعی رابطه عاطفی بدون ضمانت است. گرچه تعداد بسیاری از افراد با بودن در رابطه بی‌ضمانت دچار اضطراب و سردرگمی خواهد شد، برخی خواهان برقراری این نوع رابطه‌اند. در این مقاله، درمورد نشانه‌ها و پیامدهای رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت می‌گوییم. با ما همراه باشید.

رابطه موقعیتی چیست؟

رابطه بدون ضمانت یا موقعیتی تعریف مشخصی ندارد و امکان پذیر افراد گوناگون برداشت‌ها و اهداف متغیری از واردشدن به این رابطه داشته باشند. گرچه امکان پذیر افراد در هر سنی خواهان برقراری رابطه بدون ضمانت باشند، زیاد تر جوانانی خواهان آن‌اند که بلوغ عاطفی و ذهنی ملزوم برای گذر از پیچیدگی‌های رابطه عاطفی را ندارند. طبق معمول افرادی که در رابطه موقعیتی می باشند، شناختی از خواسته‌های یکدیگر ندارد و خود را ملزم به پایبندی به قواعد خاصی نمی‌دانند.

امکان پذیر فکر کنید رابطه موقعیتی همان رابطه‌ای است که افراد فقط برای رابطه جنسی در کنار هم‌اند و بقیه اوقات خبری از هم ندارند، اما این دو با هم متفاوت‌اند. در رابطه‌ای که فقط برای ارضای میل جنسی شکل می‌گیرد، سکس با اهمیت ترین و تعیین‌کننده‌ترین معیار است اما رابطه موقعیتی این‌طور نیست.

مثالهایی از رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی امکان پذیر شکل‌های مختلفی داشته باشد. امکان پذیر ۲ نفر با هم زمان بگذرانند اما به اصول رابطه عاطفی مقید نباشند. حتی امکان پذیر صمیمیت فیزیکی و رابطه جنسی هم داشته باشند، ولی خود را متعهد به حدومرزهای رابطه ندانند. این افراد اعتقاد دارند از مسئولیت متعهدبودن و اغاز رابطه عاطفی برنمی‌آیند و زیاد تر افرادی خواهان این نوع رابطه‌اند که در حال گذر از دوره‌ای استرس‌زا همانند طلاق یا آخر رابطه عاطفی می باشند و نمی‌خواهند مجدد زیر بار رابطه متعهدانه بروند.

نشانه‌های رابطه بدون ضمانت

روابط موقعیتی هیچ حدومرز مشخصی ندارند. ۲ شریک این رابطه طبق معمول به‌جستوجو صمیمیت عاطفی و فیزیکی و زمان‌گذراندن با هم‌اند، اما این ربط را نوعی رابطه جدی و حدومرزدار نمی‌دانند. در این تکه از مقاله نشانه‌های رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت را با هم مرور می‌کنیم.

۱. هیچ برچسب خاصی به رابطه نمی‌زنند

طبق معمول افرادی که نمی توانند در رابطه متعهد بمانند و از وابستگی و حدومرزهای معمول رابطه عاطفی فراری‌اند، ترجیح خواهند داد رابطه‌شان را در حد معمولی نگه دارند. رابطه بین این ۲ نفر هیچ تعریف مشخصی ندارد و از هم انتظارات خاصی ندارند.

۲. برنامه‌های بلندمدتی ندارند

شرکای روابط موقعیتی هیچ‌زمان نمی توانند برای چند ماه آینده برنامه‌ریزی کنند، چون به‌نظرشان هر آن امکان پذیر رابطه همه بشود. در روابط موقعیتی هیچ‌زمان روال معمول روابط عاطفی طی نمی‌بشود و طبق معمول مانع ها ریز و درشت مانع از پیشرفت رابطه و دوامش خواهد شد.

۳. هم‌زمان با افراد دیگر ملاقات می‌کنند

ملاقات با افراد دیگر نشانه بی‌قیدوبندی رابطه موقعیتی است. در رابطه متعهدانه شرکای عاطفی به هم وفادارند و خبری از نفرات دیگر نیست، اما در رابطه بدون ضمانت این بی‌قیدی عادی و رایج است. این شرایط امکان پذیر تبدیل سردرگمی در خصوص ماهیت و آینده رابطه بشود.

۴. دوستان یا خانواده یکدیگر را نمی‌شناسند

آشنایی با دوستان نزدیک و خانواده‌ها یکی از با اهمیت ترین مرحله های روابط عاطفی متعهدانه است، اما در رابطه بدون ضمانت خبری از این مرحله مهم نیست. آشنایی با اطرافیان اختصاصی وقتی است که ۲ طرف به هم علاقه‌مند و خواهان رابطه طویل و بادوام‌اند، در حالی که در رابطه موقعیتی این طور نیست. در روابط بدون ضمانت افراد تمایل دارند حریم خصوصی‌شان را نگه داری کنند و فرد روبه رو را در جریان خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌شان قرار ندهند.

۵. ناسازگارند

ناسازگاری ویژگی بارز روابط بدون ضمانت است. بی‌ثباتی رایج‌ترین اتفاق این‌گونه روابط است؛ یعنی امکان پذیر یکی از ۲ شریک عاطفی چند روز گرم و صمیمی باشد و سپس یک دفعه گوشه‌گیر و بی‌دقت بشود. در رابطه بدون ضمانت خبری از ارامش عاطفی نیست، می‌دانید چرا؟ چون ارامش نشانه ضمانت و صمیمیت است، هنگامی رابطه فاقد ضمانت و صمیمیت است، بدیهی است که ارامش و سازگاری هم نداشته باشد.

۶. احساساتشان ناپایدار است

ناپایداری احساسی در رابطه بدون ضمانت زیاد رایج و طبیعی است. ۲ طرف این رابطه هیچ‌زمان نمی توانند از احساسات فرد روبه رو یقین باشند و نمی‌دانند حس فرد روبه رو را واقعی برداشت کنند یا آن را پای رابطه جنسی و صمیمیت فیزیکی بگذارند.

۷. دقت و مراقبت همیشگی نیست

انتظار دقت یکی از با اهمیت ترین خواسته‌های افراد از روابط عاطفی متعهدانه محسوب می‌بشود. در رابطه موقعیتی طبق معمول شرکای عاطفی آن‌قدر که باید به هم دقت نمی‌کنند؛ به عبارت بهتر برتری یکدیگر نیستند. امکان پذیر این افراد از باهم‌بودن زیاد لذت ببرند، اما نمی توانند به دوام این لحظات امیدی داشته باشند.

مزایا و معایب رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی هم همانند همه روابط مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مناسب‌بودن یا نبودن این نوع رابطه به زندگی شخصی، ویژگی‌های اخلاقی و اهداف هر فرد بستگی دارد. در حالی که امکان پذیر رابطه موقعیتی برای فردی صدمه‌زا و اضطراب‌آور باشد، احتمالا برای فردی در شرایط متفاوت بهترین تصمیم باشد.

مزایای رابطه بدون ضمانت

امکان پذیر از دیدن این گفتن شگفتی کرده باشید، اما این رابطه همیشه هم بد و صدمه‌زننده نیست. بعضی اوقات امکان پذیر فرد آمادگی یا علاقه اغاز رابطه متعهدانه و طویل‌زمان را نداشته باشد و با اغاز این رابطه بدون نیاز به نگه داری قیدوبندهای گوناگون، صمیمیت عاطفی و فیزیکی دلخواهش را دریافت می‌کند. این رابطه امکان پذیر برای افرادی که مشاغل سخت و سبک زندگی پرمشغله‌ای دارند، ایدئال باشد.

معایب رابطه بدون ضمانت

بی‌ثباتی عاطفی و ابهام ناشی از رابطه موقعیتی زیاد استرس‌زاست و امکان پذیر اضطراب فرد را افزایش دهد، به‌خصوص اگر فرد از حس فرد روبه رو یقین نباشد. فقدان مرزهای اشکار نیز امکان پذیر تشکیل مطمعن و برقراری ربط عاطفی قوی را چالش‌برانگیز کند. در موقعیتی که یکی از شرکای عاطفی زیاد تر از فرد دیگر به رابطه بدون ضمانت اهمیت بدهد، امکان پذیر زیاد سریع از این ناپایداری شرایط خسته بشود و حس تنهایی، ناامنی و طردشدن تاثییر مخربی بر سلامت روانش بگذارد.

اثرات رابطه بدون ضمانت بر سلامت روان

بی‌ثباتی و بی‌قیدی رابطه موقعیتی عامل ابراز مشکلاتی همانند افسردگی و اضطراب است. در این رابطه فرد امکان پذیر مدام به‌جستوجو پیداکردن و رفع‌کردن نقص‌هایش باشد و اعتمادبه‌نفسش را از دست بدهد و حس ارزشمندی او به‌کل نابود بشود. این فرد امکان پذیر مدام حس کند لایق هیچ رابطه یا عشقی نیست و همه اینها تبدیل افت عزت‌نفس او بشود. به این علت است که بعضی اوقات از رابطه بدوت ضمانت به‌گفتن «رابطه سمی» یاد می‌بشود.

آیا امکان پذیر رابطه موقعیتی به رابطه عاطفی ایدئال تبدیل بشود؟

اگر دو طرف مایل به جدی‌کردن رابطه باشد، بله قطعا این رابطه به رابطه‌ای متعهدانه تبدیل خواهد شد. بعضی اوقات در رابطه موقعیتی شرایطی تشکیل می‌بشود که یکی از شرکای عاطفی حس می‌کند برای ربط عاطفی عمیق‌تر آماده است یا امکان پذیر بخواهد رابطه‌ای پایدار و طویل‌زمان با فرد روبه رو برقرار کند. در این شرایط باید احساسش را با فرد روبه رو در بین بگذارد و اگر هر ۲ موافق باشند، برای تحول ماهیت رابطه و بهترکردن شرایط تلاش کنند. با اهمیت ترین مسئله این است که ۲ طرف انتظارات مشخصی داشته باشند؛ داشتن انتظارات شفاف از ابراز سوءتفاهم و جریحه‌دارشدن احساسات پیشگیری می‌کند.

نکات مهم درمورد رابطه بدون ضمانت

اگر در رابطه بدون تعهدید، این نکات را مراعات کنید:

  • انتظارات‌تان را صریح گفتن کنید: اشکار‌کردن انتظارات دوطرفه گمان صدمه روحی ناشی از سردرگمی را افت و به هر دو شریک اجازه می‌دهد تا نیازهای خود را برآورده کنند. خبر از انتظارات طرفین علترضایت‌قسمت‌ترشدن رابطه می‌بشود.
  • منفعل نباشید: باید حس کنید که کنترل رابطه را در دست دارید و برای بهترکردن شرایط تلاش کنید.
  • حدومرز تعیین کنید: گرچه حدومرز و ضمانت جایی در این نوع رابطه ندارد، تعیین قوانین برای ملاقات با افراد دیگر، مشاجره‌ها را افت می‌دهد و احترام ۲ طرف را نگه داری می‌کند.
  • تعارضات را مدیریت کنید: نحوه برخورد با اختلافات و تعارضات رابطه را اشکار کنید، چون مسائل حل‌نشده امکان پذیر همانند بمب منفجر شوند و همه چیز را نابود کنند.

چه وقتی باید رابطه بدون ضمانت را همه کنیم؟

گرچه آخر‌دادن به هر رابطه‌ای سخت است، در این شرایط بهتر است رابطه موقعیتی همه بشود:

  • سردرگمی و استرس رابطه زیاد تر از خوشی‌ها و لحظات خوب باشد؛
  • یکی از طرفین خواهان رابطه طویل‌زمان است و فرد دیگر موافق نیست؛
  • یکی از طرفین از رابطه راضی است اما فرد روبه رو خواسته‌های بیشتری دارد؛
  • یکی از شرکای عاطفی یا هر دو آنها خواسته‌های متغیری از رابطه‌شان دارند.

کلام پایانی

فرقی نمی‌کند در رابطه طویل مدت هستید یا موقعیتی؛ در هر نوع رابطه، سلامت روان و رفاه خود را در برتری قرار دهید. صادق‌بودن با خود و شریک عاطفی‌تان درمورد انتظارات و نیازهایتان ضمانت‌کننده سلامت و دوام رابطه است. اگر فهمید شدید که به‌خاطر بودن در رابطه جاری دچار اضطراب، افسردگی یا دیگر چالش‌های عاطفی مرتبط با رابطه شدیده‌اید، بهتر است با روان‌شناس سخن بگویید کنید و هرچه سریع تر رابطه را همه کنید.

شما بگویید

تابه‌حال در رابطه بدون ضمانت بوده‌اید؟ چه توانایی یا نظری درمورد این‌طور رابطه‌ها دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

نقض حریم خصوصی طرف مقابل و جاسوسی از گوشی موبایل طرف مقابل به دلیل عشق وسواسی

عشق وسواسی؛ ۱۰ نشانه‌ای که باید جدی بگیرید


تابه‌حال حس کرده‌اید که در هزارتوی تخیلات عاشقانه خود غرق شده‌اید؟ یا زوج‌هایی را دیده‌اید که رابطه‌شان از عشق فراتر رفته و دچار وسواس شده باشد؟ عشق وسواسی اختلالی خطرناک است که باید آن را جدی بگیریم. در این مقاله، این نوع عشق را واکاوی می‌کنیم و درنهایت علائم و روش درمان آن را مرور می‌کنیم. با ما همراه باشید.

عشق وسواسی چیست؟

عشق برای همه ما احساسی آشناست. ما خانواده، دوستان و حیوانات خانگی خود را دوست داریم و عاشقشان هستیم. عشق وسواسی وقتی اتفاق می‌افتد که ما شخصی را بیشتر از حد دوست داشته و میل به کنترل او داشته باشیم.

عشق وسواسی وضعیتی است که به‌جهت آن فرد دچار احساسات وسواسی افراطی می‌بشود و این احساسات را با عشق نادرست می‌گیرد. اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری روانی نیست، اما وضعیتی پیچیده در زندگی است که اگر درمان نشود، کارکرد روزانه فرد را مختل و روابط دو طرف را تیره و تار می‌کند.

عشق وسواسی در واقع سبکی از رابطه است که با وسواس‌های ناسالم همراه می‌بشود. این وسواس‌ها امکان پذیر ماهیت عاشقانه و جنسی داشته باشند یا هدفشان کنترل فرد روبه رو باشد. در برخی موارد شدید، عشق وسواسی با کنترلگری، تهدید و توهین همراه می‌بشود.

مطابق تحقیقات، گمان ابراز اختلال عشق وسواسی در زنان زیاد تر از مردان است. مبتلایان به این اختلال در ابتدای رابطه آن را با وابستگی و علاقه نادرست می‌گیرند، اما با گذر زمان شدت رفتارهای وسواسی زیاد تر و علاقه یک‌طرفه می‌بشود.

علائم عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری روانی نیست، اما علائم مشخصی دارد که به‌پشتیبانی آنها می‌توانید وسواس در روابط عاشقانه را شناسایی کنید. مبتلایان به این اختلال عزت نفس مقداری دارند و می‌خواهند اعمال و حرکت معشوقشان را همیشه کنترل کنند. حس هراس و ناامنی مدوام با اهمیت ترین نشانه عشق وسواسی است. بااین‌حال کارشناسان می‌گویند این علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در ادامه، علائم رایج عشق وسواسی را مرور می‌کنیم.

۱. سریع و شدید عاشق‌شدن

مبتلایان به وسواس عشق زیاد تر به‌شدت عاشق فردی خواهد شد که او را به‌خوبی نمی‌شناسند. ابراز احساسات ناگهانی و قوی زنگ خطری جدی است، به‌خصوص هنگامی فرد سابقه حرکت وسواسی و سوءاستفاده‌گرانه هم داشته باشد. طبق معمول حس فرد مبتلا متقابل نیست و معشوق او این چنین عشقی را حس نمی‌کند، اما این نوشته برای فرد مبتلا مهم نیست و هم چنان زیاد زیاد فرد روبه رو را دوست دارد.

۲. دائم به فردی فکرکردن

وسواس‌ها رفتارهایی می باشند که در ذهن ساخته و پرداخته خواهد شد. هنگامی فرد وسواسی همه دقت و افکار خود را به یک نوشته معطوف می‌کند، میل به رفتارهای وسواسی در او زیاد تر می‌بشود. مبتلایان به عشق وسواسی تخیلات جنسی و عاشقانه مدوام دارند. آنها بعضی اوقات فکر می‌کنند معشوقشان می‌خواهد به آنها خیانت کند. این خیالات حس هراس، خشم و ناامیدی‌شان را تحکیم می‌کند. فردی که رابطه عاشقانه وسواسی دارد، نمی‌تواند بر هیچ چیز فرد دیگر تمرکز کند و فکرش همیشه دچار تخیلات است.

۳. حس اشتیاق و وابستگی شدید

عشق وسواسی طبق معمول رگه‌هایی از اشتیاق شدید دارد. عاشق وسواسی نیاز دارد شریک عاطفی‌اش همیشه او را قبول کند. او می‌خواهد همیشه نزدیک معشوق باشد و دوست داشته بشود. اگر این چنین شرایطی فراهم نشود، او با سناریوهای ذهنی خود دچار می‌بشود و میل شدیدی دارد که روح و جسمش همیشه کنار فرد روبه رو باشد.

۴. نادیده‌گرفتن ماموریت های و روابط

ماهیت وسواس‌گونه امیال فرد علتمی‌بشود که او از دیگر روابط خود دور بشود و نتواند مسئولیت‌های خود را انجام دهد. وسواس بر توانایی فرد تاثییر منفی می‌گذارد و زندگی روزمره‌اش را مختل می‌کند؛ به همین علت مبتلایان به عشق وسواسی در محل کار، روابط خانوادگی و زندگی شخصی دچار مشکلات بسیاری خواهد شد.

۵. حس مالکیت و حسادت

فرد مبتلا به اختلال عشق وسواسی دائم حس خطر می‌کند. او فکر می‌کند هرکسی که به معشوقش نزدیک می‌بشود، خطری بالقوه است. آنها به خانواده، دوستان و همکاران معشوق خود حسودی می‌کنند و توقع دارند شریک عاطفی‌شان مدام در مالکیت و کنار آنها باشد. این رفتارهای حسادت‌آمیز به‌مرور زمان تحول شکل خواهند داد و به توهین کلامی و رفتاری تبدیل خواهد شد.

۶. نقض حریم خصوصی فرد روبه رو

حس هراس و حسادت دو عامل اساسی در عشق وسواسی‌اند. فرد مبتلا نیاز دارد مطلب‌ها و تماس‌های شریک خود را بازدید کند، کیف و وسایلش را بگردد و حتی او را تعقیب کند. ترکیب هذیان‌های حسادت‌آمیز با تخیلات وسواسی زیاد خطرناک است، چون فرد مبتلا را تحریک می‌کند که رفتارهای خشن و سوءاستفاده‌گرانه داشته باشد و حتی تبدیل تجاوز می‌بشود.

۷. باورهای هذیانی درمورد رابطه

اختلال عشق وسواسی بعضی اوقات با هذیان و توهم همراه است. هذیان باورهایی است که حقیقت ندارند، اما شخص به آنها باور راسخ دارد. برخی مبتلایان به عشق وسواسی دچار خودمعشوق‌پنداری خواهد شد، یعنی فکر می‌کنند فردی مشهور عاشق آنهاست و با آنها رابطه دارد. در موارد خفیف‌تر، فرد باور نمی‌کند که فرد روبه رو او را دوست ندارد و جواب رد معشوق را نمی‌پذیرد.

۸. کنترلگری شدید

اگر مبتلایان به عشق وسواسی با فردی داخل رابطه شوند، زیاد سریع با او صمیمی خواهد شد و حس وابستگی شدید اشکار می‌کنند. شریک عاطفی آنها امکان پذیر حس خفقان و از حرکت آنها شکایت کند، ولی فرد مبتلا این شکایت را نمی‌پذیرد چراکه باور دارد به‌خاطر علاقه خود باید همه رفتارهای فرد روبه رو را کنترل کند و او را در کنار خود داشته باشد.

۹. تصورات فانتزی مداوم

افرادی که عشق وسواسی دارند، در ذهن خود سناریوهای مفصلی می‌سازند. آنها سناریوها را چندین دفعه تمرین می‌کنند و به داستان‌ها پروبال خواهند داد. این فانتزی‌ها امکان پذیر جنبه جنسی، عاشقانه یا رقابتی داشته باشند. تخیلات مکرر احساسات وسواسی را چنان تحکیم می‌کنند که حتی امکان پذیر فرد مرز بین فکر و حقیقت را تشخیص ندهد.

۱۰. امتناع از پذیرفتن جواب منفی

عاشق وسواسی تحمل طردشدن را ندارد. او می‌خواهد همیشه در کنار معشوقش باشد؛ به همین علت هنگامی فرد روبه رو از او می‌خواهد به فضای شخصی و مرزهای امنش احترام بگذارد، فرد مبتلا برآشفته می‌بشود و از پذیرفتن این کار سر باز می‌زند. در برخی موارد حتی امکان پذیر حرکت خصمانه و خطرناک داشته باشد.

تشخیص اختلال عشق وسواسی

عشق وسواسی

هیچ معیار خاصی برای شناسایی اختلال عشق وسواسی وجود ندارد. بااین‌حال اگر علائم این بیماری را در خود یا اطرافیانتان می‌بینید، باید به پزشک مراجعه کنید. پزشک متخصص ابتدا تعدادی آزمایش و مصاحبه انجام می‌دهد تا گمان دیگر اختلالات را رد کند.

کارشناسان می‌گویند اختلال وسواس‌گونه عشق طبق معمول نشانه نوعی بیماری روانی است. اگر نشانه بیماری فرد دیگر نباشد، تشخیص و درمان آن دشوار خواهد می بود. برخی محققان می‌گویند اختلال عشق وسواسی را باید نوعی بیماری روانی در نظر بگیریم، اما گروهی دیگر با آنها ناموافق‌اند و نظر دارند این اختلال یک بیماری جدا گانه نیست.

علل تشکیل اختلال عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی نوعی بیماری مربوط به سلامت روان نیست؛ به همین علت شناسایی یک علت برای تشکیل آن دشوار است. محققان هیچ علت مشخصی برای تشکیل این اختلال اشکار نکرده‌اند، اما اعتقاد دارند تعدادی از عوامل در کنار هم گمان ابتلا به عشق وسواسی را افزایش خواهند داد.

بیماری‌های روحی‌روانی از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال استرس بعد از سانحه، اختلال وسواس فکری و روان‌پریشی با توهمات حسادت‌آمیز و شهوانی گمان ابتلا را افزایش خواهند داد. در ادامه علل احتمالی اختلال عشق وسواسی را مرور می‌کنیم.

۱. دلبستگی ناامن

هنگامی فردی نمی‌تواند دلبستگی سالم به افراد دیگر داشته باشد، دچار حس وابستگی شدیدی می‌بشود. این حس اضطراب شخص را افزایش می‌دهد و حسادت و کنترلگری را تحریک می‌کند. این حرکت تلاشی بی‌فرجام برای اجتناب از خیانت و رهاشدن است. افرادی که دلبستگی ناامن دارند، زیاد تر در معرض ابتلا به عشق وسواسی می باشند.

۲. ترومای دوران کودکی

خاطرات کودکی و ازمایش ها ما امکان پذیر اثرات جبران‌ناپذیری بر آینده‌مان بگذارند. کودکانی که قربانی سوءاستفاده جسمی شده‌اند، رنج آن حادثه را تا بزرگ‌سالی با خود حمل می‌کنند. آنها امکان پذیر داخل الگوهای رفتاری و روابط ناسالم شوند، چراکه ناخودآگاهشان در کودکی این سبک روابط را دیده و آموخته است. اختلال عشق وسواسی در افرادی که ترومای دوران کودکی دارند، رایج است.

۳. عزت نفس کم

زیاد تر افرادی که با وسواس فکری دچار عشق خواهد شد، با ناامنی‌های عمیق و عزت نفس کم دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این درگیری مدوام علتمی‌بشود آنها در برابر طیف وسیعی از مشکلات صدمه‌پذیر باشند. اتفاقات ساده بر ذهن آنها تاثییر می‌گذارد و نیاز افراطی دارند که فردی دوستشان داشته باشد؛ به همین علت داخل عشق وسواسی خواهد شد تا با هراس رهاشدن خود مقابله کنند.

۴. اختلال وسواس فکری‌اجباری

افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری‌اجباری (‌OCD) در معرض ابراز تفکرات وسواسی در همه ابعاد زندگی خودند. وسواس آنها حول محور یک فرد یا رابطه می‌چرخد. آنها رفتارهای اجباری بسیاری دارند و با این رفتارها شریک عاطفی خود را محدود می‌کنند. این افراد نیاز به کنترلگری دارند و گمان ابتلا به عشق وسواسی نیز در این گروه زیاد است.

۵. توهمات حسادت‌آمیز

افراد مبتلا به روان‌پریشی توهمات مختلفی دارند. این بیماران در معرض ابتلا به عشق وسواسی می باشند. اگر در روبه رو شخصی وسواس داشته باشند، زیاد شکاک، بدبین و حسود خواهد شد. توهمات حسادت‌آمیز خطرناک است و امکان پذیر با رفتارهای نامناسب بسیاری همراه باشد. مبتلایان به توهمات حسادت‌آمیز امکان پذیر معشوقشان را تعقیب و تهدید و حتی با خشونت از او سوءاستفاده کنند.

۶. اختلال شخصیت مرزی

یکی از دلایل بالقوه عشق وسواسی اختلال شخصیت مرزی است. مبتلایان به این بیماری هراس شدیدی از رهاشدن دارند. آنها در روابط خود و دیگران اعمال نفوذ می‌کنند، یعنی در کوششاند الگوهای رفتاری شما را بشناسند و بر پایه آنها شما را کنترل کنند. این رفتارها امکان پذیر زیاد خطرناک باشند.

درمان اختلال عشق وسواسی

درمان اختلال عشق وسواسی

اختلال عشق وسواسی زیاد تر درمان‌شدنی است، اما روش درمان به مشکلات عرصه‌ای و دیگر بیماری‌های روانی بستگی دارد. اگر این اختلال از علائم بیماری فرد دیگر باشد، پزشک باید ابتدا بیماری مهم را درمان کند. در مواردی که عشق وسواسی به هیچ بیماری فرد دیگر مربوط نیست، پزشک یک برنامه درمانی برای بیمار تنظیم می‌کند. این درمان امکان پذیر دارودرمانی، روان‌درمانی یا ترکیبی از هر دو باشد.

در روال روان‌درمانی، درمانگر ابتدا تلاش می‌کند علت مهم وسواس را اشکار کند. ریشه وسواس امکان پذیر در یک رابطه ناامن در قبل فرد نهان شده باشد. درمانگر به بیمار پشتیبانی می‌کند افکار و رفتارهای وسواسی خود را شناسایی کند. او تکنیک‌هایی به فرد مبتلا می‌آموزد تا بر وسواس خود تسلط کند.

روبه رو با عشق وسواسی

اگر فکر می‌کنید علائم عشق وسواس‌گونه را دارید، بهتر است در اولین زمان به روان‌پزشک یا روان‌درمانگر مراجعه کنید. برخی توانایی‌ها و استراتژی‌های مقابله‌ای به شما پشتیبانی می‌کند به رفتارهایتان آگاه شوید و علائم را افت دهید.

کارشناسان می‌گویند مبتلایان به وسواس بهتر است زیاد تر بیرون بروند و کارهایشان را تنها انجام بدهند. این جهت می‌بشود فرد به روش سالمی از شریک عاطفی‌ خود فاصله بگیرد. علاوه‌بر این، با تمرکز بر کارهای گوناگون کمتر افکار وسواسی به سراغتان می‌آید.

شما باید تلاش کنید احساسات درونی خود را کنترل کنید. تمرینات ذهن‌آگاهی و مدیتیشن به شما پشتیبانی می‌کند به‌جای گم‌شدن در افکار مسموم، دقت خود را روی لحظه حال متمرکز کنید.

به مرزهای رابطه خود دقت کنید. مرزها در واقع قوانین رابطه‌اند و اشکار می‌کنند چه کارهایی درست و چه رفتارهایی غلط‌اند. با شریک عاطفی خود درمورد مرزهایتان سخن بگویید کنید و تلاش کنید به آنها پایبند بمانید.

با دوستان و خانواده خود زمان بگذرانید. روابط خود را معطوف به یک نفر نکنید. برقراری ربط عمیق با دیگر دوستان و خانواده یک سیستم حمایتی قوی برایتان می‌سازد که با اتکا بر آن می‌توانید از افکار وسواسی دور شوید.

سخن آخر

عشق وسواسی اختلالی است که به‌جهت آن فرد دچار احساسات عاشقانه افراطی می‌بشود. او نیاز دارد معشوقش را کنترل کند و بر کارهایش نظارت داشته باشد. این اختلال نوعی بیماری جدا گانه نیست، اما احتمالا نشانه‌ای از بیماری‌های روان باشد. اگر در خود و اطرافیانتان علائم آن را مشاهده می‌کنید، باید به پزشک مراجعه کنید تا با تنظیم یک برنامه درمانی اشکار شما را از گرداب این افکار مسموم دور کند.

اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر



منبع