صحبت‌کردن مادر با فرزندش ـ فرزند پروری مقتدرانه

فرزند پروری مقتدرانه؛ والدین مقتدر چطور فرزندشان را پرورش می‌کنند؟_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

فرزند پروری مقتدرانه یکی از پرطرف‌دارترین سبک‌های فرزندپروری است. والدین مقتدر با فرزندان خود خون‌گرم و مهربان‌اند و در عین حال محدودیت‌های مفیدی برای آنها تعیین می‌کنند. این والدین به شخصیت و فردیت فرزندانشان احترام می‌گذارند و هدفشان پرورش کودکان جدا گانه، شاد و موفق است. در این مقاله ویژگی‌ها و جوانب مثبت و منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه را می‌گوییم. با ما همراه باشید.

فرزند پروری مقتدرانه چیست؟

بعضی اوقات اوقات از سبک فرزند پروری مقتدرانه به‌گفتن «سبک دموکراتیک» نیز یاد می‌بشود. امکان پذیر برخی گمان کنند منظور از سبک «مقتدرانه» حرکت سخت‌گیرانه و مستبدانه والدین است، اما والدین مقتدر نه همانند والدین مستبد زیاد سخت‌گیرند و نه همانند والدین سهل‌گیر به هر خواسته کودک تن خواهند داد. این والدین در عین این که رفتاری زیاد صمیمی و مهر امیز با فرزندانشان دارند، حدومرزهای مشخصی برای آنها تعیین می‌کنند. نگه داری اقتدار در عین مهربانی الگویی است که والدین مقتدر از آن پیروی می‌کنند.

ویژگی‌های والدین مقتدر

با اهمیت ترین و تأثیرگذارترین ویژگی‌های والدین مقتدر عبارت‌اند از:

  • به افکار و احساسات فرزند خود دقت می‌کنند.
  • به مراعات انصاف و احترام‌گذاشتن به دیگران زیاد اهمیت خواهند داد.
  • اجازه سخن بگویید‌کردن و مشورت‌کردن درمورد قوانین و حدومرزها را به فرزندشان خواهند داد.
  • حدومرزها و انتظارات معقولی تعیین می‌کنند و به‌خوبی با فرزندشان ربط برقرار می‌کنند.
  • ترجیح خواهند داد به جای ترساندن کودک یا دوستی بیشتر از حد با او، فرزندشان را توانمند کنند.
  • به فرزندشان اجازه ناکامی‌خوردن خواهند داد و در صورت خواست فرزند حمایتو راهنمایی خود را از او کوتاه نمی‌کنند.

برندا آرلانو، روان‌شناس و متخصص اضطراب کودکان، می‌گوید: «والدین مقتدر فرزند خود را فردی کامل می‌بینند و با عشق و شفقت با او حرکت می‌کنند. بهترین و با اهمیت ترین خصوصیت والدین در سبک فرزندپروری مقتدرانه این است که به‌آرامی فرزندشان را تشویق می‌کنند تا از منطقه امن خود خارج بشود، چیزهای تازه را امتحان کند و خود را به چالش بکشد.»

جوانب مثبت فرزند پروری مقتدرانه

این سبک فرزندپروری علتمی‌بشود فرزندان مراعات نظم و انضباط را یاد بگیرند. بر پایه پژوهش‌ها، سبک فرزند پروری مقتدرانه علتتربیت کودکانی انعطاف‌پذیر، بااعتمادبه‌نفس، مؤدب و شاد می‌بشود. در این تکه از مقاله با اهمیت ترین جوانب مثبت این سبک فرزندپروری را می‌گوییم.

۱. آموزش مسئولیت‌پذیری

کودکانِ والدین مقتدر می‌دانند که درنهایت مسئولیت انتخاب‌هایشان بر مسئولیت خودشان است و این علتمی‌بشود همیشه تلاش کنند تا به‌خوبی تصمیم‌گیری کنند. این کودکان طبق معمول زیر بار سختی هم‌سالان خود نمی‌روال و با یادگیری توانایی‌های اساسی زندگی به‌خوبی پیشرفت می‌کنند.

۲. افزایش دقت

گفتیم که والدین مقتدر برای فرزندانشان احترام قائل‌اند. این ویژگی علتمی‌بشود کودکان هم این شیوه رفتارکردن محترمانه را از والدینشان یاد بگیرند و به والدین و دیگران احترام بگذارند. حرکت محترمانه این کودکان علتمی‌بشود به‌خوبی در محیط‌های اجتماعی پیشرفت کنند و با معلمان و هم‌سالانشان به‌خوبی کنار همراه شوند.

۳. تحکیم تاب‌آوری

فرزندان والدین مقتدر اجازه دارند ناکامی بخورند و از اشتباهات خود درس بگیرند. توانایی ناکامی‌خوردن علتمی‌بشود این کودکان انعطاف‌پذیر بار همراه شوند و توانایی تسلط بر چالش‌ها و صدمه‌های زندگی را داشته باشند. نادرست‌کردن کودک و مجدد از نو اغاز‌کردن علتمی‌بشود این کودکان توانایی‌های حل قضیه را به‌خوبی یاد بگیرند و عزت‌نفس آنها به بهترین شکل ممکن تحکیم بشود.

۴. تحکیم توانایی‌های رهبری

کودکانی که به‌شیوه فرزند پروی مقتدرانه پرورش خواهد شد به‌علت توانایی در تصمیم‌گیری، اعتمادبه‌نفسی اشکار می‌کنند که علتمی‌بشود بتوانند در نقش‌های رهبری نیز به‌خوبی عمل کنند. این افراد در عین حال که برای شراکت و نظرات دیگران قیمت قائل‌اند، به‌خوبی می‌توانند چالش‌ها را مدیریت کنند و از بعد تصمیم‌گیری‌های دشوار برآیند. این ویژگی‌ها همان‌هایی‌اند که یک رهبر خوب و موفق نیاز دارد.

۵. پیروزی تحصیلی

والدین مقتدر برای پیروزی تحصیلی فرزندانشان زیاد تلاش می‌کنند. چه تکالیف هفتگی باشد و چه پروژه‌ای خاص، والدین مقتدر همیشه ابزار ملزوم برای پیروزی فرزندانشان را فراهم می‌کنند. یقیناً این پشتیبانی‌کردن به این معنی نیست که والدین تکالیف کودک را انجام خواهند داد؛ کودک همه تکالیفش را خودش انجام می‌دهد، اما می‌داند که هرجا نیاز به پشتیبانی یا راهنمایی داشته باشد، والدینش در کنارش خواهند می بود. بر پایه پژوهش‌ها، زیاد تر کودکانی که با سبک مقتدرانه بزرگ خواهد شد، در مدرسه دانش‌آموزانی موفق و کوشا می باشند.

معایب سبک فرزند پروری مقتدرانه

گفتیم که فرزندپروری مقتدرانه یکی از پرطرف‌دارترین سبک‌های فرزندپروری است و دلنشین است که روان‌شناسان هم برای پرورش بهتر کودکان این سبک تربیتی را نظر می‌کنند. با این تفاسیر یافتن معایب و اشکالات این سبک کار سختی است.

کودکان در مرحله های گوناگون رشد رفتارهای پیش‌بینی‌نشده بسیاری دارند. بعضی اوقات امکان پذیر کودک پرخاشگر بشود یا لجبازی کند که این هم جزو مرحله های تکامل شخصیت او محسوب می‌بشود. تحمل این‌گونه رفتارها برای والدین مقتدر زیاد سخت است، چون تلاش بسیاری کرده‌اند تا فرزندان خود را به بهترین شکل ممکن پرورش کنند و طبیعتا انتظارات بسیاری از فرزندان خود دارند.

دکتر نالین می‌گوید: «در این‌ اوقات صبر راز پیروزی است. صبور باشید و در هر مرحله‌ای از رشد کودک نیاز پشت هر حرکت خاص او را شناسایی و سپس با دقت به روحیاتش با او حرکت کنید. مهربانی در عین نگه داری اقتدار همان چیزی است که شما را به بهترین شکل از چالش‌های گوناگون عبور می‌دهد.»

تفاوت سبک‌ فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه

بعضی اوقات اوقات والدین به‌خاطر تشابه اسمی سبک فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه را با هم نادرست می‌گیرند، اما باید بدانید که این دو سبک تربیتی زیاد متفاوت‌اند. گرچه در هر ۲ سبک برای کودکان حدومرز تعیین می‌بشود، والدین مستبد به مهربانی و صمیمیت والدین مقتدر حرکت نمی‌کنند.

برای این که بهتر فهمید تفاوت‌های این دو سبک تربیتی شوید، به این مثال دقت کنید. موقعیتی را فکر کنید که در آن دو پسر نوجوان شکلاتی را از فروشگاه مواد غذایی دزدیده‌اند. نحوه برخورد والدین هر پسر با این اتفاق تفاوت بین این سبک‌های فرزندپروری را اشکار می‌کند.

۱. نحوه حرکت والدین مقتدر

  • هنگامی فرزند به خانه می‌رسد، مشابه با ماهیت تخلفش مجازات می‌بشود.
  • به‌زمان ۲ هفته از سرگرمی‌های موردعلاقه‌اش محروم می‌بشود.
  • باید شکلات را برگرداند و از صاحب فروشگاه عذرخواهی کند.
  • پدر و مادرش با او سخن بگویید می‌کنند و برایش توضیح خواهند داد که چرا دزدی کار اشتباهی است.
  • والدین احساسات فرزندشان را می‌پذیرند و به او گوشزد می‌کنند که دیگر این حرکت را تکرار نکند.

۲. نحوه حرکت والدین مستبد

  • هنگامی فرزند به خانه می‌رسد، والدین سرش فریاد می‌زنند و پدرش او را می‌زند.
  • والدین او را از شام محروم می‌کنند و با رفتاری خشونت‌آمیز درمورد عواقب تکرار این کار با او سخن بگویید می‌کنند.

نتیجه‌گیری

فرزند والدین مقتدر تنبیه شد، اما با حمایتو راهنمایی والدین مجاب شد که دزدی کاری ناپسند است و دیگر نباید تکرارش کند. فرزند والدین مستبد علاوه‌بر این که تنبیه فیزیکی شد، هیچ بازخورد یا راهنمایی درستی درمورد علت نادرست‌بودن دزدی دریافت نکرد و والدینش هم هیچ حمایتی از او نکردند.

مثالهایی از رفتارهای والدین در سبک فرزند پروری مقتدرانه

شناختن سبک‌های فرزندپروری و تصمیم به درپیش‌گرفتن یکی از آنها خوب است، اما مهم‌ است که بدانید چطور آن را در دنیای واقعی عملی کنید. برای آشنایی زیاد تر شما با سبک فرزند پروری مقتدرانه، در این تکه چند سناریو از نحوه حرکت والدین مقتدر در شرایط گوناگون را برایتان روایت می‌کنیم.

۱. زمان تماشای تلویزیون

والدین مقتدر طبق معمول برای زمان‌زمان تماشای تلویزیون محدودیت تعیین می‌کنند، یقیناً برای انجام این کار سن و موقعیت‌های فردی فرزندشان را هم در نظر می‌گیرند. کودکانی که از دستورالعمل‌های تعیین‌شده پیروی می‌کنند، امکان پذیر به‌گفتن پاداشی برای حرکت خوبشان بتوانند زیاد تر تلویزیون تماشا کنند.

۲. زمان بازی‌کردن

کودکان والدین مقتدر فهمیدن راحتی از کارهایی دارند که باید قبل و سپس از بازی‌کردن با دوستانشان انجام بدهند. این کودکان حدومرزهای بازی‌کردن را به‌خوبی می‌شناسند و می‌دانند در موقعیت مهمان و میزبان چطور حرکت کنند و چه نکاتی را زمان بازی‌کردن مراعات کنند.

۳. غذاخوردن

والدین مقتدر به فرزندانشان اجازه دسترسی ۲۴ساعته به انواع غذاها را نمی‌دهند. اما اگر فرزندان آنها واقعا از غذایی خوششان نیاید، به آنها اجازه خواهند داد خودشان ساندویچ کوچکی از خوراکی موردعلاقه‌شان درست کنند.

۴. موقعیت‌های اضطراب‌آور

والدین مقتدر با توانمندسازی فرزندان برای رویارویی با هراس‌هایشان به آنها پشتیبانی می‌کنند با اضطراب مقابله کنند. کودکی را در نظر بگیرید که دلواپس رفتن به اردوی مدرسه است. در این شرایط والدین مقتدر این احساسات کودک را قبول و او را آرام می‌کنند و در عین حال به فرزندشان می‌گویند که انتظار دارند در اردو شرکت کند و خوش بگذراند.

چطور والدی مقتدر باشیم؟

والدین مقتدربودن آسان نیست و به زمان و تلاش بسیاری نیاز دارد. نکاتی که در اجرای سبک فرزندپروری مقتدرانه باید مراعات کنید، عبارت‌اند از:

  • در حرکت با فرزندتان دلسوز، خون‌گرم، همدل و حمایتکننده باشید.
  • از اجرای تکنیک‌های خشونت‌آمیز فرزندپروری خودداری کنید.
  • عواقب سرپیچی از حدومرزها را از قبل اشکار کنید و به آن پایبند باشید.
  • برای کودکتان زمان بگذارید و با یکدیگر فعالیت موردعلاقه‌اش را انجام دهید.
  • یقین شوید که همه افراد خانواده حدومرزها و قوانین وضع‌شده را مراعات می‌کنند.
  • فرزندتان را به جدا گانه‌شدن تشویق کنید و به او اجازه دهید با عواقب طبیعی اعمالش مواجه بشود.
  • هنگامی فرزندتان شنونده خوبی است یا حدومرزهای تعیین‌شده را به‌خوبی مراعات می‌کند، تحسینش کنید.

کلام پایانی

به‌حرف های روان‌شناسان، سبک فرزند پروری مقتدرانه سبکی ایدئال است که علاوه‌بر نگه داری نظم و انضباط زندگی، علتمی‌بشود کودکان جدا گانه و بااعتمادبه‌نفس بار همراه شوند. اگر شما هم می‌خواهید این سبک تربیتی را در پیش بگیرید، به یاد داشته باشید که با اهمیت ترین اصل «نگه داری اقتدار در عین صمیمت و مهربانی» است.

سبک فرزندپروری شما چیست؟ به‌نظرتان سبک مقتدرانه چه مزایا و معایب فرد دیگر دارد؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

با اهمیت ترین و سخت‌ترین ماموریت پدران و مادران پرورش فرزند است

پرورش کودکان شاد و سالم امروز، و انسان‌های موفق فردا



دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

بازی‌کردن پسربچه با درمانگر- مزایای بازی درمانی

بازی درمانی؛ انواع، تکنیک‌ها و مزایا آن


بازی درمانی نوعی روان‌درمانی است که امکان پذیر برای حل مشکلات رفتاری و عاطفی کودکان مؤثر باشد. گرچه بازی‌درمانی طبق معمول برای کودکان ۳ تا ۱۲ساله منفعت گیری می‌بشود، امکان پذیر برای بزرگ‌سالان نیز سودمند باشد. هرآنچه ملزوم است درمورد بازی‌درمانی بدانید، در این مقاله خواهید خواند. با ما همراه باشید.

بازی درمانی چیست؟

مقصد مهم بازی درمانی پشتیبانی به کودکانی است که ابراز احساسات و سخن بگویید‌کردن درمورد مسائل احساسی برایشان دشوار است. بازی‌درمانگر از طریق بازی‌درمانی محیطی امن و راحت برای کودک تشکیل می‌کند و با بازی‌های گوناگون به احساسات درونی کودک پی می‌برد. بعضی اوقات اوقات امکان پذیر بازی‌درمانگر از دیگر اعضای خانواده هم بخواهد که در فعالیت‌های بازی‌درمانی شرکت کنند.

این رویکرد مبتنی بر این ایده است که کودکان ناخودآگاه از طریق بازی ربط برقرار می‌کنند؛ یعنی زمان بازی، بدون این که خودشان فهمید باشند، چیزهایی را درمورد خود و احساساتشان آشکار می‌کنند. کودکان از طریق بازی یاد می‌گیرند چطور با جهان تعامل و توانایی‌های خود را تحکیم کنند. به این علت می‌توانیم بگوییم بازی ابزاری سودمند برای ابراز وجود و گفتن احساسات کودکان است.

انواع بازی درمانی

۱. بازی‌درمانی دستوری

در بازی درمانی دستوری، درمانگر به کودک پشتیبانی می‌کند از طریق بازی‌های هدایت‌شده احساسات خود را گفتن کند. درمانگر در این نوع بازی‌درمانی، طبق معمول دستورالعمل‌های خاصی به کودک می‌دهد و میانه انجام آنها بر حرکت کودک نظارت می‌کند.

۲. بازی‌درمانی غیردستوری

در بازی درمانی غیردستوری و غیرمستقیم، درمانگر کودک را آزاد می‌گذارد تا بازی دلخواهش را انجام دهد و با دخالت‌های محدود در بازی به کودک پشتیبانی می‌کند احساساتش را گفتن کند.

تکنیک‌های بازی‌درمانی

امکان پذیر درمانگر از تکنیک‌های مختلفی زمان بازی درمانی منفعت گیری کند. تکنیک منفعت گیری‌شده در جلسه بازی‌درمانی تا حد بسیاری به نیازهای کودک و نوع بازی منتخب بستگی دارد.

یک جلسه بازی درمانی طبق معمول ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد. در جلسه بازی‌درمانی، درمانگر محیطی راحت و امن را برای بازی کودک تشکیل می‌کند، سپس تعامل های کودک با اسباب‌بازی‌های اراعه‌شده را مشاهده می‌کند. درمانگر به‌مرور زمان از بازی‌های خاص‌تری منفعت گیری می‌کند که مسائل کودک را مقصد قرار خواهند داد. رایج‌ترین بازی‌های بازی‌درمانگران در سراسر جهان عبارت‌اند از:

  • بازی فکری؛
  • قایم‌باشک؛
  • بازی با لگو؛
  • بازی با شن؛
  • بازی‌های هنری؛
  • بازی‌های رومیزی؛
  • بازی‌های کارتی؛
  • بازی با عروسک‌ها؛
  • بازی با بلوک‌های خانه‌سازی؛
  • بازی‌های راهبردی همانند شطرنج.

بازی درمانی برای چه افرادی سودمند است؟

بازی‌درمانی برای افرادی سودمند است که در برقراری ربط و ابراز وجود به روشای مثبت و سالم مشکل دارند. این رویکرد درمانی احتمالا برای کودکانی که آزار و اذیت یا دچار حوادث صدمه‌زا یا استرس‌زا شده‌اند نیز سودمند باشد. طبق معمول درمانگران برای کودکان مبتلا به اختلالات خاصی که گفتن عاطفی و اجتماعی را مختل می‌کنند، بازی‌درمانی را نظر می‌کنند. بر پایه پژوهش‌ها، بازی درمانی امکان پذیر برای بهبود حرکت کودکان مبتلا به این اختلالات سودمند باشد:

بازی درمانی این شرایط را «درمان» نمی‌کند، بلکه حمایتی عاطفی تشکیل می‌کند و توانایی‌هایی را آموزش می‌دهد که یادگیری و اجتماعی‌شدن کودک را راحت‌تر می‌کنند.

مزایای بازی درمانی

طبق معمول افراد بازی‌درمانی را زیاد جدی نمی‌گیرند و فکر می‌کنند «فقط بازی‌کردن» تأثیر بسیاری بر حل مشکلات رفتاری کودک ندارد، اما حقیقت این است که کودکان از این روش درمانی زیاد استقبال می‌کنند و این رویکرد طبق معمول اثربخش است. کودکی که در خانه با خشونت با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند، امکان پذیر کودکی پرخاشگر برداشت بشود، در حالی که در حقیقت امکان پذیر این کار کودک منعکس‌کننده موقعیت خشونت‌آمیزی باشد که کودک در خانه و بین اعضای خانواده شاهدش بوده است.

برخی از مزایای بازی درمانی عبارت‌اند از:

  • کودکانی که برقراری ربط کلامی برایشان مشکل است، می‌توانند از طریق بازی احساسات خود را گفتن کنند. به این علت بازی درمانی برای کودکان خجالتی هم سودمند است.
  • بازی درمانی اضطراب کودکان را افت می‌دهد و فضایی امن و راحت برای ابراز وجود و ابراز احساسات در اختیار کودک می‌گذارد.
  • کودکان می‌توانند روال درمانی خود را به مسئولیت بگیرند. بازی‌درمانی مؤثر علتمی‌بشود کودکان از اسباب‌بازی‌ها و وسایلی منفعت گیری کنند که با آنها راحت‌ترند.
  • علائم اختلال کم‌توجهی و بیش‌فعالی همانند مشکل تمرکز را افت می‌دهد.
  • کودکان به‌پشتیبانی آن می‌توانند احساسات خود را بشناسند و به‌خوبی آنها را فهمیدن کنند.
  • بازی درمانی کودکان اوتیسم علتمی‌بشود بهبود چشمگیری در توانایی‌های رفتاری و رشدی داشته باشند.
  • توانایی‌های ارتباطی و اجتماعی کودکان به‌مرور زمان تحکیم می‌بشود. بعد از چندین جلسه، کودکی که پیش از این سخن بگویید نمی‌کرد، اغاز به سخن بگویید‌کردن و گفتن چندین عبارت می‌کند.

اثربخشی بازی درمانی

در پژوهشی که سال ۲۰۰۹ درمورد اثربخشی بازی درمانی بر کودکان پرخاشگر انجام شد، محققان گروهی از دانش‌آموزان با سابقه حرکت پرخاشگرانه را به ۲ گروه تقسیم کردند. یکی از گروه‌ها گروه کنترل می بود و برای گروه دیگر بازی‌درمانی انجام شد. محققان با انجام این پژوهش دریافتند که رفتارهای پرخاشگرانه کودکانی که در بازی درمانی شرکت کرده بودند، در قیاس با کودکان گروه کنترل بهبود چشمگیری یافته می بود.

محققان بر پایه تجزیه‌وتحلیل ۹۳ پژوهش انجام‌شده بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۲۰۰۰ درمورد تاثییر بازی درمانی بر کودکان به این نتیجه رسیدند که بازی درمانی روشی مؤثر برای کودکان است.

نکاتی که باید بدانید

  • هرچند بازی‌درمانگر موقع بازی‌درمانی بر رفتارهای کودک نظارت می‌کند، والدین یا سرپرست کودک نیز نقش مهمی در این فرایند درمانی ایفا می‌کنند.
  • درمانگر طبق معمول یک جلسه مشاوره مشترک و جلسات مشاوره جداگانه با والدین و کودک برگزار می‌کند. این کار برای فهمیدن کامل نیازهای کودک انجام می‌بشود.
  • اگر به جستوجو بازی‌درمانگر برای از بین بردن مشکلات رفتاری کودک خود می‌گردید، مهم است اول از همه یقین شوید که فرد مورد نظر توانایی و تخصص ملزوم را داشته باشد.
  • راحتی کودک با درمانگر نوشته مهم فرد دیگر است که باید به آن دقت کنید. اگر فهمید شده‌اید کودک با درمانگر راحت نیست یا نتیجه‌ای معکوس از جلسات بازی‌درمانی می‌گیرید، ملزوم است با مداخله به‌موقع به این قضیه رسیدگی کنید.

کلام پایانی

بازی درمانی نوعی روان‌درمانی است که به کودکان زمان می‌دهد با منفعت گیری از بازی احساسات یا چیزهایی را که گفتن آنها از طریق کلمات برایشان دشوار است، گفتن کنند. بر پایه آمار، ۷۱درصد از کودکانی که بازی‌درمانی برایشان انجام می‌بشود، رفتارشان زیاد بهبود می‌یابد.

تابه‌حال از روش بازی درمانی در منزل یا در وجود درمانگر منفعت گیری کرده‌اید؟ برای حل چه مشکلی این روش را انتخاب کرده‌اید؟ آیا نتیجه‌قسمت بوده است؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

هشدار! این نوشته فقط جنبه آموزشی دارد و برای منفعت گیری از آن ملزوم است با پزشک یا متخصص وابسته مشورت کنید. اطلاعات زیاد تر



منبع

برآورده‌کردن همه نیازهای فرزندان، ممکن است اثری منفی روی آنها داشته باشد

آیا باید همه نیازهای فرزندمان را برآورده کنیم؟ راه درست چیست؟


یکی از اشتباهات رایج والدین این است که فکر می‌کنند باید تمام نیازهای فرزند را برآورده کنند. این افراد گمان می‌کنند عشق‌ورزیدن به‌معنای ترجیح‌دادن نیازهای فرزند به نیازهای خودشان است. با اینکه قصد چنین والدینی صلاح فرزندان است، ممکن است اثر عکس روی آنها داشته باشد. این کار به‌مرور زمان به فرزندان می‌آموزد که نیازها و آرزوهای خود را سرکوب کنند و دائم به فکر برآوردن نیاز دیگران باشند. گاهی اوقات نیاز و خواسته‌های شما و اعضای خانواده‌تان با هم تداخل دارند و امکان برآورده‌کردن هم‌زمان آنها وجود ندارد. در این صورت چطور باید نیازها را اولویت‌بندی کنیم؟ در این مقاله قرار است به پاسخ این سؤال برسیم. همچنین متوجه می‌شوید چه اولویتی میان نیازهای خود و فرزندانتان بگذارید و چه میزان از خواسته‌های آنها را برآورده کنید.

نظریه دلبستگی و ارتباط آن با برآورده‌کردن نیازها

جان بولبی (John Bowlby) در دهه ۱۹۵۰ میلادی، نظریه دلبستگی را مطرح کرد. به‌کمک این نظریه علمی می‌توانیم چگونگی وابستگی خود به دیگران را درک کنیم. دانشمندان با بررسی تعامل مادر و کودک اثبات کرده‌اند رابطه‌ای که در کودکی با والدین داریم، روی نوع روابطمان در بزرگ‌سالی اثر می‌گذارد. این مسئله اهمیت بسیاری دارد، چراکه کیفیت روابط ما نقش مهمی در سلامت شخصی و خوشحالی‌مان ایفا می‌کند.

کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، راحت‌تر خواسته‌های خود را بیان می‌کنند و در صورتی که به خواسته خود نرسند، راحت‌تر با آن کنار می‌آیند. والدین این کودکان بیشتر اوقات از لحاظ احساسی در دسترس آنها بوده‌اند و نیازهای فرزندان را پذیرفته‌اند. این دسته از والدین به فرزندان خود مستقیم یا غیرمستقیم فهمانده‌اند که «حواسم بهت هست، حرف‌هات رو می‌شنوم و قراره نیازت رو بپذیرم.»

به یاد داشته باشید قبول‌کردن نیازهای فرزندان صرفا به‌معنای برآورده‌کردن آنها نیست. همه نیازهای فرزند باید شناخته شوند، اما لازم نیست از خیلی چیزها برای برآورده‌کردن آنها بگذریم.

نحوه ایجاد دلبستگی ایمن

  • ۳۳درصد اوقات همه نیازها را برآورده می‌کنید: در این حالت نیاز فرزند را می‌شنوید و آن را برآورده می‌کنید. مثلا هنگام آشپزی‌کردن، کودک از شما می‌خواهد برایش کتاب بخوانید. در این حالت شما دست از کار خود می‌کشید، روبه‌روی او می‌نشینید و از خواندن کتاب برای کودک ابراز خوشحالی می‌کنید.
  • ۳۳درصد اوقات متوجه نیاز کودک نمی‌شوید: ممکن است حواستان به نیاز فرزند نباشد، متوجه آن نشوید یا آن‌قدر مشغله داشته باشید که امکان برآورده‌کردن نیاز او وجود نداشته باشد. در این حالت ممکن است فرزند شما ناراحت شود.
  • ۳۳درصد اوقات سعی در اصلاح وضعیت دارید: این قدم مهم‌ترین قدم برای ایجاد دلبستگی ایمن است. در این حالت اگر اشتباهی کنیم، متوجه آن می‌شویم و مسئولیت آن را با عذرخواهی‌کردن می‌پذیریم. این‌گونه به فرزند خود یاد می‌دهیم که نیازی نیست بی‌نقص باشد. او می‌تواند شکست بخورد و از شکستش درس بگیرد. توجه داشته باشید باید در این رابطه مسئولیت‌پذیر باشیم تا رابطه‌ای صادقانه با فرزند خود بسازیم.

۵ راهکار برای رسیدگی درست به نیازهای فرزند

پدر در حال صحبت با کودک است برای گرفتن ماشین اسباب‌بازی از او

۱. نیازها و خواسته‌های خود را صادقانه بررسی کنید

بسیاری از افراد به‌جای پذیرفتن نیازهای خود، آنها را انکار می‌کنند. این کار دلایل مختلفی دارد. خیلی‌ها تحمل برآورده‌نشدن نیازها و غم ناشی از آن را ندارند، برخی دیگر نمی‌خواهند به دیگران متکی باشند تا مبادا از آنها ناامید شوند یا شاید نیازمندبودن در فرهنگ آنها جلوه جالبی ندارد.

اگر در کودکی نیازهای خود را انکار کرده‌اید، به نحوه رفتارتان در مواجهه با نیاز فرزندتان دقت کنید. آیا سریعا بدون درنظرگرفتن شرایط خود، نیاز او را برآورده می‌کنید؟ آیا از نیازهای فرزندتان فرار می‌کنید، اما نهایتا آنها را برآورده می‌کنید؟

هیچ‌یک از این واکنش‌ها بد نیستند، بلکه نیازهای خود شما را نمایان می‌کنند. اگر دقت بیشتری به این واکنش‌ها کنید و به شرایط خود آگاه‌تر باشید، در مواجهه با نیازهای کودک هم رفتار بهتری خواهید داشت.

توجه داشته باشید اگر دائما نیازهای خود را انکار کنید، این کار را به کودک خود هم یاد می‌دهید. در این صورت حتی اگر خلاف آن را به کودک توضیح دهید، چندان کارآمد نخواهد بود.

۲. همه نیازها را بپذیرید، اما فقط بعضی از آنها را برآورده کنید

اگر برآورده‌کردن نیازهای فرزندتان باعث رنجش شما می‌شود، یعنی احتمالا زیاده‌روی کرده‌اید. طبق تحقیقات، ۵۵درصد ارتباط ما با دیگران را زبان بدن، ۳۸درصدش را تن صدا و ۷درصدش را کلمات تشکیل می‌دهند.

اگر هنگام برآورده‌کردن نیاز فرزند آه بکشید یا بی‌حوصله آن را انجام دهید، کودک متوجه می‌شود که با او صادق نیستید و این مسئله را از شما می‌آموزد. در این مواقع شرایط خود را شفاف به فرزندتان توضیح دهید. ابتدا نیاز او را محترم بشمارید و به او حق بدهید که این نیاز را دارد، سپس دلیل اینکه نمی‌توانید خواسته‌اش را برآورده کنید توضیح دهید.

این مکالمه میان والد و فرزند را به‌عنوان نمونه در نظر بگیرید:

می‌دونم اگه به‌جای اینکه بیرون برم، بمونم خونه و با هم بازی کنیم خیلی بهمون خوش می‌گذره، ولی من دارم با دوست‌هام می‌رم بیرون چون من هم نیاز دارم با دوست‌هام بازی کنم. فردا درباره احساست به این مسئله صحبت می‌کنیم. درک می‌کنم اگه الان ازم ناراحتی و عصبانی هستی.

۳. با قاطعیت نه بگویید

خیلی اوقات به‌خاطر عذاب وجدان و دلسوزی، توانایی نه گفتن به فرزندمان را نداریم. باید در نظر داشته باشید اگر خواسته کودک را قبول کنید و آن را بدون رضایت انجام دهید، آسیب بیشتری به او می‌زنید تا اینکه همان ابتدا قاطعانه درخواستش را رد کنید.

مثلا ممکن است خواسته‌های کودک را انجام دهیم و آخر روز که کلافه شده‌ایم، شروع به دادوبیداد کنیم. یا هنگامی که می‌خواهیم سر کار برویم، برای اینکه با احساسات منفی کودک مواجه نشویم سعی کنیم بی‌سروصدا از خانه بیرون بزنیم یا به فرزند بگوییم «بعد این همه کاری که برات انجام دادم، ‌این رفتار رو داری؟».

این موارد باعث می‌شوند فرزند در قبال نیازهای شما احساس مسئولیت کند. این در حالی است که خودمان از پذیرفتن نیازها و خواسته‌های خود شانه خالی کرده‌ایم.

۴. به خشم خود هنگام برآورده‌کردن نیازهای فرزند توجه کنید

احساس خشم معمولا از حسادت سرچشمه می‌گیرد. ممکن است از اینکه فرزندانتان نیازها و خواسته‌های زیادی دارند عصبانی نباشید، بلکه به این مسئله که نیازهایشان به‌راحتی برآورده می‌شوند حسادت کنید. اگر این مسئله برای شما صدق می‌کند، بهتر است از خود بپرسید: «چه خواسته‌ای دارم که بیان‌کردن آن باعث ترس من از قضاوت دیگران می‌شود؟ از چه کسی می‌توانم برای برآورده‌کردن خواسته‌هایم کمک بگیرم؟»

۵. به کیفیت بیش از کمیت بها دهید

مهم نیست چه تعداد از خواسته‌های فرزندتان را برآورده می‌کنید. مهم این است که برآورده‌کردن این نیازها چه حسی به شما و فرزندتان می‌دهد. طبق تحقیقات، فقط اختصاص‌دادن ۵ تا ۱۰ دقیقه از روز به بازی‌کردن با کودک پیوند میان او و والدین را قوی‌تر می‌کند. بهتر است روی کیفیت زمانی که برای کودک می‌گذارید تمرکز کنید، نه تعداد دفعاتی که این کار را انجام می‌دهید.

شما بگویید

شاید نه گفتن به خواسته فرزندتان و مواجه‌شدن با ناراحتی و عصبانیت او حس خوشایندی برای شما نباشد. بااین‌حال، به‌ خاطر داشته باشید که برآورده‌کردن همه خواسته‌ها و نیازهای فرزندتان ممکن است تأثیری بسیار منفی روی او بگذارد. درنهایت بهترین راه صادق‌بودن با خود و فرزندتان و اولویت‌بندی درست نیازهاست.

شما چطور از پس برآورده‌کردن نیازهای فرزند خود برمی‌آیید؟ آیا موافق انجام تمام خواسته‌های او هستید؟

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر



منبع