زن و مردی در حال گفت‌وگوی آنلاین و نشان دادن هدایایشان به یکدیگر

۷ عامل ناکامی رابطه لانگ دیستنس_آینده نوین


نوشته و ویرایش شده توسط آینده نوین

پیشرفت فناوری جهت شده تشکیل رابطه لانگ دیستنس یا رابطه عاطفی از راه دور زیاد راحت‌تر بشود و اکنون می‌توانیم با افرادی که کیلومترها از ما دورند، به‌راحتی ربط برقرار کنیم. امکان پذیر علت این فاصله مسائل خانوادگی، شغلی یا تحصیلی باشد. به‌رغم مزایا زیاد، رابطه لانگ‌دیستنس چالش‌های بسیاری دارد که امکان پذیر علتشکست رابطه و پایان آن بشود. در این مقاله دلایل ناکامی رابطه لانگ دیستنس را بازدید می‌کنیم. با ما همراه باشید.

۱. تضعیف ربط عاطفی

یکی از با اهمیت ترین چالش‌های روابط لانگ‌دیستنس کم‌رنگ‌شدن ربط عاطفی بین دو نفر است. حالات صورت و زبان بدن احساسات بسیاری را منتقل می‌کنند، اما در رابطه عاطفی از راه دور چون شرکای عاطفی از هم دورند و یکدیگر را نمی‌بینند، این سیگنال‌های غیرکلامی را دریافت نمی‌کنند و همین علتکم‌رنگ‌ترشدن ربط عاطفی آنها می‌بشود. بدون این نشانه‌های غیرکلامی امکان پذیر برداشت افراد از موقعیت‌های گوناگون نادرست باشد و همین برداشت‌های نادرست علتایجاد دلخوری و حتی ناکامی رابطه لانگ‌دیستنس بشود.

دکتر سو جانسون، از پیشگامان درمان متمرکز بر عاطفه (EFT)، بر نقش دلبستگی ایمن در ربط مؤثر پافشاری می‌کند. به‌نظر دکتر جانسون، گرچه فناوری برقراری ربط در رابطه‌های لانگ‌دیستنس را زیاد راحت‌تر کرده است، این رابطه‌ها زیاد تر قربانی سوءتفاهم‌هایی خواهد شد که ریشه در نیازهای برآورده‌نشده دارد.

زیاد تر مکالمات افرادی که رابطه عاطفی از راه دور دارند، حول سخن بگویید‌ها و مکالمات سطحی و معمولی همانند «امروز در چه حالی؟»، «برنامه بقیه روزت چیه؟» و «منم در حال انجام این کارم» می‌چرخد. این در حالی است که مکالمات عمیق صمیمیت رابطه را افزایش خواهند داد.
علاوه‌بر این، انجام کارهای روزانه شبیه و ارسال مطلب‌های تکراری علتمی‌بشود که رابطه لانگ دیستنس خسته‌کننده به نظر بیاید و ربط عاطفی افراد کم‌رنگ‌تر بشود.

دوری و ندیدن یکدیگر در رابطه عاطفی از راه دور امکان پذیر تبدیل افت تدریجی ربط عاطفی بشود، حس تنهایی و انزوا را تشکیل کند و علتبشود که یک یا هر دو طرف به‌جستوجو رضایت عاطفی در جای فرد دیگر باشند، به همین علت است که کم‌رنگ‌شدن ربط عاطفی یکی از با اهمیت ترین علل ناکامی رابطه لانگ‌دیستنس محسوب می‌بشود.

۲. حس ناامنی

مطمعن متقابل با اهمیت ترین اصل در هر رابطه عاطفی است. دوربودن افراد در رابطه لانگ‌دیستنس بی‌اعتمادی و تردیدهایی در رابطه با حرکت و احساسات افراد تشکیل می‌کند. بدون مطمعن متقابل سوءتفاهم‌ها و درگیری‌های بسیاری بین شرکای عاطفی پیش می‌آید. بی‌اعتمادی در رابطه علتایجاد مشکلاتی می‌بشود که در این تکه از مقاله نقل می‌کنیم.

۱. تمایل بیشتر از حد به دانستن همه برنامه‌های فرد روبه رو

هنگامی یکی از طرفین رابطه مدام درمورد برنامه‌های ریز و درشت فرد روبه رو سوال می‌کند، فضای خفقان‌آوری تشکیل می‌کند و فضای شخصی و استقلال فرد را از او سلب می‌کند. گرچه حرکت این فرد ناشی از حس ناامنی یا هراس است، اگر ادامه یابد امکان پذیر علتشکست رابطه لانگ‌دیستنس بشود.

۲. اضطراب و نگرانی بابت خیانت احتمالی

جدایی فیزیکی در رابطه عاطفی از راه دور نگرانی‌های افراد بابت خیانت احتمالی را تشدید می‌کند و علتمی‌بشود افراد در هراس‌های بی‌مبنا و افکار خیانت غرق شوند. این افزایش اضطراب تبدیل سوال‌های مکرر، سوءظن و فضایی خفقان‌آور می‌بشود و اگر مهار نشود امکان پذیر مشکلات بیشتری تشکیل کند و علتشکست رابطه بشود. چک‌کردن و شک‌داشتن مداوم همه اشتیاق فرد روبه رو به ربط با این فرد را از بین می‌برد و درنهایت تبدیل جدایی و همه‌شدن رابطه می‌بشود.

۳. توافق‌نداشتن درمورد حدومرزها

هر رابطه‌ای حدومرزهای خاص خودش را دارد و در روابط لانگ‌دیستنس وجود حدومرز اهمیت بیشتری دارد. توافق‌نداشتن درمورد موضوعات گوناگون و پایبندنبودن به هیچ حدومرزی تبدیل سوء‌تفاهم و درگیری در رابطه می‌بشود. نگرانی‌هایتان را نقل کنید و حدومرزهای دوجانبه‌ای درمورد موضوعات گوناگون تعیین کنید تا سوءتفاهم‌ها از بین بروند.

۳. نداشتن ازمایش ها مشترک

نداشتن ازمایش ها مشترک در روابط راه دور علتفاصله‌گرفتن افراد از یکدیگر و کم‌رنگ‌شدن رابطه آنها می‌بشود. هنگامی افراد از هم دورند، به‌جای ساختن لحظات ماندگار و خاطرات خوش با هم، مدام در حال تبادل اطلاعات درمورد روز سپری‌شده‌اند. ازمایش ها مشترک پیوندهای عاطفی عمیق و حس صمیمیت لذت‌بخشی بین شرکای عاطفی تشکیل می‌کنند. اگر این افراد فعالیت‌های مشترک قابل‌انجام از راه دور هم نداشته باشند، کم‌کم حس می‌کنند رابطه‌شان تکراری شده و رو به آخر است.

همه افراد دوست دارند در رویدادهای مهم زندگی همانند تولد، سالگرد رابطه و فارغ‌التحصیلی کنار نزدیک‌ترین فرد زندگی‌شان باشند. این رویدادها زمان خوبی برای نشاط و جشن مشترک‌اند، اما هنگامی شرکای عاطفی در این لحظات مهم در کنار هم نیستند، دچار احساسات ازردهکننده‌ای خواهد شد.

ناامیدی از نبوده است شریک عاطفی در رویدادهای مهم زندگی حتی امکان پذیر علتعصبانیت افراد بشود و سوء‌تفاهم‌هایی هم تشکیل کند. نداشتن ازمایش ها مشترک یکی از با اهمیت ترین علل جدایی عاطفی و ناکامی رابطه لانگ دیستنس محسوب می‌بشود.

۴. نادیده‌گرفتن حرکات کوچک

حرکات کوچکی همانند دادن هدایای غافل‌گیرکننده یا ابراز عشق به راه حلهای گوناگون در نگه داری حس ربط و صمیمیت رابطه عاطفی زیاد مهم می باشند. نبوده است این دلخوشی‌های کوچک در رابطه لانگ‌دیستنس علتفاصله‌گرفتن شرکای عاطفی و کم‌رنگ‌شدن رابطه آنها می‌بشود.

هر فرد زبان عشق منحصربه‌فردی دارد؛ امکان پذیر زبان عشق فردی رفتارهای رمانتیک باشد و فرد دیگر با هدیه‌دادن عشقش را ابراز کند. دوری شرکای عاطفی در رابطه لانگ‌دیستنس علتمی‌بشود افراد نتوانند به‌درستی عشقشان را ابراز کنند و روزبه‌روز از هم فاصله بگیرند.

۵. مقاومت در برابر سازگاری

در هر رابطه‌ای امکان پذیر وقتی شرایط تحول کند و اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ای رخ دهند. اتفاقات پیش‌بینی‌نشده همانند تحول در برنامه‌ها یا رویدادهای غیرمنتظره شرکای عاطفی را ملزم به سازگاری در رابطه و تطبیق خود با شرایط حاضر می‌کنند. انعطاف‌پذیری و سازگاری از ارکان‌ روابط عاطفی محسوب خواهد شد. مقاومت در برابر این سازگاری‌ها در روابط لانگ دیستنس امکان پذیر تبدیل سوءتفاهم و دلخوری بشود و افراد را از هم دور کند.

۶. رکود رشد شخصی

رشد و گسترش فردی از با اهمیت ترین دستاوردهای روابط موفق‌اند. رابطه راه دور امکان پذیر ناخواسته پیشرفت شخصی افراد را مختل کند. رکود در رشد شخصی یکی دیگر از دلایل ناکامی روابط لانگ‌دیستنس محسوب می‌بشود. چالش‌های گوناگون رابطه عاطفی از راه دور امکان پذیر علتشوند شرکای عاطفی از پیشرفت و رفاه فردی خود غافل شوند و آن‌قدر بر نگه داری رابطه‌شان متمرکز شوند که زمان‌های گسترش فردی و بهبود توانایی‌های خود را نادیده بگیرند. این رکود امکان پذیر تبدیل حس کسالت یا نارضایتی از رابطه بشود.

۷. انجام فعالیت‌های فشرده در زمان دیدار

دوربودن شرکای عاطفی در رابطه لانگ دیستنس علتمی‌بشود برای زمان‌هایی که قرار است یکدیگر را ملاقات کنند، برنامه‌های فشرده‌ای بچینند. در این شرایط زوج‌ها تلاش می‌کنند تا می‌بشود فعالیت‌های سرگرم‌کننده و لحظات خاص را در این زمان محدود بگنجانند تا زمان دوری را جبران کنند.

بعضی اوقات برنامه‌ریزی‌های فشرده برای دیداری مختصر و تلاش برای تشکیل زمان باکیفیت امکان پذیر نتیجه معکوس داشته باشد. این سختی ناشی از نداشتن فعالیت‌های مشترک در زمان دوری است و تبدیل انتظارات غیرواقعی بسیاری می‌بشود. سختی برای خاطره‌انگیزکردن این زمان محدود امکان پذیر چالش‌هایی را تشکیل کند که بر پویایی رابطه تاثییر منفی بگذارد و علتشکست تدریجی رابطه بشود.

کلام پایانی

رابطه لانگ‌دیستنس موفق الزام انعطاف‌پذیری عاطفی، فهمیدن متقابل و ضمانت به رشد شخصی است. با تأمل در همه نکات نقل‌شده، نتیجه می‌گیریم که پیروزی در رابطه لانگ دیستنس نیازمند تلاش مستمر دوطرفه است.

شرکای عاطفی می‌توانند با منفعت گیری از راهکارهایی همانند تحکیم رشد شخصی و تشکیل اهداف مشترک چالش‌های جدایی فیزیکی را به زمان‌هایی برای صمیمیت عاطفی عمیق‌تر تبدیل کنند. هنگامی که افراد از بودن در رابطه لانگ‌دیستنس اهداف مشترک دارند و برای رسیدن به این اهداف تلاش می‌کنند نه‌تنها رابطه نگه داری می‌بشود، بلکه رشد می‌کند و هر دیدار مجدد به فرصتی مورد قیمت تبدیل می‌بشود.

تابه‌حال رابطه لانگ‌دیستنس را توانایی کرده‌اید؟ به‌نظر شما چه عوامل فرد دیگر در ناکامی این نوع رابطه عاطفی دخیل‌اند؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.

دسته بندی مطالب

کسب وکار

تکنولوژی

اموزشی

سلامت



منبع

صحبت‌کردن برای حل پنهان کاری همسر

نهان کاری در زندگی مشترک؛ نشانه‌ها و روش برخورد


نهان‌کاری یکی از زنگ خطرها در رابطه عاطفی محسوب می‌بشود. گرچه شریک عاطفی نهان‌کار بالاخره رسوا می‌بشود، نشانه‌هایی برای پی‌بردن به نهان‌کاری او وجود دارد. در این مقاله درمورد نهان کاری همسر، نشانه‌های آن و روش برخورد با این حالت می‌گوییم. با ما همراه باشید.

منظور از نهان‌کاری در رابطه چیست؟

دیده‌اید افرادی را که تلاش می‌کنند هرطور شده رابطه عاطفی‌شان را نهان نگه دارند؟ گرچه امکان پذیر این افراد دلایل خاص خودشان را برای این حرکت ناخوشایند داشته باشند، شریک عاطفی این افراد با پی‌بردن به نهان کاری همسر یا شریک عاطفی خود حس ناامنی و سردرگمی می‌کند.

طبق معمول افرادی میل به نهان‌کاری در رابطه دارند که نمی توانند متعهد بمانند یا اهل روابط عاطفی پایدار و طویل‌زمان نیستند. امکان پذیر فرد نهان‌کار در فضای خصوصی رابطه زیاد مهر امیز حرکت کند، اما در فضاهای عمومی طوری حرکت می‌کند که انگار مجرد است و هیچ رابطه‌ای ندارد.

نشانه‌های نهان کاری در رابطه

۱. سکوت در شبکه‌های اجتماعی

طبق معمول زیاد تر افراد عکس‌های دونفره یا محتوایی از لحظات به‌یادماندنی‌شان را در شبکه‌های اجتماعی با دوستان و عزیزانشان به اشتراک می‌گذارند. همسرتان در شبکه‌های اجتماعی فعال است و هیچ نشانه‌ای از شما یا رابطه‌تان در صفحه او دیده نمی‌بشود؟ برخی افراد ذاتا علاقه‌ای به منتشرکردن لحظات خصوصی در فضای عمومی ندارند، اما اگر همسرتان محتواهایی از خودش و اطرافیان انتشار می‌کند اما حرفی از بودن شما نمی‌زند، امکان پذیر در حال نهان‌کاری و تلاشی عامدانه برای مجرد به‌نظررسیدن باشد.

۲. نبردن شما با خودش به محافل اجتماعی

افراد متأهل یا افرادی که رابطه عاشقانه جدی و طویل‌مدتی دارند، طبق معمول در محافل اجتماعی با شریک عاطفی‌شان وجود می‌یابند. یکی از نشانه‌های مهم نهان کاری همسر یا شریک عاطفی این است که حرفی از رابطه‌تان به دیگران نمی‌زند و در محافل خانوادگی و اجتماعی بدون شما حاضر می‌بشود. امکان پذیر علت این نهان‌کاری مرددبودن او برای عمومی‌کرن رابطه باشد.

۳. ابراز محبت نکردن در فضای عمومی

تعداد بسیاری از زوج‌ها در فضاهای عمومی با رفتارهایی همانند گرفتن دست یکدیگر محبتشان را ابراز می‌کنند. یکی از نشانه‌های نهان کاری همسر یا شریک عاطفی این است که در فضای خصوصی و دونفره زیاد بامحبت و عاشق‌پیشه است، اما در فضاهای عمومی هیچ حرکت محبت‌آمیزی نشان نمی‌دهد و اگر شما هم تصمیم ابراز محبت را داشته باشید، مانعتان می‌بشود.

۴. رفتارهای مشکوک

یکی از نشانه‌های نهان کاری در زندگی مشترک این است که همسرتان هیچ توضیح مشخصی به برخی سؤالات شما نمی‌دهد و همیشه تلاش می‌کند برخی مسائل را مخفی نگه دارد. این نهان‌کاری نشانه این است که او می‌خواهد شما را از دیگر جنبه‌های زندگی‌اش دور نگه دارد یا ترجیح می‌دهد اطلاعات بسیاری درمورد برخی فعالیت‌های او نداشته باشید.

۵. تمایل نداشتن به رسمی‌کردن رابطه

زیاد تر زوج‌های موفق و متعهد بعد از گذشت وقتی اشکار و مطمعن از پایداربودن رابطه مایل‌اند رابطه‌شان را رسمی کنند. تردیدداشتن یا امتناع از رسمی‌کردن رابطه زنگ خطری است مبنی بر نهان‌کاری شریک عاطفی شما. امکان پذیر فرارکردن از رسمی‌شدن رابطه نشانه این باشد که شریک عاطفی شما اهدافی طویل مدت برای این رابطه ندارد.

۶. آشنانبودن با دوستان او

اگر دوستان شریک عاطفی‌تان از وجود شما یا جدی‌بودن رابطه‌تان بی‌خبرند، به‌گمان زیاد با شریکی نهان‌کار طرفید. این حالت گویای این است که شریک زندگی شما درمورد رابطه دونفره‌تان به دیگران چیزی نگفته است و ترجیح می‌دهد رابطه‌تان نهان باقی بماند.

۷. رابطه‌نداشتن با خانواده او

ملاقات‌نکردن اعضای خانواده شریک عاطفی یا دانستن اطلاعات مقداری درمورد آنها امکان پذیر نشانه این باشد که او تلاش می‌کند شما را از زندگی شخصی خود دور نگه دارد. این نهان‌کاری امکان پذیر به دلایل مختلفی از جمله هراس از کسب‌نکردن قبول خانواده یا جدی‌نبودن رابطه به‌قدر کافی برای معارفه به خانواده باشد.

۸. برنامه‌نداشتن برای آینده

تعداد بسیاری از شرکای عاطفی از آرزوهایشان برای آینده می‌گویند و برای رسیدن به این اهداف و آرزوها برنامه‌ریزی می‌کنند. بی‌میلی به برنامه‌ریزی برای آینده امکان پذیر نشانه این باشد که شریک عاطفی شما آدم وفاداری نیست یا واقعا آینده بلندمدتی را با شما فکر نمی‌کند. طبق معمول این‌گونه افراد نمی توانند به رابطه طویل‌زمان پایبند و متعهد بمانند.

۹. اشتراک‌گذاری نابرابر اطلاعات

نبوده است اعتدال در مقدار اطلاعات شخصی به‌اشتراک‌گذاشته‌شده بین شما دو نفر نشانه‌ای از نهان کاری در زندگی مشترک است. این قضیه امکان پذیر نشانه تعهدنداشتن شریک زندگی شما یا تمایل او به دورنگه‌داشتن شما از خودش باشد.

۱۰. جشن‌نگرفتن مناسبت‌ها

در رویدادهای مهمی همانند تولد، تعطیلات یا جشن‌گرفتن دستاوردهای شخصی شریک عاطفی‌تان وجود ندارید؟ این نشانه آشکاری از نهان‌بودن رابطه عاطفی شما است. در یک رابطه سالم طبق معمول شرکای عاطفی مشتاق‌اند که لحظات مهم زندگی‌شان را با هم جشن بگیرند.

امکان پذیر حضورنداشتن شما در هیچ‌کدام از رویدادهای مهم زندگی شریک عاطفی‌تان نشانه این باشد که او عمدا شما را از دیگر جنبه‌های مهم زندگی‌اش جدا نگه می‌دارد که با نشانه‌های یک رابطه نهان هم‌خوانی دارد.

۱۱. ارتباطات محافظت‌شده

شریک عاطفی‌تان فقط در مکان‌های خصوصی با شما قرار می‌گذارد و زیاد تر اوقاتی که از هم دورید فقط با مطلب‌دادن ربط برقرار می‌کند و در وجود دیگران با شما تلفنی سخن بگویید نمی‌کند؟ این رفتارهای نهان‌کارانه نشانه این است که او می‌خواهد رابطه‌تان را مخفی نگه دارد.

۱۲. حالت نامشخص رابطه در شبکه‌های اجتماعی

زیاد تر افراد حالت رابطه‌شان را با آیکون‌هایی همانند قلب قرمز در کنار نام فرد یا مشخصا با درج واژه‌هایی همانند «متأهل» در تکه توضیحات شبکه‌هایی همانند اینستاگرام اشکار می‌کنند. اگر حالت شبکه‌های اجتماعی شریک زندگی‌تان نهان است یا بدتر از آن روی «مجرد» تنظیم شده، نشانه راحتی از تمایل او به نهان نگه‌داشتن رابطه‌تان است.

۱۳. یادنکردن از شما در او گفت‌وگوها

شریک عاطفی‌تان در او گفت‌وگوهایش با دیگران مدام وجود شما را تکذیب می‌کند یا به‌شدت نوشته سخن بگویید را تحول می‌دهد؟ این حرکت مشکوک نشانه این است که او از سخن بگویید‌کردن درمورد رابطه‌تان خجالت می‌کشد یا تلاش می‌کند رابطه را مخفی نگه دارد. در یک رابطه شفاف شرکای عاطفی طبق معمول در او گفت‌وگوهایشان با دیگران از یکدیگر یاد می‌کنند.

۱۴. احساسات متناقض خودتان

یکی از بارزترین نشانه‌های نهان کاری همسر یا شریک عاطفی‌تان احساسات متناقض خودتان است. این احساسات امکان پذیر ناشی از ترکیب نشانه‌های مذکور و حس شهودی خودتان باشد. مطمعن به غرایز در این موقعیت مهم است، چون رابطه پنهانی امکان پذیر به عزت‌نفس و حس ارزشمندی شما صدمه بزند.

راه‌حل‌های برخورد با نهان کاری همسر یا شریک عاطفی

۱. احساسات‌تان را با او در بین بگذارید

اولین قدم برخورد با نهان‌کاری این است که درمورد احساسات متناقضتان با همسرتان سخن بگویید کنید. بدون خشمگینی و سرزنش‌کردن او سخن بگویید کنید و از تأثیر رفتارهای ناخوشایندش بر رابطه عاطفی‌تان بگویید. وقتی را برای سخن بگویید‌کردن انتخاب کنید که حالش خوب و آماده او گفت‌وگوست.

۲. سؤالات آشکار سوال کنید

از شریک عاطفی‌تان درمورد نقشتان در زندگی او و آینده‌ای که برای رابطه‌تان در نظر دارد، سوال کنید. از او بخواهید علت نهان‌نگه‌داشتن رابطه را برایتان توضیح بدهد و خوب به حرف های‌ها و دلایلش گوش کنید.

۳. حدومرز اشکار کنید

خواسته‌ها و حدومرزهایتان را آشکار برای شریک عاطفی‌تان توضیح بدهید. اگر می‌خواهید دیگران در جریان رابطه‌تان باشند، این را کاملا صریح به او بگویید. امکان پذیر بگوید نمی‌تواند خواسته‌هایتان را برآورده کند. در این صورت باید فکر کنید و برای ادامه یا آخر‌دادن به رابطه بهترین تصمیم را بگیرید.

۴. به خواسته‌هایتان فکر کنید

از خودتان سوال کنید:

  • چرا با این فرد در رابطه‌اید؟
  • آیا این رابطه با قیمت‌ها و نیازهایتان همخوانی دارد؟
  • چرا باید رابطه‌ای پنهانی را ادامه بدهید؟

امکان پذیر هراس از تنهاماندن یا هرچیز دیگر علتادامه‌دادن رابطه شده باشد. با بازدید حالت و اشکار‌کردن هدفتان از رابطه بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید.

۵. رابطه را برسی کنید

برای برسی این که رابطه واقعا نیازها و انتظارات شما را برآورده می‌کند یا نه، یک قدم به عقب بردارید. جنبه‌هایی همانند رضایت عاطفی، احترام و رشد متقابل را بازدید کنید. اگر نهان کاری همسر یا شریک عاطفی‌تان علتشده زیاد تر اوقات حس ناامنی و ناراحتی کنید، سخن بگویید‌ها و کوششهای شما تبدیل تغییرات مثبت نمی‌بشود یا به‌رغم گفتن نیازهایتان شریک زندگی‌تان هم چنان مایل به نهان‌کردن رابطه است، امکان پذیر زمان آن رسیده باشد که به آخر رابطه فکر کنید.

کلام پایانی

نهان کاری همسر یا شریک عاطفی‌تان بی‌توجهی آشکار به قیمت‌های شما است. او گفت‌وگویی آرام را با او اغاز کنید و نیازهای خود و تأثیر منفی رفتارهایش را توضیح دهید. در رابطه سالم، ملزوم نیست برای دیده‌شدن بجنگید. شما باید در رابطه‌ای باشید که به شما حس ارزشمندی بدهد نه این که این حس خوشایند را از شما سلب کند.

شما چه توانایی‌ای از نهان کاری همسر دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و همراهان عزیزمان در بین بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

اختلال عاطفی در فرد adhd بر رابطه او با دیگران تاثیر می‌گذارد

رابطه عاطفی با فرد adhd؛ آنچه باید بدانید


اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی (ADHD) امکان پذیر روابط عاشقانه فرد و ربط با شریک عاطفی سالم را دچار مشکلاتی کند. برخی از شرکای عاطفی مبتلا به این اختلال با مسائلی همانند فراموشی، حواس‌پرتی و طردشدن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این مسائل امکان پذیر رابطه با adhd را دشوار کنند. در این مقاله، درمورد مشکلاتی از این قبیل که امکان پذیر در رابطه عاطفی با فرد ADHD رخ دهند و راهکارهای پیشنهادی از بین بردن این مشکلات می‌خوانید.

منظور از اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی چیست؟

ADHD بزرگ‌سالان امکان پذیر به اشکال مختلفی ابراز کند. تعداد بسیاری از افرادی که به این اختلال دچارند، مدام با مشکلاتی همانند حواس‌پرتی، بیش‌فعالی یا سازمان‌دهی ضعیف دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این علائم امکان پذیر بر کارکرد فرد در هر لحاظی از زندگی، به‌اختصاصی شراکت با دیگران، تاثییر منفی بگذارند. به همین علت مدیریت اختلال ADHD در روابط امکان پذیر چالش‌های خاص خود را داشته باشد.

نشانه‌های رایج این اختلال در بزرگ‌سالان عبارت‌اند از:

  • تحریک‌پذیری یا کج‌خلقی؛
  • فراموشی؛
  • ناتوانی در مدیریت زمان؛
  • بی‌قراری؛
  • حواس‌پرتی؛
  • اختلال عاطفی.

تأثیر ADHD بر روابط

داشتن روابط عاشقانه با وجود اختلال ADHD هم برای فردی که به این اختلال مبتلا شده دشوار است و هم زیاد تر برای شریک غیر ADHD او ترسناک به نظر می‌رسد. مسائل مرتبط با این اختلال امکان پذیر در یک رابطه، به‌اختصاصی در خصوص تقسیم ماموریت های، ارتباطات و صمیمیت بین دو نفر مشکلاتی تشکیل کنند. برخی از افراد مبتلا به ADHD با مسائلی همانند بی‌تدبیری در صرف زمان خود (زمان‌کوری)، تمرکز بیشتر از حد و اجتناب از تعارض روبه رو‌اند. هریک از این مسائل به‌نوبه خود بر مقدار در دسترس بودن آنها برای شریک زندگی‌شان تاثییر می‌گذارند. با گذشت زمان هم امکان پذیر این چالش‌ها به ناراحتی و رنجش منجر شوند.

در بین مشکلات رابطه با adhd چند مشکل بیشتر از همه رخ خواهند داد که در ادامه بازدید‌شان کرده‌ایم.

۱. فراموشی

فراموشی در روابط افرادی که دچار ADHD می باشند، با استرس بیشتری همراه است. برای مثال فراموش‌کردن اتفاقات مهمی از زندگی همانند سالگرد ازدواج یا تولد شریک زندگی احتمالا فرد روبه رو را عصبانی و رنجیده‌خاطر کند. امکان پذیر او از این که شریک مبتلا به ADHD این چنین لحظات به‌یادماندنی یا برنامه‌های ازپیش‌برنامه‌ریزی‌شده‌ای را نادیده گرفته است، غمگین بشود. این قضیه وقتی بغرنج‌تر می‌بشود که او تاریخ‌هایی را فراموش کرده باشد که نقاط عطف رابطه محسوب خواهد شد.

۲. سازمان‌دهی ضعیف

بی‌نظمی اتفاقی رایج برای مبتلایان به اختلال کم‌توجهی بی‌فعالی است و این قضیه امکان پذیر رابطه را استرس‌زا کند. برای مثال امکان پذیر شریک ADHD پیش از خروج از خانه، کلیدهایش را با زحمت اشکار کند. درنتیجه دیر به قرار ملاقات با شریک عاطفی خود برسد. بعضی اوقات اوقات نیز این سازمان‌دهی ضعیف علتمی‌بشود که او فراموش کند تقویم را بازدید کند. نتیجه این می‌بشود که تاریخ‌های مهم در رابطه را فراموش می‌کند. این چنین موقعیت‌هایی علتخواهد شد که فرد روبه رو حس کند شریک ADHD او را نادیده گرفته یا به او بی‌دقت است.

۳. زمان‌کوری و تمرکز بیشتر از حد

فردی که دچار بیش‌فعالی است، هنگامی دچار انجام دادن ماموریت های یا سرگرمی‌های موردعلاقه‌اش می‌بشود، گذر زمان را فراموش می‌کند. امکان پذیر این حرکت قدرتی بسیار برای انجام‌دادن ماموریت های شغلی محسوب بشود، اما زمان‌کوری و تمرکز بیشتر از حد زیاد تر جهت تعارض در رابطه خواهد شد. در این چنین شرایطی، شریک غیر ADHD حس می‌کند که فراموش شده، او را نادیده گرفته‌اند یا برای شریک زندگی خود اهمیتی ندارد.

۴. اختلالات خواب

افراد مبتلا به ADHD زیاد تر با اختلالات خواب روبه رو‌اند. چالش‌هایی همانند مشکل خوابیدن، بی‌قراری در خواب، افکار مشوش و پریشان یا برنامه خواب نامنظم رابطه با adhd را دشوار می‌کنند. دلیلش هم این است که این چالش‌ها زیاد تر برای فردی که در کنار این فرد می‌خوابد استرس‌زا می باشند.

۵. تکانشگری

یکی از نشانه‌های مهم ADHD رفتارهای تکانشی است. تکانشگری با رفتارهایی همانند خرج‌کردن بیشتر از حد پول، تصمیم‌گیری عجولانه یا حتی خیانت همراه می‌بشود که طبق معمول فرد بعد از انجام‌دادن آنها پشیمان می‌بشود. امکان پذیر این چنین رفتارهایی علتایجاد کدورت‌های طویل‌زمان در رابطه عاشقانه شوند. از بین بردن برخی از این کدورت‌ها نیز زیاد تر غیرممکن به نظر می‌رسد.

۶. اختلال عاطفی

ADHD زیاد تر بر توانایی تنظیم احساسات فرد تاثییر می‌گذارد و همین قضیه امکان پذیر رابطه با adhd را دشوار کند. افراد مبتلا به این اختلال بعضی اوقات به‌راحتی تحریک خواهد شد، طغیان‌های عاطفی دارند و نوسانات خلقی سریعی از خود نشان خواهند داد. امکان پذیر پشت‌سرگذاشتن این رفتارها برای شریک غیر ADHD دشوار باشد، چون او نمی‌داند که از لحظه‌ای به لحظه دیگر انتظار چه رفتاری را از شریک زندگی خود داشته باشد. امکان پذیر بی‌ثباتی عاطفی این چنین فردی به تعارض، سوءتفاهم و اظهارات پشیمان‌کننده منجر بشود.

۷. امروز و فردا کردن

یکی دیگر از نشانه‌های ADHD اهمال‌کاری و امروز و فردا کردن است. تعداد بسیاری از مبتلایان به این اختلال برای اغاز یک کار تا آخرین لحظه چشم به راه می‌همانند چون تحت سختی بهتر کار می‌کنند. اگر شرکای عاطفی این چنین افرادی از آنها انتظار انجام به‌موقع ماموریت های را داشته باشند، این امروز و فردا کردن‌ها به تعارض منجر خواهند شد. برای مثال موکول‌کردن پرداخت صورت‌حساب‌ها به دقیقه آخر امکان پذیر علتاسترس و اضطراب ناخواسته در رابطه بشود.

۸. حساسیت مفرط به طردشدن

ابراز هم‌زمان ADHD و حساسیت مفرط به طردشدن قضیه‌ای شایع است و علتمی‌بشود تعداد بسیاری از افراد به هرگونه حس طردشدگی زیاد حساس شوند. آنها امکان پذیر به‌جای گوش‌دادن به انتقاد یا پیشنهاد سازنده، بر احساسات خود تمرکز کنند. با گذشت زمان، عکس العمل‌های شدید این افراد به شکاف در روابطشان منجر می‌بشود. دلیلش این است که شریک عاطفی این چنین فردی کم‌کم حس می‌کند که نمی‌تواند نظراتش را بدون روبه رو‌شدن با عکس العمل‌های منفی فرد روبه رو گفتن کند.

رابطه با adhd

داشتن رابطه با adhd امکان پذیر بسته به ماهیت این رابطه متفاوت باشد. برای مثال امکان پذیر در دوران قرار‌گذاشتن، فرد از مسائل ازردهکننده همانند دیررسیدن به محل قرار یا فراموش‌کردن تاریخ‌های مهم چشم‌پوشی کند، با پیشرفت رابطه و افزایش مسئولیت فرد در رابطه، این علائم به مشکلاتی زیاد تر منجر خواهد شد.

رابطه عاطفی با فرد ADHD

داشتن رابطه با فردی که به اختلال کم‌توجهی بیش‌فعالی مبتلاست احتمالا در ابتدا سرگرم‌کننده و شوق‌انگیز باشد. این چنین افرادی زیاد تر خلاق و بامزه‌اند و امکان پذیر تکانشگری آنها را به افرادی خودجوش و ماجراجو تبدیل کند. بااین‌حال امکان پذیر با گذشت زمان این ویژگی‌ها فرد روبه رو را نومید کنند، چون شریک ADHD با بی‌نظمی، تأخیر و فراموشی دست‌وپنجه نرم می‌کند. مشکلات رایجی که رابطه با adhd به همراه دارد عبارت‌اند از:

  • فراموش‌کردن تاریخ‌ها یا رویدادهای مهم رابطه؛
  • فراموش‌کردن جواب‌دادن به پیامک یا تماس‌های فرد روبه رو؛
  • ازدست‌دادن وقایع مهم رابطه؛
  • قاتی‌کردن تاریخ‌های مهم رابطه؛
  • مدام دیررسیدن به قرارهای ملاقات؛
  • نیاز به تجدیدنظرکردن یا مجدد طی‌کردن مرحله های رابطه؛
  • رفتارهای تکانشی؛
  • نوسانات خلقی؛
  • کج‌خلقی یا زودرنجی.

ازدواج با فرد adhd

امکان پذیر ازدواج با فرد adhd چالش‌های بیشتری را به همراه داشته باشد، چون در ازدواج افراد یاد می‌گیرند که مسئولیت‌های زندگی را در کنار یکدیگر بر مسئولیت بگیرند. فرد ADHD و همسرش زیاد تر درمورد راه حلهای فرزندپروری، امور مالی و ماموریت های خانه دچار تعارض خواهد شد. برای مثال پرداخت‌نکردن صورت‌حساب‌ها یا خرید وسایلی که فراموش کرده است برای سفر همراهش بیاورد، هزینه‌هایی‌اند که زندگی با فرد مبتلا به ADHD دارد. این عوامل استرس‌زا بعضی اوقات به تعامل های والدین و فرزند نیز کشیده خواهد شد. درنتیجه استرس در روابط خانوادگی افزایش می‌یابد و این روابط مختل خواهد شد. برخی از مشکلات رایج در ازدواج با فرد adhd عبارت‌اند از:

  • دخالت نامتعادل والدین در زندگی فرزندان؛
  • تقسیم مسئولیت‌های زندگی به‌روشای ناسالم؛
  • فراموش‌کردن پرداخت قبوض و صورت‌حساب‌ها؛
  • نگذاشتن غذاها در یخچال یا فراموش‌کردن شستن ظرف‌ها؛
  • فراموش‌کردن قرارهای مهم؛
  • افزایش خطر وقوع حوادث در زندگی؛
  • بیشترشدن مبلغ قبوض آب و برق به این علت که برای مثال فرد ADHD چراغ‌ها را روشن گذاشته است یا زیر دوش حمام گذر زمان را فراموش کرده است.

چطور رابطه با adhd را بهبود ببخشیم؟

بهبود رابطه با adhd

شما می‌توانید به راه حلهای گوناگون از شریک زندگی خود که اختلال ADHD دارد، حمایتکنید. داشتن شریک ADHD در زندگی همانند هر رابطه فرد دیگر به معنی تمرکز بر فهمیدن متقابل، واگذاری ماموریت های و مسئولیت‌ها به شکلی سالم و داشتن ربط مثبت است. به یاد داشته باشید که در رابطه با adhd باید شریک برابر او باشید تا از تبدیل‌شدن به والد در رابطه اجتناب کنید. برای این که در رابطه یا ازدواج با فرد adhd از او حمایتکنید، باید به ۷ مسئله مهم دقت داشته باشید.

۱. درمورد ADHD زیاد تر اطلاعات کسب کنید

اگر درمورد این اختلال اطلاعات بیشتری داشته باشید، بهتر می‌توانید علت رفتارهای فرد روبه رو یا راه حلهای ارتباطی ناسالم با او را تشخیص دهید. با آگاهی به شرایط این چنین افرادی، می‌توانید از شریک زندگی خود حمایتکنید و در عین حال فهمید می‌شوید که علائم او چطور بر رابطه شما تاثییر می‌گذارند.

۲. به شریک زندگی صرف‌نظر از علائم ADHD نگاه کنید

علائم این اختلال نباید نمایانگر شخصیت فرد مبتلا به آن باشد. همانند هر بیماری جسمی یا روانی دیگر، فرد مبتلا به ADHD ویژگی‌های خاص، مثبت و اختصاصی خود را دارد که کاملا جدا گانه از اختلال او می باشند. به این علت باید شریک زندگی خود را همان گونه که هست و صرف‌نظر از رفتارها یا علائم مرتبط با ADHD ببینید.

۳. با او رابطه والدفرزندی نداشته باشید

اگر می‌خواهید از شریک ADHD خود حمایتکنید، نباید همه مسئولیت‌ها را به‌تنهایی بر مسئولیت بگیرید. این حرکت امکان پذیر به رابطه والدفرزندی بین شما منجر بشود. با گذشت زمان این رابطه بر صمیمیت و ربط جنسی شما تاثییر منفی می‌گذارد و گاه تبدیل دلزدگی زناشویی فرد ADHD و تشدید تعارضات‌ می‌بشود. در عوض به همسر خود اجازه بدهید مسئولیت‌هایش را به‌تنهایی انجام دهد و شما هم بر انجام ماموریت های خود تمرکز کنید.

۴. به تشکیل برنامه روزانه منظم پشتیبانی کنید

داشتن برنامه روزانه منظم در رابطه با adhd امکان پذیر به او پشتیبانی کند باانگیزه و منظم بشود. خبر از وقایع اینده به شریک زندگی شما پشتیبانی می‌کند تا کارهای مهم را بهتر از قبل برتری‌بندی کند.

۵. صمیمیت زیاد تر را تمرین کنید

دوست‌داشتن فرد مبتلا به ADHD به‌معنی پذیرفتن او، علائم اختلال و همه‌چیز مربوط به اوست. صمیمیت در رابطه با adhd تنها به رابطه جنسی مربوط نمی‌بشود، بلکه به‌معنی شناخت عمیق شخص، فهمیدن دنیای درونی او و ضمانت به زندگی مشترک است. به این علت تلاش کنید برای تشکیل صمیمیت عاطفی و عمیق‌ترشدن رابطه با adhd تمرین کنید.

۶. احساسات خود را گفتن کنید

یادگرفتن نحوه برقراری ربط با فرد ADHD احتمالا کاری دشوار باشد. به یاد داشته باشید که در این چنین رابطه‌ای باید زمان گفتن احساسات و نیازهای خود از عباراتی که احساسات شما را نشان خواهند داد منفعت گیری کنید. برای مثال می‌توانید بگویید: «هنگامی دیر می‌رسیم جایی، واقعا استرس می‌گیرم. برای همین ترجیح می‌دم که ۱۰ دقیقه سریعتر از خونه برم بیرون.»

۷. برای واگذاری مسئولیت‌ها یک سیستم تشکیل کنید

همراه شریک زندگی خود یک سیستم تشکیل کنید. فرد مبتلا به ADHD زیاد تر با منفعت گیری از فهرستی از مسئولیت‌ها بهتر عمل می‌کند و می‌تواند به‌پشتیبانی این فهرست برای خود برنامه روزانه منظمی بچیند. با فهرست‌کردن کارهای خانه، تقسیم این ماموریت های و تشکیل سیستمی برای بازدید تعهدات انجام‌شده اغاز کنید.

سخن پایانی

رابطه با adhd زیاد تر کار ساده‌ای نیست. این اختلال با چالش‌ها و مشکلات خاص خود همراه است که امکان پذیر بر رابطه‌ تاثییر منفی بگذارند. فرد مبتلا به این اختلال می‌تواند با آگاهی به تأثیر رفتارهایش بر رابطه، تمرین توانایی‌های ارتباطی و شنیداری خود، گفتن احساسات و نیازهایش، تمرین نظم و فهمیدن بهتر زندگی مشترک به پیشرفت رابطه عاطفی پشتیبانی کند. فرد روبه رو نیز می‌تواند با دقت به ۷ مسئله‌ای که در این مقاله آنها را توضیح دادیم، از شریک زندگی خود حمایتکند.

علاوه‌بر این، زوج‌درمانی به شما و همسرتان پشتیبانی می‌کند توانایی‌های ارتباطی خود را بهبود ببخشید و داشتن رابطه‌ای سالم را تمرین کنید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

پنهان‌کاری یکی از نشانه‌های فریب در رابطه

۸ نشانه فریب در رابطه و روش برخورد با آن


منظور از فریب در رابطه کارهایی همانند افترا‌گفتن، تحریف حقایق، نهان‌کردن حقیقت یا گمراه‌کردن شریک عاطفی است. فریب‌دادن از هر نوعی که باشد، به رابطه صدمه می‌زند و علتبی‌اعتمادی در رابطه می‌بشود. در این مقاله منظور از فریب در روابط عاطفی را توضیح می‌دهیم و نشانه‌ها، صدمه‌ها و پیامدهای آن را گفتن می‌کنیم. با ما همراه باشید.

منظور از فریب در رابطه عاطفی چیست؟

فریب در رابطه شکل‌های متغیری دارد و بی‌خطرترین نوع آن افترا مصلحتی یا افترا سفید است. منظور از افترا سفید دروغی است که به فردی صدمه نمی‌رساند، همانند این که به همسرمان بگوییم مدل موی جدیدش زیاد به او می‌آید یا این که وانمود کنیم شوخی همسرمان زیاد خنده‌دار می بود. همه ما بعضی اوقات این کار را انجام می‌دهیم. گرچه افترا سفید طبق معمول ضرری ندارد، امکان پذیر الگوی افترا‌گفتن را در وجود فرد نهادینه کند و علتبشود فرد کم‌کم افترا‌های بزرگ‌تر و صدمه‌زایی بگویید.

ما شریک عاطفی‌مان را فریب می‌دهیم چون می‌خواهیم از او گفت و گو و دعوا پیشگیری کنیم، ناامنی‌های خودمان را نهان کنیم یا از شریکمان در برابر چیزی محافظت کنیم. بااین‌حال این کار درستی نیست حتی اگر نیت خیرخواهانه‌ای پشتش باشد، چون علتبی‌اعتمادی فرد روبه رو می‌بشود. اتفاقات متناقض، رفتارهای غیرمعمول و عکس العمل‌های تدافعی نشانه‌های فردی‌اند که تلاش می‌کند شریک عاطفی‌اش را فریب بدهد.

مثالهایی از فریب در رابطه

۱. گفتن افترا‌های مصلحتی

گفتیم که افترا مصلحتی یکی از انواع بی‌خطر فریب‌دادن است. یقیناً نباید در گفتن این‌گونه افترا‌ها زیاده‌روی کنیم. برای مثال شرایطی را فکر کنید که قرار است با همسرتان بیرون از خانه شام بخورید. امکان پذیر در این شرایط به‌جای این که بگویید تا این مدت در حال حاضرشدنید، بگویید در ترافیک مانده‌اید. یا برای مثال اگر خسته‌اید و حوصله معاشرت با دوستی را ندارید، با گفتن دروغی مصلحتی خودتان را راحت کنید. زیاد تر وقتی این افترا‌های به‌ظاهر مصلحتی را می‌گوییم که می‌خواهیم از او گفت و گو‌کردن با فرد روبه رو اجتناب کنیم.

۲. افترا‌گفتن

بعضی اوقات امکان پذیر افترا‌هایی که می‌گوییم از حد بی‌خطر فراتر بروند و واقعا به تصمیم فریب شریک عاطفی حرف های شوند. برای مثال امکان پذیر به‌جای این که به همسرتان بگویید در حال بازی‌کردن هستید، بگویید «تا این مدت سرکارم!». گرچه این افترا‌های واقعی هم به‌تصمیم پیشگیری از تعارض و او گفت و گو حرف های خواهد شد، پیامدهای زیاد صدمه‌زایی دارند.

۳. نهان‌کردن امور مالی

سخن بگویید‌کردن درمورد درآمد، بدهی‌ها یا عادت‌های پول خرج‌کردن برای تعداد بسیاری از افراد سخت است. برخی از افراد به‌خاطر کم‌بودن درآمد و برخی به‌خاطر گمان سوءاستفاده فرد روبه رو، درمورد امور مالی با شریک عاطفی‌شان صادق نیستند. به گمان زیاد برایتان پیش آمده که قیمت واقعی چیزی را که خریده‌اید، به همسرتان نگفته‌ باشید. بر پایه نظرسنجی‌ها، فریب مالی در بین زوج‌ها زیاد رایج است.

۴. نهان‌کردن خود واقعی

برخی از افراد به‌خاطر محبوبیت یا تأثیرگذاری زیاد تر ترجیح خواهند داد خود واقعی‌شان را نهان کنند و طور فرد دیگر حرکت کنند. نهان‌کردن خود واقعی در رابطه زیاد صدمه‌زاست و علاوه‌بر شریک عاطفی به خود فرد هم سختی بسیاری داخل می‌بشود، اما برخی از افراد ترجیح خواهند داد با اراعه نسخه مطلوب‌تری از خود نظر شریک عاطفی‌شان را جلب کنند.

۵. داستان‌های ساختگی

این نمونه از فریب در رابطه نیز زیاد رایج است. برخی اوقات برای جلب دقت شریک عاطفی‌مان چندین داستان سر هم و فضایی احساسی درست می‌کنیم. یقیناً این داستان‌های ساختگی همیشه غم‌انگیز و برای جلب همدردی فرد روبه رو نیستند و بعضی اوقات دستاوردهایی‌اند که برای بهبود موقعیتمان به خودمان نسبت می‌دهیم.

۶. نهان‌کردن افترا‌ها

متأسفانه بعضی اوقات حالت طوری است که به شریک عاطفی‌مان دروغی حرف های‌ایم و او را گمراه کرده‌ایم و سپس همه تلاش خود را کرده‌ایم تا تاثییر این افترا‌ها را بپوشانیم. همانند هنگامی که در حال گشتن اتاق او بوده‌ایم و در این بین چیزی را شکسته یا خراب کرده‌ایم و با مخفی‌کردن آن تلاش می‌کنیم از افشای این اتفاق جلوگیری کنیم.

۷. خیانت

یکی از بدترین و صدمه‌زاترین فریب‌های رابطه عاطفی خیانت‌کردن است. به این صورت که فرد داخل رابطه عاطفی فرد دیگر می‌بشود و با نهان‌کاری مواظب است همسرش چیزی نفهمد و رسوا نشود.

۸. اتفاق چراغ گاز (Gaslighting)

امکان پذیر بعضی اوقات با گفتن حرفی یا وانمودکردن به چیزی همسرتان را تقصیر کار نشان دهید، در حالی که واقعا تقصیر کار نیست. این روش فریب‌کاری شما که اتفاق چراغ گاز نام دارد، علتمی‌بشود همسرتان به خودش شک کند. برای مثال شرایطی را فکر کنید که همسرتان از شما انتقاد یا شما را به چیزی متهم می‌کند و شما به‌جای این که مسئولیت اشتباهات‌تان را بپذیرید، آن را تکذیب می‌کنید و ادعا می‌کنید که این‌طور نیست.

آیا نگفتن برخی اطلاعات و اتفاقات نوعی فریب است؟

بله. گرچه بعضی اوقات از نگفتن برخی از اتفاقات به همسرتان نیت بدی ندارید، این کار نیز نوعی فریب محسوب می‌بشود. برای مثال امکان پذیر به مهمانی بروید و در آنجا شریک عاطفی سابقتان را ببینید. به گمان زیاد موقع تعریف‌کردن ماجرای مهمانی برای همسرتان، به‌تصمیم پیشگیری از ازردهشدن یا حساس‌شدن او، تکه دیدن شریک عاطفی اسبق را حذف می‌کنید. بااین‌حال اگر بعدا از فرد فرد دیگر چیزی در این عرصه بشنود، قطعا از دست‌تان غمگین خواهد شد.

یا امکان پذیر دچار استرس مالی باشید، اما ترجیح دهید همسر یا شریک عاطفی‌تان بویی از این قضیه نبرد، فقط به این علت که نمی‌خواهید او را غمگین کنید. گرچه نگرانی شما قابل‌فهمیدن است، ملزوم است همسرتان در جریان مشکلات مالی شما قرار بگیرد. امکان پذیر با هم‌فکری یکدیگر راه‌حل‌های خوبی برای حل مشکل اشکار کنید.

نشانه‌های فریب در رابطه عاطفی

نشانه‌های بارز فریب در رابطه عبارت‌اند از:

  • تحول بی‌علت حرکت: یکی از با اهمیت ترین نشانه‌های فریب‌دادن تحول ناگهانی حرکت یا ابراز عادتی تازه است، همانند این که همسرتان هرشب دیر به خانه می‌آید.
  • داستان‌های متناقض: سخن‌های جدیدش با حرف های‌های قبلی‌اش فرق دارد و متناقض است.
  • عکس العمل‌های تدافعی: در جواب به سؤالات شما عکس العمل تدافعی مشخص می کند.
  • دستپاچگی: در ربط با شما دستپاچه به نظر می‌آید، مستقیم به چشم‌هایتان نگاه نمی‌کند و بی‌قرار است.
  • جواب‌دادن با تردید: قبل از جواب‌دادن به سؤالات شما مکث می‌کند تا کلمات مناسبی اشکار کند.
  • حریم خصوصی محافظت‌شده: مدام حواسش به تلفن همراه یا لپ‌تاپش هست و حتی رمز عبور آنها را تحول داده است.
  • در دسترس‌ نبودن: بعضی اوقات اوقات یک دفعه ناپدید می‌بشود و نمی‌توانید از طریق تلفن یا مطلب به او دسترسی اشکار کنید.
  • بی‌ثباتی عاطفی: امکان پذیر بعضی اوقات محبت بیشتری به شما کند و بعضی اوقات کاملا از نظر فیزیکی و عاطفی از شما دوری کند.

علل فریب در رابطه عاطفی

رایج‌ترین علل فریب در روابط عبارت‌اند از:

  • پیشگیری از درگیری: علت زیاد تر افترا‌گویی‌ها و نهان‌کاری‌های افراد در رابطه پیشگیری از تعارض است.
  • دقت‌طلبی: بعضی اوقات امکان پذیر برای جلب رضایت شریکمان مقداری حقایق را تحریف کنیم.
  • نهان‌کردن ناامنی: امکان پذیر حس ناامنی داشته باشیم و فکر کنیم اگر شریک عاطفی‌مان نقطه‌ضعف‌ها یا حساسیت‌هایمان را بداند، ما را ترک می‌کند.
  • محافظت از شریک عاطفی: بعضی اوقات امکان پذیر مقصد فرد از گفتن داستان‌ها و سخن‌های ساختگی به همسرش محافظت از او در برابر چیزهای منفی و ناخوشایند باشد.
  • هراس از عواقب: بعضی اوقات امکان پذیر با فریب شریک عاطفی تلاش کنیم عادت‌های نامطلوبمان را نهان کنیم، چون از قضاوت‌شدن یا روبه رو با عواقب آن می‌ترسیم.
  • نگه داری استقلال: بعضی اوقات افراد به‌علت نگه داری حریم خصوصی و استقلال خود ترجیح خواهند داد همه‌چیز را با شریک عاطفی‌شان به اشتراک نگذارند.

فریب‌کاری چه اثری بر رابطه عاطفی می‌گذارد؟

مطمعن و صداقت با اهمیت ترین اصل‌های رابطه سالم محسوب خواهد شد. فریب‌دادن شریک عاطفی علتمی‌بشود این اصول زیر پا گذاشته شوند و شریک عاطفی فریب‌خورده هیچ‌زمان نتواند کامل به طرف مقابلش مطمعن کند، حتی اگر سپس از مطلع‌شدن از فریب رابطه ادامه یابد. اگر در رابطه عاطفی هستید، هیچ زمان برای نهان‌کردن ضعف‌ها و صدمه‌پذیری خود شریک عاطفی‌تان را فریب ندهید. باور کنید این حرکت نامطلوب هیچ زمان در درازمدت کار امد نخواهد می بود و بالأخره روزی شریک عاطفی شما به حقیقت پی می‌برد.

نحوه برخورد با فریب در رابطه

گرچه مطلع‌شدن از فریب نزدیک‌ترین فرد زندگی زیاد ازردهکننده است، ملزوم است در این شرایط عکس العمل مناسبی نشان دهید.

۱. به احساسات‌تان فکر کنید

طبیعی است که در این موقعیت عصبانی شوید یا حس صدمه‌دیدگی کنید. لحظه‌ای به احساسات خود فکر کنید تا بفهمید چه احساسی دارید و چرا. شناخت احساسات و فکرکردن به آنها یکی از با اهمیت ترین عمل های در این حالت است.

۲. احساسات خود را به اشتراک بگذارید

با شریک عاطفی‌تان درمورد تأثیر اعمالش سخن بگویید کنید. بدیهی است که اولین واکنشی که به ذهنتان می‌رسد این است که او را متهم کنید و دعوا راه بیندازید، اما صبر کنید و به‌جای متهم‌کردن او، از احساسات خودتان سخن بگویید کنید. اجازه بدهید که بداند با این کار او چه احساسی در شما به وجود اورده است.

۳. تلاش کنید شرایط را از دید او ببینید

به‌جای سرزنش‌کردن همسرتان، بدون پرخاشگری علت فریب‌خوردنتان را از او سوال کنید. تلاش کنید خودتان را جای او بگذارید و حالت را از دید او ببینید. گرچه این کار ناخوشایندبودن حرکت او را توجیه نمی‌کند، علتمی‌بشود با دید باز و اشراف کامل به حالت تصمیم بگیرید.

۴. رابطه را برسی کنید

ادامه‌دادن یا ندادن رابطه به شدت و نوع فریب بستگی دارد. اگر همسرتان برای پیشگیری از ازردهشدن شما دروغی حرف های که قابل‌چشم‌پوشی است، او را ببخشید و اگر مرتکب خطایی نابخشودنی شده، با هم سخن بگویید کنید و درمورد ادامه‌دادن یا ندادن رابطه تصمیم بگیرید. هم‌سوبودن یا نبودن قیمت‌های هر دو نفرتان را بازدید کنید و ببینید امیدی به نجات رابطه هست یا خیر.

۵. حدومرز تعیین کنید

اگر حس می‌کنید قیمت‌هایتان مجدد همسو خواهد شد و تصمیم دارید با هم بمانید و مشکلات را حل‌وفصل کنید، ملزوم است حدومرز هم تعیین کنید. درمورد توقعاتی که از او دارید سخن بگویید کنید و پیامدهای نادیده‌گرفتن حدومرزهایتان را برایش توضیح دهید.

۶. خودمراقبتی را تمرین کنید

زمان گذر از این موقعیت، خودمراقبتی را در برتری قرار دهید. فعالیت‌های موردعلاقه‌تان را انجام دهید، با عزیزانتان زمان بگذرانید و اگر ملزوم است برای مراقبت از سلامت روان خود با درمانگر سخن بگویید کنید.

بازسازی مطمعن ازدست‌رفته در رابطه

اگر قرار است رابطه را ادامه بدهید و مجدد مطمعن کنید، این راهکارها را در گوشه ذهنتان داشته باشید:

  • ربط باز و صادقانه را در برتری قرار دهید: احساسات خود را گفتن کنید و به دیدگاه شریک عاطفی‌تان هم گوش دهید. بدون سرزنش‌کردن با هم درمورد بهبود حالت حاضر سخن بگویید کنید.
  • به شریک عاطفی‌تان زمان بدهید: به او زمان عذرخواهی و جبران اشتباهاتش را بدهید و بگذارید مجدد اعتمادتان را جلب کند.
  • صبور باشید: بازسازی مطمعن ازدست‌رفته زمان می‌برد و صبوربودن در این مسیر زیاد مهم است. بدانید که بهبود حالت حاضر فرایندی تدریجی است و هر دوی شما برای بازسازی اعتمادبه‌نفس خود به زمان نیاز دارید.
  • پیوند عاطفی را بازسازی کنید: با هم به‌خوبی زمان بگذرانید و فعالیت‌هایی را انجام دهید که شما را به هم نزدیک‌تر می‌کنند.
  • او را ببخشید: بخشش با اهمیت ترین اصل اغاز مجدد است. اگر شریک عاطفی‌تان را نبخشید، مدام در ذهنتان اشتباهاتش را مرور می‌کنید. تلاش کنید او را ببخشید و زمان جبران اشتباهش را به او بدهید.

شما بگویید

هرآنچه ملزوم می بود درمورد فریب در رابطه بدانید، در این مقاله گفتیم. شما چه نظری در این باره دارید؟ تابه‌حال در رابطه فریب خورده‌اید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان به اشتراک بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

دو نفر نشسته روی مبل در حالت ناراحت

رابطه موقعیتی چیست؟ نشانه‌ها و پیامدهای رابطه بدون ضمانت


رابطه موقعیتی (situationship) نوعی رابطه عاطفی بدون ضمانت است. گرچه تعداد بسیاری از افراد با بودن در رابطه بی‌ضمانت دچار اضطراب و سردرگمی خواهد شد، برخی خواهان برقراری این نوع رابطه‌اند. در این مقاله، درمورد نشانه‌ها و پیامدهای رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت می‌گوییم. با ما همراه باشید.

رابطه موقعیتی چیست؟

رابطه بدون ضمانت یا موقعیتی تعریف مشخصی ندارد و امکان پذیر افراد گوناگون برداشت‌ها و اهداف متغیری از واردشدن به این رابطه داشته باشند. گرچه امکان پذیر افراد در هر سنی خواهان برقراری رابطه بدون ضمانت باشند، زیاد تر جوانانی خواهان آن‌اند که بلوغ عاطفی و ذهنی ملزوم برای گذر از پیچیدگی‌های رابطه عاطفی را ندارند. طبق معمول افرادی که در رابطه موقعیتی می باشند، شناختی از خواسته‌های یکدیگر ندارد و خود را ملزم به پایبندی به قواعد خاصی نمی‌دانند.

امکان پذیر فکر کنید رابطه موقعیتی همان رابطه‌ای است که افراد فقط برای رابطه جنسی در کنار هم‌اند و بقیه اوقات خبری از هم ندارند، اما این دو با هم متفاوت‌اند. در رابطه‌ای که فقط برای ارضای میل جنسی شکل می‌گیرد، سکس با اهمیت ترین و تعیین‌کننده‌ترین معیار است اما رابطه موقعیتی این‌طور نیست.

مثالهایی از رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی امکان پذیر شکل‌های مختلفی داشته باشد. امکان پذیر ۲ نفر با هم زمان بگذرانند اما به اصول رابطه عاطفی مقید نباشند. حتی امکان پذیر صمیمیت فیزیکی و رابطه جنسی هم داشته باشند، ولی خود را متعهد به حدومرزهای رابطه ندانند. این افراد اعتقاد دارند از مسئولیت متعهدبودن و اغاز رابطه عاطفی برنمی‌آیند و زیاد تر افرادی خواهان این نوع رابطه‌اند که در حال گذر از دوره‌ای استرس‌زا همانند طلاق یا آخر رابطه عاطفی می باشند و نمی‌خواهند مجدد زیر بار رابطه متعهدانه بروند.

نشانه‌های رابطه بدون ضمانت

روابط موقعیتی هیچ حدومرز مشخصی ندارند. ۲ شریک این رابطه طبق معمول به‌جستوجو صمیمیت عاطفی و فیزیکی و زمان‌گذراندن با هم‌اند، اما این ربط را نوعی رابطه جدی و حدومرزدار نمی‌دانند. در این تکه از مقاله نشانه‌های رابطه موقعیتی یا بدون ضمانت را با هم مرور می‌کنیم.

۱. هیچ برچسب خاصی به رابطه نمی‌زنند

طبق معمول افرادی که نمی توانند در رابطه متعهد بمانند و از وابستگی و حدومرزهای معمول رابطه عاطفی فراری‌اند، ترجیح خواهند داد رابطه‌شان را در حد معمولی نگه دارند. رابطه بین این ۲ نفر هیچ تعریف مشخصی ندارد و از هم انتظارات خاصی ندارند.

۲. برنامه‌های بلندمدتی ندارند

شرکای روابط موقعیتی هیچ‌زمان نمی توانند برای چند ماه آینده برنامه‌ریزی کنند، چون به‌نظرشان هر آن امکان پذیر رابطه همه بشود. در روابط موقعیتی هیچ‌زمان روال معمول روابط عاطفی طی نمی‌بشود و طبق معمول مانع ها ریز و درشت مانع از پیشرفت رابطه و دوامش خواهد شد.

۳. هم‌زمان با افراد دیگر ملاقات می‌کنند

ملاقات با افراد دیگر نشانه بی‌قیدوبندی رابطه موقعیتی است. در رابطه متعهدانه شرکای عاطفی به هم وفادارند و خبری از نفرات دیگر نیست، اما در رابطه بدون ضمانت این بی‌قیدی عادی و رایج است. این شرایط امکان پذیر تبدیل سردرگمی در خصوص ماهیت و آینده رابطه بشود.

۴. دوستان یا خانواده یکدیگر را نمی‌شناسند

آشنایی با دوستان نزدیک و خانواده‌ها یکی از با اهمیت ترین مرحله های روابط عاطفی متعهدانه است، اما در رابطه بدون ضمانت خبری از این مرحله مهم نیست. آشنایی با اطرافیان اختصاصی وقتی است که ۲ طرف به هم علاقه‌مند و خواهان رابطه طویل و بادوام‌اند، در حالی که در رابطه موقعیتی این طور نیست. در روابط بدون ضمانت افراد تمایل دارند حریم خصوصی‌شان را نگه داری کنند و فرد روبه رو را در جریان خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌شان قرار ندهند.

۵. ناسازگارند

ناسازگاری ویژگی بارز روابط بدون ضمانت است. بی‌ثباتی رایج‌ترین اتفاق این‌گونه روابط است؛ یعنی امکان پذیر یکی از ۲ شریک عاطفی چند روز گرم و صمیمی باشد و سپس یک دفعه گوشه‌گیر و بی‌دقت بشود. در رابطه بدون ضمانت خبری از ارامش عاطفی نیست، می‌دانید چرا؟ چون ارامش نشانه ضمانت و صمیمیت است، هنگامی رابطه فاقد ضمانت و صمیمیت است، بدیهی است که ارامش و سازگاری هم نداشته باشد.

۶. احساساتشان ناپایدار است

ناپایداری احساسی در رابطه بدون ضمانت زیاد رایج و طبیعی است. ۲ طرف این رابطه هیچ‌زمان نمی توانند از احساسات فرد روبه رو یقین باشند و نمی‌دانند حس فرد روبه رو را واقعی برداشت کنند یا آن را پای رابطه جنسی و صمیمیت فیزیکی بگذارند.

۷. دقت و مراقبت همیشگی نیست

انتظار دقت یکی از با اهمیت ترین خواسته‌های افراد از روابط عاطفی متعهدانه محسوب می‌بشود. در رابطه موقعیتی طبق معمول شرکای عاطفی آن‌قدر که باید به هم دقت نمی‌کنند؛ به عبارت بهتر برتری یکدیگر نیستند. امکان پذیر این افراد از باهم‌بودن زیاد لذت ببرند، اما نمی توانند به دوام این لحظات امیدی داشته باشند.

مزایا و معایب رابطه بدون ضمانت

رابطه موقعیتی هم همانند همه روابط مزایا و معایب خاص خودش را دارد. مناسب‌بودن یا نبودن این نوع رابطه به زندگی شخصی، ویژگی‌های اخلاقی و اهداف هر فرد بستگی دارد. در حالی که امکان پذیر رابطه موقعیتی برای فردی صدمه‌زا و اضطراب‌آور باشد، احتمالا برای فردی در شرایط متفاوت بهترین تصمیم باشد.

مزایای رابطه بدون ضمانت

امکان پذیر از دیدن این گفتن شگفتی کرده باشید، اما این رابطه همیشه هم بد و صدمه‌زننده نیست. بعضی اوقات امکان پذیر فرد آمادگی یا علاقه اغاز رابطه متعهدانه و طویل‌زمان را نداشته باشد و با اغاز این رابطه بدون نیاز به نگه داری قیدوبندهای گوناگون، صمیمیت عاطفی و فیزیکی دلخواهش را دریافت می‌کند. این رابطه امکان پذیر برای افرادی که مشاغل سخت و سبک زندگی پرمشغله‌ای دارند، ایدئال باشد.

معایب رابطه بدون ضمانت

بی‌ثباتی عاطفی و ابهام ناشی از رابطه موقعیتی زیاد استرس‌زاست و امکان پذیر اضطراب فرد را افزایش دهد، به‌خصوص اگر فرد از حس فرد روبه رو یقین نباشد. فقدان مرزهای اشکار نیز امکان پذیر تشکیل مطمعن و برقراری ربط عاطفی قوی را چالش‌برانگیز کند. در موقعیتی که یکی از شرکای عاطفی زیاد تر از فرد دیگر به رابطه بدون ضمانت اهمیت بدهد، امکان پذیر زیاد سریع از این ناپایداری شرایط خسته بشود و حس تنهایی، ناامنی و طردشدن تاثییر مخربی بر سلامت روانش بگذارد.

اثرات رابطه بدون ضمانت بر سلامت روان

بی‌ثباتی و بی‌قیدی رابطه موقعیتی عامل ابراز مشکلاتی همانند افسردگی و اضطراب است. در این رابطه فرد امکان پذیر مدام به‌جستوجو پیداکردن و رفع‌کردن نقص‌هایش باشد و اعتمادبه‌نفسش را از دست بدهد و حس ارزشمندی او به‌کل نابود بشود. این فرد امکان پذیر مدام حس کند لایق هیچ رابطه یا عشقی نیست و همه اینها تبدیل افت عزت‌نفس او بشود. به این علت است که بعضی اوقات از رابطه بدوت ضمانت به‌گفتن «رابطه سمی» یاد می‌بشود.

آیا امکان پذیر رابطه موقعیتی به رابطه عاطفی ایدئال تبدیل بشود؟

اگر دو طرف مایل به جدی‌کردن رابطه باشد، بله قطعا این رابطه به رابطه‌ای متعهدانه تبدیل خواهد شد. بعضی اوقات در رابطه موقعیتی شرایطی تشکیل می‌بشود که یکی از شرکای عاطفی حس می‌کند برای ربط عاطفی عمیق‌تر آماده است یا امکان پذیر بخواهد رابطه‌ای پایدار و طویل‌زمان با فرد روبه رو برقرار کند. در این شرایط باید احساسش را با فرد روبه رو در بین بگذارد و اگر هر ۲ موافق باشند، برای تحول ماهیت رابطه و بهترکردن شرایط تلاش کنند. با اهمیت ترین مسئله این است که ۲ طرف انتظارات مشخصی داشته باشند؛ داشتن انتظارات شفاف از ابراز سوءتفاهم و جریحه‌دارشدن احساسات پیشگیری می‌کند.

نکات مهم درمورد رابطه بدون ضمانت

اگر در رابطه بدون تعهدید، این نکات را مراعات کنید:

  • انتظارات‌تان را صریح گفتن کنید: اشکار‌کردن انتظارات دوطرفه گمان صدمه روحی ناشی از سردرگمی را افت و به هر دو شریک اجازه می‌دهد تا نیازهای خود را برآورده کنند. خبر از انتظارات طرفین علترضایت‌قسمت‌ترشدن رابطه می‌بشود.
  • منفعل نباشید: باید حس کنید که کنترل رابطه را در دست دارید و برای بهترکردن شرایط تلاش کنید.
  • حدومرز تعیین کنید: گرچه حدومرز و ضمانت جایی در این نوع رابطه ندارد، تعیین قوانین برای ملاقات با افراد دیگر، مشاجره‌ها را افت می‌دهد و احترام ۲ طرف را نگه داری می‌کند.
  • تعارضات را مدیریت کنید: نحوه برخورد با اختلافات و تعارضات رابطه را اشکار کنید، چون مسائل حل‌نشده امکان پذیر همانند بمب منفجر شوند و همه چیز را نابود کنند.

چه وقتی باید رابطه بدون ضمانت را همه کنیم؟

گرچه آخر‌دادن به هر رابطه‌ای سخت است، در این شرایط بهتر است رابطه موقعیتی همه بشود:

  • سردرگمی و استرس رابطه زیاد تر از خوشی‌ها و لحظات خوب باشد؛
  • یکی از طرفین خواهان رابطه طویل‌زمان است و فرد دیگر موافق نیست؛
  • یکی از طرفین از رابطه راضی است اما فرد روبه رو خواسته‌های بیشتری دارد؛
  • یکی از شرکای عاطفی یا هر دو آنها خواسته‌های متغیری از رابطه‌شان دارند.

کلام پایانی

فرقی نمی‌کند در رابطه طویل مدت هستید یا موقعیتی؛ در هر نوع رابطه، سلامت روان و رفاه خود را در برتری قرار دهید. صادق‌بودن با خود و شریک عاطفی‌تان درمورد انتظارات و نیازهایتان ضمانت‌کننده سلامت و دوام رابطه است. اگر فهمید شدید که به‌خاطر بودن در رابطه جاری دچار اضطراب، افسردگی یا دیگر چالش‌های عاطفی مرتبط با رابطه شدیده‌اید، بهتر است با روان‌شناس سخن بگویید کنید و هرچه سریع تر رابطه را همه کنید.

شما بگویید

تابه‌حال در رابطه بدون ضمانت بوده‌اید؟ چه توانایی یا نظری درمورد این‌طور رابطه‌ها دارید؟ لطفا نظرات و ازمایش ها ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در بین بگذارید.

اگر می‌خواهید علت تعداد بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه فهمید شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

زن و شوهر در حالت قهر و ناراحتی که ممکن است ناشی از تمایل به تماشای پورنوگرافی باشد

پورنوگرافی چه تأثیری بر رابطه جنسی و عاطفی دارد؟


پورنوگرافی نمایش محتوای جنسی در قالب متن و عکس است. برخی از بینندگان فیلم‌های پورن به‌جستوجو خودکاوی، آموزش جنسی و حتی بهبود روابط با شریک زندگی خودند، اما برخی برای توانایی شوق و تحریک جنسی به سراغ آن می‌روال. یقیناً با دقت به هنگامی که پای این فیلم‌ها هدر می‌رود و اثرات مخرب آن بر روابط عاطفی و جنسی، می‌توان او گفت این صنعت زیاد تر مشکل‌ساز است تا چاره‌ساز! در ادامه اثرات مثبت و منفی آن را از زبان منبع های معتبر می‌خوانید.

پورنوگرافی خوب است یا بد؟

تماشای صحنه‌های جنسی و آمیزش بی‌پرده دو بازیگر که چندین دفعه سکس را تمرین کرده‌اند تا به بهترین شکل آن را بازی کنند، با هیچ منطقی سودمند نیست! محتوای پورن رقیب سرسختی برای فعالیت‌های مغزی است. همه زمان‌تان را می‌گیرد، انرژی‌تان برای انجام فعالیت‌های روزمره را کم می‌کند و ماهیتی اعتیادآور دارد. حتی امکان پذیر لذت را به تأخیر بیندازد و به رابطه جنسی و عاطفی‌ شما و همسرتان صدمه بزند. حتی اگر برای خودکاوی و کشف تمایلات جنسی خود سراغ آن رفته‌اید، بدانید که بودن در معرض رسانه‌های مستهجن دیر یا سریع بر نگرش‌ها و حرکت جنسی‌ شما در زندگی مشترک اثرات دلواپس‌کننده می‌گذارد، به‌خصوص فیلم‌هایی که تصاویر غیرواقعی از بدن را به نمایش می‌گذارند و رفتارهای جنسی پرخطر را تبلیغ می‌کنند.

اثرات مخرب پورن بر زندگی زناشویی

به دلایل مختلفی امکان پذیر پورنوگرافی به رابطه سالم شما صدمه بزند. باور کنید یا نه، تعداد زوج‌هایی که به‌خاطر مشکلات ناشی از پورن از هم جدا خواهد شد، هر روز زیاد تر از قبل می‌بشود. در این قسمت تنها چند مورد از اثرات مخرب تماشای صحنه‌های جنسی بر زندگی زناشویی را گفتن کرده‌ایم.

۱. ازبین‌رفتن مطمعن

تماشای فیلم پورن حرکت افتخارآمیزی نیست و طبق معمول در خفا و به دور از چشم همسر انجام می‌بشود. رازداری، حس شرم، میل به انزوا و افترا‌هایی که به‌خاطر این حرکت دزدکی حرف های می‌بشود، به‌مرور زمان عرصه‌ساز بی‌اعتمادی زن و شوهر خواهد شد.

۲. رضایت کمتر از زندگی زناشویی

برخی‌ها اعتقاد دارند تماشای فیلم پورن به کیفیت زندگی جنسی‌ آنان می‌افزاید و سلامت جنسی آنها را تحکیم می‌کند درحالی‌که مطابق تحقیقات، تماشای صحنه‌های بی‌پرده آمیزش تأثیر خوبی بر صمیمیت زن و مرد و رضایت آنان از رابطه جنسی ندارد. پورنوگرافی یکی از نیرومندترین شاخص‌های صدمه به صمیمیت زن و شوهر است و جذابیت آنان در چشم همدیگر را کم می‌کند.

۳. انتظارات غیرواقعی از شریک زندگی

هنگامی برای تماشای فیلمی به سینما می‌روید، می‌دانید بازیگران روی صحنه شخصیت‌های متغیری دارند و فقط دستمزد گرفته‌اند تا نقشی را بازی کنند. شوق فیلم‌های پورن علتمی‌بشود این مسئله را فراموش کنیم. رابطه جنسی واقعی هیچ زمان شبیه صحنه‌هایی نیست که به‌سختی کارگردانی و فیلم‌برداری شده‌اند. به‌ همین خاطر تماشای مدام این فیلم‌ها علتمی‌بشود زن و مرد انتظاراتی غیرواقعی از رابطه جنسی داشته باشند، انتظاراتی که به گمان زیاد برآورده نمی‌شوند و نتیجه‌ای جز دل‌سردی و ناامیدی ندارند.

۴. افت عزت‌نفس

از قیاس همیشگی ذهن همسر هم که بگذریم، با ذهن خودمان چه کنیم که مدام در حال قیاس خودمان با بازیگران فیلم‌های پورن است؟ با عزت‌نفسی که به‌خاطر این قیاس همیشگی از بین می‌رود، چه کنیم؟ جذابیت بازیگران صنعت پورنوگرافی ناخودآگاه این را به خورد ذهنمان می‌دهد که ذره‌ای جذابیت جنسی در وجودمان نیست و باید تغییری تشکیل کنیم! این دام خودکم‌بینی قطعا به کیفیت رابطه با شریک زندگی صدمه می‌زند و عرصه حسادت و بی‌اعتمادی را فراهم می‌کند.

آدم‌های متأهل چرا سراغ پورن می‌روال؟

هیچ آدمی از این که همسرش فیلم پورن تماشا کند، خوشحال نمی‌بشود. ناراحتی و خشمگینی رایج‌ترین احساسات آدم‌ها در روبه رو با این قضیه‌اند. حتی زیاد‌ها تماشای صحنه‌های جنسی را نوعی خیانت می‌دانند و ساده از کنار آن عبور نمی‌کنند. یقیناً زیاد زمان‌ها همسرتان در اوج ضمانت به زندگی مشترک و در اوج علاقه‌مندی به شما به‌سمت این فیلم‌ها کشیده می‌بشود. این تمایل چند علت مهم دارد که در ادامه بازدید‌شان کرده‌ایم.

۱. جبران خلاء محبت

محققان اعتقاد دارند برخی افراد وقتی به پورنوگرافی روی می‌آورند که نیاز آنها به محبت در دنیای واقعی برآورده نمی‌بشود. این افراد برای رهایی از حس تنهایی به تماشای فیلم‌های مستهجن پناه می‌برند و طبق معمول تماشای این فیلم‌ها دست خودشان نیست.

۲. مقابله با استرس

پورنوگرافی را می‌توان به‌گفتن یک مکانیسم مقابله‌ای در برابر استرس و دیگر اختلالات و مشکلات مربوط به سلامت روان معارفه کرد. تماشای صحنه‌های پورن را می‌توان به یک فرار موقت تشبیه کرد که ذهن تماشاگر را از اضطراب و استرس رها می‌کند.

۳. حس رضایت خاطر

تماشای محتوای پورن بخشی از مغز را فعال می‌کند که «مرکز پاداش» نام دارد، همان بخشی که وجود فرد را لبریز از لذت و اصطلاحا او را «نشئه» می‌کند. اگر بدانید که فعال‌سازی این مرکز پاداش چه تأثیر قدرتمندی بر مغز دارد، اعتیاد به پورن دیگر برایتان شگفت و دور از ذهن نخواهد می بود.

راه حلهای مقابله با اعتیاد به پورنوگرافی

اعتیاد به پورنوگرافی تا این مدت به‌گفتن نوعی اختلال سلامت روان معارفه نشده است و راه درمان استانداردی برای آن وجود ندارد. با‌این‌حال می‌توان با پروتکل‌های درمان انواع اعتیاد شامل روان‌درمانی، دارودرمانی و اصلاح سبک زندگی قدمی برای مبارزه با آن برداشت.

۱. رفتاردرمانی شناختی

اعتیاد به محتوای پورن یکی از آزاردهنده‌ترین انواع انحرافات جنسی است که ذهنیت فرد به ربط جنسی سالم را تحول می‌دهد و بر زندگی روزمره او تاثییر منفی می‌گذارد. رویکرد اکثر روان‌شناسان برای درمان اعتیاد به پورن همانند دیگر انواع اعتیاد است. در جلسات رفتاردرمانی شناختی، درمانگر ضمن کاوش و فهمیدن انگیزه‌های فرد، مکانیسم‌های مقابله‌ای سالم‌تر را به او می‌آموزد تا تمایل او به تماشای محتوای پورن را از بین ببرد.

۲. روان‌درمانی پویشی

روان‌درمانی پویشی یا همان روان‌کاوی شکلی از گفتاردرمانی است. این تکنیک افکار ناخودآگاه و خاطراتی را کشف می‌کند که سال‌ها سپس محرک اتفاق یا تمایلی در فرد شده‌اند. درمانگر در طول جلسات درمان ریشه اعتیاد به پورن را در وقایع و صدمه‌های دوران کودکی می‌جوید و راه تسلط بر این میل را به فرد می‌آموزد.

۳. درمان مبتنی بر پذیرفتن و ضمانت

این شکل از درمان تفاوت چندانی با جلسات رفتاردرمانی شناختی ندارد و مقصد آن شناسایی الگوهای فکری است که عرصه تماشای پورن به‌گفتن رفتاری اعتیادآور را فراهم کرده‌اند. با این تفاوت که در درمان مبتنی بر پذیرفتن و ضمانت، تمرکز بر پذیرفتن افکار منفی برای مدیریت بهتر آنهاست.

۴. گروه‌درمانی

گروه‌درمانی برای مقابله با اعتیاد به پورنوگرافی

بر پایه پژوهش‌هایی که تا بحال انجام شده‌اند، ربط با افرادی که با مشکل شبیهی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، حس شرم و تنهایی را در فرد کم‌رنگ می‌کند. این چنین مشاهده پیشرفت آنها در تسلط بر این اعتیاد می‌تواند انگیزه خوبی برای تلاش زیاد تر و ترک اعتیاد باشد.

۵. دارودرمانی

تا این مدت دارویی قطعی برای درمان اعتیاد به پورنوگرافی معارفه نشده است، اما می‌توان از داروهای ضدافسردگی، تثبیت‌کننده‌های خلق و آنتاگونیست‌های مواد افیونی برای مهار آن منفعت گیری کرد.

  • داروهای ضدافسردگی: افرادی که اعتیادشان به محتوای پورن به‌خاطر اضطراب، افسردگی یا ابتلا به اختلال وسواس فکری اجباری است می‌توانند این میل را با مصرف داروهای ضدافسردگی مهار کنند.
  • داروی تثبیت‌کننده خلق: افراد مبتلا به اختلال دوقطبی که با رفتارهای جنسی اجباری همانند تماشای پورن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، می‌توانند زیر نظر پزشک با مصرف داروهایی همانند والپروئیک اسید و لیتیوم این میل را سرکوب یا دست‌کم مهار کنند.
  • آنتاگونیست‌های مواد افیونی: داروهای اعتیاد به مواد افیونی همانند نالترکسون در درمان اعتیاد به پورن و مهار رفتارهای جنسی اجباری بی‌تاثییر نیستند. مصرف این داروها حس سرخوشی سپس از انجام حرکت اجباری را کم می‌کند تا انگیزه فرد برای انجام این رفتارها کمتر بشود.

۶. تحول سبک زندگی

قوت تحول سبک زندگی را دست‌کم نگیرید. هرچه دسترسی به عامل اعتیاد یعنی محتوای پورن سخت‌تر باشد، گمان تماشای آن کمتر است. این چنین با شناسایی محرک‌ها همانند استرس، احساسات منفی، بیکاری و بی‌حوصلگی می‌توان این میل را بهتر مهار کرد.

۷. مکالمه مؤثر با شریک زندگی

دور از انتظار است پورنوگرافی مشکل خاصی در زندگی مشترک و رابطه جنسی و عاطفی‌تان تشکیل نکند. برای حل همه مشکلاتی که از تمایل شما یا همسرتان به تماشای پورن آب می‌خورند، باید مسیر مکالمه را هموار کنید. سرزنش و نصیحت و تهدید شما را به نتیجه نمی‌رسانند. قضاوت را کنار بگذارید و ناراحتی و نارضایتی خود را با کلمات و لحن درست گفتن کنید. دقیقا بگویید که چه مشکلی با این حرکت اعتیادگونه دارید و چرا آزارتان می‌دهد. حتی می‌توانید همه ناامنی‌های ذهنی خود و قیاس همیشگی جسمتان با بازیگران پورن را با همسر خود در بین بگذارید. با گفتن مشکل نیمی از راه را طی کرده‌اید.

کلام آخر

پورنوگرافی با سنت‌های اجتماعی ما در تضاد است و هرچند برخی فکر می‌کنند این چنین محتوایی نکات مفیدی به زوجین می‌آموزد که به کیفیت زیاد تر رابطه جنسی آنها منجر می‌بشود، باید بدانید که زیاده‌روی در تماشای آنها احتمالا به‌تنهایی برای تخریب رابطه کافی باشد. هر زمان حس کردید وابستگی هر دو نفر یا یکی از شما به این فیلم‌ها زیاد شده است، به‌جای نادیده‌گرفتن این حرکت مهم، به‌جستوجو راه مقابله با آن باشید. مشاوران خانواده می‌توانند جانشین‌های سالم‌تر برای بهبود زندگی جنسی را به شما معارفه کنند.

اگر توانایی‌ای در این عرصه دارید، حتما نظرات‌تان را برای ما بنویسید. احتمالا توانایی شما چراغی راه خوانندگان این مقاله بشود.



منبع

انواع عشق بر مبنای نظریه مثلث عشق

مثلث عشق چیست؛ آشنایی با ۸ نوع عشق در روابط عاطفی


عشق چیست؟ تابه‌حال به معنی واقعی عشق فکر کرده‌اید؟ این مفهوم پیچیده را چطور می‌توان با کلمات توصیف کرد؟ فیلسوفان و روان‌شناسان تعداد بسیاری در طول تاریخ تلاش کرده‌اند عشق را تعریف کنند و یکی از مشهورترین تعاریف را استرنبرگ اراعه کرده است. او اجزا و انواع عشق را در کتاب مثلث عشق توضیح داده و ما را درمورد عشق آگاه‌تر کرده است. با ما در این مقاله همراه باشید تا با نظریه مثلث عشق آشنا شویم.

نظریه مثلث عشق استرنبرگ چیست؟

عشق مفهومی پیچیده است که ابعاد مختلفی دارد. محققان تعداد بسیاری تلاش کرده‌اند عشق را تعریف کنند، اما تعداد مقداری از آنها توانسته‌اند این مفهوم را درست گفتن کنند. یکی از بهترین تعاریف عشق را روان‌شناسی به‌نام رابرت استرنبرگ در اواخر دهه ۱۹۸۰ اراعه کرد. سال‌ها است که محققان با مطالعات بالینی درستی این نظریه را بازدید می‌کنند و یکی از تازه ترین تحقیقات که در سال ۲۰۲۱ انجام شد، درستی نظریه مثلث عشق استرنبرگ را قبول کرد.

بر پایه نظریه مثلث عشق استرنبرگ، عشق ۳ جزء دارد؛ صمیمیت، اشتیاق و ضمانت. در روابط گوناگون انسانی، این ۳ مؤلفه به شکل‌های گوناگون کنار هم قرار می‌گیرند و ۸ نوع عشق را می‌سازند. برخی از انواع عشق بر رابطه عاشقانه یا جنسی دو شریک عاطفی متمرکزند و دیگر اشکال عشق در روابط بین‌فردی و اجتماعی دیده خواهد شد.

در ادامه، اجزای عشق از نگاه استرنبرگ را بازدید می‌کنیم. یقیناً خوب است که پیش از آن بگوییم مثلث عشق با عشق مثلثی یکسان نیست. در عشق مثلثی ۳ نفر در یک رابطه چندعشقی دچار خواهد شد یا ۲ نفر برای عشق نفر سوم با هم رقابت می‌کنند. در حالی‌ که مثلث عشقی نظریه‌ای روان‌شناختی برای بازتعریف مفهوم انواع عشق در روابط انسانی است.

۱. صمیمیت

استرنبرگ صمیمت در عشق را حس نزدیکی، تعلق خاطر و پیوند در روابط عاطفی تعریف می‌کند. صمیمیت یکی از احساساتی است که رابطه عاشقانه را گرم و زنده نگه می‌دارد. منشأ این حس طبق معمول اندوخته‌گذاری عاطفی دو نفر است.

صمیمیت در طول زمان ثابت می‌ماند، اما آگاهی انسان به این مؤلفه نوسان دارد یعنی بعضی اوقات اوقات افراد به صمیمیت خود با دیگران آگاه‌اند و بعضی اوقات نمی‌دانند احساسی که دارند، همان صمیمیت و نزدیکی است. افراد طبق معمول نمی توانند نقطه اغاز صمیمیت را شناسایی کنند و به‌مرور زمان به آن آگاه خواهد شد.

صمیمیت در روابط مختصر‌زمان نقش چشمگیری ندارد و اهمیت آن در روابط طویل اشکار می‌بشود. این مؤلفه عشق در طرفین رابطه جواب‌های احساسی و فیزیولوژیکی مختلفی به یکدیگر تشکیل می‌کند.

۲. اشتیاق

استرنبرگ می‌گوید اشتیاق مجموعه محرک‌هایی است که تبدیل عشق، جاذبه فیزیکی، کمال جنسی و دیگر احساسات علاقه‌مندی در روابط عاشقانه خواهد شد. اشتیاق همان منبع برانگیختگی فرد در ربط با فرد دیگر است. این مؤلفه هنگامی تشکیل می‌بشود که دو نفر در رابطه عاشقانه درگیری عاطفی دارند.

اشتیاق طبق معمول پایدار نیست و با گذر زمان تحول می‌کند. این چنین افراد قادر به مهار آن نیستند، اما به‌خوبی آن را فهمید خواهد شد و فهمیدن می‌کنند.

در روابط مختصر‌زمان، اشتیاق نقش پررنگی دارد و در روابط طویل، به‌مرور از شدت آن کاسته می‌بشود چراکه بدن ما نمی‌تواند دائم در این حالت روانی و فیزیولوژیکی باشد و آن را در طویل مدت نگه داری کند.

۳. تصمیم و ضمانت

استرنبرگ برای تعریف مؤلفه سوم می‌گوید در مختصر‌زمان، فرد تصمیم می‌گیرد فرد فرد دیگر را دوست داشته باشد و در طویل مدت متعهد به نگه داری آن عشق می‌بشود.

ضمانت شامل عناصر شناختی مختلفی است که در تصمیم‌گیری‌های انسان در روابط عاطفی طویل مدت دخیل‌اند. این مؤلفه همانند صمیمیت در طول زمان ثابت می‌ماند، اما آگاهی طرفین به آن در نوسان است.

برخلاف اشتیاق، می‌توانیم تصمیم و ضمانت را کنترل کنیم. تصمیم و ضمانت نقش زیاد کوچکی در روابط مختصر‌زمان دارد و نقش زیاد مهمی در روابط عاطفی طویل ایفا می‌کند چون ادامه رابطه بدون ضمانت و خواست دو طرف در روابط طویل مدت تقریبا غیرممکن است.

انواع عشق

مطابق نظریه مثلث عشقی، ۳ مؤلفه عشق با هم در تعامل‌اند و ترکیب آنها ۸ نوع توانایی عاشقانه را می‌سازد که با هم تفاوت‌هایی دارند. انواع عشق در هر رابطه متفاوت‌اند و امکان پذیر در طول یک رابطه عاشقانه نیز دستخوش تحول شوند. برای مثال احتمالا رابطه عاطفی با عشقی پرشور اغاز بشود، در طول زمان به عشق رمانتیک تبدیل بشود و درنهایت به حالت عشق همراه برسد.

۱. بی‌عشقی

اولین نوع عشقی که استرنبرگ در کتاب مثلث عشق معارفه می‌کند، بی‌عشقی است یعنی وقتی که هیچ‌یک از ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود ندارد. او می‌گوید بی‌عشقی را می‌توان در تعامل های گهگاهی در زندگی روزمره مشاهده کرد.

این روابط کاملا فاقد عشق‌اند و افراد هیچ‌گونه حس علاقه و تعلق خاطری به فرد روبه رو ندارند، همانند روابط روزمره و کاری که بر مبنای الزام و زندگی اجتماعی توانایی می‌کنیم.

۲. دوستی

نوع دوم عشقی که استرنبرگ معارفه می‌کند دوستی و دوست‌داشتن است. این عشق هنگامی شکل می‌گیرد که مؤلفه صمیمیت در رابطه هست، اما اشتیاق و ضمانت وجود ندارد. مطابق نظریه عشق مثلثی، دوستی شامل حس نزدیکی، پیوند و گرمی با یکدیگر بدون حس اشتیاق شدید یا ضمانت طویل است.

دوستی را از دوران کودکی توانایی می‌کنیم. همان گونه که می‌دانیم، دوستی‌ها درجات مختلفی دارند و مقدار صمیمت ما با دوستانمان متفاوت است اما بر پایه این نظریه، اگر یکی دیگر از اجزای عشق در رابطه‌ای وجود داشته باشد، دیگر اسمش دوستی نیست. بعد فقط دوستی‌هایی که فاقد شور و ضمانت عاشقانه‌اند، دوستی نام دارند.

۳. شیفتگی

سومین نوع عشق شیفتگی است، یعنی هنگامی اشتیاق را در رابطه حس می‌کنیم اما مؤلفه‌های صمیمت و تصمیم و ضمانت وجود ندارند. این عشق مبتنی بر شور و جذابیت فیزیکی است.

استرنبرگ عشق در یک نگاه را در این دسته‌ قرار می‌دهد و می‌گوید شیفتگی علائم جسمی اشکار دارد، برای مثال هنگامی فرد روبه رو را می‌بینیم، دچار تپش قلب و برانگیختگی جنسی می‌شویم. این نوع عشق زیاد سریع اتفاق می‌افتد و در آن هیچ فرصتی برای شناخت و رشد صمیمت و ضمانت وجود ندارد.

۴. عشق خالی

چهارمین عشق در مثلث عشق استرنبرگ عشق خالی است، یعنی وقتی که مؤلفه تصمیم و ضمانت وجود دارد اما صمیمیت و اشتیاق را توانایی نمی‌کنیم. این نوع عشق را می‌توان در روابط طویل‌زمان زوج‌هایی دید که زن و شوهر حس خود به همدیگر را از دست داده‌اند.

استرنبرگ به اتفاق جالبی درمورد عشق خالی اشاره می‌کند و می‌گوید مردم در جوامع غربی عشق خالی را مرحله پایانی یک رابطه عاطفی برداشت می‌کنند. آنها فکر می‌کنند این عشق در انتهای یک رابطه طویل رخ می‌دهد در حالی که در برخی جوامع دیگر، عشق خالی اولین مرحله از رابطه‌ای طویل مدت است؛ برای مثال در ازدواج‌های سنتی و ترتیب‌داده شده می‌بینیم که زوج‌ها با تصمیم و ضمانت داخل رابطه خواهد شد و به‌مرور اشتیاق و صمیمت را توانایی می‌کنند.

۵. عشق رمانتیک

عشق فرد دیگر که مثلث عشق معارفه می‌کند، عشق رمانتیک است. در این رابطه صمیمت و اشتیاق وجود دارد، اما طرفین به مؤلفه تصمیم و ضمانت پایبند نیستند. این نوع عشق را می‌توان نوعی دوستی در نظر گرفت که در آن، شور و برانگیختگی فیزیکی هم نقش دارد.

اگر به منبع های ادبی مراجعه کنیم، عشق رومئو و ژولیت را می‌بینیم که عشق رمانتیک بوده است. این زوج حس صمیمیت عمیق داشتند و پرشور بودند، اما ضمانت واقعی نداشتند.

عشق رمانتیک امکان پذیر مرحله اول رابطه عاطفی طویل باشد؛ یعنی دو نفر که با هم صمیمی می باشند و به هم اشتیاق دارند، داخل رابطه عشق رمانتیک خواهد شد و به‌مرور تصمیم می‌گیرند عشقشان را نگه داری کنند و به آن متعهد بمانند.

۶. عشق همراه

استرنبرگ ششمین نوع عشق را عشق همراه می‌نامد. او می‌گوید در عشق همراه، مؤلفه‌های صمیمیت و تصمیم و ضمانت وجود دارند، اما طرفین اشتیاق را حس نمی‌کنند. او عشق همراه را نوعی دوستی طویل‌زمان و متعهدانه توصیف می‌کند.

این نوع عشق را در زوج‌هایی می‌بینیم که زیاد تر زمان بسیاری از ازدواجشان قبل است و دیگر شور و شوق فیزیکی و جنسی به هم ندارند.

مطابق تحقیقات، جرقه اغاز روابط بسیاری اشتیاق و علاقه شدید است، اما این حس همیشگی و پایدار نیست. زیاد تر در گذر زمان، حس اشتیاق خاموش می‌بشود و صمیمیت و ضمانت باقی می‌ماند. در این مرحله زوج‌ها عشق همراه را توانایی می‌کنند.

۷. عشق بی نتیجه

هفتمین عشقی که استرنبرگ معارفه می‌کند، عشق بی نتیجه است. در این رابطه حس اشتیاق و تصمیم و ضمانت وجود دارد، اما طرفین با یکدیگر حس صمیمیت نمی‌کنند.

بر پایه حرف های‌های استرنبرگ، عشق بی نتیجه زیاد سریع رشد می‌کند و زیاد سریع هم از بین می‌رود. این عشق را امکان پذیر در اطرافیانمان دیده باشیم؛ برای مثال هنگامی دو نفر با هم آشنا خواهد شد، یک هفته سپس نامزد می‌کنند و ماه سپس ازدواجشان را جشن می‌گیرند.

استرنبرگ می‌گوید تحکیم صمیمیت به زمان نیاز دارد. دو نفر باید با هم زمان قابل‌توجهی را صرف کنند تا شخصیت هم را بشناسند و بینشان صمیمیت تشکیل بشود. رابطه عشق بی نتیجه فاقد صمیمیت است. دو نفر که به هم اشتیاق فیزیکی دارند، تصمیم می‌گیرند به یکدیگر متعهد شوند. از آنجایی که رابطه صمیمانه و عمیقی ندارند، به‌گمان زیاد با ناکامی روبه رو خواهند شد.

۸. عشق کامل

درنهایت استرنبرگ عشق کامل را معارفه می‌کند. این عشق آرمانی است و وقتی اتفاق می‌افتد که هر ۳ جزء عشق در یک رابطه وجود داشته باشند.

برداشت کلی مردم از عشق، عشق کامل است؛ همه ما هنگامی درمورد عشق فکر می‌کنیم، در ذهنمان عشق کامل را فکر می‌کنیم که ۲ نفر صمیمیت، اشتیاق و ضمانت را هم‌زمان توانایی می‌کنند.

مطابق نظریه مثلث عشق، عشق کامل منحصر به روابط عاطفی زوج‌ها نیست. نمونه بارزی از عشق کامل را می‌توانیم در عشق والدین با فرزندانشان ببینیم، رابطه‌ای که از آن با گفتن عشق بی‌قیدوشرط یاد می‌کنیم.

چرا مثلث عشق استرنبرگ مهم است؟

روابط اجتماعی جزء جدایی‌ناپذیر زندگی انسان‌ها می باشند. اگر به ماهیت و ویژگی‌های روابط خود آگاه باشیم، کارکرد بهتری خواهیم داشت. شما می‌توانید با تست مثلث عشق حالت روابط خود را بسنجید، روی نقاط ضعف و قوت خود تمرکز کنید و درمورد آن با شریک عاطفی‌تان سخن بزنید. با آگاهی به اجزای عشق می‌توانید روابطی نیرومندتر، سالم‌تر و پایدارتر داشته باشید.

سخن آخر

استرنبرگ عشق را در نظریه مثلث عشقی تعریف می‌کند. او می‌گوید عشق از ۳ مؤلفه صمیمیت، اشتیاق و ضمانت راه اندازی می‌بشود و انواع عشق را توضیح می‌دهد. بر پایه این نظریه، عشق محدود به روابط عاطفی یک زوج نیست و در دیگر روابط اجتماعی نیز می‌توانیم گونه‌های گوناگون عشق را ببینیم. با شناخت انواع عشق به درون خود آگاه‌تر می‌شویم و روابط سازنده‌تری خواهیم داشت.

اگر این مقاله برایتان سودمند بوده است، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و نظرتان را برایمان بنویسید.



منبع

تقویت صمیمیت غیرجنسی در زندگی زناشویی

علت بی‌میلی همسر به رابطه جنسی و روش برخورد با آن چیست؟


رضایت جنسی در روابط سالم حکم نور و روشنایی خانه را دارد؛ همان‌قدر مهم و حیاتی. بااین‌حال گاهی فشار و استرس شغلی، برنامه‌‌های ناگهانی، امتحانات دشوار یا مسائل مشابه دیگر یکی از دو طرف را به روابط جنسی بی‌علاقه می‌کنند که ممکن است این بی‌علاقگی موقتی یا همیشگی باشد. این‌جور وقت‌ها چه باید کرد؟ این میل سرکوب‌شده و آتش زیر خاکستر را چطور می‌توان دوباره روشن کرد؟ در این مقاله چند راهکار کاربردی برای حل این مشکل در اختیارتان می‌گذاریم.

اهمیت رابطه جنسی در زندگی زناشویی

صمیمیت اصلی مهم در تمام روابط عاشقانه است که یکی از نمودهای خارجی آن در روابط زناشویی، رابطه جنسی سالم است. این نزدیکی فشارخون و استرس را کم می‌کند و با ترشح هورمون اکسی‌توسین پیوند عاطفی میان زوج را بهبود می‌بخشد. از طرفی نبود آن شکاف عمیقی میان زن و شوهر به‌ وجود می‌آورد که گاهی موقت و گاهی همیشگی است. بنابراین چنین مشکلی زنگ هشداری برای سلامت روان زوج‌هاست!

دلایل بی‌میلی همسران به رابطه جنسی

بی‌میلی شریک زندگی به رابطه جنسی لزوما به‌معنای نبود عشق و علاقه نیست. عوامل مختلفی بر میل جنسی (لیبیدو) تأثیرگذارند و شناسایی دلیل این بی‌میلی اولین قدم برای رفع آن است. در این بخش چند دلیل رایج این بی‌میلی را بیان کرده‌ایم.

۱. استرس

مشاغل پراسترس، نزدیک‌شدن به موعد تحویل پروژه‌ها و در کل ریتم تند زندگی افراد را مستعد استرس و اضطراب می‌کند. زمانی که مغز درگیر مشکلات این‌چنینی است، میل جنسی طبیعتا کم‌رنگ می‌شود.

۲. مصرف دارو

بی‌میلی جنسی ممکن است جزو عوارض داروهای داروهای ضدافسردگی، قرص‌های ضد‌بارداری و برخی از داروهای پروستات باشد که همسرتان مصرف می‌کند.

۳. مشکلات جسمی

مواردی مثل کمبود تستوسترون، فشارخون بالا، کم‌کاری تیروئید و دیابت ممکن است در بی‌میلی جنسی دخیل باشند.

۴. زایمان

اثرات بارداری و زایمان بر سلامت جسم و روان زوج‌ها یکی از مهم‌ترین دلایل بی‌میلی جنسی است. روزهای پرمشغله بعد از زایمان فرصتی برای فکرکردن به معاشقه باقی نمی‌گذارد.

۵. خیانت

این بی‌میلی شاید نتیجه خیانت‌دیدن همسرتان در زندگی قبلی و بی‌اعتمادی ذاتی او باشد. این تجربه تلخ تا مدت‌ها صمیمیت عاطفی و جسمی را سخت می‌کند.

۶. اختلال نعوظ

اگر مشکل همسرتان اختلال نعوظ است، احتمالا مدت‌زمان زیادی را بدون رابطه جنسی گذرانده‌اید بی‌آنکه علت را بدانید. حرف‌زدن درباره این مشکل برای آقایان راحت نیست.

۷. تجربه سوء‌استفاده جنسی

خاطرات ناخوشایند مرتبط با رابطه جنسی بر میل افراد به انواع صمیمیت فیزیکی، حتی لمس‌شدن ساده، اثر منفی می‌گذارد.

۸. مشکلات مالی

نگرانی مالی در دوره‌های مختلف زندگی بی‌نهایت استرس‌زاست. زمانی که دو طرف تمام وقت و انرژی خود را برای حل مشکلات مالی می‌گذارند، طبیعی است فرصتی برای صمیمیت و نزدیکی نداشته باشند.

۹. درد حین رابطه

دردکشیدن اشتیاق افراد به رابطه جنسی را کم‌رنگ می‌کند. هرچه این درد بیشتر باشد، میل جنسی کم و کمتر می‌شود.

۱۰. اعتقادات مذهبی

گاهی اوقات بی‌میلی همسران به رابطه جنسی از اعتقادات مذهبی و باورهای جامعه سرچشمه می‌گیرد و ناخود‌آگاه آنان را وادار به دوری از هم می‌کند.

۱۱. افسردگی

افسردگی ممکن است تعادل هورمون‌های جنسی را بر هم بزند و میل جنسی را به صفر برساند.

۱۲. عادت

بعد از سال‌ها زندگی مشترک و عادت به حضور یکدیگر، طبیعی است که شور و اشتیاق اولین روزها رنگ ببازد و رابطه کسل‌کننده شود.

نحوه برخورد با همسر بی‌میل به سکس

وقتی همسرتان تمایلی به صمیمیت جسمی ندارد، بدترین واکنش ممکن کناره‌گیری و عادت به این وضعیت است. در ادامه، چند راهکار کاربردی برای حل این مشکل بیان می‌کنیم.

۱. تقویت صمیمیت غیرجنسی

صمیمیت در زندگی زناشویی صرفا به‌معنی ارتباط جنسی نیست؛ شکل‌های دیگری از آن وجود دارد که پیوند میان زوج را محکم می‌کند تا ذره‌ذره میل آنها به حضور در کنار یکدیگر بیشتر شود. با حرکات ساده و جذاب مثل در‌آغوش‌گرفتن همسرتان شروع کنید و علاقه و محبت خود را به شکل‌های مختلف نشان دهید. دست یکدیگر را بگیرید، با هم فیلم تماشا کنید، دوچرخه‌سواری کنید و به تماشای غروب آفتاب بنشینید. برای هم وقت بگذارید و از کنار هم‌ بودن لذت ببرید. به‌محض آنکه عشق بار دیگر شعله‌ور شد، میل به صمیمیت جنسی پای خود را به رابطه باز می‌کند.

۲. صحبت‌کردن

حرف‌زدن تنها راه‌حل مؤثر برای مشکلات روابط است. مکالمه صادقانه درباره نیازها و نگرانی‌ها و اشاره مستقیم به مشکلاتی که آزارتان می‌دهد، شما را چند قدم به‌سمت حل مشکل پیش می‌برد.

رک و راست درباره خواسته‌ها و نخواسته‌ها صحبت کنید و ترجیحات متفاوت یکدیگر را بپذیرید. قرار نیست نگرانی‌های‌تان تبدیل به سرزنش و سرکوب شود. به خاطر بسپارید سرزنش‌کردن نتیجه‌ای به‌جز ایجاد تنش و دوری بیشتر همسرتان ندارد. بنابراین از راه مصالحه وارد شوید و بحث را با صمیمیت پیش ببرید.

بدترین مکان برای صحبت درباره این قضیه اتاق‌خواب شماست. فضای بی‌طرفی انتخاب کنید که هیچ ربطی به رابطه جنسی نداشته باشد و در عین حال مزاحم هم نداشته باشید.

۳. کمک‌گرفتن از مشاور حرفه‌ای

گاهی اوقات صحبت‌کردن هیچ دردی را دوا نمی‌کند. اگر به‌تنهایی نمی‌توانید نگرانی‌های‌تان را برطرف کنید، مراجعه به درمانگر حرفه‌ای انتخابی عاقلانه برای یافتن ریشه مشکل است.

۴. تعریف دوباره صمیمیت

صرف حضور در رابطه به‌معنی رضایت از آن نیست. با حرف‌زدن بفهمید همسرتان چه زمان‌هایی به رابطه جنسی بی‌علاقه است و با پذیرش آن رضایت از رابطه را افزایش دهید. گاهی مشکل این است که تعریف همسرتان از صمیمیت با شما متفاوت است. یعنی شرایطی که شما را آزار می‌دهد، برای او کاملا طبیعی و مناسب است. بنابراین درباره انتظارات‌تان از صمیمیت با هم حرف بزنید، اما به‌هیچ‌وجه همسرتان را برای برقراری رابطه تحت‌فشار نگذارید.

۵. حفظ احترام

احترام در هر رابطه ای حیاتی است و باید از جانب هر دو طرف باشد. شریک زندگی‌تان به هر دلیلی با مسئله بی‌میلی جنسی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، کنارش باشید و هنگام بحث درباره مشکلات، با دقت به حرف‌های او گوش دهید تا بفهمید ریشه مشکل کجاست.

حرف آخر

حل‌و‌فصل مشکلات جنسی با یک بار بحث و اعتراض ممکن نیست. به‌جای خواهش و التماس هرباره، بحث‌های پی‌در‌پی و درنهایت کناره‌گیری از یکدیگر، صبورانه وقت بگذارید و از درمانگر کمک بخواهید تا بی‌آنکه خدشه‌ای به عزت‌نفس شما وارد شود، ریشه مسئله را بیابد و آن را حل کند.

مشکل فقدان صمیمیت در زندگی زناشویی با راهکارهای این مقاله تا حد زیادی حل‌شدنی است. اگر شما راهکارهای دیگری می‌شناسید، حتما در بخش نظرات با ما و همراهان ما به‌اشتراک بگذارید.



منبع

سازش در ازدواج - بهبود روابط بین فردی

سازش در ازدواج؛ کجا و چطور باید کوتاه بیاییم؟


احتمالا شما هم بارها شنیده‌اید که می‌گویند اصل اساسی در ازدواج موفق تفاهم یا سازش است؛ چیزی‌ که باعث می‌شود زوجین تفاوت‌های یکدیگر را درک کنند. این حرف تا حدی درست است، زیرا هیچ دو نفری پیدا نمی‌شوند که در همه جوانب زندگی هم‌فکر باشند و هیچ اختلاف‌نظری بین آنها پیش نیاید. بنابراین سازش حل اختلافات را برای زوجین راحت‌تر می‌کند. حال سؤال این است که برای اجتناب از بروز اختلاف قرار است همیشه و تحت هر شرایطی کوتاه بیاییم؟ آیا سازش همیشه و در همه‌ حال راه‌حل مناسبی است؟ در این مقاله ابتدا درباره معنای سازش، اهمیت آن در ازدواج و چگونگی دستیابی به آن صحبت می‌کنیم و سپس خواهیم دید کجا و چطور باید کوتاه بیاییم و چه زمان‌هایی نباید حتی به سازش فکر کنیم.

معنای واقعی سازش در ازدواج

همه ما انسان‌ها با هم متفاوتیم. هرگز نمی‌توانیم کسی را پیدا کنیم که ارزش‌ها، ترجیحات و عاداتش کاملا مشابه خودمان باشد و هیچ نقطه کوچکی وجود نداشته باشد که درباره آن اختلاف پیدا کنیم. مثلا ممکن است بارها سر تماشای برنامه تلویزیون، محل گذراندن تعطیلات، رنگ دیوار آشپزخانه و مواردی از این دست با هم بحث کنیم. شاید بگویید اگر این‌طور است، پس هیچ ازدواجی کامل و بی‌نقص نیست. مسئله این است که اصلا چرا باید ازدواج کامل باشد؟ این تفاوت‌ها زندگی زناشویی را از یکنواختی خارج می‌کنند. کافی است گاهی با هم سازش کنیم و یکی از طرفین کوتاه بیاید تا این تفاوت‌های کوچک به درگیری ختم نشوند.

سازش به‌معنای تأیید احساسات، نیازها، خواسته‌ها و تمایلات شریک‌زندگی‌مان است. نشانه احترام‌قائل‌شدن برای اوست. با این کار به او می‌گوییم: «نیازهایت برای من مهم است و دیدگاهت ارزشمند، حتی اگر با دیدگاه من متفاوت باشد.»

۵ دلیل اهمیت سازش در ازدواج

سازش در رابطه عاطفی اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر قرار باشد هریک از ما همیشه راه خودش را برود و حرف خودش را به کرسی بنشاند، اصلا چرا ازدواج کنیم؟ ازدواج به‌معنای «ما» شدن ضمنِ حفظ هویت فردی است. بنابراین سازش در ازدواج به ما اطمینان می‌دهد هر دو نظرات یکدیگر را می‌شنویم و راه‌حلی سودمند پیدا می‌کنیم تا به‌قول معروف، نه سیخ بسوزد و نه کباب!

۱. راحت‌تر پیداکردن حد وسط

سازش در ازدواج به‌معنای یافتن حد وسط در یک مسئله است. در کارهایی که شیوه انجام آنها برای ما و همسرمان متفاوت است، سازش برای پیداکردن راهی که هر دوی ما را راضی نگه دارد، مفید خواهد بود.

۲. داشتن ذهنی باز و منعطف

سازش در ازدواج تأثیر مثبتی بر روابط بین فردی دارد. با سازش می‌توانیم ذهن باز و انعطاف‌پذیری داشته باشیم و یاد بگیریم چطور دیدگاه‌های طرف مقابل را هم در نظر بگیریم. با این کار بینشی عمیق به خواسته‌های یکدیگر پیدا می‌کنیم.

۳. ایجاد تغییرات مثبت در زندگی

به‌کمک سازش در ازدواج، می‌توانیم به مسائل از زاویه دیگری نگاه کنیم. وقتی خودمان را ملزم می‌کنیم که نظرات متفاوت دیگری را بپذیریم، این کار کم‌کم به‌ نوعی عادت تبدیل می‌شود و در سایر جوانب زندگی‌مان هم تغییرات مثبتی ایجاد می‌کند.

۴. بهبود روابط بین‌فردی

سازش باعث می‌شود روابط صمیمانه‌تری داشته باشید.

ارتباط رکن بسیار مهمی از ازدواج است. سازش در ازدواج به بهبود روابط بین ما و همسرمان کمک می‌کند. مثلا وقتی به چیزی که او دوست دارد انجام دهد تمایل نشان می‌دهیم و در عین‌ حال مرزهای سالمی برای خودمان ترسیم می‌کنیم، ناخودآگاه به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شویم.

۵. رهاکردن کنترلگری

کنترلگری بیش‌ازحد بلای جان ازدواج است. رابطه بسیاری از زوجین به‌دلیل شخصیت کنترلگر شریک عاطفی تیره‌وتار می‌شود. هنگامی‌ که سازش می‌کنیم، ازدواجمان را در اولویت قرار می‌دهیم و کنترل‌کردن همه‌چیز را رها می‌کنیم. البته مدیریت و سازمان‌دهی بعضی مسائل در ازدواج ضروری است، اما کنترل بیش‌ازحد همه‌چیز اصلا ضرورت ندارد.

سازش؛ نشانه روابط سالم

سازش ابزار مهمی در روابط است، زیرا به حل تعارضات کمک می‌کند. اگر قادر به سازش نباشیم و اصرار داشته باشیم که همه کارها را فقط به‌روش خودمان انجام دهیم، احتمالا دیر یا زود درگیری‌های مکرر صمیمیت ما را از بین خواهد برد.

نشانه رابطه سالم این نیست که درباره همه‌چیز با شریک‌ زندگی‌مان از قبل توافق داشته باشیم؛ رابطه‌ای سالم است که اگر هم جایی اختلاف پیش می‌آید، بتوانیم به توافق برسیم و اختلافات خود را با احترام متقابل حل کنیم. در واقع تمرین سازش به ما می‌آموزد که دیدگاه یا خواسته ما فقط یک‌ طرف معادله ازدواج است و در طرف دیگر، دیدگاه و خواسته شریک‌زندگی‌مان قرار دارد.

نحوه سازش‌کردن در ازدواج

حال به این پرسش می‌رسیم که اصلا سازش‌کردن چگونه است؟ چطور باید شروع کنیم و چه چیزهایی باید بگوییم؟ برای سازش در ازدواج، کارهایی را انجام دهید که در ادامه گفته‌ایم.

۱. محترمانه گفت‌وگو کنید

اولین گام برای سازش گفت‌وگوی محترمانه است. هریک از شما باید احساسات و دیدگاه خود را بیان کنید و سپس به دیگری فرصت دهید او هم همین‌ کار را انجام دهد. نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید.

از واژه «من» برای برقراری ارتباط کامل با همسرتان استفاده کنید و به او بگویید که در رابطه خود چه می‌خواهید و چه نیازهایی دارید. مثال‌های زیر را ببینید:

  • من می‌خواهم در این شهر زندگی کنم، زیرا به محل کار من نزدیک‌تر است.
  • من می‌خواهم بچه‌دار شوم، زیرا آماده‌ام و از نظر مالی به ثبات رسیده‌ایم.
  • من می‌خواهم بچه داشته باشم، زیرا سن بیولوژیکی بدنم دارد بالا می‌رود.

آنچه بسیار مهم است این است که فقط خواسته‌هایتان را مطرح کنید و درباره خواسته‌ها و نیازهای همسرتان هیچ فرضیه‌ای نسازید. بعدا او هم صحبت خواهد کرد.

۲. احساسات یکدیگر را تأیید کنید

گفتیم نباید صحبت یکدیگر را قطع کنید، اما باید چیزی را که از همسرتان می‌شنوید تصدیق کنید. حتی اگر با او درباره چیزی موافق نیستید، ولی آن چیز برای او اهمیت دارد، تأیید کنید که دارید به حرف‌هایش گوش می‌دهید.

سعی کنید چیزی را که همسرتان می‌گوید با جملات کوتاه تکرار کنید که یعنی درک می‌کنید. هنگام تأیید احساسات این کار را بدون نیش‌وکنایه‌زدن انجام دهید. لحنتان باید ثابت و آرامش‌بخش باشد. شما و همسرتان در حال گفت‌وگو هستید نه دعوا.

۳. مایل به بده‌بستان باشید

انعطاف‌پذیری و تمایل به بده‌بستان در سازش بسیار مهم است. خود را جای همسرتان بگذارید. سعی کنید واقعا همسرتان را درک کنید، هرچند بسیار سخت باشد. به‌ویژه زمانی‌که نیازها و خواسته‌های شما باعث می‌شود یک‌طرفه قضاوت کنید، مدتی از کالبد خود خارج شوید و احساسات و نظرات همسرتان را در نظر بگیرید.

اگر همه‌چیز فقط به دلخواه شما باشد، رابطه سالم و شادی بین شما و همسرتان ایجاد نمی‌شود.

۴. با هم دنبال راه‌‌حل باشید

سعی کنید با هم راه‌حلی پیدا کنید. شما مجرد نیستید، بنابراین همه گزینه‌ها را با هم بررسی کنید نه فردی. درباره نقاط مثبت و منفی مشکلی که دارید صحبت کنید و گزینه‌ای را انتخاب کنید که برای هر دوی شما بهتر باشد. ممکن است برخی کارها به روش شما بهتر انجام شوند و برخی کارها به روش او. حتی ممکن است روش سومی را پیدا کنید که از روش هر دوی شما بهتر است.

۵. سازش را با محبت ادغام کنید

به یاد داشته باشید سازش حرکتی محبت‌آمیز است و قرار نیست کسی این وسط تحقیر یا قربانی شود. بنابراین آن را با محبت انجام دهید نه با غیظ و غرض. اگر بگویید: «باشه بابا، هر غلطی می‌خوای بکن»، این رفتار حتی ذره‌ای به سازش شباهت ندارد. این به‌معنای آن است که «من به‌رغم میل باطنی‌ام کوتاه آمدم و ته‌ دلم ناراضی‌ام و به‌موقع تلافی خواهم کرد». این کار شما را از هم دور می‌کند.

۶. زمان‌هایی که همسرتان کوتاه می‌آید، از او قدردانی کنید

هر بار یکی از شما سازش می‌کند، طرف مقابل می‌تواند با قدردانی و سپاسگزاری راه را برای سازش‌های بیشتر و عمیق‌تر باز نگه دارد.

۷. قبل از هر واکنشی مکث کنید

سازش در ازدواج - قبل از واکنش مکث کنید
اگر عصبانی هستید، مکث کنید و واکنش نشان ندهید. بعد از آرام‌شدن به توافق برسید.

اگر چیزی مطابق میل شما پیش نمی‌رود و عصبانی یا ناراحتید، احتمالا به توافق نخواهید رسید. در این وضعیت، هر واکنشی ممکن است اوضاع را وخیم‌تر کند. بنابراین مدت کوتاهی مکث کنید و واکنش نشان ندهید. کمی بعد که آرام‌تر شدید، می‌توانید دوباره صحبت کنید و این بار سازش راحت‌تر خواهد بود.

۸. از زوج‌درمانگر کمک بگیرید

اگر در زمان تعارض به‌هیچ‌وجه نمی‌توانید با یکدیگر سازش کنید، از زوج‌درمانگر کمک بگیرید. او می‌تواند تکنیک‌هایی را به شما آموزش دهد که به‌کمک آنها راه‌های سازش با یکدیگر را پیدا کنید.

۹. منصف باشید

اگر همیشه همسرتان کوتاه می‌آید، انصاف داشته باشید. بالاخره زمانی خواهد رسید که از کوتاه‌آمدن یک‌طرفه خسته شود. برای اینکه به آنجا نرسید، گاهی هم شما سازش کنید. هر تصمیمی که می‌گیرید، از خود بپرسید آیا عادلانه است که شریک‌ زندگی‌تان را وادار به انجام آن کنید یا نه.

۱۰. حد وسط را پیدا کنید

گفتیم سازش به‌معنای یافتن حد وسط است. در هر موقعیتی، ابتدا ببینید چه چیزهایی برای شما غیرقابل‌مذاکره‌اند و از شریک‌ زندگی خود نیز بخواهید همین کار را انجام دهد. حتی می‌توانید آنها را بنویسید. سپس درباره چیزهایی که می‌توانید درباره آنها سازش کنید هم بنویسید. خواهید دید که حد وسط بین آنها پیدا می‌شود.

اگر چیزی وجود دارد که نه شما درباره آن کوتاه می‌آیید و نه او، درباره آن صحبت کنید. شاید بهتر باشد این‌طور حلش کنید: «یک‌ بار به روش من انجامش می‌دهیم، دفعه بعد به روش تو».

۱۱. گاهی اوقات روش یکدیگر را امتحان کنید

گاهی اوقات چون نمی‌توانیم دیدگاه همسرمان را به‌وضوح درک کنیم، از دیدگاه خودمان کوتاه نمی‌آییم. در چنین شرایطی، روش یکدیگر را امتحان کنید حتی اگر به‌مدت یک‌ روز یا یک‌ هفته باشد. مثلا ممکن است با همسرتان سر رفتن به محیط تفریحی موردعلاقه او موافق نباشید. می‌توانید یک‌ بار آنجا را امتحان کنید شاید از آنجا خوشتان بیاید. اگر این‌طور نبود، راه‌حل دیگری پیدا می‌کنید.

۱۲. به تخصص یکدیگر اعتماد کنید

گاهی درباره چیزی‌ که یکی از طرفین درباره آن تخصص دارد به او اعتماد کنید. مثلا شما آشپز خوبی هستید، پس همسرتان می‌تواند درباره غذا به شما اعتماد کند. از سوی دیگر، اگر همسرتان به مشکلات خودرو واقف است، اگر جایی اختلاف پیش آمد، کار را به او بسپارید.

چه زمانی باید و چه زمانی نباید کوتاه بیاییم؟

سازش در ازدواج کمی بحث‌برانگیز و مبهم است. برخی افراد با آن مخالف‌اند و استدلال می‌کنند که سازش در ازدواج باعث می‌شود هرچه شریک زندگی‌مان می‌گوید، بگوییم چشم. این نادرست است، زیرا قرار نیست سازش یک‌طرفه باشد. از سوی دیگر، سازش اصلا به‌معنای آن نیست که همیشه و در هر شرایطی باید کوتاه بیاییم. در این بخش، درباره مواردی که باید سازش کنیم و مواردی که سازش در آنها معنایی ندارد صحبت می‌کنیم. ازآنجاکه گاهی اوقات تشخیص این موارد دشوار است، با مثال آنها را روشن خواهیم کرد.

چه مواقعی باید سازش کنیم؟

مواردی‌ که سازش به‌راحتی از ایجاد تعارض جلوگیری می‌کند و باعث رضایت ما و همسرمان می‌شود، آنهایی هستند که با هویت فردی و ارزش‌های ما کاری ندارند. در ادامه، چند نمونه از این موقعیت‌ها را مطرح کرده‌ایم.

۱. برنامه‌ریزی برای بیرون‌رفتن

سازش در ازدواج - مواقع بیرون رفتن
+ عزیزم، من که گفتم اینجا غذای گیاهی نداره. تو بخوری من نگاهت کنم؟
ـ این دفعه رو کوتاه بیا، دفعه بعد می‌ریم هرجا تو خواستی!

وقتی با هم برای بیرون‌رفتن برنامه‌ریزی می‌کنید، باید ترجیحات هر دو طرف را ملاک قرار دهید. در این موارد، سازش عادلانه است. مثلا اگر به تعطیلات ساحلی علاقه دارید اما همسرتان کوهستان را ترجیح می‌دهد، می‌توانید مکانی را انتخاب کنید که هر دو را داشته باشد.

اگر همسرتان گیاه‌خوار است و رستوران موردعلاقه شما غذاهای گیاه‌خواران را سرو نمی‌کند، باید سازش کنید و به رستورانی بروید که غذاهای موردعلاقه او را هم ارائه دهد. در غیر این صورت، باید تنها غذا بخورید و او بنشیند و نگاهتان کند. بعید است حاضر به چنین کاری باشید.

۲. ابراز عشق با زبان متفاوت

گاهی اوقات زوج‌ها زبان عشق متفاوتی دارند. یادگیری صحبت‌کردن به زبان عشق طرف مقابل باعث می‌شود علاقه و محبت ما را احساس کند، حتی اگر این روش ترجیحی ما نباشد. مثلا فرض کنیم شما ترجیح می‌دهید عشقتان را کلامی ابراز کنید و همسرتان تمایل دارد آن را فیزیکی ابراز کند. اگر گاهی کوتاه بیایید و فیزیکی به او محبت کنید، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. در این صورت او هم گاهی به ابراز عشق زبانی بسنده خواهد کرد تا شما را خوشحال کند. در چنین شرایطی، هریک از ما متوجه می‌شویم که طرف مقابل حاضر است به‌خاطر او از تمایلات خود بگذرد (این تمایلات ارتباطی با هویت فردی ندارند و می‌شود گاهی تغییر کنند).

۳. تقسیم کارهای خانه

این چیزی است که اغلب اوقات زوج‌ها با آن مشکل دارند. برای نحوه تقسیم کارهای خانه باید با هم مذاکره کنید. مثلا بیرون‌گذاشتن زباله را بر عهده همسرتان بگذارید و ظرف‌ها را شما بشویید. این کار را به‌جای اینکه به حالت وظیفه به او تحمیل کنید، به‌زبان سازش بگویید: «وقتی بعد از شام من در حال شستن ظرف‌ها هستم، تو زباله‌ها را بیرون بگذار».

۴. وقت‌گذراندن با هم

گاهی اوقات ممکن است ترجیح ما برای تعطیلات آخر هفته با هم متفاوت باشد. مثلا ممکن است ترجیح بدهید تعطیلات آخر هفته خود را به انجام فعالیت‌های خارج از منزل بگذرانید و همسرتان تمایل داشته باشد در این روزها با دوستان و خانواده وقت بگذراند. تعطیلات ۲ روز است؛ می‌توانید مثلا پنج‌شنبه را به دویدن یا پیاده‌روی اختصاص بدهید و جمعه به دیدار خانواده بروید.

حال چطور در یک‌ روز به هر دو خانواده برسیم؟ این دیگر بستگی به مذاکره دارد. می‌توانید جمعه این هفته به خانواده خودتان سر بزنید و جمعه هفته بعد به خانواده او؛ یا مثلا ناهار پیش خانواده خودتان باشید و شام را با خانواده او بخورید. در هر صورت باید به توافق برسید.

به همین روش می‌توانیم تقریبا در هر جنبه از زندگی، از جمله مدیریت امور مالی، تربیت فرزندان، شرکت در فعالیت‌های مشترک، حمایت از مشاغل و اهداف یکدیگر و هرچیزی که به باورها یا ارزش‌های اصلی یکی از طرفین خدشه وارد نمی‌کند، سازش کنیم.

چه زمانی نباید سازش کنیم؟

موارد مهمی هم وجود دارند که سازش درباره آنها معنا ندارد. در چنین شرایطی باید به راه‌حل‌های دیگری متوسل شوید و اختلاف را حل کنید.

۱. به‌خطرافتادن ارزش‌ها و باورهای فردی

اگر قرار است سازش ارزش‌ها و باورهای اصلی شما را از بین ببرد، فایده‌ای ندارد. مثلا اگر اختلافتان سر تماشاکردن فیلم است، سازش‌کردن خیلی راحت این مشکل را حل می‌کند. درباره مسائل مهم‌تر چطور؟ فرض کنیم برخی از رفتارها در آمیزش جنسی برای شما خوشایند نیست و با باورهای شما منافات دارد. آیا باید سازش کنید؟ مسلما خیر. فراموش نکنید این موارد مهم قبل از ازدواج باید مطرح می‌شدند.

۲. نقض‌کردن مرزهای یکدیگر

سازش در ازدواج - هنگام نقض مرزهایتان کوتاه نیایید
اگر مرزهای شما را زیر پا می‌گذارد، سازش نکنید.

یادتان باشد هر کسی حدومرزهایی دارد و هیچ‌کس، حتی همسر، نباید از آنها عبور کند. سازش هرگز در جایی که مرزها نقض شوند، معنا ندارد. مثلا اگر چیزی که می‌خواهد شما را تحت‌فشار قرار می‌دهد یا به شما آسیب می‌زند، سازش نکنید. امنیت ذهنی، جسمی و عاطفی شما حرف اول را می‌زند و نباید درباره آن کوتاه بیایید.

۳. یک‌طرفه‌شدن سازش

رابطه‌ای که در آن همیشه یک‌ نفر سازش می‌کند، ناسالم است. قرار نیست فقط شما کوتاه بیایید. اگر متوجه شدید در هر موقعیتی، حتی در موارد کوچکی که گفتیم سازش درباره آنها ضروری است، فقط شما هستید که سازش می‌کنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که دیگر کوتاه نیایید.

۴. ازدست‌رفتن هویت فردی

سازش هرگز نباید به‌قیمت ازدست‌رفتن هویت فردی شما صورت گیرد. هویت فردی شما بخشی از وجود شماست و همان چیزی است که باعث شد همسرتان در وهله اول عاشق شما شود. بنابراین اگر بعد از ازدواج می‌خواهد این هویت را از شما بگیرد، سازش نکنید.

۵. موارد مربوط به خانواده شما

احتمالا ضرب‌المثل «اعضای خانواده حتی اگر همدیگر را بکشند، استخوان هم را دور نمی‌اندازند» را شنیده‌اید. جز در موارد استثنا، خانواده همیشه در سخت‌ترین روزهای زندگی کنار ما می‌ایستد. بنابراین حتی اگر با خانواده‌تان مشکل داشته باشید، بعید است حاضر باشید خاری به پای آنها برود. در مواردی‌که پای خانواده شما وسط می‌آید، سازش معنا ندارد. البته این زمانی است که همسرتان درباره خانواده شما چیزی ناعادلانه از شما بخواهد. مثلا ممکن است بگوید حق ندارید دیگر پدرتان را ببینید. در چنین مواردی کوتاه نیایید، اما اگر در موردی خانواده شما مقصرند و همسرتان حق دارد، دلیلی برای جانب‌داری از خانواده وجود ندارد.

۶. موارد مربوط به شغل شما

شغل شما یکی دیگر از مواردی است که نباید درباره آن سازش کنید. مثلا اگر همسرتان از شما می‌خواهد شغلتان را به‌خاطر او رها کنید و شما عاشق کارتان هستید، کوتاه نیایید. او قبل از ازدواج می‌دانست شما چه شغلی دارید و باز هم شما را انتخاب کرد. بااین‌حال در این مورد خاص، فراموش نکنید رابطه زناشویی شما به‌اندازه شغلتان مهم است و باید بین آنها تعادل کاملی وجود داشته باشد. اگر همسرتان به این دلیل با شغل شما مشکل پیدا کرده است که تعادل کار و زندگی شما برقرار نیست، باید آن را اصلاح کنید اما اگر غیرمنطقی رفتار می‌کند، سازش نکنید.

۷. موارد مربوط به دوستان شما

گاهی‌ اوقات در عالم دوستی در سال‌های مجردی، ممکن است با دوستانی ارتباط داشته باشیم که سبک زندگی آنها مناسب زندگی خانوادگی نیست. اگر مشکل همسرتان این است، می‌توانید بررسی کنید که آیا خودتان این مسئله را قبول دارید یا نه. در چنین شرایطی سازش ایرادی ندارد؛ می‌توانید فاصله‌تان را با آن دوستان حفظ کنید. در غیر این صورت، اگر دوستانی صمیمی دارید که افراد سالمی هستند، قرار نیست بعد از ازدواج از شما جدا شوند. مگر اینکه مانند مورد شغل، باز هم تعادل بین دوستی و زندگی را فراموش کرده باشید.

اگر موضوع چیزی دیگری است و همسرتان درباره دوستان شما چیزی غیرمنطقی از شما می‌خواهد، نباید کوتاه بیایید. ارتباط دوستانه یکی از نیازهای اصلی تقریبا همه ماست؛ دوستانی که گاهی به حمایت و همدلی آنها نیاز مبرم داریم.

۸. سرگرمی‌ها و علایق شما

سازش در ازدواج - درباره سرگرمی‌های خود کوتاه نیایید
اگر بین سرگرمی و ازدواجتان تعادل برقرار کرده‌اید، همسرتان حق ندارد اعتراض کند

یکی از چیزهای مهمی که اغلب قربانی ازدواج می‌شود، سرگرمی‌ها و علایق شخصی افراد است؛ جدا از کارهایی که با شریک زندگی خود انجام می‌دهند.

شغل، کارهای خانه، وقت‌گذراندن با همسر، خانواده و دوستان و همه امور رایج در ازدواج هرگز نباید باعث شوند سرگرمی‌هایی را که از آنها لذت می‌بریم فراموش کنیم.

مثلا اگر مطالعه سرگرمی موردعلاقه شماست و همسرتان دوست ندارد سرتان در کتاب باشد، به او گوشزد کنید که این سرگرمی شماست و حق ندارد آن را از شما بگیرد. در چنین شرایطی کوتاه نیایید؛ البته مانند موارد قبل، فراموش نکنید که باید تعادل برقرار باشد و سرگرمی‌های شما تمام فعالیت‌های دیگر شما را تحت‌تأثیر قرار نداده باشند.

مثلا اگر همسرتان بعد از روزی پرمشغله به منزل رسیده است و شما حتی سرتان را از روی کتاب بلند نمی‌کنید که به او نگاه کنید، حق دارد اعتراض کند. یا مثلا اگر در حال بازی رایانه‌ای هستید و همسرتان چند بار برای ناهار صدایتان می‌کند و اهمیتی نمی‌دهید، حق دارد ناراحت شود.

بنابراین زمانی سازش بی‌معناست که او به‌دلایل غیرمنطقی یا فقط به این دلیل که سرگرمی‌های شما موردعلاقه او نیستند، وادارتان کند از آنها دست بکشید.

سخن پایانی

در این مقاله درباره سازش در ازدواج و اینکه چه زمانی باید کوتاه بیاییم و چه زمانی نباید سازش کنیم صحبت کردیم. همان‌ طور که دیدیم، در اختلافات معمولی و مشکلات کوچک، ارزش‌قائل‌شدن برای همسرمان و سازش با او به صمیمی‌ترشدن ارتباط بین‌فردی ما می‌انجامد. درحالی‌که مسائل ریشه‌ای و مواردی که به هویت فردی ما و ارزش‌ها و باورهای اصیل ما مربوط می‌شوند، چیزی نیستند که سازش درباره آنها درست باشد. با درنظرگرفتن این موارد می‌توان ازدواج را به رابطه‌ای شیرین و آرامش‌بخش تبدیل کرد.

نظر شما درباره سازش در ازدواج چیست؟ چقدر این موضوع را رعایت می‌کنید و چطور در اختلاف با همسرتان به توافق می‌رسید؟ لطفا دیدگاه‌هایتان را با ما در میان بگذارید.

اگر می‌خواهید دلیل بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه متوجه شوید، حتما این کتاب را بخوانید.



منبع

نشانه‌های زیاده‌روی در وقت گذرانی با همسر

اهمیت وقت‌گذرانی با همسر؛ ۹ پیشنهاد جذاب و ۳ نشانه زیاده‌روی


شاید شما هم شنیده باشید که زوج‌ها را با عبارت «جدانشدنی» توصیف می‌کنند. این عبارت احساسی گرچه بیانگر پیوند مادام‌العمر زناشویی است، در واقعیت محقق نمی‌شود چون ۲ نفر گرچه زن و شوهر یکدیگرند، نمی‌توانند تمام ساعات و زمان‌ها با هم باشند. طرفین باید به نقش‌ها و وظایف اجتماعی خود نیز عمل کنند، درنتیجه باید برای وقت‌گذرانی با هم برنامه‌ریزی کنند. در این مقاله درباره ضرورت وقت‌گذرانی با همسر می‌گوییم، پیشنهادهایی برای این کار ارائه می‌دهیم و نشانه‌های زیادی‌روی در آن را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

ضرورت وقت‌گذرانی با همسر

در شروع رابطه و اوایل ازدواج زوج‌ها زمان زیادی را با هم سپری می‌کنند، اما با گذر زمان و به‌دلیل مشغله‌های زندگی این زمان کمتر می‌شود. به همین دلیل زوج‌ها باید آگاهانه زمانی را برای وقت‌گذرانی با یکدیگر اختصاص دهند. در ادامه، دلایل ضرورت وقت‌گذرانی با همسر را بیان کرده‌ایم.

۱. افزایش صمیمیت

وقت‌گذرانی با همسر به هر دو شما این امکان را می‌دهد که یکدیگر را بهتر بشناسید و به جزئیات شخصیت هم پی ببرید. وقتی مسئله‌ای ناخوشایند پیش بیاید، این شناخت متقابل سبب می‌شود آن را بهتر حل‌وفصل کنید.

۲. تقویت ارتباط

صحبت‌کردن درباره ایده‌ها، افکار و احساسات خود در زمانی که هر دو آزادید، باعث تقویت ارتباط و پیوند عاطفی شما می‌شود.

۳. ایجاد خاطرات زیبا

خاطره زیبا و به‌یادماندنی با همسر یکی از عواملی است که باعث تقویت پیوند شما می‌شود. طبق تحقیقات، زوج‌هایی که خاطرات مثبت خلق می‌‌کنند زندگی زناشویی موفق‌تری دارند. وقت‌گذرانی با همسر و برنامه‌ریزی برای آن یکی از بهترین روش‌ها برای رقم‌زدن خاطرات فراموش‌نشدنی است. با یادآوری این خاطرات در زمان‌های سختی و ناراحتی، می‌توان از آنها به‌عنوان طنابی برای حفظ پیوند استفاده کرد.

۴. افزایش اعتماد متقابل

اگر برای وقت‌گذرانی با همسرتان زمان کافی نگذارید، ممکن است او به این فکر کند که شما حواستان به زندگی مشترک نیست. شاید حتی تصور کند که پای فرد دیگری در میان است. وقت‌گذرانی روشی برای تقویت اعتماد متقابل و نمایش تعهد شما به رابطه است.

۵. کاهش استرس

روزمرگی‌ها و کار به شما استرس می‌دهند. چه چیزی بهتر از وقت‌گذرانی با همسر استرس هر دوی شما را کاهش می‌دهد؟ بر اساس تحقیقات، وقت‌گذرانی با شریک زندگی باعث کاهش هورمون‌های استرس و افزایش هورمون‌های شادی می‌شود.

چقدر باید با همسر وقت گذراند؟

نمی‌توان به این پرسش پاسخ دقیقی داد. اینکه چقدر با یکدیگر وقت می‌گذرانید، بستگی به عواملی مانند زمان کار شما دارد. برخی زوج‌ها باید از والدین مسن خود نیز مراقبت کنند. بنابراین شرایط کار و زندگی هر شخص تعیین‌کننده مدت‌زمان وقت‌گذرانی است. بااین‌حال باید آماده باشید تا گاهی اوقات از کار و زندگی شخصی خود برای وقت‌گذرانی با همسر بزنید. نمی‌توانید همیشه مسائل دیگر را بر این مسئله اولویت دهید.

پیشنهاد‌هایی برای وقت‌گذرانی با همسر

۱. در گردهمایی‌ها شرکت کنید

نیازی نیست در تمام گردهمایی‌ها شرکت کنید. همه‌روزه در شهرها گردهمایی‌ها و نشست‌های عمومی با موضوعات مختلف برگزار می‌شوند. شما می‌توانید با کمک یکدیگر برنامه‌‌‌ای جالب و مفرح را انتخاب و در آن شرکت کنید.

۲. با هم وزش کنید

همه ما باید دست‌کم ۳ روز در هفته را به ورزش‌کردن اختصاص دهیم. همین زمان را می‌توان فرصتی برای وقت‌گذرانی با همسر در نظر گرفت. با هم پیاده‌روی یا در خانه ورزش کنید. وقتی با هم ورزش می‌کنید، انگیزه شما برای ادامه ورزش نیز بیشتر می‌شود.

۳. قرارهای عاشقانه بگذارید

اولین قرارهای عاشقانه را به یاد دارید؟ باز هم می‌توانید به قراری عاشقانه بروید. با هم‌فکری یکدیگر شبی را برای رفتن به رستوران یا مجموعه‌ای تفریحی برگزینید.

۴. با هم به رخت‌خواب بروید

گرچه این کار برای برخی از زوج‌ها که ساعت کاری متغیر دارند دشوار است، اگر می‌توانید ساعت کاری را طوری تنظیم کنید تا برخی شب‌ها هم‌زمان بخوابید. کنار یکدیگر بودن پیش از خوابیدن، دلبستگی و صمیمیت شما به هم را بیشتر می‌کند.

۵. بین کار زمان‌هایی کوتاه برای باهم‌بودن در نظر بگیرید

حتی اگر مشغله شما زیاد باشد، شاید بتوانید زمان‌هایی کوتاه را با هم بگذرانید. مثلا می‌توانید ساعت ناهار را با هم بگذرانید. فقط مطمئن شوید که از قبل همه کارها را انجام داده باشید تا مجبور نشوید هم‌زمان که دنبال همسرتان می‌روید، وظایف کاری را نیز انجام دهید.

۶. با هم فیلم تماشا کنید یا به سینما بروید

تماشای فیلم در خانه یا سینمارفتن یکی دیگر از کارهایی است که می‌توانید با هم انجام دهید. با مشورت هم فیلم‌هایی را که دوست دارید انتخاب کنید. وقتی درباره فیلم‌ با هم بحث کنید، شاید از دانش و نگرش عمیق همسرتان تعجب کنید.

۷. برای رابطه جنسی برنامه‌ریزی کنید

رابطه جنسی بخشی مهم از زندگی زناشویی است. برای رابطه جنسی رضایت‌بخش باید برنامه‌ریزی کنید. خود رابطه جنسی نوعی وقت‌گذرانی با همسرتان است.

۸. با هم فعالیت‌های جدید را امتحان کنید

شاید در فهرست کارها و علایق همسرتان چیزهایی باشند که هنوز فرصت نکرده باشد آنها را امتحان کند. بنابراین فرصت مناسبی است تا شما او را در این تجربه جدید همراهی کنید.

۹. با هم آشپزی کنید

آشپزی با هم یکی از بهترین روش‌ها برای وقت‌گذرانی با همسر است. تقویت همکاری و همدلی و ثبت خاطره‌ای خوشمزه کمترین فایده این کار است.

نشانه‌های وقت‌گذرانی بیش‌ازحد با همسر

زیاده‌روی در وقت‌گذرانی با همسر نیز مانند هر افراط دیگری ممکن است پیامدهایی برای سلامت روان و فردیت شما داشته باشد. این تصور که وقتی ما ازدواج کردیم باید همیشه و در همه حال با شریک زندگی خود کاری را انجام دهیم، غلط است. شما و همسرتان هر دو فردیت و زندگی شخصی خود را نیز دارید. بنابراین نباید در وقت‌گذرانی با یکدیگر به حدی زیاده‌روی کنید که یکی از طرفین دچار مشکل شود.

در ادامه، ۳ نشانه‌ زیادی وقت‌گذراندن با همسر را نوشته‌ایم.

۱. احساس نیاز به تنهابودن

اگر دنبال بهانه‌‌ای برای تنهاشدن می‌گردید، یعنی نیاز دارید که تنها باشید. شاید دلیل چنین احساسی لزوما به طرف مقابلتان مربوط نباشد. به‌هرحال باید به این نیاز توجه کنید و از همسرتان بخواهید که به نیازتان احترام بگذارد.

۲. تحریک‌پذیری

اگر احساس درماندگی، اضطراب و ناخشنودی دارید، شاید وقت آن رسیده است که کمی تنها باشید. تغییرات هورمونی، مشکلات کاری و مسائل مختلف شاید بیش‌ازحد به شما فشار آورده‌اند و دلتان می‌خواهد که مدت کوتاهی به حال خودتان رها شوید. مراقبه، عبادت و سایر فعالیت‌هایی که در تنهایی انجام می‌دهید، باعث می‌شوند این احساسات ناخوشایند را راحت‌تر پشت‌سر بگذارید.

۳. گشتن دنبال فعالیت‌های مجردی

همه ما علاوه‌بر رابطه با همسر، به ارتباط با سایر افراد و گسترش شبکه ارتباطی خود نیاز داریم. ما نمی‌توانیم تمام نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی خود را تنها در ارتباط با یک نفر تأمین کنیم. اگر مدتی است که بیش‌ازحد با همسرمان وقت‌ می‌گذرانیم و خبر از سایر دوستان و آشنایان نداریم، وقت آن رسیده است که مدتی را هم به وقت‌گذرانی با آنها اختصاص دهیم.

چطور بفهمیم نیاز به تنهابودن به معنای مشکلی در رابطه با همسر نیست؟

اینکه بخواهید مدت کوتاهی تنها باشید، لزوما به معنای وجود مشکل در رابطه نیست. در رابطه سالم، دو طرف به فردیت و استقلال هم احترام می‌گذارند و اجازه فعالیت‌های فردی به هم می‌دهند. در عین حال هر دو به رابطه نیز توجه دارند و با یکدیگر نیز وقت می‌گذرانند.

اما اگر نیاز به تنهایی به پرهیز از یکدیگر تبدیل شده باشد، یعنی یک یا هر دو نفر سعی می‌کنند از وقت‌گذرانی با هم فرار کنند و از مسئولیت‌های خود به‌عنوان همسر شانه خالی کنند، این به معنای وجود مشکلی در رابطه است.

تجربه شما چیست؟

شما چگونه با همسرتان وقت‌ می‌گذرانید؟ آیا به غیر از پیشنهادهای ارائه‌شده در مقاله، روش‌های دیگری سراغ دارید؟ به‌نظر شما چطور باید بین وقت‌گذراندن با همسر و زندگی شخصی یا کاری تعادل ایجاد کرد؟



منبع