تعادل نهاد، خود و فراخود

ایگو چیست؟ تببین نهاد، خود و فراخود در شخصیت انسان


نظریه‌های فروید پایه و اساس بخش مهمی از دانش روان‌شناسی امروزی‌اند. یکی از مهم‌ترین نظریه‌های فروید این است که شخصیت ما را به ۳ بخش نهاد (Id)، خود (Ego) و فراخود (Super Ego) تقسیم می‌کند. این ۳ بخش در دوره‌های مختلف زندگی شکل می‌گیرند و روی عملکرد ذهنی انسان تأثیر دارند. در این مقاله، اید و ایگو و سوپرایگو انسان را بررسی می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که «خود» چطور می‌تواند بین «نهاد» و «فراخود» تعادل برقرار کند.

نهاد (id) چیست؟

اید یا معادل فارسی‌اش «نهاد» بخشی از ضمیر ناخودآگاه انسان است و شامل امیال و انگیزه‌های انسان می‌شود. این امیال در روان‌شناسی لیبیدو نامیده می‌شوند. لیبیدو نوعی انرژی جنسی تعمیم‌یافته است که با مسائل مختلفی ارتباط دارد، از غریزه برای بقا گرفته تا علاقه به هنر و تحسین آن.

در واقع نهاد بخشی تکانشی در ناخودآگاه است که به خواسته‌ها و امیال ما واکنش نشان می‌دهد. در شخصیت نوزادان فقط اید وجود دارد و ایگو و سوپرایگو در مراحل بعدی زندگی شکل می‌گیرند. فروید اعتقاد داشت که نهاد بر اساس اصل لذت کار می‌کند و به دنبال ارضای غرایز اساسی است. این بخش از ناخودآگاه انسان می‌خواهد که امیال و خواسته‌ها بلافاصله برآورده شوند و به عواقب منفی برآورده‌شدن بعضی از خواسته‌ها اهمیت نمی‌دهد. وقتی نهاد به خواسته‌هایش می‌رسد، ما احساس لذت می‌کنیم و اگر امیالش را نادیده بگیریم، ناراحت و سرخورده می‌شویم.

به‌گفته فروید، نهاد از ۲ غریزه زندگی (اروس) و مرگ (تاناتوس) تأثیر می‌پذیرد. اروس امیال مرتبط با بقای انسان را هدایت می‌کند مثل میل به غذاخوردن، تنفس و رابطه جنسی. تاناتوس مجموعه‌ای از نیروهای مخرب است که وقتی آزاد می‌شود، رفتارهایی مثل خشونت و پرخاشگری به همراه دارد. فروید می‌گوید اروس از تاناتوس قوی‌تر است تا انسان را زنده نگه دارد.

ایگو چیست؟

زیگموند فروید در پاسخ به سؤال ایگو چیست، پاسخ می‌دهد:

ایگو ego بخشی از نهاد (id) است که از دنیای بیرونی اثر می‌پذیرد و تغییر می‌کند.

بخشی از ایگو خودآگاه کار می‌کند و بخشی از آن ناخودآگاه است. این ضمیر در دوران نوزادی از نهاد نشئت می‌گیرد و با تجربه زیسته و آموخته‌های ما پیشرفت می‌کند. ایگو توانایی درک تفاوت بین «من» و «دیگران» را دارد و به‌عنوان واسطه بین تفکر غیرواقعی نهاد و دنیای واقعی عمل می‌کند.
ایگو راهکارهایی منطقی برای برآورده‌کردن خواسته‌ها و امیال نهاد پیدا می‌کند. اگر این خواسته‌ها تضادی با امنیت اجتماعی و فردی نداشته باشند، قابل‌برآوردن هستند و اگر به خود فرد یا دیگران آسیب برسانند، ایگو دنبال روش دیگری برای برآورده‌کردن آنها می‌گردد. به عبارت دیگر، این ضمیر برای برآورده‌کردن امیال و خواسته‌ها به رعایت هنجارهای اجتماعی، آداب معاشرت و قوانین توجه می‌کند و واقعیت‌ها را در نظر می‌گیرد.
ایگو درست یا غلط بودن کارها را تشخیص نمی‌دهد. به‌نظر این ضمیر، وقتی کاری به خود آسیب نمی‌رساند و خواسته‌ها و امیال را برآورده می‌کند، خوب است حتی اگر اخلاقی یا مطابق با هنجارهای اجتماعی نباشد.

تفاوت سلف و ایگو

سلف خود برتر ماست. این ضمیر به عشق و بخشندگی اهمیت بیشتری می‌دهد و از نفس مستقل است؛ سلف به خدا، کائنات و قدرت برتر متصل است. در مقابل ایگو خواسته‌های نفسانی را در اولویت قرار می‌دهد و اگر به خواسته‌هایش توجه نکنید، احساس ناراحتی و سرخوردگی به شما می‌دهد.

سوپرایگو چیست؟

التر ایگو یا فراخود ضمیری متعهد به ارزش‌ها و اخلاقیات جامعه است که در ۳ تا ۵سالگی رشد می‌کند. این ضمیر ارزش‌ها را از والدین، مربیان و تجربه‌های دنیای بیرون یاد می‌گیرد و قضاوتگر است. سوپرایگو از ما می‌خواهد استانداردهای اخلاقی را رعایت کنیم، مسئولیت‌پذیر باشیم و رفتارهایی کنیم که از نظر اجتماع قابل‌قبول‌اند. اگر طبق خواسته‌های این ضمیر رفتار کنیم، به خودمان افتخار خواهیم کرد و احساس رضایت از زندگی خواهیم داشت. در مقابل اگر طبق میل اید و ایگو رفتار کنیم، به‌خاطر وجود سوپرایگو احساس شرم و عذاب وجدان می‌کنیم.

بخشی از سوپرایگو در ناخودآگاه ماست که گاهی «صدای وجدان» هم نامیده می‌شود. این ضمیر از برآورده‌شدن خواسته‌های ناهنجار نهاد مانند رابطه جنسی نامتعارف و پرخاشگری پیشگیری می‌کند و در تلاش است که ایگو را متقاعد کند برای برآوردن امیال باید علاوه‌بر واقعیت‌ها، به ارزش‌های اخلاقی هم توجه کند.

آموزه‌ها و ارزش‌های سوپرایگو یا فراخود آگاهانه دریافت و کم‌کم وارد ضمیر ناخودآگاه می‌شوند. والدین اولین کسانی هستند که آموزش‌های فراخود را به انسان می‌دهند. مثلا وقتی کودک از والدین خود عشق مشروط دریافت می‌کند (دوست‌داشته‌شدن فقط به شرط انجام کار درست) در آینده هم به شرط‌ها پایبند می‌ماند و ممکن است برای کسب رضایت و توجه دیگران خودش را نادیده بگیرد.

بخش‌های مختلف سوپرایگو

التر ایگو از خود ایدئال و وجدان تشکیل شده است. وجدان همان صدای درونی است که به ما می‌گوید کار درست چیست و اگر آن را انجام ندهیم، با احساس گناه مجازاتمان می‌کند. خود ایدئال تصویری از خودمان را نشانمان می‌دهد که باید شبیهش باشیم و اگر رفتاری خلاف این تصویر از ما سر بزند، سوپرایگو باز هم با احساس گناه ما را مجازات می‌کند. وقتی طبق ندای وجدان یا ارزش‌های خود ایدئال رفتار می‌کنیم، سوپرایگو با احساس غرور و افتخار به ما پاداش می‌دهد. این خود ایدئال بر اساس انتظارات والدین و جامعه در ذهن ما ساخته می‌شود.

بررسی ارتباط بین نهاد، خود و فراخود

هرکدام از ضمیرهایی که پیش از این درباره‌شان صحبت کردیم، نقش مهمی در زندگی ما ایفا می‌کنند. وقتی کلی به این ضمایر نگاه می‌کنید، به نظر می‌رسد نهاد شیطان درونی ما باشد که تنها ارضای امیال نفسانی برایش مهم است، اما نهاد نقش مهمی در بقای انسان، به‌خصوص در سال‌های اولیه زندگی، دارد. مثلا وقتی نوزاد گرسنه است، نهاد میل به غذا دارد درنتیجه نوزاد تا زمان برآورده‌شدن این نیاز نهاد گریه می‌کند. بدین ترتیب والدین متوجه نیازش می‌شوند، او را سیر می‌کنند و نوزاد زنده می‌ماند.

فروید اید را به اسب و ایگو را به سوارکار تشبیه می‌کند. اسب قدرت و انرژی لازم برای حرکت به‌سمت مقصد (خواسته‌ها و امیال) را فراهم می‌کند و سوارکار وظیفه هدایت این انرژی در مسیر درست را بر عهده دارد. اسب بدون سوار سرخود رفتار می‌کند و به خودش و دیگران آسیب می‌رساند، اما با سوارکار حرفه‌ای می‌تواند به مقصد درست برسد.

نهاد، خود و فراخود مرز مشخصی ندارند و نمی‌توان آنها را کاملا از هم تفکیک کرد؛ مثلا ایگو گاهی اوقات شبیه اید عمل می‌کند و گاهی واکنش‌هایی شبیه به سوپرایگو نشان می‌دهد. این ۳ ضمیر همیشه با هم در تعامل‌اند و روی رفتار و شخصیت انسان اثر می‌گذارند.

ایجاد تضاد بین خواسته‌های خود، فراخود و نهاد طبیعی است و بارها در طول زندگی اتفاق می‌افتد. فروید از اصطلاح «قدرت ایگو» برای توضیح ایجاد تعادل بین این ۳ ضمیر استفاده می‌کند. ما به‌کمک ضمیر خود می‌توانیم ضمایر نهاد و فراخود را مدیریت کنیم و با بهادادن به هرکدام از آنها در موقعیت‌های درست، تعادل را بینشان برقرار کنیم.

عوارض برهم‌خوردن تعادل بین اید، ایگو و سوپرایگو

ایگو در روان‌شناسی بحث‌های پیچیده و گسترده‌ای دارد. فروید معتقد است که بیماری‌های روانی به‌خاطر سوپرایگوی غالب ایجاد می‌شوند. او همچنین می‌گوید که غلبه اید بر سایر ضمایر عامل ایجاد روان‌پریشی است. معمولا برگرداندن تعادل بین نهاد، خود و فراخود نیازمند روان‌درمانی‌های طولانی‌مدت و هزینه‌بر است.

وقتی اید ضمیر غالب انسان باشد، فرد نمی‌تواند رفتارهایش را کنترل کند، واکنش‌های ناگهانی نشان می‌دهد و حتی ممکن است مرتکب جرم شود؛ مثلا چنین فردی ممکن است از سر عصبانیت مرتکب رفتارهای خطرناکی شود و طرف مقابل را به قتل برساند. افرادی که تحت سلطه اید هستند، به اینکه رفتارهایشان قانونی، اخلاقی و درست‌اند یا نه توجهی ندارند؛ آنها فقط می‌خواهند به خواسته‌هایشان برسند.

سوپرایگوی غالب هم وضعیت نامطلوبی به دنبال دارد. افرادی که ضمیر فراخودشان در رأس شخصیتشان قرار می‌گیرد، افراطی به اخلاقیات پایبندند و شخصیت قضاوتگری دارند. این افراد متعصب‌اند و اگر کسی به‌نظرشان بد باشد یا رفتارهای غیراخلاقی بروز دهد، او را نمی‌پذیرند.

ایجاد تعادل بین نهاد، خود و فراخود

قدرت ایگو می‌تواند اید و سوپرایگوی غالب را مهار کند و ضمایر انسان را در حد تعادل نگه دارد. وقتی این تعادل وجود داشته باشد، ما به خواسته‌های خود اهمیت می‌دهیم و آنها را به شیوه‌ای درست و اخلاقی برآورده می‌کنیم. تعادل به‌معنای پیشگیری از افراط و تفریط است.

در میان سه ضمیر، ایگو سخت‌ترین وظیفه را بر عهده دارد. او میانجی سوپرایگو و اید است و باید کار درست را تشخیص دهد و برای انجام آن اقدام کند. ضمیر «خود» اغلب تشخیص می‌دهد تصمیم درست چیست و می‌تواند طبق آن عمل کند. تصمیم درست نه به‌معنای فداکردن خود برای دیگران است و نه به‌معنای خودخواهی بیش از حد برای برآورده‌کردن خواسته‌ها به هر قیمتی؛ تصمیم درست به‌معنای برآوردن خواسته‌های خود بدون آسیب‌رساندن به دیگران است.

کلام آخر

زیگموند فروید ساختار شخصیت انسان را مفهومی توضیح داده و آن را به ۳ بخش نهاد (id)، خود (ego) و فراخود (super ego) تقسیم کرده است. به‌اعتقاد فروید، انسان زمانی روان سالم دارد که این ۳ بخش تعامل پویا داشته باشند و در تعادل قرار بگیرند. ایگو بخش واقع‌گرای شخصیت ما انسان‌هاست که باید در رأس حاکم باشد و بین اید و سوپرایگو تعادل برقرار کند. در این مقاله، ۳ بخش شخصیت انسان را بررسی کردیم و ارتباط بین آنها را توضیح دادیم. با شناخت این ۳ ضمیر، مدیریت آنها ساده‌تر می‌شود. شما می‌توانید با استفاده از قدرت ایگو بهترین زمان برای برآوردن خواسته‌هایتان را تشخیص دهید و به اصول و اخلاقیات پایبند بمانید.

منابع دیگر: simplypsychology

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به کمک زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید






منبع

مؤلفه‌های تست شخصیت شناسی نئو

تست نئو؛ همه‌چیز درباره این تست شخصیت شناسی


تست نئو نوعی آزمون روان‌شناسی است که بسیاری از کارفرمایان هنگام استخدام افراد، از آن به‌عنوان تست شخصیت شناسی شغلی استفاده می‌کنند. آزمون نئو را تست بیگ فایو، اوشن (OCEAN) و کانو (CANOE) نیز می‌نامند. این تست ۵ ویژگی شخصیتی را می‌سنجد و نسخه‌هایی مخصوص بزرگ‌سالان، نوجوانان و کودکان دارد. در این مقاله، با تست نئو برای استخدام و جزئیات آن آشنا خواهیم شد. همراهمان بمانید.

تست نئو چطور ابداع شد و توسعه یافت؟

۲ روان‌شناس به اسامی پائول کاستا و رابرت مک‌کری در دهه ۷۰ با بررسی نحوه تغییر شخصیت با افزایش سن، طراحی آزمون نئو را شروع کردند. آنها با استفاده از ویژگی‌های شخصیتی شناخته‌شده یعنی روان‌رنجوری (N) و برون‌گرایی (E)، ویژگی شخصیتی سومی به‌اسم پذیرش (O) را نیز کشف کردند. این دو در سال ۱۹۷۸بر اساس این ۳ ویژگی شخصیتی، اولین نسخه تست نئو را به‌اسم نئو پی آی (NEO-PI) منتشر کردند. سپس کاستا و مک‌کری با تحقیقات بیشتر متوجه ۲ ویژگی شخصیتی دیگر یعنی وظیفه‌شناسی (C) و سازگاری (A) نیز شدند.

آنها در سال ۱۹۸۶، دفترچه راهنمای آزمون نئو را منتشر کردند که هر ۵ ویژگی شخصیتی را در خود داشت. کاستا و مک‌کری در سال ۱۹۹۲ برای تمام این ویژگی‌های شخصیتی ۶ عامل فرعی را تعیین کردند تا تست نئو مجموعا از ۳۰ عامل فرعی تشکیل شود. سپس نسخه اصلاح‌شده این تست به‌اسم نئو پی آی آر (NEO-PI-R) را منتشر کردند. در سال ۲۰۰۲، بیش از ۱۹۰۰ دانش‌آموز دبیرستانی تست شخصیت شناسی نئو را انجام دادند. نتایج این تحقیق و نمونه آزمونی که از نوجوانان، بزرگ‌سالان و دانش‌آموزان دبیرستانی گرفته شد، منجر به شکل‌گیری تست نئو پی آی ۳ (NEO-PI-۳) شد.

نئو پی آی ۳

نئو پی آی ۳ در سال ۲۰۰۵ به‌همراه واژه‌نامه‌ای از اصطلاحات منتشر شد تا شرکت‌کنندگان در این تست نتیجه آن را راحت‌تر درک کنند. این واژه‌نامه و تغییراتی که در این آزمون انجام شد، به این معناست که تست نئو پی آی ۳ نه‌تنها برای بزرگ‌سالان، بلکه برای جوانان و افراد دچار ناتوانی نیز مناسب است. کاستا و مک‌کری حین توسعه نئو پی آی ۳، نسخه‌ای کوتاه از تست نئو پی آی آر به‌اسم نئو اف اف آی (NEO-FFI) را نیز منتشر کردند که امروزه نئو اف اف آی آر (NEO-FFI-R) نامیده می‌شود.

تحقیقات مستقل بعدی مک‌کری و سایر روان‌شناسان حاکی از این بود که تست شخصیت شناسی نئو در تمام فرهنگ‌ها، حتی جاهایی که انگلیسی زبان اول نیست، کاربردی است. اگر برای استخدام مجبور به شرکت در این آزمونید، باید به سؤال‌های نسخه نئو پی آی ۳ یا نئو پی آی اف اف آی پاسخ دهید.

آزمون نئو چه چیزهایی را می‌سنجد؟

۱. پذیرش

این ویژگی شخصیتی نشانگر نحوه استقبال شما از تجربه دنیای اطرافتان است و در یک قطب آن «ذهنیت محدود» و در قطب دیگرش «پذیرش» قرار دارد. کسب امتیاز زیاد در این بخش یعنی شما فردی خلاق، مبتکر، استقبال‌کننده از مفاهیم انتزاعی و ماجراجویی هستید، اما به‌سختی می‌توانید تمرکزتان را حفظ کنید و ممکن است رفتار پیش‌بینی‌نشده از خود نشان دهید. اگر امتیاز کمی در این بخش بگیرید، ممکن است فردی قابل‌اعتماد، باثبات و محتاط باشید، اما تغییر را دوست ندارید و فردی با دیدگاه‌های محدود به‌ نظر می‌رسید.

۶ عامل فرعی پذیرش عبارت‌اند از:

  • تخیل؛
  • هنر؛
  • عواطف؛
  • کنش‌ها؛
  • نظرات؛
  • ارزش‌ها.

۲. وظیفه‌شناسی

وظیفه‌شناسی یعنی شما چقدر قابل‌اعتماد، بابرنامه و با نظم درونی هستید. این عامل همچنین تعیین می‌کند که چقدر خوب می‌توانید تصمیم‌ها و رفتارهای هیجانی و ناگهانی خود را مهار کنید. این ویژگی شخصیتی در طیف «خودجوش» تا «وظیفه‌شناس» سنجیده می‌شود. اگر امتیاز زیادی کسب کنید، فردی منظم، کارآمد، متوجه به جزئیات و سخت‌کوش هستید و البته ممکن است انعطاف‌ناپذیر و لجباز باشید. امتیاز کم در این بخش هم یعنی سخت نمی‌گیرید و انعطاف‌پذیرید و همچنین اینکه شاید خودجوش و ناگهانی عمل می‌کنید و فردی بی‌محابا و بی‌نظمید.

۶ عامل فرعی وظیفه‌شناسی عبارت‌اند از:

۳. برون‌گرایی

این ویژگی شخصیتی تست نئو مشخص می‌کند که در تعامل با دیگران چطورید و تا چه حد دنبال ارتباط با دیگران هستید. قرارگرفتن در موقعیت‌های اجتماعی به شما انرژی می‌دهد یا خسته‌تان می‌کند؟ با تنهایی می‌توانید به‌خوبی کنار آیید یا نه؟ این ویژگی فرد را در طیف «برون‌گرا» تا «درون‌گرا» می‌سنجد. اگر امتیاز زیادی در این بخش داشته باشید فردی برون‌گرا، پرانرژی، قاطع و اجتماعی هستید، اما همچنین ممکن است هیجانی و توجه‌طلب باشید. امتیاز اندک بیانگر این است که از تنهایی خود لذت می‌برید و تودار و متفکر هستید، اما ممکن است منزوی به‌ نظر برسید و پس از حضور در جمع‌های شلوغ، برای کسب انرژی مجدد نیاز به تنهابودن داشته باشید.

۶ عامل فرعی برون‌گرایی عبارت‌اند از:

  • صمیمیت؛
  • جمع‌گرایی؛
  • قاطعیت؛
  • فعالیت؛
  • هیجان‌خواهی؛
  • عواطف مثبت.

۴. سازگاری

ویژگی سازگاری رفتار شما با سایرین را توصیف می‌کند. یعنی چطور با آنها رفتار می‌کنید و آیا فردی مهربان و قابل‌اعتمادید یا مشکوک و با رفتار غیردوستانه. این ویژگی فرد را در طیف «مخالف» تا «سازگار» می‌سنجد. امتیاز زیاد در این قسمت مشخص می‌کند فردی همکاری‌کننده، با رفتار دوستانه، مراقب و علاقه‌مند به سایرین هستید. اما ممکن است برای جلوگیری از توهین به سایرین، مطیع باشید و به دیگران اجازه دهید از اعتماد شما سوءاستفاده کنند. اگر امتیاز سازگاری شما کم باشد، فردی تحلیلگر و رقابت‌جو هستید و شاید به‌راحتی به سایرین اعتماد نکنید و حتی حیله‌گر باشید.

۶ عامل فرعی سازگاری عبارت‌اند از:

  • اعتماد؛
  • سادگی؛
  • نوع‌دوستی؛
  • تبعیت؛
  • تواضع؛
  • درک دیگران.

۵. روان‌رنجوری

این ویژگی شخصیتی مشخص می‌کند از نظر عاطفی چقدر تعادل دارید و تا چه حد تحت‌تأثیر استرس قرار می‌گیرید. این ویژگی فرد را در طیف «باثبات» تا «روان‌رنجور» می‌سنجد. امتیاز روان‌رنجوری زیاد یعنی فردی عصبی و حساس، نگران و با نوسان‌های خلقی هستید که استرس اذیت‌تان می‌کند. اگر امتیاز کمی در این بخش داشته باشید، فردی آرام و امن هستید که استرس را به‌خوبی مهار می‌کنید و در کل از نظر عاطفی ثبات دارد.

۶ عامل فرعی روان‌رنجوری عبارت‌اند از:

تست نئو چطور انجام می‌شود؟

۲ نسخه از تست نئو پی آی وجود دارد که کارفرمایان ممکن است در فرایند استخدام خود از آنها استفاده کنند. اولین نسخه نئو پی آی ۳ در قالب خودگزارشی (فرم اس) است و تست دیگر (فرم آر) را فردی مسلط به آن باید از متقاضی بگیرد. هر دو تست شامل ۲۴۰ سؤال‌اند. مدت‌زمان انجام تست نئو پی آی ۳ ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است. نئو پی آی اف اف آی نسخه کوتاه‌شده آزمون نئو است که ۶۰ سؤال دارد و باید بتوانید آن را در حدود ۱۵ دقیقه انجام دهید. هر دو تست به‌صورت آنلاین یا کاغذی موجودند.

هر سؤال آزمون نئو عبارتی درباره رفتار شماست و باید با انتخاب گزینه‌هایی مانند «موافقم» یا «مخالفم» یا «مانند من» یا «متفاوت با من» نظر خود را ثبت کنید. نتیجه تست نئو به‌جای آنکه عددی نشان داده شود، برای هر عامل روی یک بازه نشان داده می‌شود. مثلا امتیاز شما برای سازگاری ممکن است زیاد یا کم نباشد و نزدیک نقطه میانی قرار گیرد.

نتیجه تست نئو برای استخدام ممکن است شبیه به نمونه زیر باشد:

  • امتیاز زیاد پذیرش؛
  • بین نقطه میانی و پایینی در مقیاس وظیفه‌شناسی؛
  • بین نقطه میانی و بالایی در مقیاس سازگاری؛
  • در میانه مقیاس روان‌رنجوری.

نتیجه بالا یعنی فرد خلاق است، از ایده‌های جدید استقبال می‌کند و انعطاف‌پذیر است اما اندکی نظم ندارد، میان‌گرا (از نظر برون‌گرایی و درون‌گرایی متعادل)، اجتماعی و قاطع است ولی نه زیاد و در مواقع خوشایند از نظر عاطفی ثبات دارد. استفاده از مقیاسی ثابت برای هر ویژگی شخصیتی، نتیجه تست را دقیق‌تر می‌کند و بهتر شخصیت شما را نشان می‌دهد. بنابراین دقت تست نئو به صداقت شما در پاسخ‌گویی به سؤال‌ها بستگی دارد. کارفرمایان برای جلوگیری از تقلب در آزمون اغلب نتایج ۲ نسخه متفاوت از آزمون نئو را با هم مقایسه می‌کنند.

علاوه‌بر این، کارجویی که امتیازی کمتر از ۵۰ کسب می‌کند یا بیش از ۱۵۰ پاسخ «موافقم» و «کاملا موافقم» دارد (یعنی فردی با بیش از ۱۰۰ پاسخ در نقطه میانی هر مقیاس)، مجددا ارزیابی می‌شود. برای آنکه از نتیجه دقیق تست نئو مطمئن شوید، بهترین راهکار صداقت در پاسخ‌دهی است.

چطور برای تست نئو آماده شویم؟

برخلاف آزمون‌های درسی که باید از قبل مطالعه کنید، برای تست نئو پی آی نیازی به آمادگی قبلی نیست. این آزمون سؤال درست یا اشتباه ندارد و فقط باید پاسخ‌های خود را با صداقت و خودآگاهی ثبت کنید. اگر می‌خواهید با تست شخصیت شناسی نئو آشنا شوید، نمونه‌های مختلف از این آزمون در اینترنت وجود دارد. بهتر است شبیه به مرحله مصاحبه شغلی، زمان شرکت در آزمون نئو خوب استراحت کرده باشید، به‌اندازه کافی آب نوشیده باشید و آرامش خود را حفظ کنید.

قبل از پاسخ‌دادن به هر سؤال به‌خوبی فکر کنید و طوری جواب دهید که واقعا شخصیت شما را نشان دهد، نه اینکه پاسخی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید برای شغل مدنظرتان مناسب‌تر است. پذیرفته‌شدن برای شغلی که مناسب شخصیت شما نیست، باعث خواهد شد در آینده با مشکل روبه‌رو شوید. به تست نئو همچون فرصتی برای کسب اطلاعات درباره خود نگاه کنید. علاوه‌بر این به‌ یاد داشته باشید هیچ کارفرمایی فقط به نتیجه آزمون نئو شما اکتفا نخواهد کرد و در کنار آن رزومه و قابلیت‌هایتان را نیز در نظر می‌گیرد.

جمع‌بندی

شرکت در تست نئو به‌عنوان بخشی از فرایند استخدام نباید شما را بترساند یا آشفته کند. این آزمون فرصت هیجان‌انگیزی است که درباره خودتان و شخصیت‌تان اطلاعات بیشتری به‌ دست آورید. فراموش نکنید که هرچه بیشتر به نحوه تفکر خود و شخصیتمان آگاهی داشته باشیم، بهتر می‌توانیم با موانعی که زندگی سر راهمان قرار می‌دهد مقابله کنیم.

شما بگویید

آیا تابه‌حال تست نئو را انجام داده‌اید؟ طبق این آزمون چه شخصیتی دارید؟ نظر خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. همچنین اگر این مطلب برایتان مفید بود، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر



منبع

شخصیت چیست؛ ویژگی‌های شخصیتی در افراد مختلف متفاوت است

شخصیت چیست؛ انواع، نظریه‌ها و اختلالات رایج


شما شخصیت خود را چگونه تعریف می‌کنید؟ فکر می‌کنید چه صفات و ویژگی‌هایی دارید و خلق‌وخوی اصلی‌تان چیست؟ هرکس شخصیت منحصربه‌فرد خودش را دارد که برخی از جوانب آن با افزایش سن تغییر می‌کنند و برخی دیگر نسبتا ثابت می‌مانند. شخصیت مجموعه‌ای از الگوهای فکری، احساسات و رفتارهاست؛ بااین‌همه نمی‌توانیم تمام ابعاد شخصیت را در همین تعریف بگنجانیم و بررسی شخصیت و ابعاد شخصیتی نیازمند توضیح و تفصیل بیشتری است. اگر برایتان جالب است بدانید شخصیت چیست و چگونه شکل میگیرد یا مایلید درباره تعریف شخصیت و انواع آن بیشتر بدانید، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

شخصیت چیست؟

اصطلاح شخصیت بیانگر مجموعه‌ منحصربه‌فردی از ویژگی‌ها و الگوهای فکری، رفتاری و احساسی است که فرد را می‌سازند. مثلا خصوصیات و صفت‌هایی همچون وفاداری، کمال‌گرایی و برون‌گرایی بخشی از شخصیت افرادند. همچنین باورهای اصلی، نگرش‌ها و اصول اخلاقی در کنار خلق‌وخویی که افراد با آن متولد می‌شوند، همگی قطعاتی از پازل شخصیت‌اند.

در واقع شخصیت مجموعه‌ای از رفتارها، نگرش‌ها و رویکردهای فرد است که عموما از نظم و قاعده مشخصی پیروی می‌کند. این رفتارها شامل موارد روان‌شناختی و فیزیولوژیکی می‌شوند و بر اعمال، روابط انسانی، تعاملات اجتماعی و سبک زندگی انسان‌ها تأثیرگذارند.

برخی از ویژگی‌های شخصیتی انسان‌ها به‌مرور زمان تغییر می‌کنند و برخی دیگر نسبتا ثابت باقی می‌مانند. علوم مختلفی از جمله روان‌شناسی، روان‌کاوی و رفتارشناسی روی بررسی شخصیت و تیپ شخصیتی تمرکز دارند و فرایندهایی را بررسی می‌کنند که فرد برای رشد ویژگی‌های خود پشت‌سر می‌گذارد.

شخصیت چگونه رشد می‌کند؟

شخصیت تغییرناپذیر نیست. طبق تحقیقات، تعداد زیادی از الگوها و ویژگی‌های شخصیتی با گذشت زمان تغییر می‌کنند. عوامل متعددی در گذر زمان بر رشد شخصیت اثر می‌گذارند، همچون:

  • ژن‌ها و خصوصیات زیستی؛
  • تجربیات زندگی؛
  • حوادث نامطلوب؛
  • جامعه و فرهنگ؛
  • روابط به‌ویژه رابطه با اعضای اصلی خانواده طی سال‌های اول زندگی؛
  • سبک‌های تربیتی.

۱. عوامل بیولوژیک

ژنتیک در شکل‌گیری ویژگی‌های شخصیتی نقش بسزایی دارد. استعدادهای ارثی بر پررنگ‌تر یا کم‌رنگ‌تر شدن برخی جوانب خلق‌وخو و واکنش‌های عاطفی اثر می‌گذارند.

۲. عوامل محیطی

تجربیات اولیه کودکی، پویایی خانواده، پیشینه فرهنگی و تعاملات اجتماعی همگی بر رشد شخصیت اثرگذارند. رویدادهای آسیب‌زا یا محیط‌های پرورش‌دهنده نیز ممکن است آثار ماندگاری بر چگونگی شکل‌گیری شخصیت بگذارند.

۳. عوامل روانی

فرایندهای شناختی مانند یادگیری و تقویت حافظه نیز به رشد شخصیت کمک می‌کنند. اینکه افراد چگونه تجربیات خود را تفسیر و معنا می‌کنند، ممکن است روی رشد شخصیت آنها تأثیر بسزایی داشته باشد.

انواع شخصیت چیست؟

تیپ‌های شخصیتی افراد را بر اساس ویژگی‌های مشترک آنها دسته‌بندی می‌کنند. یکی از معروف‌ترین سیستم‌ها برای دسته‌بندی تیپ شخصیتی شاخص مایرز بریگز (Myers-Briggs) یا به‌اختصار MBTI است که افراد را بر اساس ترجیحات مختلفی همچون برون‌گرایی یا درون‌گرایی، حس‌کردن یا شهود، تفکر یا احساس و قضاوت یا درک به ۱۶ تیپ شخصیتی مختلف تقسیم می‌کند.

نظریه دیگری شخصیت را به ۴ دسته تقسیم می‌کند که هریک صفات زیر را دارند:

  • نوع A: کمال‌گرا، عجول، رقابتی، معتاد به کار، پیشرفت‌گرا، پرخاشگر، مضطرب.
  • نوع B: کم‌استرس، یکنواخت، انعطاف‌پذیر، خلاق، سازگار با تغییر، صبور، اهمال‌کار.
  • نوع C: بسیار وظیفه‌شناس، کمال‌گرا، دچار مشکل در بروز احساسات مثبت و منفی.
  • نوع D: نگران، غمگین، تحریک‌پذیر، بدبین، خودگویی منفی، اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی، نداشتن اعتمادبه‌نفس، ترس از طردشدن، عبوس، ناامید.

تیپ‌های شخصیتی مختلف بر اساس نظریه‌های شخصیت تعیین می‌شوند که در بخش بعدی، برخی از آنها را مرور می‌کنیم.

نظریه‌های شخصیت چیست؟

روان‌شناسان و روان‌کاوان برای تعریف انواع شخصیت و تعیین انواع تیپ‌های شخصیتی نظریه‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. بااین‌حال، هیچ نظریه‌ای قطعی نیست. این نظریه‌ها فقط روش‌های متفاوتی برای بررسی تیپ‌های شخصیتی‌اند. برخی از تأثیرگذارترین نظریه‌های شخصیت را در ادامه مطرح کرده‌ایم.

۱. نظریه‌های روان‌پویشی

نظریه روان‌کاوی زیگموند فروید بیان می‌کند که شخصیت از ۳ بخش تشکیل شده است: نهاد (امیال اولیه)، خود (بخش واقعیت‌محور شخصیت) و فراخود (وجدان اخلاقی). به‌عقیده فروید، تعارض بین این مؤلفه‌ها شخصیت را شکل می‌دهد.

فروید همچنین معتقد بود که این ۳ عنصر شخصیت اغلب به‌واسطه تجربیات اولیه کودکی شکل می‌گیرند و تأثیر عمیقی بر چگونگی رشد شخصیت و شرایط سلامت روانی دارند. بعدها، تحقیقات کارل یونگ (Carl Jung) و اریک اریکسون (Erik Erikson) جنبه‌های مختلفی از نظریه‌های فروید را به چالش کشیدند و کمک زیادی به تکامل نظریه‌های روان‌پویشی کردند.

۲. نظریه‌های انسان‌گرایانه

طبق نظریه‌های انسان‌گرایانه شخصیت، ادراک خود فرد (اینکه چگونه خود را تعریف می‌کند) می‌تواند شخصیت فرد را تعیین کند. روان‌شناسان انسان‌گرا بر نقش خودشکوفایی، پیگیری رشد شخصی و رضایت درونی در شکل‌گیری شخصیت تأکید دارند.

آبراهام مزلو (Abraham Maslow)، خالق مفهوم هرم نیازهای مزلو، بیان کرد که شخصیت افراد نتیجه برآورده‌شدن یا نشدن اساسی‌ترین نیازهای آنهاست. کارل راجرز (Carl Rogers)، روان‌شناس انسان‌گرای دیگر، معتقد بود که شخصیت افراد بر اساس نیاز به خودشکوفایی و پیگیری برای رشد شخصی شکل می‌گیرد.

۳. نظریه‌های صفات شخصی

این نظریه‌ها ویژگی‌های شخصیتی اساسی را که ممکن است در افراد متفاوت باشند و بر رفتار و واکنش‌های آنها اثر بگذارد، شناسایی می‌کنند. نظریه‌های صفت بر این ایده اصلی تمرکز دارند که همه ما ویژگی‌های شخصیتی مشترکی داریم که در نقاط مختلف یک طیف قرار می‌گیرند.

مثلا نظریه معروف «مدل پنج‌عاملی شخصیت» (Big Five) یکی از نظریه‌های صفات شخصیتی است که دید وسیع‌تری از انواع شخصیت ارائه می‌دهد. این نظریه شامل ۵ ویژگی بازبودن، وظیفه‌شناسی، برون‌گرایی، توافق‌پذیری و روان‌رنجوری می‌شود. طبق این نظریه‌، هر فردی این ویژگی‌ها را تا حدی دارد. مثلا یکی ممکن است برون‌گرایی زیاد و روان‌رنجورخویی کمی داشته باشد، در حالی که خواهر یا برادر همین فرد ممکن است برعکس رفتار کند.

۴. نظریه‌های اجتماعی‌شناختی

نظریه‌های اجتماعی‌شناختی همچون نظریه آلبرت بندورا (Albert Bandura) بر نقش یادگیری مشاهده‌ای و خودتنظیمی در شکل‌گیری شخصیت تأکید دارند. همچنین این نظریه‌ها تأثیر متقابل ویژگی‌های شخصی، محیط و رفتار را برجسته می‌کنند.

۵. نظریه‌های رفتارگرا

این نظریه‌ها چگونگی شکل‌گیری شخصیت با توجه به پاداش و تنبیه را بررسی می‌کنند. پاداش‌گرفتن برای برخی رفتارها و تنبیه‌شدن برای برخی دیگر ممکن است افراد را شرطی کند که رفتار و تفکر خاصی داشته باشند.

بر اساس نظریه‌های رفتارگرا، شخصیت نتیجه تعامل بفرد با محیط است. نظریه‌پردازان رفتاری رفتارهای قابلمشاهده و قابلاندازهگیری انسانها را بررسی می‌کنند و اغلب تأکید خاصی بر نقش افکار و احساسات درونی ندارند. از نظریه‌پردازان رفتاری می‌توان اسکینر (B.F. Skinner) و جان واتسون (John B. Watson) را نام برد.

۶. نظریه‌های زیستی

این نظریه‌های شخصیت بر عوامل فیزیولوژیکی‌ای تمرکز دارند که بر شخصیت افراد اثر می‌گذارند. نظریه‌های بیولوژیکی پیشنهاد می‌کنند که ویژگی‌های فیزیکی، مانند ساختار مغز، می‌توانند چگونگی رشد شخصیت را تعیین کنند.

اختلالات شخصیت چیست؟

اختلالات شخصیت به دسته‌ای از مشکلات سلامت روان گفته می‌شود که با الگوهای پایدار رفتاری، شناخت و تجربه درونی مشخص می‌شوند. این الگوها تا حد زیادی تحت‌تأثیر انتظارات فرهنگی هستند. اختلالات شخصیت معمولا منجر به پریشانی یا مشکل در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه‌های مهم می‌شوند. این اختلالات در زندگی روزمره مخرب و ناراحت‌کننده‌اند و از آنجا که در شخصیت فرد ریشه دوانده‌اند، تشخیص آنها صرفا کار متخصص سلامت روان است.

برخی از اختلالات شخصیتی رایج عبارت‌اند از:

  • اختلال شخصیت مرزی: شامل روابط، خودانگاره‌ها، احساسات ناپایدار و رفتارهای تکانشی.
  • اختلال شخصیت خودشیفته: شامل نیاز مفرط به تحسین، فقدان همدلی و احساس خودبزرگ‌بینی.
  • اختلال شخصیت ضداجتماعی: شامل الگوی بی‌توجهی به حقوق دیگران و نداشتن همدلی یا پشیمانی از اعمال خود.
  • اختلال شخصیت وسواس اجباری: شامل نظم بیش‌ از حد، کمال‌گرایی و اِعمال کنترل به قیمت ازدست‌دادن انعطاف.

۳ دسته اصلی اختلالات شخصیتی

ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) اختلالات شخصیتی را به ۳ دسته اصلی تقسیم می‌کند:

  • اختلالات شخصیت دسته A مانند اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت اسکیزوئید که شامل ویژگی‌های غیرعادی و حادند.
  • اختلالات شخصیتی دسته B مانند اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت هیستریونیک که شامل ویژگی‌های احساسی و عاطفی متغیر و بی‌ثبات‌اند.
  • اختلالات شخصیتی دسته C نیز شامل اختلالات استرس و اضطراب می‌شوند و به زیرشاخه‌های اختلال شخصیت وسواسی اجباری (با اختلال وسواس فکری اجباری اشتباه نشود)، اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت اجتنابی تقسیم‌ می‌شوند.

اختلالات شخصیتی معمولا با رفتارهای خشونت‌آمیز، توهم و تفکر هذیانی، بی‌اعتمادی به دیگران، بروزندادن احساسات و هیجانات، بی‌علاقگی به ایجاد رابطه با دیگران و زیرپاگذاشتن مرزهای شخصی دیگران همراه‌اند. همچنین در موارد حاد، افراد دچار افسردگی، اضطراب، اختلال هراس یا حتی افکار خودکشی می‌شوند.

عوامل متعددی از جمله ژن‌ها، رویدادهای آسیب‌زا، تأثیر فرهنگی و تجربیات دوران کودکی در بروز اختلال شخصیت نقش دارند. شاید زندگی با اختلال شخصیت دشوار باشد، اما این شرایط را میتوان با حمایت متخصص بهداشت روان مدیریت کرد.

آیا تست‌های شخصیت معتبرند؟

برای سنجش ویژگی‌ها، تیپ‌ها و اختلالات شخصیتی آزمون‌های شخصیتی مختلفی وجود دارند. تست‌های شخصیتی متداول شامل تست شخصیت مایرز-بریگز (Myers-Briggs Type Indicator) یا به‌اختصار MBTI، تست شخصیت چندمرحله‌ای مینه‌سوتا (Minnesota Multiphasic Personality Inventory) یا به‌اختصار MMPI و نظریه انیاگرام (Enneagram) می‌شوند.

البته آزمون صحیح و دقیق شخصیت دشوار است، زیرا اکثر تست‌های شخصیت بر خودگزارش‌دهی تکیه دارند و نتایج آزمون به عواملی مانند خودآگاهی، ادراک از خود و صداقت فرد پاسخ‌دهنده بستگی دارد. در برخی موارد، حالات روحی افراد (که نمی‌توان آنها را بخشی از شخصیت دانست) ممکن است بر پاسخ‌های فرد اثر بگذارند. بااین‌حال برخی از تست‌های شخصیتی، از جمله آزمون‌های آنلاین، هنوز هم می‌توانند فرصتی برای خوداندیشی در اختیار افراد قرار دهند.

جمع‌بندی

در این مقاله از چطور، بررسی کردیم که شخصیت چیست و چگونه شکل میگیرد. همچنین خواندیم که انواع شخصیت چیست و مروری بر تعریف شخصیت به زبان ساده داشتیم. شخصیت شامل طرز فکر، احساسات، ویژگیهای منحصربهفرد، خلقوخو و رفتار هر فرد است و ممکن است با افزایش سن تغییر کند، اما معمولا بخش زیادی از شخصیت افراد تا بزرگ‌سالی شکل میگیرد و ثابت می‌ماند. البته شخصیت مفهوم ثابتی نیست و برای هر فرد میتواند تفاوتهایی داشته باشد. به همین دلیل تحقیقات بسیاری در این خصوص صورت گرفته‌اند و هنوز ادامه دارند. با درک بهتر از نحوه عملکرد شخصیت، میتوانیم بهدنبال راههای جدیدتری برای بهبود سلامت فردی و عمومی باشیم.

شما شخصیت خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ ویژگیهای شخصیتی خود را در کدام دسته‌‌ها جای میدهید؟ به‌نظر شما تعریف شخصیت و انواع آن چیست؟ نظر خود را درباره مفهوم شخصیت زیر این مقاله با ما به اشتراک بگذارید.

برای از بین بردن احساس افسردگی چه کاری انجام دهیم؟


در افسردگی غم به لایه‌های عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما به‌وجود می‌آورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشه‌یابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.


فروشگاه چطور - مجموعه صوتی زبان بدن


به کمک زبان بدن، ناگفته‌ها را بگویید و بشنوید






منبع