آسیب‌های قلدری در محیط کار

نشانه‌های قلدری در محیط کار؛ پیامدها، روش مقابله فردی و سازمانی_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

تابه‌حال برای شما پیش آمده که مدیرتان در محیط کار به شما زور بگوید یا شما را برخلاف میلتان ناچار به انجام کاری کند؟ آیا تابه‌حال پیش آمده که همکاری پشت‌سر شما دسیسه‌چینی کند؟ قلدری در محیط کار اتفاقی نادر نیست و متأسفانه مطابق آمار، میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا در محیط کار خود به‌شکلی با قلدری مواجه می باشند. در این مقاله ابتدا انواع قلدری را شرح می‌دهیم، سپس صدمه‌های آن را بازدید می‌کنیم و درنهایت راهکارهای فردی و سازمانی برای مقابله با آن را اراعه می‌دهیم.

نشانه‌های قلدری در محیط کار

برخی نشانه‌های قلدری در محیط کار آشنا و برخی نهان می باشند. قلدری در محیط کار به شکل‌های متنوعی رخ می‌دهد، به این علت جدولی از انواع قلدری با مثال‌های آنها اراعه کرده‌ایم.

نوع قلدری مثال‌ها
خصمانه فریادزدن، پرتاب اشیا، افترا‌گفتن به تصمیم اخراج‌شدن فرد
ابزاری پخش شایعه ها، تلاش برای بدنام‌کردن فرد
مستقیم فریادزدن، مشت‌زدن، سرزنش آشکار و شرم‌سارسازی، ارسال مطلب‌های خشن و نمایش زبان بدن تهدیدآمیز
غیرمستقیم پخش شایعه ها، اراعه‌نکردن اطلاعات ملزوم به‌علت خصومت با همکار، خرابکاری‌کردن در کار فرد
آشکار تحقیر و تمسخر، ساکت‌کردن فرد جلوی دیگران
نهان مخفی‌کردن داده‌های موردنیاز همکار، سرزنش نرم و غیرمستقیم، منفعت گیری از تکنیک چراغ گاز(Gaslighting)
از بالا به پایین قلدری رئیس یا مدیر به دیگران
افقی قلدری همکار به همکار هم سطح
از پایین به بالا قلدری کارکنان به مدیر یا رئیس خود
ترکیبی ترکیبی از قلدری‌های سه حالت بالا در محیط کار

 

در کنار موارد بالا، چند مثال دیگر نیز به فهمیدن بهتر ما پشتیبانی می‌کند. آیا می‌توانید این مثال‌ها را در دسته‌بندی بالا جای دهید؟

  • وادارکردن دیگران به انجام کاری خلاف میل آنها؛
  • حذف به عمد افراد از دعوت به جلسات کاری و دورهمی‌ها؛
  • خوارکردن نگرانی‌ها و دغدغه‌های دیگران؛
  • نقد غیرمنصفانه همکار؛
  • مستقیم یا غیرمستقیم بی‌قیمت نمود‌دادن توانمندیها و توانایی‌های فرد؛
  • مطرح توقعات بیجا یا انتظارات زیاد دشوار برای مطمعن از ناکامی فرد.

پیامد‌های قلدری در محیط کار

قلدری در محیط کار امکان پذیر پیامد‌های مخربی در ابعاد گوناگون داشته باشد. این صدمه‌ها با ترک محیط کار همه نمی‌شوند و نه‌تنها خود فرد صدمه می‌بیند، بلکه سازمان نیز دچار می‌بشود.

۱. سلامت جسم و روان

توانایی قلدری در محیط کار می‌تواند پیامد‌های منفی برای سلامت روان و جسم داشته باشد. به‌هم‌ریختن خلق‌وخو، حملات عصبی و استرس از جمله صدمه‌های روانی ناشی از این قضیه‌اند. سردرد، به‌هم‌ریختن مزاج و بی‌خوابی یا کم‌خوابی از جمله صدمه‌های جسمی ناشی از آن است.

این صدمه‌ها نه‌تنها خود فرد، که همکاران او را نیز دچار می‌کنند. برای مثال مطابق تحقیقات، شاهدان قلدری نیز از صدمه‌های جسمی و روانی آن در امان نیستند.

۲. کارکرد شغلی

قلدری در محیط کار علتکاهش کلی کارکرد شغلی می‌بشود، چون قربانی نمی‌تواند به‌خوبی کار او را انجام دهد. او زیاد تر غیبت می‌کند و به‌جای تمرکز بر کار، به فکر راه‌حلی برای مشکل خود است. افت عزت نفس، تعلل در تصمیم‌گیری، تلاش برای نهان‌شدن از دست قلدر و یافتن راه‌حلی دفاعی همه انها ذهن فرد را مشغول می‌کنند. ذهن به‌هم‌ریخته قربانی به او اجازه نمی‌دهد که کارکرد مناسبی داشته باشد.

۳. مشکلات سازمانی

مشکلات قلدری تنها به فرد قربانی یا اطرافیان او محدود نمی‌ماند. قلدری امکان پذیر مشکلاتی مهم برای یک سازمان یا کسب‌وکار تشکیل کند از جمله:

  • تشکیل محیط کار سمی پرتنش و خشن؛
  • تأثیر منفی بر مقدار حقوق درخواستی؛
  • افزایش غیبت‌ها؛
  • افت کارکرد قسمت‌های گوناگون؛
  • هزینه‌های اضافی برای استخدام و تمرین نیروهای تازه به‌جای افرادی که به‌علت قلدری محیط کار را ترک کرده‌اند؛
  • افت ضمانت و وفاداری کارکنان؛
  • افزایش گمان عمل های قضایی و حقوقی علیه سازمان؛
  • افت اعتبار و برند سازمان.

چطور با قلدری در محیط کار مقابله کنیم؟

اگر دچار قلدری در محیط کار شدید یا دلواپس آن هستید، امکان پذیر راه حلهای زیر به شما در پیشگیری از قلدری یا مهار پیامد‌های آن پشتیبانی کنند.

۱. مرز‌های خود را اشکار کنید

هنگامی فرد قلدر حرکت نامناسبی داشت، به او بگویید که کار او نادرست است و اگر یک بار دیگر این عمل را تکرار کند، عمل مناسبی علیه او انجام خواهید داد. تعیین خطوط قرمز در محیط کار و تشکیل مرزهایی که دیگران باید مراعات کنند، روش مناسبی برای پیشگیری از رفتارهای نامناسب و قلدری در آینده است.

۲. مقابله کنید

بعد از تعیین حدومرزها اگر قلدری ادامه یافت، باید استراتژی مناسبی برای برخورد و مقابله با آن داشته باشید. دقت کنید منظور از مقابله تلافی‌جویی یا قلدری متقابل نیست. این چنین رفتاری فقط علتبدترشدن اوضاع می‌بشود.

در قدم اول برای مقابله می‌توانید از فرد بخواهید که محیط را ترک کند یا خودتان از محل دور شوید. سپس آنچه را رخ داده دقیقا بنویسید و اگر شاهدی وجود دارد، آن را نیز یادداشت کنید. قلدری علیه خود را مستندسازی کنید. اگر قلدری خاتمه یافت که نیازی به ادامه ماجرا نیست، اما اگر قلدر هم چنان دست از سر شما برنداشت، باید با واحد منبع های انسانی یا مدیر خود سخن بگویید و مستندات خود را اراعه کنید. اگر سازمان یا مدیر شما برنامه‌ای برای مقابله با قلدری نداشت، می‌توانید از یک مشاور حقوقی در خارج سازمان پشتیبانی بگیرید.

۳. از خود مراقبت کنید

در کنار پیگیری و مقابله با قلدر، باید به سلامت روان و جسم خود دقت کنید. منفعت گیری از تکنیک‌های افت استرس، تمرینات خودمراقبتی و انجام فعالیت‌های سرگرم‌کننده و مفرح راه حلهای مناسبی برای افت استرس و آثار زیان‌بار قلدری‌اند. اگر ملزوم دیدید، می‌توانید به روان‌شناس نیز مراجعه کنید.

چطور به‌شکل سازمانی با قلدری در محیط کار مقابله کنیم؟

همان گونه که اشاره شد، پیامد‌های قلدری در محیط کار تنها به یک فرد محدود نمی‌بشود. به این علت ملزوم است رهبران سازمان استراتژی روشن و مؤثری برای مقابله با قلدری تعیین کنند. متأسفانه برخی از راه حلهای مرسوم مقابله با این اتفاق اثربخشی اندکی دارند. به این علت پیش از بازدید راهکارهای مؤثر مقابله، بهتر است با راه حلهای بی فایده آشنا شویم.

راه حلهای بی فایده

راه حلهای بی فایده برای مقابله با قلدری در محیط کار شامل درمان به‌جای پیشگیری، انداختن مسئولیت اثبات بر دوش قربانی، تمرکز بر سطح فردی قلدری به‌جای دقت به عمق و گستردگی آن در سازمان و بی‌توجهی به قلدری نهان است. مدیران و رهبران سازمان‌ها اگر راه حلهای غیرمؤثر حرف های‌شده را به کار بگیرند نه‌تنها قلدری را از بین بردن نمی‌کنند، بلکه جهت ریشه‌دارشدن آن نیز خواهد شد.

راه حلهای کارآمد

زیاد تر مشکلات محیط کار نه فقط فردی، بلکه حاصل ساختار و فرهنگ سازمانی‌اند. گرچه هرکدام از انواع قلدری شکل‌های متغیری دارند، ریشه آنها به محیط و خصلت‌های انسانی برمی‌گردد که افراد دارند. راه حلهای مبتنی بر پیشگیری در کنار درمان در صورت الزام می‌تواند تا حد قابل‌قبولی محیط کار را به جایی امن برای کارکردن افراد گوناگون تبدیل کند.

آموزش مدیران و کارکنان برای منفعت گیری از زبان غیرخشونت‌آمیز، حذف زمان‌بندی‌های غیرشفاف یا زیاد سخت‌گیرانه برای انجام کارها، تلاش برای طراحی فرایندهای کاری به‌طوری که تبدیل افت استرس شوند، تعیین معیارهای شفاف و دقیق پاداش‌دهی و ارتقا، امکان گزارش‌دهی ناشناس به رهبران سازمان و برگزاری نظرسنجی‌های محرمانه از جمله راهکارهای مؤثری می باشند که اگر به‌درستی و با پیگیری انجام شوند، امکان پذیر به افت قلدری یا حتی زدودن آن در محیط کار منجر شوند.

توانایی شما

در آخر شما برای ما بگویید که چه توانایی‌ای از قلدری در محیط کار دارید. آیا تا بحال قربانی آن شده‌اید؟ آیا سازمان شما برنامه‌ای برای حل آن داشته؟ ازمایش ها و دیدگاه‌های خود را با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

کارگری احساسی در بانوان

کارگری احساسی چیست؛ انواع و پیامدهای کار عاطفی_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

کارگری احساسی یا کار عاطفی همان نیرو و انرژی ملزوم برای مدیریت و یقیناً تظاهر احساسات در زندگی حرفه‌ای و شخصی ماست. لبخند گرم نماینده خدمات مشتری یا همدردی پزشک معالج امکان پذیر شکلی از کارگری احساسی باشد. در زندگی امروزی، کارگری احساسی جزئی جداناپذیر از زندگی همه ما شده است و روی موقعیت‌های گوناگون اجتماعی، کاری و روابط ما تاثییر می‌گذارد. در این مقاله قرار است به فهمیدن بهتری از کارگری احساسی برسیم و ضمن آشنایی با انواع آن، درمورد تأثیرات مثبت و منفی کارگری احساسی سخن بگویید کنیم.


کارگری احساسی چیست؟

آرلی هوچیلد، جامعه‌شناس مشهور، اولین کسی می بود که عبارت کارگری احساسی یا کارگری عاطفی را در سال ۱۹۸۳ به کار برد. این عبارت در آن زمان فقط محدود به محیط کار می‌شد، اما امروزه معنی گسترده‌تری به خود گرفته است. کارگری احساسی به کارهایی حرف های می‌بشود که بدون هیچ چشمداشت و پاداشی برای از بین بردن نیاز یا راضی کردن دیگران در محیط کاری، اجتماعی و حتی شخصی انجام می‌گیرند. این تعریف زیاد تر بیانگر مدیریت احساسات در روبه رو دیگران است. فردی که دچار کارگری احساسی است، طبق معمول احساسات واقعی خود را سرکوب و به‌طوری حرکت می‌کند تا دیگران حس بهتری داشته باشند.

مثالهای کار عاطفی

افراد امکان پذیر در موقعیت‌های گوناگون کارگری احساسی کنند. رایج‌ترین مثالهای کارگری احساسی عبارت‌اند از:

  • صنعت خدماتی و رفاهی: کارگری احساسی در صنایع خدماتی جزئی از نیازمندی‌های کار است و کارمندان موظف‌اند رفتاری دوستانه و مثبت با مشتری و ارباب رجوع داشته باشند. حتی اگر محیط کاری خوشایند نباشد یا مشتریان حرکت درستی نداشته باشند، کارمندان باید از کارگری احساسی برای جلب رضایت مشتریان منفعت گیری کنند.
  • خدمات درمانی: از کارمندان حوزه خدمات درمانی انتظار می‌رود با بیماران همدردی و نیازهایشان را رفع کنند. دانشجویان پزشکی طبق معمول در طول تحصیل خود یاد می‌گیرند عکس العمل‌های احساسی خود در روبه رو بیماران را مهار کنند و رفتاری حرفه‌ای از خود نشان دهند.
  • مدیریت: افرادی که نقش رهبر یا مدیر را بر مسئولیت دارند، امکان پذیر برای اثرگذاری روی احساسات، انگیزه و کارکرد کارمندان یا جستوجو‌کنندگانشان از کارگری احساسی منفعت گیری کنند. برای مثال رهبران امکان پذیر ناچار شوند حتی در روبه رو با موقعیت بحرانی، خود را خوش‌بین نشان دهند تا کارمندان وحشت نکنند.
  • زندگی شخصی: افراد برای خوشحالی و رضایت فرزندان یا شریک زندگی‌شان طبق معمول از کارگری احساسی منفعت گیری می‌کنند. برای مثال امکان پذیر در خانواده‌ای از مادر انتظار برود که پرورش فرزند را تنهایی به مسئولیت بگیرد، همه نیازهای فرزندان را برآورده کند و همیشه مسئول او گفت و گو‌های احساسی مهم باشد.
  • شبکه اجتماعی: امکان پذیر در گروه‌ها، نظرات یا حتی مکالمات شخصی از کارگری احساسی منفعت گیری بشود. برای مثال هنگامی فردی در فضای مجازی نژادپرست خطاب بشود، امکان پذیر به فرد روبه رو اصرار کند تا بفهمد علت این سخن چیست. این شخص بعد از شنیدن توضیحات فرد روبه رو، هم چنان تلاش می‌کند به او اثبات کند نیت درستی داشته است.

انواع کارگری احساسی

مطابق حرف های هوچیلد، کارمندان از دو روش برای ابراز احساسات خود منفعت گیری می‌کنند: تظاهر سطحی و عمیق. کارمند این دو روش را برای مدیریت احساساتش به کار می‌برد تا نیاز شغلش را برآورده کند.

  • تظاهر سطحی: کارمند احساساتی را ابراز می‌دهد که با حس درونی‌اش متفاوت است. برای مثال امکان پذیر حال خوشی نداشته باشد، اما برای رضایت مشتری ناچار بشود لبخند به لب به او جواب دهد.
  • تظاهر عمیق: کارمندان تلاش می‌کنند حس واقعی خود را تحول دهند و چیزی را که انتظار می‌رود به ارباب رجوع ابراز دهند، جانشین حس واقعی خود کنند.

کارگری احساسی در زنان

بانوان، به‌خصوص در خانواده، زیاد تر از هر فردی در معرض کار عاطفی قرار می‌گیرند. در واقع زیاد تر از زن یا مادر خانواده انتظار می‌رود که بار احساسی مسائل گوناگون را به دوش بکشد و احساسات دیگر اعضای خانواده را نیز مدیریت کند. با این که جامعه روزبه‌روز در حال تحول است، باز هم زیاد‌ها ماموریت خانم خانه می‌دانند که حواسش به مناسبت‌ها باشد، کارهای خانه را انجام دهد، از طرف همسر کادوی مناسب برای دیگران تهیه کند، کودک را زمان شلوغ‌کاری‌اش آرام کند یا به پدرشوهر مریض‌احوالش سر بزند. همه این کارها مثالهایی از کارگری احساسی می باشند، چراکه هم از نظر عاطفی و هم از نظر جسمانی باید از دیگران حمایتکنند. حتی با این که امروزه تعداد بسیاری از خانم‌ها شاغل می باشند، باز هم از بار کارگری احساسی آنها چیزی کم نشده و هم چنان حمایتکننده احساسی خانواده به شمار می‌آیند.

از طرفی زیاد تر مشاغلی که نیازمند کارگری احساسی می باشند، به خانم‌ها سپرده خواهد شد. درصد بیشتری از کارکنان حوزه خدمات‌ درمانی، فراهم اجتماعی، مراقبت از کودکان و خدمتکاران را خانم‌ها راه اندازی خواهند داد. ملزوم به ذکر است که کارگری احساسی به‌خودی‌خود چیز بدی نیست و ملزوم است همه آن را انجام بدهند. با وجود این، زیاد‌ها با این که بار کارگری احساسی زیاد تر بر دوش خانم‌ها باشد موافق نیستند و در تلاش برای تحول این حالت‌اند.

تأثیرات کارگری احساسی

ساده‌ترین و رایج‌ترین تأثیر کارگری عاطفی روی افراد کلافگی و فرسودگی است. این که دائم طوری حرکت کنید که به مذاق دیگران خوش بیاید، برای هر فردی امکان پذیر خسته‌کننده باشد. این چنین کارگری احساسی در کارمندانی که با چشم‌پوشی از حس واقعی خود باید احساسات مثبت ابراز دهند، امکان پذیر در طویل‌زمان جهت مشکلات هویتی بشود. مشکل فرد دیگر که در این نوع مشاغل وجود دارد این است که نیاز کارمند نادیده گرفته می‌بشود و دقت صرف به نیاز ارباب رجوع اعتدال را بر هم می‌زند.

یقیناً کارگری احساسی امکان پذیر خوبی‌هایی نیز داشته باشد. برای مثال زیاد‌ها با خدمات‌رسانی به دیگران حس رضایت می‌کنند. نکات منفی‌ای که گفتن شدند، زیاد تر درمورد تظاهر سطحی صدق می‌کنند که فرسودگی احساسی را به جستوجو دارد، اما با تظاهر عمیق امکان پذیر به رضایت شغلی، رضایت مشتری و کارکرد کاری بهتر برسید. به زبان ساده، اگر شما احساساتی را توانایی کنید که نیاز است در محیط کاری از خود ابراز دهید، دیگر نیازی به تظاهرکردن جلوی ارباب رجوع نخواهد می بود.

شما بگویید

درست است که کارگری احساسی در طویل‌زمان جهت فرسودگی احساسی می‌بشود، اما راهی برای جلوگیری از این قضیه نیز وجود دارد. برای مثال اگر در محیط کاری خود سختی بسیاری ناشی از کارگری احساسی تحمل می‌کنید، بهتر است با تمرین کافی سراغ تظاهر عمیق بروید. اگر در محیط خانه حس می‌کنید بار احساسی همه اعضای خانواده روی دوش شما است، می‌توانید به مشاور مراجعه کنید تا راهکار درستی پیش رویتان قرار دهد.

شما تا چه اندازه دچار کارگری احساسی هستید؟ آیا این قضیه به سود شما بوده یا جهت خستگی شما شده است؟

چطور با مدیر و همکاران خود تعامل موثری داشته باشیم.

چطور در سازمان خود پله‌های ترقی را به‌شدت طی کنیم.


دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

تعیین مرز دوستی در محیط کار

دوستی در محیط کار؛ مزایا، صدمه‌ها + ۷ پیشنهاد برای مدیریت آن_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

دوستی در محیط کار همانند شمشیر دولبه است و امکان پذیر مزایا و مزایای بسیاری داشته باشد یا صدمه‌های جدی به فرد یا سازمان بزند. به همین علت ملزوم است به این سوال جواب دهیم که چطور رابطه دوستانه در محیط کار تشکیل کنیم و از مزایای آن منفعت ببریم بی‌آنکه دچار صدمه‌هایش شویم. در این مقاله بعد از بازدید مزایا و صدمه‌های دوستی در محیط کار، چند پیشنهاد کاربردی برای مدیریت دوستی در محیط کار را گفتن می‌کنیم.

مزایای دوستی در محیط کار

مزایا دوستی در محیط کار زیادند. دوستی در محیط کار امکان پذیر عرصه‌ساز تشکیل محیطی حمایتی برای ما بشود، محیطی که حس کنیم به آن تعلق داریم. سال ۲۰۰۸، مؤسسه نظرسنجی گالوپ تحقیقی در این باره انجام داد که بر پایه آن، دوستی کارکنان در محیط کار امکان پذیر نتایجی مثبت برای کسب‌وکارها داشته باشد. ترقی مطمعن بین همکاران، همکاری متقابل و افت استرس برخی از این مزایا بودند.

همه اینها خلاقیت و نوآوری در محیط کار را زیاد تر می‌کنند. هنگامی به همکاران خود که همانند دوستان ما می باشند مطمعن داشته باشیم، راحت‌تر می‌توانیم ایده‌های تازه را نقل کنیم و بیازماییم. از نظر دیگر با همه‌گیری کرونا و شرایط سختی که در محیط کار تعداد بسیاری از مشاغل تشکیل کرد، وجود دوستانی در آنجا به نگه داری روحیه کارکنان در آن شرایط سخت پشتیبانی کرد.

مطابق نتایج تازه ترین تحقیقات گالوپ، کارکنانی که دوستی در محیط کار دارند در دوران سخت کاری بیشتر از سایرین تمایل به ماندن دارند. تحقیقی دیگر در سال ۲۰۱۹ بیانگر این می بود که دوستی‌ در محیط کار امکان پذیر ضمانت عاطفی کارکنان و اشتراک دانش و توانایی بین آنها را تحکیم کند.

از نظر دیگر، دوستی در محیط کار برای خود ما نیز سودمند است. بخشی از هویت ما در محیط کار رقم می‌خورد، به این علت داشتن دوست یا دوستانی در آن محیط جهت غنای هویت و شادکامی کلی ما می‌بشود.

معایب دوستی در محیط کار

این نوع دوستی علاوه‌بر مزایا، امکان پذیر صدمه‌ها و چالش‌هایی نیز برای خود فرد و کل سازمان تشکیل کند. شایعه‌پراکنی، آزارهای جنسی و پارتی‌بازی، سوگیری به‌سود دوست زمان قضاوت کارکرد او از با اهمیت ترین صدمه‌های دوستی در محیط کار به شمار می‌روال. محققان مختلفی در پژوهش‌های خود قسمت‌هایی از این صدمه‌ها را شناسایی کرده‌اند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

۱. شایعه‌پراکنی و غیبت

شایعه پراکنی و غیبت امکان پذیر علتایجاد دودستگی و ازبین‌رفتن مطمعن بین همکاران بشود.

۲. شوخی‌های نابجا

شوخی‌ها بسته به این که چطور انجام شوند، امکان پذیر به رابطه همکاران صدمه بزنند. برای مثال اگر شوخی‌های جنسیتی در محیطی ترویج داشته باشند، برخی از همکاران امکان پذیر بین دو گزینه همراهی با این شوخی‌ها یا کنار گذاشته شدن از سوی گروه همکاران همسو دچار مشکل شوند. درنتیجه دودستگی بین همکاران تشکیل می‌بشود. این دودستگی امکان پذیر تا جایی پیش برود که بر تعامل های محیط کار و ترقی فرد در محیط کار تاثییر بگذارد.

۳. آزارهای جنسی

آزارهای جنسی نیز امکان پذیر ابتدا با دوستی اغاز شوند، اما به‌مرور زمان به معضلی برای فرد آزاردیده و سازمان تبدیل شوند.

۴. پارتی‌بازی

پارتی‌بازی و سوگیری در قضاوت به‌سود دوستان در محیط کار نیز یک مشکل مهم است. برای مثال فکر کنید مشتری از محصول یا خدمات اراعه‌شده به‌حق رضایت نداشته باشد. حال اگر مسئول برسی این موقعیت با همکار مسئول مشتری دوست باشد، آیا می‌تواند بین رابطه کاری و دوستی خود تکفیک قائل بشود و درست قضاوت کند؟

۵. به‌خطرافتادن نظام با لیاقت‌سالاری

یکی از با اهمیت ترین عوامل بقای هر سازمان دقت به با لیاقت‌سالاری است. یعنی هر فرد بر پایه توانمندی‌ها، توانایی و کارکرد خود در جایگاه مناسب سازمان قرار گیرد. دوستی در محیط کاری امکان پذیر نظام با لیاقت‌سالاری را با مشکل روبه رو کند. احتمالا این مثال معروف را شنیده باشید که شرکت مشهور نفتی انرون به‌علت همین روابط دوستانه و باندبازی دچار فساد سازمانی شد. دوستی و زد‌وبندهای پشت پرده بین دوستان در محیط کار می‌تواند دیگران را هم نومید کند. برای مثال اگر شما ببینید که به‌رغم کوششها و توانمندیها فقط افراد متصل به رئیس یا مدیر ارتقا می‌یابند، حس تعلق خاطر و انگیزه خود برای کارکردن را از دست می‌دهید. به‌مرور زمان این قضیه فرهنگ سازمانی سالم را مختل می‌کند و به فساد ساختاریافته و افت کارکرد کلی سازمان منجر می‌بشود.

چطور مرز ربط حرفه‌ای و دوستی در محیط کار را مراعات کنیم؟

چطور با دوستان خود در محیط کار تعامل کنیم بی‌آنکه دچار صدمه‌های احتمالی ناشی از آن شویم؟ پژوهشگران برای مرزگذاری بین رابطه دوستانه و حرفه‌ای در محیط کاری ۴ اصل را گفتن می‌کنند:

  • پرهیز از تعامل های دوستانه در محیط کار به‌معنی پرهیز عامدانه از تعامل دوستانه با دوستان؛
  • تمرکز مجدد غیرمستقیم بر رابطه حرفه‌‌ای به‌معنی برگشت دادن تعامل از حالت دوستانه به حالت حرفه‌‌‌‌ای؛
  • تمرکز مجدد مستقیم بر رابطه حرفه‌ای به‌معنی خواست از دوستان برای حرفه‌ای رفتارکردن؛
  • نگه داری مرزهای شخصی و شفافیت به‌معنی او مباحثه درمورد مرزهای رابطه حرفه‌ای و دوستانه و لزوم تشکیل و نگه داری فاصله این دو.

بر مبنای این ۴ اصل، در ادامه ۷ پیشنهاد کاربردی را نقل کرده‌ایم.

۱. درمورد مرز دوستی خود با همکار خودتان او مباحثه کنید

دوستی‌ها وقتی پایدار می‌همانند که طرفین فهمیدن درستی از شکل و نوع دوستی خود داشته باشند. تنها راه رسیدن به این چنین درکی، او گفت‌وگوی شفاف و متقابل است. هنگامی هر دو طرف یکدیگر را بفهمند، کمتر دست به کاری می‌زنند که علتبه‌هم‌خوردن رابطه‌شان بشود.

۲. به جستوجو تشکیل فضایی امن برای شراکت همه اعضا باشید

اگر تعدادی دوست قدیمی در محیط کار دارد، بهتر است هوای تازه‌واردها را نیز داشته باشید. آنها را به دورهمی‌های خودتان دعوت و فضایی تشکیل کنید تا آنها نیز به شما و دیگر همکاران قدیمی مطمعن کنند.

۳. به چیزهایی که دوستی شما را پایدار نگه می‌دارد، دقت کنید

هر شکلی از دوستی بر مبنای مطمعن متقابل بنا شده است. در محیط کار نیز مطمعن بین کارکنان یا بین کارکنان و مدیران عاملی مهم در پیشبرد کارهاست. به این علت به عواملی فکر کنید که دوستی بین شما و همکار خودتان را محکم می‌کند. مواظب باشید تا‌ آنها را نقض نکنید. در غیر این صورت مطمعن بین شما از بین خواهد رفت.

۴. اصالت و یکپارچگی شخصیت خود را نگه داری کنید

گفتنش راحت‌تر از انجام‌دادنش است، اما شما نباید هویت و شخصیت خود را قربانی دوستی‌های ساختگی در محیط کار کنید. به قیمت‌ها، هنجارها و آنچه هستید احترام بگذارید.

۵. نیازی نیست با همه در محیط کار دوست شوید

واقعا نیازی نیست با همه همکاران در محیط کار دوست شوید. با فردی در محیط کار دوست شوید که زیاد تر به او از لحاظ فکری و شخصیتی نزدیکید. با سایرین می‌توانید رابطه‌ای حرفه‌ای و مناسب بر پایه منافع مشترک و اهداف سازمانی برقرار کنید.

۶. از شایعه‌پراکنی پرهیز کنید

به‌هیچ‌وجه داخل غیبت و شایعه‌پراکنی نشوید. فراموش نکنید احتمالا شما با افرادی در محیط کار دوست شوید که آنها با یکدیگر دوست نباشند. بعد از سخن‌چینی بپرهیزید.

۷. مواظب فاصله بین رئیس‌ و کارمند باشید

اگر رهبر یا رئیس یک مجموعه‌اید، حتما مواظب نگه داری فاصله خود با کارمندان خود باشید. برای مثال اگر قرار است دورهمی کاری راه اندازی بشود، از همه دعوت کنید که در مراسم شرکت کنند. استثنایی قائل نشوید در غیر این صورت ریسک افت مطمعن و شایعه پراکنی را به جان می‌خرید.

از توانایی خود بگویید

شما چه توانایی‌ تلح و شیرینی از دوستی در محیط کار دارید؟ آیا موافق دوستی در این محیط هستید؟ نظرات و ازمایش ها خود را با ما در بین بگذارید.

نکاتی که کارمندان معمولی از آن بی‌خبرند.
آداب معاشرت صحیح در محیط کار چطور است؟
چطور از صدمه‌های پشت‌میزنشینی نجات اشکار کنیم؟

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

دو همکار در حال کارکردن روی پروژه

۵ نشانه این که همکارانتان از شما سوءاستفاده می‌کنند_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

برخی اتفاقات در محیط کار اجتناب‌ناپذیرند و امکان پذیر برای هر فردی رخ دهند. برای مثال امکان پذیر در برخی موقعیت‌های کاری حس کنید همکارانتان به‌جستوجو سوءاستفاده از شما می باشند. گرچه این قضیه ازردهکننده است، شناختن علائم سوءاستفاده همکاران و یادگرفتن نحوه برخورد با این حرکت علتمی‌بشود بهتر بتوانید از این موقعیت گذر کنید. در این مقاله علائم سوءاستفاده همکاران و روش درست برخورد با این موقعیت را می‌گوییم. با ما همراه باشید.

نشانه‌های سوءاستفاده همکاران

۱. قدردان لطف و پشتیبانی‌های شما نیستند

پشتیبانی‌خواستن همکار خودتان از شما برای انجام کارها اتفاقی رایج است که علتمی‌بشود علاوه‌بر تحکیم ربط با همکاران و انجام به‌موقع ماموریت های اعضای تیم، توانایی‌هایتان را هم گسترش بدهید. بعضی اوقات هم امکان پذیر برای یکی از همکارانتان اتفاقی پیش بیاید و از شما بخواهد در زمان مرخصی او انجام وظایفش را بر مسئولیت بگیرید. این‌گونه خواست‌ها از طرف همکارانتان تا وقتی قابل‌قبول است که آنها هم در شرایط اضطراری شبیه به شما پشتیبانی کنند و باری از روی دوشتان بردارند. اگر همکارانتان مرتب برای انجام وظایفشان از شما پشتیبانی می‌خواهند اما به‌ندرت به شما پشتیبانی می‌کنند، به گمان زیاد در حال سوءاستفاده‌کردن از شما می باشند. درمورد ناعادلانه‌بودن این حالت با همکار خودتان آشکار و صریح سخن بگویید کنید و بگویید که این رفتارهایش چه حس ناخوشایندی به شما می‌دهد.

۲. بدون بازدید شرایطتان از شما پشتیبانی می‌خواهند

افرادی که در محل کار از دیگران سوءاستفاده می‌کنند، هیچ زمان به حالت فرد روبه رو دقت نمی‌کنند و برایشان مهم نیست که سر شما خلوت است یا شلوغ و قبل از گفتن درخواستشان درمورد حالت‌تان سؤالی نمی‌پرسند. بعضی اوقات علت جویانشدن حالت شما استرسی است که به‌خاطر عقب‌افتادن کارها دارند، اما اگر این حرکت مدام تکرار می‌بشود و همکارانتان توقع دارند همیشه آماده پشتیبانی‌کردن به آنها باشید، ملزوم است آنها را به حالت آگاه کنید و بگویید «زمان انجام کارهای اضافه‌تر از وظایفم را ندارم».

۳. به اوقات فراغت شما احترام نمی‌گذارند

بعضی اوقات سختی کاری به‌قدری زیاد می‌بشود که سپس از پایان پروژه یا روزهای کاری پرفشار ترجیح می‌دهید با استراحتی چندروزه خستگی‌تان را از بین بردن کنید. مرخصی‌گرفتن یعنی می‌خواهید چند روزی را به دور از فضای کار و ماموریت های گوناگون استراحت کنید و با خانواده‌تان خوش بگذرانید. هنگامی همکار یا مدیرتان در روزهای مرخصی با شما تماس می‌گیرد و می‌خواهد که از راه دور کاری را انجام دهید، یعنی در حال سوءاستفاده از شما می باشند. اگر در روزهای مرخصی هم دچار همکاران سوءاستفاده‌گرید، صریح و مؤدبانه بگویید «من مرخصی گرفته‌ام و می‌خواهم این چند روز را کار نکنم. ممنونم که فهمیدن می‌کنید».

۴. مدیرتان از شما می‌خواهد کارهایی ورای ماموریت‌تان انجام دهید

احتمالا بعضی اوقات مدیرتان از شما بخواهد کارهایی را انجام دهید که جزو وظایفتان نیستند. به گمان زیاد در این شرایط استرس می‌گیرید و مضطرب می‌شوید. در برخی موارد، امکان پذیر حتی صلاحیت انجام برخی وظایفی را که مدیرتان به شما محول می‌کند، نداشته باشید. اگر توانایی یا علاقه‌ به انجام کارهای اضافه بر سازمان ندارید، این نوشته را با مدیرتان در بین بگذارید و از او سوال کنید چرا انجام این‌گونه کارها را به شما محول می‌کند. بعضی اوقات علت سپردن کارهای ورای وظایفتان به شما این است که شرکت در حال استخدام نیروی تازه است و موقتا به پشتیبانی شما نیاز دارند. اگر این حالت موقتی باشد، به‌معنی سوءاستفاده نیست ولی اگر مدام از شما خواسته می‌بشود کارهای اضافه را از بین بردن و رجوع کنید، باید حتما با مدیر سخن بگویید کنید.

۵. پاداش یا ترفیعی برای انجام کارهای اضافه‌تر دریافت نمی‌کنید

هنگامی گروهی پروژه‌ای را پیش می‌برد، این مسئولیت رهبر تیم است که یقین بشود به جبران زحمات اعضای تیم همه پاداش یا ترفیع یکسانی دریافت می‌کنند. اگر در گروه شما حرکت همکارانتان طوری است که انگار فقط خودشان زحمت کشیده‌اند و زحمات شما را نادیده می‌گیرند، یعنی از شما سوءاستفاده می‌کنند. حتما این نوشته را با مدیرتان نقل و نارضایتی‌هایتان را گفتن کنید.

نکاتی برای مقابله با سوءاستفاده همکاران

۱. حدومرز تعیین کنید

حدومرزداشتن در محل کار علتمی‌بشود اعتدال بین کار و زندگی‌تان را نگه داری کنید. اولین قدم برای تشکیل حدومرز در محل کار این است که به همکارانتان بگویید خارج از محل کار تماس کاری را جواب نمی‌دهید. یقیناً بعضی اوقات حالت طوری می‌بشود که احتمالا نیاز به تماس سریع با شما باشد، به این علت می‌توانید برای شرایط حساس روش ارتباطی مدنظرتان را به آنها اظهار کنید.

۲. به خودتان احترام بگذارید

هنگامی برای خودتان قیمت قائل باشید، همکارانتان هم به شما احترام می‌گذارند. اگر مدام همکاران یا مدیرتان از شما توقع دارند کارهایی زیاد تر از وظایفتان را انجام بدهید، می‌توانید به ۲ شکل عکس العمل نشان دهید:

  • اگر علاقه‌ای به انجام کارهای فراتر از مسئولیت خودتان ندارید، این نوشته را صریح و مؤدبانه با آنها نقل کنید.
  • اگر مایلید با ماندن زیاد تر در محل کار ماموریت های محول‌شده را انجام‌دهید، با سرپرست تیم درمورد مقدار اضافه‌کاری دریافتی به توافق برسید.

۳. ارتباطات خود را بهبود بخشید

خجالت و رودربایستی را کنار بگذارید و با همکارانتان ارتباطی حرفه‌ای برقرار کنید. اگر از شما خواست پشتیبانی دارند، بدون خجالت به آنها بگویید در صورتی برای انجام وظایفشان کمکشان می‌کنید که آنها هم در موقعیت شبیه به شما پشتیبانی کنند. توانایی‌های ارتباطی را تحکیم کنید و تلاش کنید علت سوءاستفاده گهگاه همکارانتان را شناسایی کنید.

۴. نه‌گفتن را یاد بگیرید

بعد از تعیین حدومرز و تحکیم اعتمادبه‌نفس، نوبت به تمرین نه‌گفتن می‌رسد. شما ساعات بسیاری از روزتان را در محل کار می‌گذرانید و اگر قرار باشد به هر خواسته‌ای جواب مثبت بدهید و چندوظیفه‌ای باشید، زیاد سریع خسته می‌شوید. هیچ زمان برای کاری که در قبالش از شما سپاس نمی‌بشود یا پاداشی دریافت نمی‌کنید، زمان‌تان را هدر ندهید. ماموریت های خودتان را به‌نحو احسن انجام دهید و برای پیشرفت زیاد تر تلاش کنید، اما در روبه رو سوءاستفاده مدیر و همکارانتان بایستید و به خواست آنها نه بگویید.

۵. از تکنیک رویارویی منفعت گیری کنید

رویارویی نوعی تکنیک ارتباطی مدیریت تعارض است که به شما امکان می‌دهد مشکل را از طریق او مباحثه تجزیه‌وتحلیل کنید. هر زمان فهمید شدید یکی از همکارانتان می‌خواهد از شما سوءاستفاده کند، با لحنی آرام و محترمانه علت درخواستش را از او سوال کنید. اگر انجام این‌گونه ماموریت های برایش سخت است، با هم کار مورد نظر را انجام دهید تا مشکلش را بشناسد و برای حل آن تلاش کند. با این کار هم به همکار خودتان پشتیبانی کرده‌اید و هم خودتان را از انجام کارهای اضافه بر سازمان نجات داده‌اید.

سخن پایانی

متأسفانه سوءاستفاده همکاران یکی از رایج‌ترین اتفاقات محل کار است. برخی افراد بدون این که حالت و حجم کاری همکارشان را در نظر بگیرند، از او انتظار انجام ماموریت های اضافه‌تر دارند. اگر شما هم جزو افرادی هستید که زیاد با این مشکل روبه رو می‌شوید، بهتر است از نکاتی که در این مقاله گفتیم منفعت گیری کنید و به این خواست ناعادلانه جواب درستی بدهید.

تابه‌حال فهمید سوءاستفاده همکار خودتان شده‌اید؟ چه کاری برای پیشگیری از تکرار این حرکت انجام داده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

نکاتی که کارمندان معمولی از آن بی‌خبرند.
آداب معاشرت صحیح در محیط کار چطور است؟
چطور از صدمه‌های پشت‌میزنشینی نجات اشکار کنیم؟

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

محیط کار مثبت

۱۱ ویژگی محیط کار مثبت + اهمیت تشکیل محل کار سالم_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

محیط کاری را فکر کنید که در آن به ایده‌های شما گوش می‌کنند و برای آنها قیمت قائل خواهد شد و به چالش‌ها به‌چشم زمان می‌نگرند. محیط کار مثبت این چنین ویژگی‌هایی دارد و برای پیروزی شغلی خود باید این چنین محیط کاری را اشکار کنید. نوع ماموریت شما مهم نیست، بلکه پیروزی و رشدکردن و لذت خالصانه از آنچه انجام می‌دهید اهمیت می‌دهد. در این چنین محیطی غم روز شنبه برایتان معنی ندارد و اعتدال بین زندگی و کار رؤیا نیست. در این مقاله، ویژگی‌های محیط کار مثبت را توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که چطور این چنین محیطی را شناسایی کنید. همراهمان بمانید.

محیط کار مثبت چیست؟

در کل محیط کار مثبت محیطی است که در آن حس حمایتو ارزشمندی کنید، ربط صادقانه و همراه با پذیرفتن باشد، همه نقش مثبتی داشته باشند و به آنها احترام گذاشته بشود.

یقیناً هر فردی نظری متفاوت درمورد محیط کار خوب دارد. برای برخی افراد محیط کار خوب به‌معنی ساعت کاری انعطاف‌پذیر و اجازه دورکاری است و برای برخی دیگر به‌معنی داشتن تیمی که هوای شما را داشته باشد و رئیسی که واقعا به ایده‌های شما گوش کند.

مسئله مهم دیگر این است که فرد در محیط کار خود حس مفیدبودن کند. در محیط کار سالم، همه نقش مؤثری دارند و حس می‌کنند فارغ از سابقه خود، به تیم تعلق دارند. این چنین نباید جنبه سرگرمی و شوخی در محیط کار را فراموش کنید همانند ناهارهای گروهی، مهمانی‌های اداری یا گپ‌زدن موقع استراحت. این چنین چیزهایی امکان پذیر جزئی به‌ نظر برسند، اما نقش چشمگیری در دلنشین‌ترشدن محیط کار دارند.

به این علت با آنکه امکان پذیر نظر هرکدام از ما درمورد محیط کار خوب فرق کند، ویژگی‌های کلی آن وجود احترام‌، پشتیبانی، ربط و زمان‌هایی برای رشدند. این چنین فضای کاری محیطی غیرسمی است که شما هر روز با رضایت در آن وجود اشکار می‌کنید و می‌توانید از نظر شغلی و شخصی پیشرفت کنید و موفق شوید.

چرا محیط کار مثبت اهمیت دارد؟

محیط کار مثبت برای رضایت کارمندان و سلامت آنها مهم است. این چنین نقش مهمی در نوآوری، منفعت‌وری و پیروزی کلی سازمان‌ها دارد. در ادامه، برخی از مزایای محیط کار مثبت را نقل کرده‌ایم.

۱. بهبود روحیه و رضایت شغلی

فکر کنید هر روز صبح با این اشتیاق بیدار می‌شوید که سر کار بروید. محیط کار مثبت این چنین ‌‌تأثیری بر افراد دارد. در این چنین محیطی حس می‌کنید به شما احترام می‌گذارند، کار شما معنابخش است و از ته دل خوشحالید که عضو یک تیم محسوب می‌شوید. این چنین شرایطی روحیه شما را زیاد بهتر می‌کند. وقتی که رضایت شغلی داشته باشید، دیگر به‌ آن به‌گفتن ماموریت‌ای که ملزم به انجامش هستید نگاه نمی‌کنید. بلکه شغلتان به بخشی لذت‌قسمت و ‌‌اثرگذار از زندگی شما تبدیل می‌بشود.

۲. افزایش منفعت‌وری

کارمندان راضی کارمندان منفعت‌ورند. در محیط کار سالم و مثبت، شما به گمان زیاد زیاد تر حس انگیزه و تمرکز و انرژی می‌کنید. این چنین احساسی نه‌تنها برای خود شما، بلکه برای شرکت نیز خوب است. وقتی که در محیط کار سالمی قرار می‌گیرید، زیاد تر گمان دارد که بهترین کارکرد خود را نشان دهید، اهدافتان را به آخر برسانید و حتی فراتر از آن پیش بروید که نتیجه آن ترقی شغلی است.

۳. ترویج همکاری

در محیط کار ایدئال، همه به‌راحتی ایده‌های خود را به اشتراک می‌گذارند، بازخورد خواهند داد و با یکدیگر همکاری می‌کنند. قرارگیری در این چنین فضایی همانند این است که بخشی از یک ماشین روغن‌کاری‌شده باشید که در آن همه نقش خود را به‌درستی ایفا می‌کنند و به شراکت یکدیگر احترام می‌گذارند. نتیجه این چنین کار تیمی‌ای حصول نتایج بسیار است، نتایجی که هیچ زمان با تنها کارکردن به‌ دست نمی‌آیند.

۴. پشتیبانی به رشد

فعالیت در محیط کار مثبت فقط برای حالت جاری شما خوب نیست، بلکه آینده شما را نیز رقم می‌زند. در این چنین مکانی افراد به یادگیری و گسترش تشویق خواهد شد؛ خواه از طریق آموزش و مربیگری باشد و خواه از طریق چالش‌های روزانه، به‌سمت رشدکردن هدایت خواهد شد. کارکردن فقط به‌معنی بالارفتن از نردبان شغلی نیست (گرچه بدون تردید بخشی از آن محسوب می‌بشود)، بلکه به‌گفتن فرد و کارمند نیز رشد می‌کنید.

۱۱ ویژگی محیط کار مثبت

۱. ربط صادقانه و شفاف

بنیاد محیط کار مثبت ربط صادقانه و شفاف افراد با یکدیگر است. به‌عبارت دیگر، کارمندان در جریان تغییرات شرکت و تصمیم‌ها قرار می‌گیرند و به‌راحتی می‌توانند هر چیزی را با مدیران خود در بین بگذارند. این نوع ربط جهت تشکیل مطمعن و از بین بردن سریع تر و بهتر اختلاف‌ها می‌بشود.

۲. ارزشمندبودن اعتدال بین کار و زندگی

در محیط‌های کار سالم، این فهمیدن وجود دارد که کارمندان نیز زندگی شخصی دارند و احترام به زندگی شخصی افراد از طریق سیاست‌هایی همانند ساعات کاری انعطاف‌پذیر، امکان انجام کار در منزل و فرهنگی که ناموافق ساعات کاری دائما طویل است، نشان داده می‌بشود. در این چنین محیطی پذیرفته‌شده است که استراحت و داشتن اوقات شخصی برای منفعت‌وری و سلامت روان مهم است.

۳. تحسین کوششها

تحسین تلاش کارمندان به‌شکل‌های گوناگون انجام می‌بشود از قبیل پاداش مالی، تشویق در وجود دیگر کارمندان، زمان‌های پیشرفت شغلی یا حتی عمل های کوچکی همانند فرستادن یادداشت سپاس. وقتی که کارمندان حس کنند بابت کوششهایشان تحسین خواهد شد، حس ارزشمندی می‌کنند، انگیزه بیشتری خواهند داشت و به شرکت وفاداتر خواهند می بود.

۴. روابط مثبت با همکاران

تعامل دوستانه و حمایتکارمندان از یکدیگر محیط کار را خوشایند و دوست‌داشتنی می‌کنند. این چنین محیطی دوستانه‌ است و در آن فعالیت‌های تیم‌سازی انجام خواهد شد و افراد مایل به شرکت در رویدادهای اجتماعی مشترک‌اند. در محیط کار مثبت، روابطی شکل می‌گیرند که فراتر از روابط شغلی‌اند.

۵. داشتن رهبران حمایتکننده

رهبران خوب فقط دستور نمی‌دهند، بلکه راهنمایی می‌کنند، الهام می‌بخشند و حمایتمی‌کنند. این سبک رهبری به‌معنی راهنمایی اشکار، اراعه بازخورد سازنده و دردسترس‌بودن برای سخن بگویید درمورد نگرانی‌ها و ایده‌های کارمندان است. این رهبران این چنین فعالانه تلاش می‌کنند برای همه اعضای تیم محیطی امن به‌ وجود آورند که خود را در آن مهم بدانند.

۶. اهمیت‌دادن به سلامت کارمندان

شرکت‌هایی که سلامت کارمندان خود را در برتری قرار خواهند داد، طبق معمول کارگاه‌های مهار استرس، برنامه‌های ورزشی و تست‌های پزشکی برگزار می‌کنند. آنها فهمیدن می‌کنند که سلامت کارمند ‌‌تأثیر مستقیمی بر کارکرد شغلی و رضایت کلی او دارد.

۷. محیط کار امن و راحت

محیط کار امن تنها به‌معنی امنیت فیزیکی نیست، بلکه در آن اهمیت روانی نیز اهمیت دارد. کارمندان باید بدون هراس از عواقب منفی، برای ابراز افکار و احساسات خود حس راحتی کنند. کارکردن در این چنین محیطی نیز باید راحت باشد و ارگونومی در محیط کار اهمیت دارد تا سلامت جسمی کارمندان صدمه نبیند.

۸. تنوع و حس تعلق

یکی از ویژگی‌های محیط کار مثبت استقبال از تفاوت‌ها است. در این چنین فضای کاری سیاست‌هایی برای برابری افراد گوناگون زمان استخدام، ترفیق شغلی و تعیین حقوق در نظر گرفته شده است. در این چنین محیطی همه کارمندان حس ارزشمندی و نیرومندی می‌کنند تا با همه وجودشان و فارغ از سابقه خود، سر کار حاضر شوند.

۹. شراکت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی

شرکت‌هایی که پروژه‌های خدمات‌رسانی به جامعه یا پایداری زیست‌محیطی را پیش می‌برند، حس غرور و انگیزه را در کارمندان خود پرورش خواهند داد و کارمندان حس می‌کنند عضو سازمانی می باشند که برای مسائلی فراتر از منفعت خود قیمت قائل می‌بشود.

۱۰. عملیات شفاف

منظور شفاف سخن بگویید‌کردن درمورد سلامت، تغییرات و تصمیم‌های شرکت است. وقتی که کارمندان علت منطقی تصمیم‌گیری‌ها و جهت حرکت شرکت را فهمیدن کنند، مطمعن شکل می‌گیرد و همسو با اهداف سازمان عمل می‌کنند.

۱۱. ارزشمندبودن نظر کارمندان

وقتی که کارمندان حس کنند ایده‌ها و پیشنهادهای آنها کاملا بازدید خواهد شد، زیاد تر حس می‌کنند که در پیروزی شرکت نقش دارند و نتیجه آن راه‌حل‌های مبتکرانه و پیشرفت‌ فرایندهاست، چون مدیران به دیدگاه‌های گوناگون دقت می‌کنند.

کارکنان در حال تعامل با یکدیگر در محیط کار سالم

چطور قبل از اغاز شغل خود محیط کار مثبت را شناسایی کنیم؟

این که محیط کار سالم را قبل از اغاز به فعالیت در آن تشخیص دهید، چالش‌برانگیز است اما غیرممکن نیست. با دقت به نکات زیر می‌توانید اطلاعات کافی به‌ دست آورید تا آگاهانه تصمیم بگیرید که محیط کار مورد نظر با انتظارات شما همخوانی دارد یا نه.

  • در اینترنت درمورد شرکت مورد نظر تحقیق کنید. با سایت آن شرکت، حسابش در شبکه‌های اجتماعی و هرگونه اخبار درمورد‌ فعالیتش اغاز کنید. جستوجو اطلاعاتی درمورد فرهنگ شرکت، قیمت‌ها و ابتکارات یا برنامه‌های مخصوص کارمندان آن بگردید.
  • از جلسه مصاحبه شغلی خود برای پرسیدن درمورد فرهنگ شرکت و محیط کار منفعت گیری کنید. جواب به سوال‌هایی همانند «این شرکت چطور از اعتدال بین کار و زندگی حمایتمی‌کند؟» و «امکان پذیر اطلاعاتی درمورد فعالیت‌های تیم‌سازی که این شرکت برگزار می‌کند، به من بدهید؟» مفیدند.
  • با کارمندان جاری و اسبق ربط برقرار کنید. اگر می‌توانید، با افرادی تماس بگیرید که اکنون در آن شرکت کار می‌کنند یا کار می‌کرده‌اند. آنها می‌توانند اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار دهند که در منبع های رسمی اشکار نمی‌کنید.
  • اگر زمان بازدید از محیط کار را داشتید، به فضای آن دقت کنید. آیا کارمندان راضی و متعهد به‌ نظر می‌رسند؟ چطور با یکدیگر تعامل می‌کنند؟ حس‌وحال کلی محیط کار اطلاعات بسیاری به شما می‌دهد.
  • بازدید کنید آیا شرکت مورد نظر جایزه‌ای دریافت کرده است، به‌خصوص جوایزی که مربوط به فضای کار یا فرهنگ آن باشد.
  • عمل های شرکت در روبه رو مسئولیت اجتماعی را بازدید کنید. شرکتی که برای مسئولیت‌های اجتماعی و شراکت اجتماعی قیمت قائل باشد، کارمندان خود را نیز مورد قیمت می‌داند. پافشاری بر این مسائل مشخص می کند که آن شرکت به مسائلی فراتر از سودآوری دقت می‌کند و محیط کار آینده شما سالم‌تر و کامل‌تر خواهد می بود. به این علت جستوجو اطلاعاتی درمورد برنامه‌ها مسئولیت اجتماعی یا پروژه‌های اجتماعی آنها بگردید.
  • ضمانت آنها به تنوع نیروی کار را بازدید کنید. شرکت‌هایی که درمورد تشکیل محیط کار مثبت جدی می باشند، زیاد تر سیاست‌های آشکاری برای تنوع نیروی کار و دخیل‌کردن کارمندان خود در امور شرکت دارند. وب‌سایت آن شرکت را بازدید کنید یا درمورد این مسائل در جلسه مصاحبه سوال کنید.

سخن نهایی

محیط کار شما ‌تأثیر قابل‌توجهی روی حس شما به شغلتان می‌گذارد، به این علت مهم است در جایی کار کنید که فضای مثبتی دارد. وقتی که در یک محیط کار مثبت مشغول شوید، رضایت بیشتری از شغل خود خواهید داشت و منفعت‌وری و انگیزه شما افزایش می‌یابد. در این مقاله ویژگی‌های محیط کار مثبت را توضیح دادیم و گفتیم چرا فعالیت در این چنین فضایی برای سلامت روان و آینده شغلی شما مهم است.

شما بگویید

چه مقدار از محیط کار خود رضایت دارید؟ ویژگی‌های مثبت محیط کار شما چیست و مدیران آن چه تدابیری برای بهبود آن در نظر می‌گیرند؟ نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. این چنین اگر این نوشته برایتان سودمند بوده است، می‌توانید آن را برای دوستان خود نیز ارسال کنید.

نکاتی که کارمندان معمولی از آن بی‌خبرند.
آداب معاشرت صحیح در محیط کار چطور است؟
چطور از صدمه‌های پشت‌میزنشینی نجات اشکار کنیم؟

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

عوامل حفظ کارکنان

اهمیت نگه داری کارکنان؛ ۱۰ عاملی که کمکتان می‌کند


یک سازمان یا کسب‌وکار نمی‌تواند بدون کارکنان به حیات خود ادامه دهد. اگر کارکنان یک مجموعه تمایلی به ماندن نداشته باشند و به جستوجو ترک سازمان باشند، یعنی مشکلی جدی وجود دارد؛ احتمالا فرهنگ سازمانی و محیط کاری نامناسب دلیلش باشد و احتمالا هم رفتارهای مدیر علترنجش مداوم آنها می‌بشود. دلیلش هرچه باشد، رفتن کارکنان از سازمان زنگ خطری مهم است. حتی اگر با این مشکل مواجه نیستید هم پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را تا انتها بخوانید تا از ریزش کارکنان در آینده پیشگیری کنید.

مزایا نگه داری کارکنان در سازمان

۱. صرفه‌جویی در هزینه‌ها

استخدام کارکنان تازه زمان‌بر است و هزینه بسیاری نیز دارد. هنگامی می‌توانیم کارکنان خوب خود را نگه داری کنیم، چرا آنها را از دست بدهیم و مجدد جستوجو استخدام افراد تازه باشیم؟ این چنین تضمینی نیست که افراد تازه نیز با دقت به حالت نامناسب سازمان یا کسب‌وکارمان با ما بمانند.

۲. ترقی کارکرد شغلی

کارکنانی که زمان‌ها است با ما کار می‌کنند، با رویه‌های انجام کار به‌خوبی آشنا می باشند. توانایی آنها جهت می‌بشود کارها سریع تر و بهتر انجام شوند. بعد توانایی آنها گران‌بهاست.

۳. افزایش هماهنگی

هنگامی افراد مدتی با هم کار می‌کنند، با هم اخت خواهد شد. حال اگر مقدار ترک سازمان زیاد باشد، مرتب افراد تازه داخل خواهد شد و فرصتی برای هماهنگی کارکنان شکل نمی‌گیرد. بعد تلاش برای نگه داری کارکنان علتهماهنگی زیاد تر بین قسمت‌ها و گروه‌های گوناگون در سازمان یا کسب‌وکار ما می‌بشود.

۴. افت استرس و اضطراب کارکنان

اگر کارکنان مدام سازمان را ترک کنند، حس بی‌اعتمادی و اضطراب بین دیگر کارکنان شدت می‌گیرد. به این علت تلاش برای نگه داری کارکنان این شاخصه‌ها را بهبود می‌دهد.

۱۰ عاملی که کارکنان سازمان را نگه داری می‌کند

۱. انعطاف‌پذیری

ساعت کاری انعطاف‌پذیر یکی از عوامل نگه داری کارکنان است. اگر کارکنان شما ناچار باشند همیشه در یک مکان و زمان اشکار کار کنند، احتمالا به‌مرور زمان برخی از آنها به فکر ترک سازمان و کارکردن با رقبای منعطف بیفتند. فرمول یکسانی برای تشکیل انعطاف در ساعت و مکان کاری وجود ندارد، بااین‌حال می‌توانید با توانایی‌ای که در دوران دورکاری کرونا کسب کرده‌اید، بخشی از کارکنان خود را بر پایه نیاز و خواست آنها دورکار کنید.

دورکاری تنها یک جنبه از انعطاف‌پذیری است. فکر کنیم شما کارکنانی دارید که مجبورند فرزندان خود را هر روز صبح به مدرسه برسانند. در این حالت آسان‌گیری بابت تأخیر‌های چنددقیقه‌ای آنها مثالای از انعطاف‌پذیری شما خواهد می بود.

۲. نوع رابطه مدیر با کارکنان

همانند معروفی هست که «کارکنان سازمان را ترک نمی‌کنند، بلکه مدیران را ترک می‌کنند». تشکیل و نگه داری رابطه مناسب با کارکنان برای راضی نگه داشتن آنها و حفظشان در سازمان الزامی است. این که چطور می‌توان رابطه‌ای مناسب با کارکنان مبتنی بر احترام متقابل تشکیل کرد، خود حدیث مفصلی است. عواملی همانند صداقت در گفتار و حرکت، مراعات ادب کلامی و اراعه بازخورد سازنده جهت نگه داری کارمندان خواهد شد.

۳. حقوق و مزایای رقابتی

احتمالا بتوان او گفت با اهمیت ترین عامل برای نگه داری کارکنان مراعات عدل در پرداخت‌ها است. اگر شما به همه کارکنان، یعنی چه آنها که خوب کار می‌کنند و چه آنها که کم‌کاری می‌کنند، یک حقوق ثابت و اشکار پرداخت کنید، آیا کارکنان ماموریت‌شناستان حاضر خواهند شد هم چنان به همکاری با شما ادامه دهند؟ آیا آنها حس بی‌عدالتی نخواهند کرد؟ بی‌شک آنچه انگیزه کارکنان برای ماندن را تحکیم می‌کند، مراعات پرداخت دستمزد و پاداش بر پایه جایگاه و کار واقعی آنهاست.

اگر نظامی مبتنی بر با لیاقت‌سالاری تشکیل کنید و پرداخت‌ها و پاداش‌ها بر پایه کارکرد و لیاقت واقعی افراد باشند، قدم مهمی در مسیر افزایش انگیزه کارکنان و نگه داری آنها برداشته‌اید.

۴. تشکیل قیمت و معنی برای کار

اکثر انسان‌ها علاوه‌بر معیشت، به جستوجو معنایی باارزش برای کار و فعالیت‌های خود نیز می باشند. آنها ربات نیستند که فقط کار کنند. آیا در بعدِ کار آنها معنی و ارزشی وجود دارد؟ آیا کاری که کارکنان شما انجام خواهند داد منفعت‌ و خیری اجتماعی نیز دارد؟ اگر جواب مثبت است که در زیاد تر کارها این چنین است، در جلسات و دورهمی‌های همکاران این مهم را به آنها نقل کنید. کارکنان شما دوست دارند که بعضی اوقات اهمیت کارشان به آنها یادآوری بشود.

این چنین علاوه‌بر انتقال شفاهی، بسته به نوع کار می‌توانید از راه حلهای دیگر نیز برای یادآوری این مسئله منفعت گیری کنید. برای مثال اگر سازمان یا کسب‌وکار شما مرتبط با اراعه خدمات به سالمندان است، می‌توانید یک اردوی بازدید برای کارکنان خود ترتیب دهید.

۵. فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی به حال‌وهوای محیط کار مربوط می‌بشود. برای مثال اگر در محیط کاری شما غیبت یا زیرآب‌زنی ترویج دارد، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که کارکنان سالم و سخت‌کوش شما در سازمان باقی بمانند. بعد باید محیطی عاری از رذایل اخلاقی تشکیل کنید. به‌طبع بخشی از این فرهنگ به نوع حرکت و عکس العمل شما در جایگاه مدیر برمی‌گردد و قسمت دیگرش به آیین‌نامه‌ها و بیانیه قیمت‌های سازمان مربوط می‌بشود. با اهمیت ترین مسئله برای تشکیل فرهنگ سازمانی سالم این است که بالادستی‌ها قیمت‌ها را مراعات کنند. تا وقتی که مدیران سازمان شما خود به آنچه تبلیغ می‌کنند آراسته نباشند، نمی‌توان از کارکنان انتظار داشت آنها را مراعات کنند.

۶. امکان رشد شغلی

آیا در سازمان یا کسب‌وکار شما امکان رشد عمودی برای کارکنان وجود دارد؟ اگر کارکنان شما بدانند با وجود همه کوششها و لیاقت‌ها همیشه در یک رده شغلی باقی می‌همانند، نه‌تنها انگیزه خود را از دست خواهند داد، بلکه امکان پذیر شما را به تصمیم زمان‌های بهتر ترک کنند. اگر می‌خواهید کارکنان خود را نگه داری کنید، باید امکان ترقی شغلی را برای آنها فراهم کنید. طراحی نوعی سازوکار برای ترقی افراد با پشتیبانی واحد یا مشاور منبع های انسانی هم انگیزه کارکنان برای رقابت را زیاد تر می‌کند و هم به آنها امید می‌دهد که نتیجه زحمات خود را خواهند دید.

۷. سپاس

در جایگاه مدیر یا رهبر، باید بعضی اوقات از کوششها و زحمات کارکنان خود تقدیر کنید. این سپاس شکل‌های مختلفی دارد، از سپاس کلامی گرفته تا دادن پاداش و مرخصی تشویقی. به هر روشی که باشد، کارکنان شما باید حس کنند که شما آنها را می‌بینید و کار آنها را قدر می‌نهید. برای سپاس مستمر و دوره‌ای از کارکنان با مشورت واحد منبع های انسانی برنامه‌های مختلفی ترتیب دهید.

۸. امنیت شغلی

وفتی مشکلاتهایی همانند کرونا یا سختی‌های اقتصادی علتنگرانی کارکنان خواهد شد، حرکت شما به کارکنان حس اسایش می‌دهد. اگر آنها بدانند که مدیر آنها حاضر است برای نگه داری آنها تلاش کند، زیاد تر حس وفاداری می‌کنند. تهیه و تنظیم قراردادهای کاری شفاف و همراه با مراعات قوانین بیمه نیز حس امنیت شغلی کارکنان را تحکیم می‌کند.

۹. ضمانت به شفافیت

هنگامی کارکنان حس می‌کنند که می‌توانند به مدیران خود مطمعن و با آنها صادقانه او مباحثه کنند، حس رضایت بیشتری از سازمان خواهند داشت. حرکت رهبران در افزایش وفاداری کارکنان مؤثر است. اگر آنها گفتار و حرکت ریاکارانه ببینند، به‌گمان زیاد سازمان را ترک خواهند کرد.

۱۰. همکاران همدل و همراه

در صورتی که فضای کاری سازمان یا کسب‌وکار کار تیمی و همدلی را تحکیم کند، کارکنان و به‌خصوص آنها که تازه به سازمان مدام‌اند، زیاد تر به ماندن در سازمان فکر می‌کنند. هنگامی کارکنان حاضر باشند به هم در انجام کارها پشتیبانی کنند یا جای خالی یکی از کارکنان غایب را پر کنند، افراد به این نتیجه می‌رسند که اینجا جایی برای ماندن است.

به‌نظر شما چه عواملی در نگه داری کارکنان مؤثرند؟

فکر می‌کنید چه عوامل فرد دیگر در نگه داری کارکنان نقش دارند؟ در جایگاه کارمند، چه دلیلی علتشد که کار خود را ترک کنید؟ در جایگاه مدیر چه پیشنهادی برای نگه داری کارکنان دارید؟ نظرات خود را با ما و دیگر خوانندگان در بین گذارید.



منبع

تظاهر به خوب‌بودن در مواقع ناخوشی

۱۶ عادت کاری سمی که باید ترک کنید


رفتارها و عادت‌های سمی همانند افترا‌گویی، منفی‌گرایی، بی‌نظمی، اهمال‌کاری، سرزنش و زورگویی‌ بزرگ‌ترین شدت‌گیرهای پیشرفت ما در محیط کارند. این عادت‌ها نه‌فقط ما را از اهدافمان دور نگه می‌دارند، بلکه محیط کار را برای همه اعضا مخرب و پرتنش می‌کنند. در این مقاله، ۱۶ نمونه از این رفتارها را معارفه می‌کنیم و راهکارهایی برای مقابله با هرکدام اراعه می‌دهیم.

۱. کارکردن بی‌وقفه

پشتکار و مسئولیت‌پذیری دو ویژگی مهم افراد موفق در محیط کارند، اما نه به قیمت از‌خود‌گذشتگی! این اصلا به‌معنی حرفه‌ای بودن در محیط کار نیست. برخی‌ اوقات آن‌قدر دچار انجام ماموریت های گوناگون می‌شویم که زمان از دستمان درمی‌رود، ساعت ناهار را فراموش می‌کنیم و خیال می‌کنیم هنگامی برای استراحت و هواخوری نداریم. درحالی‌که همیشه زمان هست و این خود ماییم که تصمیم می‌گیریم چطور از آن منفعت گیری کنیم.

حتی اگر مسئولیت‌پذیرترین آدم دنیا هستید، فقط ۱۵ دقیقه دنیا و همه کارهایش را متوقف کنید، خود را به هوای آزاد برسانید، نفس بکشید و مقداری راه بروید. همین ۱۵ دقیقه انرژی از‌دست‌رفته‌تان را برمی‌گرداند.

۲. وقفه‌های بیشتر از حد

لطفا از آن‌طرف بوم هم نیفتید! استراحت‌های مختصر اما متوالی حس‌وحال‌ کار را از بین می‌برد، بازدهی را کم می‌کند و نتیجه‌ای جز عقب‌افتادن کارها ندارد. اگر فورا حواستان از کار پرت می‌بشود و دچار فعالیت‌های دیگر می‌شوید، می‌توانید تعداد دفعات استراحت در یک روز کاری را محدود کنید؛ برای مثال روزی ۲ یا ۳ وقفه ۱۰دقیقه‌ای برای صرف ناهار، بین‌وعده، چک‌کردن موبایل، هواخوری و کارهای این‌چنینی کافی است. اولش سخت است، اما با مقداری انگیزه و اراده از پسش برمی‌آیید!

۳. اهمال‌کاری

یکی از عادت‌های سمی محیط‌ کار که امکان پذیر به‌ قیمت از‌دست‌دادن شغل افراد همه بشود، اهمال‌کاری یا همان «امروز و فردا کردن» است. این جمله معروف را شنیده‌اید که «هر کاری به‌اندازه وقتی طول می‌کشد که به آن تعلق داده می‌بشود»؟ اگر اهل مدیریت زمان نیستید، به گمان زیاد برای پروژه‌های زمان‌دار چندین دفعه در این دام دچار شده‌اید. برای اغاز کار چشم به راه معجزه نباشید! ماموریت های را به قسمت‌های کوچک تقسیم کنید و برای هرکدام یک محدوده وقتی اشکار کنید تا همه‌چیز نماند برای دقیقه ۹۰.

۴. پشتیبانی نخواستن

هر روز در محیط کار به ده‌ها مشکل و چالش برمی‌خورید که اگر قرار باشد به‌تنهایی راه روبه رو با هریک را اشکار کنید، هنگامی برای انجام ماموریت های روزمره باقی نمی‌ماند! کار گروهی اگر یک حسن داشته باشد، آمادگی همه اعضای مجموعه برای همکاری و حل‌کردن تک‌تک چالش‌ها است. بعد از سوال‌پرسیدن و پشتیبانی‌خواستن خجالت نکشید! برای آنکه این زنجیره برقرار بماند، شما هم به سؤالات دیگران جواب دهید و هنگامی پشتیبانی نیاز دارند، یاورشان باشید.

۵. منفی‌گرایی

همه آدم‌ها روز خوب و بد دارند و هیچ‌کس بی‌عیب‌و‌نقص نیست، بعد عینک بدبینی و منفی‌گرایی را از چشمتان بردارید و به خود حق بدهید که با دقت به همه اتفاقاتی که در دنیا جریان دارد، نتوانید هر روز با همه توانتان داخل محیط کار شوید و در شرایط سخت دیدگاه سازنده داشته باشید. نگرش منفی شما بر روحیه همکارانتان هم تاثییر منفی می‌گذارد و کل مجموعه را در معرض فرسودگی شغلی زودرس قرار می‌دهد. بنشینید و ریشه این مشکل را اشکار کنید؛ اگر مربوط به کار است، آن را با سرپرست مجموعه در بین بگذارید و ببینید می‌توان تغییری در اوضاع تشکیل کرد یا خیر.

۶. بی‌نظمی

ذهن آدمیزاد برای تمرکز به نظم نیاز دارد. بی‌نظمی به هر شکل و علتی باشد، در محیط کار هم برای خود فرد و هم برای همکارانش مشکل‌ساز است؛ خواه به‌هم‌ریختگی میز یا اتاق کار باشد، خواه شلوغی صندوق ایمیل‌ها باشد، دیر‌آمدن و زودرفتن باشد یا غیبت‌های غیرموجه. سازمان‌دهی را از میز کارتان اغاز کنید و تلاش کنید همیشه آن را مرتب نگه دارید.

۷. تظاهر به خوب‌بودن

این فکر را از سرتان بیرون کنید که یک کارمند خوب همیشه و در هر شرایطی آماده کارکردن است. هنگامی حال روحی یا جسمی خوبی ندارید‌، هیچ‌کس از شما انتظار ندارد صدِ خودتان را بگذارید و وظایفتان را به بهترین شکل انجام دهید. اتفاقا انتظار می‌رود این قضیه را با سرپرست یا مدیر مجموعه در بین بگذارید تا پیش از آنکه این ناخوش‌احوالی تبدیل ضعف و عقب‌ماندن از ماموریت های روزمره‌تان بشود، چاره‌ای برای جبران جای خالی شما در مجموعه بیندیشد. به خودتان حق استراحت بدهید.

۸. ربط برقرار نکردن

برای کارکردن در مجموعه‌های بزرگ لزوما نیاز نیست فردی برون‌گرا و پرانرژی باشید، اما ملزوم است هر روز صبح آن روی ساکت و غیراجتماعی خود را در خانه بگذارید و مسلح به توانایی‌های ارتباطی با انگیزه‌ همکاری و معاشرت با همکاران خود داخل محیط کار شوید. حدومرزهای سالم صمیمیت در محیط کار را بشناسید و هر روز جستوجو راه تازه‌ای برای ربط‌ برقرار کردن با همکاران خود بگردید.

۹. تک‌بعدی‌بودن

شنیده‌اید می‌گویند «به تعداد آدم‌ها راه برای رسیدن به پیروزی هست»؟ در پروژه‌های تیمی با مقصد اشکار، هریک از اعضا مسیری برای رسیدن به مقصد فکر می‌کند که احتمالا همه آنها واقعا به نتیجه برسند! در این چنین شرایطی اگر نتوانید انعطاف‌پذیر باشید، برایند جمع را بپذیرید و همراه با تیم حرکت کنید، هم شما به مشکل می‌خورید هم یک پای تیم (که شما باشید) لنگ می‌زند. اصلا فکر می‌کنید اگر همیشه همه ماموریت های را به‌شیوه ثابت و مشخصی انجام دهیم، فرصتی برای بهبود و تکامل باقی می‌ماند؟

۱۰. سرزنش‌کردن

هیچ‌زمان با سرزنش‌کردن دیگران به نتیجه مطلوب نمی‌رسید. اگر همکاری هستید که انگشت‌ اشاره‌اش مدام به‌سمت دیگران بلند و دهانش به سرزنش آنها باز است، نه‌تنها خودتان را از چشم همکارانتان می‌اندازید، بلکه تمرکز افراد مجموعه برای انجام وظایفشان را نیز به هم می‌زنید. اگر مدیر یا رئیس شرکت باشید که اوضاع زیاد ناجورتر هم می‌بشود! این عادت ناخوشایند کارمندان باعزت‌نفس را ناامیدانه وادار به استعفا می‌کند تا مجموعه در سراشیبی سقوط قرار بگیرد.

۱۱. افترا‌گویی

ما آدم‌ها به‌خاطر هراس از عصبانی‌کردن اطرافیان، نهان‌کردن بی‌کفایتی خود یا به‌خاطر منافع شخصی لب به افترا باز می‌کنیم تا به‌نحوی خود را از مهلکه نجات دهیم. افترا، هرچند مصلحتی، همیشه و همه‌جا به ما و اطرافیانمان صدمه می‌زند. در محیط کار، این که اعضای مجموعه چه مقدار روی سخن‌های ما حساب می‌کنند فقط به این بستگی دارد که تا امروز چه مقدار با آنها صادق بوده‌ایم یا چند بار اعتمادشان را خدشه‌دار کرده‌ایم. این حرکت ناخوشایند به‌شدت اعتبار حرفه‌ای‌ ما را بین همکاران تخریب می‌کند و حتی امکان پذیر آنان را تحریک به تلافی کند.

۱۲. بی‌میلی به یادگیری

این عادت سمی را نه‌ فقط به‌خاطر محیط کار، بلکه به‌خاطر پیشرفت در زندگی شخصی خود کنار بگذارید. ترندهای روز مرتبط با شغلتان را بشناسید، مشتاق شرکت در کارگاه‌های گوناگون باشید و با مربیان حوزه کاری خود ربط برقرار کنید. در یک کلام، همیشه جستوجو راهی برای به‌چالش‌کشیدن خود باشید، چون همه دنیا با شدت باورنکردنی به‌سمت پیشرفت و گسترش حرکت می‌کند؛ به‌سمت راهکارهای نوین، فناوری‌های تازه و راهکارهای پیشرفته. همیشه اولین کسی باشید که برای نیازهای روز شرکت بکرترین جواب را در آستین دارد.

۱۳. خشونت

خشونت آدم‌ها را فراری می‌دهد. آن‌قدر دورشان می‌کند که حتی اگر پشتیبانی بخواهید هم دست فردی به‌سمت شما دراز نمی‌بشود. منظور از خشونت فقط درگیری فیزیکی با همکاران نیست؛ هر نوع تحقیر، تهدید، آزار و اهانت که حس بدی به دیگران منتقل کند، نمودی از خشونت است. برای آنکه رفته‌رفته میل به این حرکت را سرکوب کنید، قبل هر واکنشی توضیح بخواهید و تلاش کنید علت حرکت همکاران خود را فهمیدن کنید. سپس مسئولیت خشمگینی و خشونت کلامی خود را بپذیرید و آماده عذرخواهی‌کردن باشید.

۱۴. زورگویی و زورشنوی

رفتار سمی زورگویی در محیط کار

توهین و دعوا کلامی و خواست‌ خارج از حیطه ماموریت های در محیط کار جزو عادت‌های سمی است که باید هرچه سریعتر به‌ فکر ترکشان باشید، چراکه اگر ادامه‌دار بشود، فضای کار را تبدیل به محیطی خصمانه می‌کند. فراموش نکنید که در یک محیط کاری سالم، احترام سخن اول را می‌زند. مدیر موفق بدون سوءاستفاده از اختیارات خود ماموریت های کارمندان را تعیین می‌کند و در اختیارشان می‌گذارد. کارمندان موفق هم ماموریت های خود را می‌پذیرند بی‌آنکه به همکاران خود زور بگویند یا زیر بار سخن زور آنها بروند.

۱۵. چندوظیفگی

چندوظیفگی عادت بدی است که طبق معمول از نیت خوب آدم‌ها سرچشمه می‌گیرد. در کار تیمی باید بتوانید بیشترین کار ممکن را در مختصر‌ترین زمان ممکن انجام دهید، اما انجام هم‌زمان چند پروژه منفعت‌وری‌تان‌ را به‌مقدار قابل‌اعتنایی کم و گمان نادرست را زیاد تر می‌کند. تلاش کنید در آن واحد همه تمرکز و دقت‌ خود را به یک پروژه معطوف کنید و هنگامی به خوبی و خوشی همه شد، سراغ پروژه بعدی بروید.

۱۶. اسارت در منطقه امن

تا وقتی که پا را از منطقه امن خود بیرون نگذارید و محافظه‌کارانه به شرایط جاری رضایت دهید، پیشرفتی در کار نخواهد می بود. این عادت کاری سمی تیشه به ریشه حرفه شما می‌زند و سال‌های سال در یک نقطه گیرتان می‌اندازد. هدفمندانه داخل موقعیت‌های شغلی شوید، آماده حل چالش‌های ریزودرشت باشید و به‌محض آنکه حس کردید زمان رفتن رسیده است، باروبندیلتان را جمع کنید و با بغل باز به استقبال زمان‌های تازه بروید.

کلام پایانی

اگرچه اصلاح عادات بد دشوار است و نمی‌توان یک‌روزه با آنها خداحافظی کرد، با تلاش مداوم و موثر قطعا به هدفی که در ذهن دارید می‌رسید. یادتان باشد ترک عادت‌های کاری سمی لطف شما به همکارانتان نیست و خود شما پیش از همه از ترک آنها سود می‌برید.

شما کدام‌یک از این عادت‌های سمی را در خود می‌بینید؟ اگر توانایی‌ای در خصوص ترک هریک از این عادت‌های مخرب دارید، حتما در قسمت نظرات برای ما و همراهانمان بنویسید.



منبع

صحبت و مذاکره با رئیسمان درباره کار زیادمان

چطور به رئیسمان بگوییم حجم کارمان زیاد است؟


کار بیشتر از حد ذهن و بدن ما را خسته و در طویل مدت فرسوده می‌کند، بعد ملزوم است این مشکل را رفع کنیم. بااین‌حال سخن بگویید کردن با رئیسمان در این باره چالش‌برانگیز است. چطور بدون این که تنبل یا از زیر کار در رو به نظر برسیم، این مشکل را با او نقل کنیم؟ در این مقاله، به این سوال جواب می‌دهیم. این چنین این مسئله را گوشزد می‌کنیم که احتمالا کارمان واقعا زیاد نباشد و برداشت ما نادرست باشد. با ما تا آخر مقاله همراه باشید.

چطور بفهمیم کارمان زیاد است؟

۱. درد و صدمه در نواحی خاصی از بدن

یکی از پیامد‌های کار زیاد درد و حتی صدمه‌دیدن قسمت‌هایی از بدن است. هنگامی بیشتر از حد از عضوی کار بکشیم، آن قسمت از بدن اغاز به دردگرفتن یا گرفتگی می‌کند. برای مثال هنگامی که بیشتر از حد بنشینیم یا بایستیم، کمر و پای ما درد می‌گیرد. این چنین اگر بیشتر از اندازه با دستان خود کار کنیم، مچ یا هر بخشی که مدام دچار فعالیت بوده، درد می‌گیرد. این دردها اگر ادامه یابند، نشانه صدمه به آن عضو می باشند.

۲. تحول حس‌وحال

کار زیاد فقط روی بدن ما تاثییر نمی‌گذارد، بلکه به روان ما نیز صدمه می‌‌زند. استرس و اضطراب، حس خستگی زیاد و کسلی و بی‌حالی برخی از این نشانه‌ها می باشند. در این حالت، احتمالا بتوانیم با افت ساعت کاری زمان خود را صرف فعالیت‌هایی بیرون از محیط کار کنیم تا مجدد روحیه خود را احیا کنیم.

۳. افت کارکرد

کارکرد شغلی ما برایند مقدار انگیزه و تلاشی است که صرف آن می‌کنیم. اگر بیشتر از حد کار کنیم، بدن و ذهن ما خسته می‌بشود. در این حالت، نگه داری انگیزه دشوار است. با ازدست‌دادن انگیزه و نمایان‌شدن آثار فرسودگی شغلی، کارکرد ما نیز کم شدن می‌کند و دیگر نمی‌توانیم به‌خوبی قبل تمرکز کنیم و زیاد تر اشتباه می‌کنیم.

چطور با رئیسمان درمورد زیاد‌بودن کار سخن بگویید کنیم؟

اگر نشانه‌های حرف های‌شده در ما دیده شوند، باید فکری برایشان کنیم. اولین کار سخن بگویید‌کردن با رئیسمان درمورد این حالت است. برای سخن بگویید‌کردن با رئیس خود نکاتی را که در ادامه نقل کرده‌ایم، در نظر بگیرید.

۱. وقتی را برای سخن بگویید در این باره تعیین کنید

تعیین زمان قبلی برای سخن بگویید‌کردن در این باره بهتر از نقل‌کردن آن بدون آمادگی قبلی است. از یک سو با تعیین زمان قبلی به رئیس خود امکان می‌دهید که در صورت لزوم مدارک و اسناد موردنیاز برای بازدید نوشته را آماده کند و از طرف دیگر شانس ملاقات خصوصی با او در این حالت زیاد تر از وقتی است که سرزده به سراغش بروید. خواست خود را کتبی به او بدهید. از او بخواهید تا وقتی را که مناسب می‌داند برای این ملاقات انتخاب کند.

۲. دلایل خود را آماده کنید

قبل از جلسه، دلایلهای خود را آماده کنید. شما می‌خواهید راهی برای افت ساعت یا حجم کار اشکار کنید. به این علت دلایلی قوی برای مستند‌کردن خواسته خود اشکار کنید. سوال‌های زیر به شما پشتیبانی می‌کنند تا بفهمید کارتان واقعا چه مقدار زیاد است:

  • آیا کاری که می‌کنم به قدری زیاد است که باید چند نفر به من پشتیبانی کنند؟
  • آیا منبع های و ابزارهای ملزوم برای انجام کار را در اختیار دارم؟
  • آیا توانایی و توانایی من مشابه با کاری است که باید انجام دهم؟

می‌توانید پیش از جلسه حرف های‌های خود را با دوستان یا همکاران قابل‌مطمعن نقل و از آنها درمورد پختگی و محکم‌بودن دلایلهایتان بازخورد بگیرید.

۳. برای نشان‌دادن کار زیاد خود مثال بزنید

یکی از بهترین راه حلها برای این که به رئیس خود نشان دهید کارتان زیاد است، مثال‌زدن است. به پروژه‌ها و برنامه‌هایی اشاره کنید که زمان بسیاری از شما گرفته‌اند و تأثیر بدی بر روان و جسم شما داشته‌اند. مواردی را مثال بزنید که می‌شد به دیگران واگذار شوند یا مواردی که می‌شد از دیگران پشتیبانی گرفت. این چنین به مواردی اشاره کنید که ناچار شدید زیاد تر از ماموریت های شغلی خود زحمت بکشید. یقیناً این که بعضی اوقات زیاد تر از ماموریت های خود عمل کرده‌اید ایرادی ندارد، اما اگر این نوشته به یک عادت و انتظار تبدیل شده است، منصفانه نیست. با مطرح این موارد می‌توانید به او نشان دهید که اوضاع از چه قرار است.

۴. به‌جای قیاس، بر ازمایش ها خود تمرکز کنید

زمان مطرح قضیه با رئیستان، از قیاس‌کردن خود با دیگر همکاران بپرهیزید. این چنین کاری وجهه خوبی ندارد و شانس شما برای یک مکالمه موفق را افت می‌دهد. در عوض بر ازمایش ها و حس خودتان و مثال‌های شفاف از کار زیاد تمرکز کنید.

۵. راهکار نظر دهید

بعد از مطرح نوشته، راهکارهای خود برای حل قضیه را نظر دهید. چند راهکار برای متعادل‌کردن ساعت کاری یا حجم کاری خود اشکار و آنها را فهرست کنید. مدیر شما با دیدن راهکارهایتان می‌فهمد که شما توانایی حل قضیه را به‌خوبی بلدید. برای مثال با این چنین جمله‌ای نظر خود را نقل کنید:

«من فکر می‌کنم اگر فلان کار از دوشم برداشته بشود، بهتر می‌توانم به اهداف شغلی خود نزدیک شوم و به فلان کار که موردتأکید سازمان است رسیدگی کنم تا برای رسیدن به اهداف سازمان نیز پشتیبانی کرده باشم.»

۶. تعهدتان را نشان دهید

مطرح نوشته ساعت یا حجم کاری زیاد نباید تبدیل این سوءبرداشت بشود که شما تعهدی به کارکردن ندارید. اگر فقط غر بزنید و هیچ راه‌حلی برای قضیه اراعه نکنید، فقط در حال شکایت‌کردن هستید. برعکس با اراعه راهکارهای جانشین همانند انجام کارهای سبک‌تر یا خواست زمان زیاد تر برای انجام کارها نشان می‌دهید که هم چنان مایل و متعهد به انجام فعالیت و همکاری هستید. برای مثال در یک پروژه می‌توانید از مدیرتان بخواهید که بخشی از کارها را به دیگران واگذار کند و شما در کنار آنها نقش مشاوره را داشته باشید.

۷. مقصد‌های شغلی خود را در نظر بگیرید

زمان سخن بگویید با رئیستان مقصد‌های شغلی خود را نیز با او در بین بگذارید. این کار به او پشتیبانی می‌کند تا فهمیدن بهتری از نگرش و اهداف شما اشکار کند. از این طریق او می‌تواند کارهایی را به شما واگذار کند که زیاد تر با اهدافتان هم‌راستا می باشند. در جلسه نگاه شما باید به آینده باشد، نه فقط غرزدن بابت آنچه در قبل رخ داده است.

نکاتی برای روبه رو با سختی کاری زیاد

نکاتی برای مدیریت فشار کاری

۱. مرزها را اشکار کنید

با تعیین مرزها و اشکار‌کردن آنها برای همکارانتان می‌توانید از حجم کاری ناخواسته بکاهید. برای مثال به آنها بگویید که در زمان‌های تعطیلات یا اوقاتی که در خانه‌اید، مطلب‌ها و تماس‌های کاری را جواب‌ نمی‌دهید مگر اضطراری باشند.

۲. کارها را برتری‌بندی کنید

برتری‌بندی روشی خوب برای افت حجم کاری است. با تعیین با اهمیت ترین کارها ابتدا آنها را انجام دهید. این‌طوری قبل از آنکه خسته شوید یا انگیزه خود را از دست دهید، آنها را همه می‌کنید.

۳. از ترفندهای افت استرس منفعت گیری کنید

ذهن‌آگاهی و مدیتیشن راه حلهایی برای افت استرس و کنارآمدن با سختی کاری‌اند. این ترفندها را یاد بگیرید و از آنها در طول روز منفعت گیری کنید. ورزش و نرمش روزانه، حتی به مقدار اندک، هم می‌تواند روحیه شما را تحکیم کند.

۴. درمورد فرهنگ سازمانی او مباحثه کنید

اگر فرهنگ سازمانی شما به‌طوری شکل گرفته است که کار بیشتر از اندازه قیمت محسوب می‌بشود، درمورد مزایا و زیان های این قیمت با دیگر همکاران سخن بگویید کنید. احتمالا شما بتوانید تغییری مثبت در محیط کاری و نگرش افراد سازمان خود تشکیل کنید.

۵. انتظارات از خودتان را افت دهید

بعضی اوقات خود ما با داشتن انتظارات بیجا از خودمان کارهای بسیاری را بر مسئولیت می‌گیریم و در روبه رو با آنها دچار مشکل می‌شویم. در این صورت بهتر است در خصوص توانمندیها و اهداف خود تجدیدنظر کنیم. با افت انتظارات از خودمان و درنتیجه افت بار کاری، به خود زمان فراغت بیشتری می‌دهیم.

آیا واقعا کارتان زیاد است؟!

بعضی اوقات اوقات به‌نادرست فکر می‌کنیم که کارمان زیاد است. چطور این چنین چیزی امکان پذیر؟ یک علت احتمالی ضعف ما در تقسیم کار بزرگ به کارهای کوچک‌تر است. برای مثال پروژه‌ای به ما سپرده شده است که در نگاه اول احتمالا سخت و طاقت‌فرسا به نظر برسد، اما با تقسیم آن به کارهای کوچک‌تر، ساده‌تر به نظر می‌رسد. بعضی اوقات هم به‌واسطه مشکلات دیگر همانند مسائل خانوادگی و استرس‌ زندگی غیرکاری حس می‌کنیم که کارمان زیاد است که در حقیقت این‌طور نیست.

بعد پیش از آنکه یک‌راست به سراغ رئیسمان برویم و نوشته را با او نقل کنیم، بهتر است ابتدا یقین شویم حالت این چنین نیست. به این منظور می‌توانیم با دوستان، اعضای خانواده یا همکاران باتجربه مشورت کنیم.



منبع

همکاری کارکنان در محیط کار

همکاری یا هماهنگی؟ کدام برای ما مناسب‌‌تر است؟


همکاری و هماهنگی دو بازوی مهم و قدرتمند برای موفقیت هر مجموعه‌ای هستند. این دو واژه شبیه هم به‌ نظر می‌رسند، اما معنای کاملا متفاوتی دارند و هریک شامل سیستم کاری متفاوتی می‌شوند. در این مقاله، تفاوت‌های همکاری و هماهنگی را بررسی می‌کنیم و با توضیح هریک کمک می‌کنیم که متوجه شوید هرکدام را چه وقت باید به کار بگیرید.

تعریف هماهنگی و همکاری

هماهنگی یعنی تیم‌ها می‌توانند چارچوب‌ها و روش‌های کار ازپیش‌تعیین‌شده را به کار بگیرند و مستقل کار کنند. مثلا ارسال درخواست طراحی نوعی هماهنگی محسوب می‌شود و روندی ازپیش‌تعیین‌شده وجود دارد که کارکنان با استفاده از آن کار را راحت‌تر انجام می‌دهند.

همکاری خیلی بیشتر از هماهنگی زمان‌بر است و شامل ایجاد روندی کاملا جدید می‌شود که اغلب نیازمند هم‌فکری اعضای اصلی مجموعه است تا درباره راه‌حل‌های بالقوه بحث کنند و درباره مسیر پیش رو تصمیم بگیرند. مثلا تعیین روند بهینه برای رسیدگی به درخواست‌های طراحی در شرکت شما نوعی همکاری محسوب می‌شود.

به‌زبان ساده، همکاری زمان و انرژی زیادی می‌گیرد و همیشه هم لازم نیست و با تکیه بر هماهنگی، می‌توانید زمان بسیاری را برای تمرکز کارمندان روی کار خود آزاد کنید.

تفاوت هماهنگی و همکاری

شاید این دو مفهوم شبیه هم به نظر برسند، اما هماهنگی و همکاری معانی متفاوتی دارند. همکاری بدون هماهنگی اتفاق نمی‌افتد، ولی بدون همکاری می‌توان هماهنگی ایجاد کرد.

هماهنگی مختص مرحله برنامه‌ریزی کار است و همکاری در مرحله انجام کار اتفاق می‌افتد. زمانی که نیازی به همکاری نیست، انجامش ممکن است سرعت پیشبرد کار را کم کند و مانع تصمیم‌گیری شود. فقدان هماهنگی هم شاید باعث شود که اعضای تیم برای انجام وظایف خود دو برابر تلاش کنند یا زمانی که منتظر تصمیم‌ها یا تحویل‌گرفتن کارها از همکاران خودند، کارشان به تأخیر بیفتد. در هر دو مورد، زمان تلف می‌شود، منابع به‌درستی استفاده نمی‌شوند و منابع مالی هدر می‌روند و همه اینها بر خروجی نهایی و مشتریان اثر می‌گذارد.

چه زمانی به فکر هماهنگی باشیم و چه زمانی همکاری کنیم؟

طبق تحقیقات آزمایشگاه نوآوری کار (The Work Innovation Lab)، شرکت‌های پربازده راهبردهای مشخصی برای بهره‌گیری از هماهنگی و همکاری دارند. زمانی که تیم‌ها درگیر ارتباطات رفت‌وبرگشتی مثل به‌روز‌رسانی وضعیت، شرکت در جلسات، و پاسخ‌دادن به‌ ایمیل‌ها و پیام‌ها هستند، این کار از ایجاد اضافه‌بار مشارکتی دردسرساز جلوگیری می‌کند.

زمان استفاده از هماهنگی

آزمایشگاه نوآوری کار دریافت که شرکت‌های پربازده تمایل دارند برای فعالیت‌هایی از هماهنگی بهره ببرند که تا حد زیادی از قبل مشخص‌اند و با استفاده از فرایند‌های موجود مستقل انجام می‌شوند، از جمله:

اگرچه ممکن است استفاده از هماهنگی برای تصمیم‌گیری عجیب به نظر برسد، آزمایشگاه نوآوری کار فرض می‌کند که شرکت‌های پربازده بر مدل‌های تصمیم‌گیری مانند RACI و RAPID تکیه می‌کنند که نقش‌های تصمیم‌گیری را هماهنگ و آنها را از قبل مشخص می‌کنند.

زمان استفاده از همکاری

بر اساس تحقیق مذکور، شرکت‌های پربازده از همکاری برای دو فعالیت بسیار مهم استفاده می‌کنند: طوفان فکری و حل مسئله.

طوفان فکری: هدف طوفان فکری تولید چیزی جدید است. هنگامی که طوفان فکری به‌درستی انجام شود، ‌ایده‌هایی را تولید می‌کند که یک فرد به‌تنهایی نمی‌تواند به آنها دست یابد. برای اینکه طوفان فکری به نتیجه مطلوب برسد، به میزان زیادی ارتباط و همکاری بین شرکت‌کنندگان نیاز است.

حل مسئله: طبق تحقیقات، زمانی که اعضای تیم‌ها از نظر توانایی شناختی متنوع‌اند، مشکلات را سریع‌تر و بهتر حل می‌کنند. برای بهره‌گیری از تنوع توانایی شناختی، کارکنان باید از نظر روانی احساس امنیت کنند و قادر به بیان ایده‌ها بدون ترس از مجازات یا تحقیر باشند. مانند طوفان فکری، ایجاد چنین محیط نیز نیازمند ارتباطات و همکاری زیادی است.

آزمایشگاه نوآوری کار همکاری را پرهزینه می‌داند، چراکه نیازمند ارتباط زیاد و رفت‌وآمد بین کارکنان است و این یعنی انتخاب دقیق اینکه چه زمانی از همکاری استفاده می‌کنید و چه زمانی منابع را ذخیره می‌کنید و به‌جای همکاری از هماهنگی بهره می‌برید، بسیار مهم است.

۵ نکته برای هماهنگی موفق در محل کار

۱. آموزش دهید

آموزش کارکنان روشی مطمئن برای بهبود هماهنگی در محل کار است و ممکن است شامل دوره‌های پایه مربوط به وظایفی باشد که می‌خواهید افراد انجام دهند یا تیم شما را به جدیدترین مهارت‌های مدیریت پروژه مجهز می‌کنند. با بهبود توانایی سازمان برای رسیدگی به وظایف و نحوه سازمان‌دهی آنها، به‌احتمال زیاد راه‌های جدیدی برای انجام کار پیدا می‌کنید و کارایی افزایش می‌یابد.

۲. نقش‌ها را مشخص کنید

طبق یکی از پژوهش‌ها، ۵۳درصد از کارکنان تا حد زیادی به وظایف و نقش خود آگاه‌ بودند و ۸۶درصد از این افراد اعلام کردند که بهره‌وری کاری‌شان عالی است. بنابراین مشخص‌بودن نقش و وظایف افراد هماهنگی را بسیار آسان می‌کند. البته این تنها مزیت شفافیت نقش‌ها نیست و بر اساس پژوهش مذکور، ۸۴درصد از این افراد تمایل زیادی به ماندن در کنار کارفرمای خود داشتند.

۳. اهداف را مشخص کنید

آن لتهام، ملکه شفافیت، در «فوربس» (Forbes) نوشته است که حدود ۸۰درصد از زمان کارمندان به‌دلیل فعالیت‌های غیرمولد و سردرگمی هدر می‌رود. انجام اقدامات ساده‌ای مانند تعیین زبان کاری مشترک، به حداقل رساندن کارهای اولویت‌دار و ایجاد احساس پیشرفت ملموس باعث می‌شود افراد راحت‌تر بفهمند هدفشان چیست.

۴. بازخورد دهید

هماهنگی پروژه فرایندی مداوم است. حتی برنامه‌ریزی‌شده‌ترین وظایف نیز هم حین کار و هم بعد از اتمام آن نیاز به توجه و بررسی دارند. بررسی و بازخورد مناسب و مستمر باعث می‌شود بیشتر به منابع، پتانسیل‌ها، کارهای عقب‌افتاده و هر مشکل دیگری توجه کنید و برای آینده برنامه‌هایی کارآمدتر تدوین کنید.

۵. بر هزینه‌ها نظارت کنید

این بخش در هر پروژه‌ای بسیار مهم است، اما ممکن است ادامه‌دادن این نظارت با پیشرفت پروژه چندان آسان نباشد. با تقسیم وظایف به بخش‌های کوچک‌تر، می‌توانید منابع لازم را تخمین بزنید و جداول زمانی ایجاد کنید. بودجه‌بندی‌نکردن و پایبندنبودن به آن ممکن است منجر به ناتمام‌ماندن وظایف شود و تأثیر منفی بر نتیجه نهایی پروژه داشته باشد.

۵ نکته برای همکاری موفق در محل کار

۱. تیم‌ها را با دقت انتخاب کنید

تشکیل تیم کار آسانی نیست. شما باید نقاط قوت، دانش و رفتار افراد را در نظر بگیرید و به این فکر کنید که فردی با این ویژگی‌ها چگونه ممکن است با دیگر اعضای تیم همخوانی یا تضاد داشته باشد. با درخواست از همه برای آشنایی با روش کار هم‌تیمی‌های خود، سازمانتان در موقعیت بهتری برای همکاری قرار می‌گیرد.

۲. کانال‌های ارتباطی را فراهم کنید

کارمندان میانگین ​​۲۰ ساعت در هفته را صرف استفاده از ابزارهای ارتباطی دیجیتال می‌کنند. برای استفاده حداکثری از دانش، مهارت‌ها و دیدگاه‌ها بسیار مهم است که بستر ارتباطی مناسب برای سازمان خود را بیابید. کانال‌هایی که امکان اشتراک‌گذاری بی‌وقفه و پرسش درباره ایده‌ها را فراهم می‌کنند، احتمال کسب نتایج عالی را افزایش می‌دهند.

۳. در خصوص هدف صریح باشید

برای القای هدفی قوی از همان ابتدا، یک جلسه ترتیب دهید. زمان بگذارید و نقش‌ همه را به‌وضوح مشخص کنید. سعی کنید این جلسه گفت‌وگومحور باشد و اعضای تیم احساس راحتی می‌کنند تا سؤال بپرسند و به یکدیگر بازخورد بدهند. همچنین به اعضای تیم خود ابزاری بدهید که به‌کمک آن ارزش کارشان برای دستیابی به هدف کلی را بسنجند. همه همکاران موفق این کار را انجام می‌دهند.

۴. اعتمادسازی کنید

شالوده همکاری اعتماد افراد به یکدیگر در محیط کار است. رهبران باید به اعضای تیم اعتماد کنند که کار باکیفیت انجام دهند و اعضای تیم باید به رهبرانشان اعتماد کنند که تصمیمات درستی برای سازمان بگیرند. احتمالا مهم‌تر از همه، همکاران (به‌ویژه آنهایی که از بخش‌های مختلف‌اند) باید اعتماد داشته باشند که هرکس کارش را به بهترین نحو انجام می‌دهد. هنگامی که تنها ۴۱درصد از کارمندان معتقدند که «اعتماد» اولویت اصلی در سازمان آنهاست، ایجاد اعتماد می‌تواند مزیت رقابتی قابل‌توجهی به شما بدهد.

۵. موفقیت‌های خود را جشن بگیرید

وقتی به هدف مدنظرتان رسیدید، باید موفقیت خود را جشن بگیرید. اینکه به کارمندانتان نشان دهید نه فقط برای نتیجه کارشان، بلکه برای مهارت‌های همکاری آنها ارزش قائلید، نشان‌دهنده فرهنگ سازمانتان است. با گنجاندن اهداف مرتبط با همکاری در اهداف کارکنان، فرهنگی کاری را تقویت می‌کنید که منجر به موفقیت در آینده می‌شود.

چند سؤال برای انتخاب همکاری یا هماهنگی

۱. چه نوع فعالیتی مدنظر است؟

اگر نیاز به‌ایده‌ها یا فرایند‌های جدید دارید، احتمالا همکاری لازم است. اما برای کار‌های ساده‌تر مانند انتقال و تأیید هماهنگی گزینه بهتری است.

۲. آیا اجزای اصلی کار با تیم‌ها یا عملکرد‌های موجود هماهنگ‌اند؟

اگر این همسویی وجود دارد، سراغ هماهنگی بروید، اما اگر وجود ندارد، احتمالا همکاری لازم است تا مطمئن شوید که تیم‌ها قبل از شروع، درباره انتظارات، فرایند‌ها و مسئولیت‌ها هم‌نظر شده باشند.

۳. آیا برای کسب نتیجه مطلوب به مجموعه جدیدی از اهداف یا معیار‌ها نیاز دارید؟

اگر اهداف جدید و معیار‌های عملکرد ضروری‌اند، باید از همکاری بهره بگیرید. اما اگر می‌توانید با استفاده از تیم‌ها، اهداف و معیار‌های موجود به نتایج دلخواه برسید، باید روی هماهنگی تمرکز کنید.

نوبت شماست

آیا تابه‌حال به تفاوت‌های همکاری و هماهنگی توجه کرده بودید؟ در سازمان شما، کدام‌یک از این دو بیشتر به کار گرفته می‌شود؟ نظرتان را در قسمت دیدگاه‌ها برایمان بنویسید.

چگونه با مدیر و همکاران خود تعامل موثری داشته باشیم.

چگونه در سازمان خود پله‌های ترقی را به‌سرعت طی کنیم.




منبع

۱۰ نکته برای بیشتر دیده شدن در محیط کار

به چشم آمدن در محل کار با ۱۰ ترفند اثربخش


وقتی تازه کاری را شروع می‌کنیم، همه به ما می‌گویند که باید بیشتر تلاش کنیم. این درست است که سخت‌کوشی در ابتدای هر کاری برای موفقیت شغلی ضروری است، اما کمتر پیش می‌آید که کسی به ما بگوید سخت‌کوشی به‌تنهایی برای موفقیت کافی نیست و علاوه‌بر آن، نیازمند گسترش ارتباطات کاری و به‌چشم‌آمدن در محل کاریم. شاید ما خیلی کار کنیم اما کارمان به چشم نیاید. در این صورت چطور می‌توان موفق شد؟ در این مقاله، درباره فواید به‌چشم‌آمدن در محیط کار می‌گوییم و ۱۰ ترفند را به شما یاد می‌دهیم که به‌کمک آنها بیشتر دیده شوید.

به‌چشم‌آمدن در محل کار چه فایده‌ای دارد؟

به‌چشم‌آمدن در محل کار فواید کوتاه‌مدت و بلندمدت زیای دارد، مثلا:

  • شما را قادر می‌سازد بر عواطف، نظرات و اقدامات دیگران راحت‌تر و بیشتر اثر بگذارید.
  • فرصت‌های جدیدی مانند پیوستن به پروژه‌ای سودآور و ثمربخش خلق می‌کند.
  • مانند چرخه تقویت‌کننده عمل می‌کند و هرچه بیشتر دیده شوید، فرصت‌های بیشتری برای ارتباطات جدید‌ و گسترش شبکه کاری پیدا می‌کنید.
  • باعث می‌شود احساس کنید که بخشی از مجموعه‌ای اثرگذارید. کار بامعنا یکی از عمیق‌ترین احساساتی است که هرکس دوست دارد آن را تجربه کند.

چطور بفهمیم که در محل کار دیده می‌شویم؟

شما نمی‌توانید صرفا با کاری که انجام می‌دهید، دیده شوید. برای به‌چشم‌آمدن لازم است کسی دیگران را متوجه شما و ارزش کارتان کند. برخی کارشناسان می‌گویند دیده‌شدن در محل کار بستگی به اهداف و برنامه‌های سازمان دارد. برای اینکه بتوانید درکی از میزان به‌چشم‌آمدن در محیط کار پیدا کنید، درباره پرسش‌های زیر فکر کنید:

  • کار من چگونه در سازمان دیده می‌شود؟ من به چه چیزی شهره‌ام؟
  • آیا کاری که انجام می‌دهم به دستاوردهای ارزشمند سازمان مانند درآمدزایی، ارزش‌آفرینی و افزایش اعتبار گره خورده است؟
  • آیا همکارانم هنگامی که می‌خواهند کاری مهم انجام دهند از من کمک می‌گیرند؟
  • آیا مدیران و افراد بالادستی در سازمان از من حمایت و تمجید می‌کنند؟
  • رابطه من با همکاران، مدیران و سایر افراد تأثیرگذار محیط کار چگونه است؟

علاوه‌بر پاسخ به این پرسش‌ها، می‌توانید از کارشناس منابع انسانی یا مدیرتان بخواهید نظرش را درباره وضعیت شما و میزان به‌چشم‌آمدن کارتان بیان کند. نگاه آنها به شما و نقاط قوت و ضعفی که بیان می‌کنند، راهنمایی عالی است.

۱۰ ترفند برای به‌چشم‌آمدن در محیط کار

حال که از اهمیت به‌چشم‌آمدن در محیط کار مطلع شدید، باید از خود بپرسید چه ترفندهایی را باید به کار بگیرید تا بیشتر به چشم بیایید. در ادامه، ۱۰ ترفند عالی را به شما معرفی می‌کنیم.

۱. ساکت و سربه‌زیر نباشید

اگر لب باز نکنید و حرف نزنید، آیا به چشم می‌آیید؟! سکوت همیشه به‌معنای فروتنی نیست. در جلسات کاری نظر خود را بااعتمادبه‌نفس، شفاف و دقیق بیان کنید.

۲. کیفیت کار خود را افزایش دهید

این ترفند گرچه بدیهی به نظر می‌رسد، بیانش ضروری است. از قدیم گفته‌اند «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید»، پس هرچه عملکرد کاری شما بهتر باشد، احتمال دیده‌شدنتان نیز بیشتر می‌شود.

۳. مهارت‌های موردنیاز مدیران خود را کسب کنید

وقتی مهارت‌هایی داشته باشید که مدیران سازمان به آنها نیاز دارند، آنها به سراغتان خواهند آمد. پس ببینید که در حوزه کاری شما چه مهارت‌هایی از همه مهم‌ترند. آنها را بیاموزید و تجربه کسب کنید. این‌طوری شانس زیادی برای جلب‌توجه دیگران خواهید داشت.

۴. مشارکت‌جو باشید

به دنبال یادگیری دانش‌ها و مهارت‌های جدید باشید. برای کارهای داوطلبانه پیشقدم شوید. آیا مدیرتان برای انجام پروژه‌ای به کمک نیاز دارد؟ داوطلب‌شدن در چنین موقعیت‌هایی نشان می‌دهد که شما مهارت و اعتمادبه‌نفس کافی دارید. همچنین امکان تعامل بیشتر برای شما فراهم می‌شود. اگر قرار است دوره‌ یا کارگاهی برگزار شود که فرصت آشنایی شما با بخش‌های بیشتری از سازمان را فراهم می‌کند، وقت را تلف نکنید و حتما در آن شرکت کنید.

۵. مهربان باشید

همه آدم‌ها دوست دارند با فردی مهربان، باملاحظه و مؤدب همکاری کنند. آدمی باشید که دیگران از بودن در کنارش احساس خوشحالی و راحتی می‌کنند. کارشناسان می‌گویند همکاری با چنین افرادی فرسودگی شغلی را می‌کاهد، اعتمادبه‌نفس را بیشتر می‌کند و رضایت شغلی را افزایش می‌دهد. پس اگر بتوانید مهارت‌های همدلی خود را تقویت کنید، دیگران بیشتر مایل خواهند بود با شما کار کنند.

۶. با افراد تأثیرگذار در محیط کار ارتباط برقرار کنید

با افرادی که به چشم می‌آیند و تأثیرگذارند ارتباط برقرار کنید. این ارتباط نباید به قصد دیده‌شدن باشد، بلکه باید راه و روش به‌چشم‌آمدن را از آنها یاد بگیرید. پس برای آنها یا در کنار آنها کار کنید.

۷. شنونده فعال باشید

با بیان مثال‌هایی از صحبت‌های دیگران نشان می‌دهد که شما واقعا به حرف‌هایشان گوش می‌کرده‌اید، شنونده‌ای فعال باشید. به‌جای به‌کاربردن عبارت‌های کلی مانند «کارت خوب بود» یا «عالی بود»، می‌توانید از جملات توصیفی برای بازخورددادن استفاده کنید. مثلا بگویید «ممنونم که در جلسه فلان نکات را مطرح کردی».

۸. بازخورد دیگران را با نگاه مثبت ارزیابی کنید

دریافت انتقاد و بازخورد منفی کمی ناراحت‌کننده است، اما باید آماده باشید که آنها را بپذیرید و برای بهبود عملکرد خود از آنها بهره بگیرید. مثلا اگر مدیرتان به شما گفت «در چند پروژه اخیر تأخیر داشتی»، بهتر است حرفش را بپذیرید و زمان‌بندی خود را بهبود دهید. وقتی در آینده کارتان را به‌موقع تحویل دهید، بیشتر به چشم مدیرتان می‌آیید و او می‌فهمد که به بازخوردش توجه کرده‌اید.

۹. به ظاهرتان برسید

آیا آراستگی باعث به‌چشم‌آمدن ما می‌شود؟ قطعا! ژولیدگی و رعایت‌نکردن بهداشت فردی دیگران را از ما فراری می‌دهد. پس حتما در محیط کار آراسته ظاهر شوید. البته این آراستگی به‌معنای پوشش‌های نامتعارف یا آرایش غلیظ نیست.

۱۰. عزت نفس خود را تقویت کنید

آیا خودتان را فردی مهم و ارزشمند تلقی می‌کنید؟ اگر چنین است، پس رفتارتان با دیگران به گونه‌ای خواهد بود که می‌خواهید دیگران با شما رفتار کنند. اگر خودتان را دوست نداشته باشید، علاقه‌ای هم به دیده‌شدن نخواهید داشت. پس برای حفظ و تقویت عزت نفس خود بکوشید. خود را در جایگاه دلخواهتان تصور کنید. چه احساسی به شما می‌دهد؟ برای رسیدن به آن جایگاه تلاش کنید و خودتان را دست‌کم نگیرید.

شما راهکار بدهید

چه روش‌ها و راهکارهای دیگری بلدید که برای دیده‌شدن افراد در محیط کار مفیدند؟ آنها را با مخاطبان ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.



منبع