شاید آن وسوسه شیرین و سبز رابطه پنهانی یا رابطه خارج از ازدواج را تجربه کرده باشید. آدمی در حضور شخصی جدید و متفاوت از شریک خودش، برای لحظاتی حس می‌کند که زندگی‌اش می‌تواند چقدر متفاوت باشد! چقدر از این حس می‌تواند واقعیت پیدا کند؟
خیانت، بسیار رایج است. تحقیقات می‌گویند از هر پنج مرد متأهل، یک نفر به همسرش خیانت می‌کند. تاریخ پر است از رهبران بزرگی که خانواده‌هایشان را به‌خاطر زنی جوان‌تر و اغواگرتر از همسرشان ترک کردند.
خیانتکاران بزرگ: رهبرانی که به همسرشان خیانت کردند
بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی: مشهورترین رسوایی جنسی چند دهه اخیر روسای جمهور آمریکا
هنری هشتم، ناپلئون بناپارت و ادوارد هفتم، تنها چند نمونه از مردان قدرتمندی هستند که امیال جنسی‌شان، آن‌ها را از مسئولیت‌شان در قبال کشور و همسرشان منحرف کرد.
حتی رؤسای جمهور آمریکا هم، گاهی فریب این وسوسه را خورده‌اند. جورج واشنگتن، روزی به سالی فرفکس نوشت: «آن لحظات خوش، خوش‌ترین لحظات زندگی من بود که در کنار تو سپری شد.» وارن هاردینگ، نه تنها رئیس جمهوری ضعیف، بلکه همسری بی‌وفا هم بود. او نتوانست در برابر زنی جوان و اغواگر مقاومت کند و با او وارد رابطه‌ای شد که شامل دیدارهای مکرر در کاخ سفید و حتی رابطه جنسی در کمد مخصوص رئیس جمهور می‌شد. ماجرای بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی هم که از مشهورترین رسوایی جنسی چند دهه اخیر رؤسای جمهور آمریکا بود.
البته زنان هم از این قاعده مستثنی نیستند. فریدا کالو، جورجیا اوکیف، و کلئوپاترا نیز نمونه‌هایی از زنانی هستند که به شریک خود وفادار نماندند.
برای شناختن افراد مطرحی که فریب این دروغ را خوردند که «مرغ همسایه غاز است»، لازم نیست خیلی در تاریخ به عقب برگردیم. نخست وزیر یونان، آندریاس پاپاندرئو که ظاهراً حامی حقوق زنان بود، زنا را جرم‌زدایی کرد. سپس از قدرتش در جهت منافع شخصی‌اش بهره برد و به ازدواج ۳۸ ساله خود پایان داد. او پس از سال‌ها شایعه در یونان، از مارگارت چنت جدا شد تا با دیمترا لیانی که ۳۷ سال از او جوان‌تر بود، زندگی کند. پاپاندرئو در وصیت‌نامه‌اش، همه دارایی‌هایش را به لیانی بخشید و برای چهار فرزند از همسر سابقش، چیزی باقی نگذاشت.
حقیقت تلخ: خیانت ما را خوشحال‌تر نمی‌کند
برخی خیانت‌ها ممکن است به خوشبختی دائمی منجر شوند؛ اما بیشترشان چنین نیستند. کمتر از ۱۰ درصد از افرادی که خیانت می‌کنند، با همان فرد ازدواج می‌کنند و از میان آن‌ها، ۷۵ درصد طلاق می‌گیرند. طبیعی هم هست؛ چون با خیانت، شما در واقع، فقط یک مجموعه نارضایتی‌ها و مشکلات را با مجموعه‌ای جدید عوض می‌کنید. هیچ‌کس نمی‌تواند تمام نیازهای شما را برآورده کند، یا دائماً شما را خوشحال، هیجان‌زده و از نظر جنسی راضی نگه دارد.
کمتر از ۱۰ درصد از افرادی که خیانت می‌کنند، با همان فرد ازدواج می‌کنند و از میان آن‌ها، ۷۵ درصد طلاق می‌گیرند
از نمونه‌های مشهور، باید به آرنولد شوارتزنگر اشاره کنیم که گفته بابت خیانت به ماریا شرایور احساس بدی دارد و به ویژه از بابت تأثیر آن بر خانواده‌اش پشیمان است. ماجرای بوریس بکر در یک کمد جاروبرقی، ۲۷ میلیون دلار برایش هزینه داشت. جی-زی آرزو می‌کند که کاش به بیانسه خیانت نکرده بود. فوتبالیست انگلیسی، کایل واکر نیز از خیانت و ضربه‌زدن به «نیمه گمشده و بهترین دوستش» یعنی آنی کیلنر، پشیمان است.
البته این فقط رؤسای جمهور و افراد مشهور نیستند که فکر می‌کنند گزینه‌ای بهتر، بیرون از رابطه فعلی‌شان وجود دارد. استیون سیرل را در نظر بگیرید؛ کسی که پس از رابطه با شریک زندگی پسرش، همسر خود را در سال ۲۰۱۷ به قتل رساند. در یک مجموعه روایت از مردانی که خیانت کرده‌اند، داستان‌های زیادی وجود دارد که در آن‌ها، مردان از اعمال خود ابراز پشیمانی کرده‌اند. یکی از آن‌ها می‌گوید: «ای‌کاش می‌توانستم همه چیز را به عقب برگردانم. از آن موقع، زندگی‌ام به‌شدت متشنج شده. هنوز هم رد پای درد در زندگی‌ام هست. هیچ وقت از بین نمی‌رود و احساس گناه هم همین‌طور.»
این احساس گناه، گاهی خودش را حتی در رؤیاها هم نشان می‌دهد؛ با کابوس‌هایی درباره خیانت یا از دست‌دادن کسی که دوستش داریم. از این جهت، بررسی تعبیر خواب خیانت می‌تواند راهی برای درک عمیق‌تر احساسات سرکوب‌شده یا نگرانی‌های پنهان ذهن باشد.
چرا خیانت وسوسه‌انگیز است؟
پاسخ خیلی ساده این است: چون انسان هستیم. سه سوگیری ذهنی رایج، ما را به سمت وسوسه و نارضایتی سوق می‌دهند:
۱. سوگیری لذت‌طلبانه
وقتی با فردی جدید آشنا می‌شویم، تصور می‌کنیم که بالاخره با او خوشحال خواهیم شد! اما این شور و هیجان ناگهانی، با گذشت زمان، به حالت طبیعی خودش برمی‌گردد.
۲. کسالت
ما حتی ترجیح می‌دهیم به خودمان شوک الکتریکی بدهیم تا اینکه تنها در اتاقی بنشینیم و به افکارمان فکر کنیم (این نتیجه یک پژوهش واقعی است!). پس در مقابل زندگی ملال‌آور، خیانت، تجربه‌ای مهیج و پر از هیجان به نظر می‌رسد.
۳. سوگیری منفی
ما حتی اگر در کل کودکی خوبی داشته باشیم، باز هم به یاد لحظات ناخوشایند دوران کودکی‌مان می‌افتیم. به همین منوال، معمولاً بیشتر بر جنبه‌های منفی زندگی‌مان تمرکز می‌کنیم تا جنبه‌های مثبت آن. در نتیجه، این حس در ما تقویت می‌شود که «یک جای کار می‌لنگد» و باید تغییری ایجاد کنیم.
حفظ رابطه بلند مدت آسان نیست
با وجود این سوگیری‌ها، حفظ یک رابطه طولانی‌مدت کار سختی است. روابط، پر از تکرار و دلزدگی هستند. خلاقیت و شور اولیه رابطه، به مرور در میان وظایف روزمره‌ای مانند تربیت فرزندان و شست‌وشوی لباس‌ها از بین می‌رود. وقتی سال‌ها، هر روز شریک زندگی‌مان را دیده‌ایم، سخت است که باز هم از بودن کنار او هیجان‌زده شویم. در نتیجه، به بیرون نگاه می‌کنیم؛ به دنبال لذت، تازگی، هر چیزی که نداریم. به خودمان دروغ می‌گوییم که اگر آن چیزی را پیدا کنیم که شریک‌مان نمی‌تواند به ما بدهد، خوشحال می‌شویم.
اما خیانت، اغلب به طلاق منجر می‌شود؛ حتی اگر هیچ‌وقت زیر بار آن نروید یا صحبتش را نکنید. بالاترین نرخ طلاق (که ۸۰ درصد است) مربوط به ازدواج‌هایی است که در آن‌ها، یک خیانت پنهانی وجود دارد. طلاق، معمولاً برای هر کسی که به هر نوعی در آن ارتباط نقش داشته باشد، تجربه‌ای ویرانگر است. یکی از وکلای برجسته طلاق در بریتانیا به زوج‌هایی که مشکل ارتباطی دارند، این توصیه را می‌کند: «طلاق نگیرید!» نه فقط به خاطر هزینه مالی‌اش؛ بلکه چون طلاق زندگی اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی شما را آنقدر پیچیده می‌کند که باید فقط برای آخرین گزینه به آن فکر کنید. حدود یک سوم افرادی که طلاق می‌گیرند، بعدها از تصمیم خود پشیمان می‌شوند.
چگونه با وسوسه خیانت مقابله کنیم؟
اگر احساس کردید به فرد جدیدی جذب شده‌اید، باید چه کنید؟ جلوگیری از خیانت ممکن است؟
سوگیری‌های ذهنی‌تان را بشناسید
رابطه‌ها با گذشت زمان، تغییر می‌کنند. طبیعی است که دیگر مثل روز اول نباشند و حتی نباید هم باشند. با نگاهی واقع‌بینانه بررسی کنید که شریک فعلی‌تان، چه چیزهایی به شما می‌دهد: امنیت، تاریخچه‌ای مشترک، عشق عمیق و پیوندی واقعی. این‌ها چیزهایی هستند که به‌راحتی با فردی جدید به دست نمی‌آیند.
اگر مشکلی در رابطه‌تان هست، درباره آن حرف بزنید
از شریک عاطفی‌تان بخواهید آنچه نیاز دارید را به شما بدهد. پیش از آنکه وسوسه خیلی پیش برود، با هم به مشاور زوج‌درمانی مراجعه کنید.
به پیام وسوسه‌تان توجه کنید: شاید به هیجان یا خلاقیت بیشتری در زندگی‌تان نیاز دارید. شاید احساس رکود می‌کنید. راه‌های دیگری برای تجربه این احساسات پیدا کنید که به خیانت منجر نشوند. حتی ممکن است امکان تجربه برخی از این احساسات، با شریک فعلی‌تان شدنی باشد.
به خودتان یادآوری کنید که بیشتر خیانت‌ها، به طلاقی پرهزینه و پر از دردسر منتهی می‌شوند؛ و البته، به ازدواج‌هایی ناموفق.
در یک کلام، احتمال زیادی دارد که رابطه فعلی‌تان، به اندازه رابطه‌ای که از یک خیانت به وجود می‌آید، خوب باشد. چمن آن سوی حصار، معمولاً سبزتر به‌نظر می‌رسد؛ اما آنطور که فکر می‌کنید، شاداب و دل‌فریب نیست. بهتر است باغچه‌ای را که دارید، آبیاری کنید و بهترین نسخه از آن را بسازید.
فکر می‌کنید خیانت شما را خوشحال‌تر می‌کند؟
خیانت، موضوعی جدید و ترند نیست! در سراسر تاریخ، خیانت همیشه اتفاقی شایع بوده. آدمی همیشه فکر می‌کرده که رابطه پنهانی یا خیانت با فردی به جز شریک عاطفی‌اش، روی خوش زندگی را به او نشان می‌دهد. اما علم و سرگذشت آدمیان، ثابت کرده که این توهمی بیش نیست.
در این مقاله از «چطور»، بررسی کردیم که دلایل این تصور اشتباه چیست و چرا خیانت اینقدر وسوسه‌انگیز است. آیا شما فرد نزدیکی را می‌شناسید که با وسوسه خیانت، زندگی خود را چند درجه تنزل داده باشد؟ یا بیشتر با کسانی مواجه شده‌اید که خیانت باعث ارتقاء زندگی‌شان شده است؟ اگر خیانت را مانند سریال‌های عامه‌پسند، اتفاقی عادی و حتی مثبت تلقی می‌کنید، لطفاً در بخش نظرات برایمان بنویسید که چه عواملی را در این خوش‌بیاری دخیل می‌دانید.
منبع: psychologytoday
هشدار! این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید. اطلاعات بیشتر