شاید تا به حال از خودتان پرسیده باشید: «آیا رابطه عاطفی من هنوز پرشور و سالم است؟» روابط عاطفی مثل گیاهان هستند؛ نیاز به مراقبت دارند و گاهی، حتی با وجود تلاش، دیگر رشد نمیکنند و پیش نمیروند. پایان رابطه ممکن است ناگهانی به نظر برسد، اما نشانههای آن معمولاً از مدتها قبل مشخص میشود؛ نشانههایی که اگر به آنها توجه کنید، میتوانند شما را از یک رابطه ناسالم نجات دهند. در این مقاله ۳ نشانه پایان رابطه عاطفی را با هم بررسی میکنیم.
اگر این نشانهها را در رابطهتان میبینید، وقت آن است که با خودتان صادق باشید و تصمیمات مهمی بگیرید.
۱. دیگر با هم نمیخندید: وقتی شوخیها دیگر خندهدار نیستند
یادتان میآید اوایل رابطهتان چطور با یک شوخی کوچک یا یک خاطره خندهدار ساعتها میخندیدید؟ شاید یک لقب بامزه داشتید یا یک خاطره قدیمی که همیشه شما را به خنده میانداخت. این لحظات، مثل چسب، رابطه را محکم میکردند. اما حالا چه؟ آیا وقتی شریکتان همان شوخی قدیمی را تکرار میکند، فقط لبخند مصنوعی میزنید یا حتی کلافه میشوید؟
سارا، ۲۹ ساله، میگوید: «قبلاً شوخیهای همسرم درباره لهجهام باعث خندهام میشد، اما حالا هر بار که تکرارش میکنه، فقط دلم میخواد موضوع رو عوض کنم.» این تغییر کوچک میتواند نشانه پایان رابطه عاطفی باشد.
بر اساس مطالعهای در سال ۲۰۲۰ در مجله Humor، شوخطبعی یکی از مهمترین عوامل رضایت در روابط عاطفی است. وقتی زوجها از شوخیهای یکدیگر لذت نمیبرند یا یکی از طرفین دیگر تلاشی برای خنداندن نمیکند، این میتواند نشاندهنده فاصله عاطفی باشد.
چه کار کنیم؟
از خودتان بپرسید: «آخرین بار کی با شریکم از ته دل خندیدم؟» اگر پاسخ شما «خیلی وقت پیش» است، سعی کنید یک فعالیت سرگرمکننده مثل تماشای یک فیلم کمدی یا یادآوری خاطرات خوب را امتحان کنید. اگر باز هم حس شادی برنگشت، شاید مشکل عمیقتر از چیزی باشد که فکر میکنید.
۲. شریک عاطفی شما دیگر اولین نفر در لیست صحبت نیست: وقتی به جای او سراغ دیگران میروید
در یک رابطه سالم، شریک شما پناهگاه عاطفی شماست. وقتی خبر خوبی دارید—like ترفیع در کار—or وقتی روز بدی را پشت سر گذاشتهاید، اولین کسی که به ذهنتان میرسد اوست. اما اگر حالا به جای شریکتان، به دوستان، خانواده یا حتی شبکههای اجتماعی روی میآورید، این زنگ خطری برای رابطهتان است.
تصور کنید یک موفقیت بزرگ در کار به دست آوردهاید. به جای اینکه فوراً به شریکتان زنگ بزنید، به گروه دوستانهتان پیام میدهید، چون میدانید آنها با ذوق بیشتری واکنش نشان میدهند. یا بدتر، حتی به او نمیگویید چون فکر میکنید اهمیتی نمیدهد. این فاصله عاطفی میتواند به مرور رابطه را شکنندهتر کند.
مطالعهای در سال ۲۰۲۱ در Personality and Social Psychology Bulletin نشان میدهد که کیفیت ارتباط در رابطه، آیینهای از میزان رضایت شماست. زوجهای خوشحال بهطور طبیعی بیشتر با هم صحبت میکنند، نه به زور، بلکه چون از به اشتراک گذاشتن لذت میبرند.
چه کار کنیم؟
فکر کنید: «آخرین باری که واقعاً دلم خواست با شریکم حرف بزنم کی بود؟» اگر مدتهاست که او اولویت شما نیست، با یک گفتوگوی صادقانه شروع کنید. بگویید چه احساسی دارید و چه انتظاراتی دارید. اگر او بیتفاوت ماند، وقت آن است که رابطه را جدیتر ارزیابی کنید.
۳. دوری از شریک عاطفی حس آزاد میدهد: وقتی تنهایی شادترتان میکند
در روابط سالم، دوری موقت باعث دلتنگی میشود. وقتی چند روز از شریک عاطفی خود دور هستید، مشتاقید دوباره او را ببینید. اما اگر وقتی از او دورید، احساس میکنید سبکتر و خوشحالترید، این نشانه پایان رابطه عاطفی است.
مثلاً، فرض کنید برای یک سفر کاری چند روز از شهر خارج شدهاید. به جای اینکه دلتان برای شریکتان تنگ شود، حس میکنید آزادید—بدون نیاز به بحثهای تکراری یا تظاهر به حال خوب. اما وقتی به خانه برمیگردید، دوباره همان حس سنگینی و تنش برمیگردد. این حس آزادی در دوری، نشانهای از نارضایتی عمیق است.
طبق مطالعهای در سال ۲۰۲۰ در Family Relations، بسیاری از زوجها در روابط ناسالم به دلایل خارجی—like زندگی مشترک یا بچهها—با هم میمانند، اما وقتی متوجه میشوند بدون شریکشان شادترند، انگیزه پیدا میکنند تا قدمهای سخت برای پایان رابطه بردارند.
چه کار کنیم؟از خودتان بپرسید: «وقتی از شریکم دورم، واقعاً چه احساسی دارم؟» اگر پاسخ شما «آرامش» یا «خوشحالی» است، با یک مشاور یا دوست مورد اعتماد صحبت کنید. این احساس ممکن است نشاندهنده نیاز به تغییر بزرگ در زندگیتان باشد.
چگونه با نشانههای پایان رابطه عاطفی برخورد کنیم؟
دیدن این نشانهها به این معنا نیست که باید فوراً رابطهتان را تمام کنید. گاهی با کمی تلاش، میتوانید رابطه را نجات دهید. در ادامه چند راهکار عملی آورده شده است:
- گفتوگوی صادقانه: با شریکتان درباره احساساتتان صحبت کنید. مثلاً بگویید: «حس میکنم مدتیه از هم دور شدیم. تو چی فکر میکنی؟»
- مشاوره زوجین: یک مشاور حرفهای میتواند به شما کمک کند تا مشکلات را ریشهیابی کنید. وبسایتهایی مثل منابع خوبی برای شروع هستند.
- خوداندیشی: مدتی وقت بگذارید و از خودتان بپرسید: «من واقعاً در این رابطه چی میخوام؟» نوشتن افکارتان میتواند به وضوح کمک کند.
- مراقبت از خود: روی سلامت روان و جسمتان تمرکز کنید. ورزش، مدیتیشن یا حتی صحبت با یک دوست میتواند دیدگاه تازهای به شما بدهد.
اگر بعد از این تلاشها باز هم حس کردید رابطهتان به شما آسیب میزند، شاید وقت آن باشد که با شجاعت به فکر پایان دادن به آن باشید.
گام بعدی برای یک زندگی شادتر
رابطههای عاطفی بخش مهمی از زندگیاند، اما نباید به قیمت خوشبختیتان تمام شوند. اگر نشانههایی مثل کم شدن خنده، فاصله عاطفی یا حس آرامش در دوری را در رابطهتان میبینید، وقت آن است که با خودتان رو راست باشید. آیا این رابطه هنوز به رشد و شادی شما کمک میکند؟
برای شروع، تست رضایت از رابطه را امتحان کنید تا دید بهتری به وضعیت رابطهتان پیدا کنید. اگر نیاز به کمک حرفهای دارید، مشاوره روابط میتواند راهگشا باشد. یا شاید بخواهید کتابهایی مثل «زنان عاشق بیش از حد» نوشته رابین نوروود را بخوانید تا درک عمیقتری از نیازهای عاطفیتان پیدا کنید.
شما در رابطهتان چه نشانههایی میبینید؟ همین حالا چند دقیقه وقت بگذارید و به این فکر کنید که چه چیزی واقعاً شما را خوشحال میکند.
متن برگرفته از: psychologytoday
اگر میخواهید دلیل بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه متوجه شوید، حتما این کتاب را بخوانید.